برای رضای خدا پا به جبهه ها گذاشتیم
سردار در پاسخ به سئوالی که برخورد جامعه با شما، بعنوان یک جانباز چگونه است؟آیا حق ایثار و جانبازی، آنطور که باید ادا می شود؟ اینگونه پاسخ داده اند
👇👇👇
از مردم انتظاری ندارم، چون ما برای اینکه کسی به ما توجه کند به جبهه نرفته ایم بلکه برای رضای خدا رفته ایم.
بعضی از افراد #مسئول برای #جانبازان و #پاسداران خیلی ارزش قائل نیستند، چون ما را تندرو تلقی می کنند اما نمی دانند که ما هیچ تغییری نکرده ایم و همان آدم های #زمان_جنگ و #همرزمان شهیدان هستیم.
ما بدون رودربایستی و با در نظر گرفتن حق، نقاط ضعف آنها را گوشزد می کنیم و به همین خاطر است بعضی از آنها از ما بدشان می آید!
جانبازان گوشه گیر نیستند، مگر بعضی که مشکل درمانی یا جانباز اعصاب و روان هستند که گوشه گیری آنها بر اثر مجروحیت است.
سردار عامل از جان گذشتن خود را، خدمت به انقلاب اسلامی و دفاع از کشور و مردم قدرشناس و دوست داشتنی دانستن مردمی که از همه چیزشان برای اسلام و امام و انقلاب گذشتند. ایشان خاطر نشان کردن یادمان نرفته امام و سالار ما امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) است و مگر یادمان رفته در کربلا چه گذشت ما سرباز همان امام و همان عصر عاشورای 61 هجری هستیم
@Refighe_Shahidam313
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، #گروه_فرهنگی_شهید_ابراهیم_هادی کتاب «#سه_دقیقه_در_قیامت» را به تازگی منتشر کرد. این اثر روایتگر خاطرات افرادی است که تجربهای نزدیک به مرگ را در زندگی خود داشتهاند.
بخش عمده و اصلی اثر به روایت تجربه یکی از #جانبازان در این زمینه اختصاص دارد.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
بعد دوباره نگاهی به اطراف انداختم.
دکتر جراح، ماسک روی صورتش را درآورد و به اعضای تیم جراحی گفت: مریض از دست رفت. دیگه فایده نداره...
بعد گفت:
خسته نباشید. شما تلاش خودتون رو کردین، اما بیمار نتونست تحمل کنه.
یکی دیگه از پزشکها گفت: دستگاه شوک رو بیارین... نگاهی به دستگاهها و مانیتور اتاق عمل کردم.همه از حرکت ایستاده بودند! عجیب بود که دکتر جراح من، پشت به من قرار داشت، اما من میتوانستم صورتش را ببینم!حتی میفهمیدم که در فکرش چه میگذرد!من افکار افرادی که داخل اتاق بدند را هم میفهمیدم.
همان لحظه نگاهم به بیرون از اتاق عمل افتاد.من پشت درب اتاق را میدیدم. برادرم با یک تسبیح به دست، نشسته بود کنار درب اتاق عمل و ذکر میگفت. خوب به یاد دارم که چه ذکری میگفت.اما از آن عجیبتر اینکه ذهن او را میتوانستم بخوانم.
او با خودش میگفت:خدا کند که برادرم برگرده.او دو فرزند کوچک دارد و سومی هم در راه است. اگر اتفاقی برایش بیفتد، ما با بچههایش چه کنیم؟ یعنی بیشتر ناراحت خودش بود که با بچههای من چه کند؟!کمی آن طرفتر، داخل یکی از اتاقهای بخش، یک نفر در مورد من با خدا حرف میزد...
#کتاب #معرفی_کتاب #یک_لقمه_کتاب #یادشهداباصلوات+وعجل_فرجهم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
#رمان_واقعے
#بہسوےاو ✨
🌹قسمت چهل وششم
📲شماره خونه لیلا اینا رو گرفتم شوهرش گوشی برداشت و گفت بله بفرمایید.
-سلام آقامهدی خوب هستید؟ لیلاجان هست؟
+بله یه لحظه گوشی دستتون
لیلا: الو سلام حنانه جان خوبی؟
-سلام لیلا گلی من مدارکمو گرفتم
+إه خب میام دنبالت بریم ثبت نام
😒-لیلا! الان ساعت ۱۰-۱۱است تا برسی میشه ۲-۳ دیگه تایم نیست.
+ای بترکی که بچه مایه داری اون کله شهر میشینی
-خخخخ فردا بیا بریم
+خوبه گفتیا وگرنه یادم نبود😁😒
🔰فرداش منو لیلا رفتیم حوزه ثبت نام
بعدشم رفتیم پایگاه ثبت نام دیدار از #جانبازان
کلاسای حوزه شروع شده بود، درس حوزه خیلی سخت بود. روزا از پس هم میگذشت ما دوروز دیگه باید بریم آسایشگاه دیدار جانبازان.
⚠️شک دارم برم یانه. گوشیمو برداشتم شماره زینب گرفتم.
-سلام زینب خوبی؟
+مرسی تو خوبی حنانه جان؟
-مرسی زینب میگم میشه من نیام دیدار
+چرااااا
-حس میکنم لایق نیستم
+الله اکبر یعنی چی؟ نخیر نمیشه نیایی
خداحافظ
📵نذاشت حرف بزنم روسری و چادر معمولیم سر کردم جانمازم پهن کردم
دو رکعت نماز خوندم بعدش #زیارت_عاشورا
🌹روبرو عکس حاج ابراهیم همت گفتم : حاجی این حس لایق نبودن ازم دور کن
انگار نمیخواستم آروم بشم چادر معمولیم با چادرمشکی عوض کردم از خونه زدم بیرون تا ایستگاه مترو پیاده رفتم اونجا سوار مترو شدم تا بهشت زهرا.
💫مستقیم رفتم قطعه #سرداران_بی_پلاک
پیش شهیدگمنامی که همیشه میرفتم پیشش فقط گریه میکردم تا غروب مزار بودم.
💞نمازمو خوندم به سمت خونه حرکت کردم بدون خوردن شام رفتم بخوابم.
ادامه دارد...
#رمان #رمان_واقعی #به_سوی_او
@Refighe_Shahidam313
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌹شما جانبازان، به هیچوجه مشروطیِ دانشگاه شهادت نيستيد
🔻رهبر انقلاب: یک جمله به این برادر عزیزِ جانبازمان که میگوید «من مشروطىِ دانشگاه شهادتم» عرض کنم: به هیچوجه شما مشروطی نیستید. 🔹شما #جانبازان ذخیرههای باارزش دانشگاه جهادید. جهاد لزوماً با #شهادت همراه نیست؛ اما لزوماً با فوزِ به رتبهی مجاهدان و تقرّب به پروردگار همراه است.
🔺میدان جهاد هم همه جاست؛ هم در دفاع نظامىِ از کشور، هم در دفاع سیاسی و آبرویىِ از کشور و هم در تلاش برای پیشبرد کشور و ملت، که امروز شما در این سنگر کار میکنید. اینها همه #مبارزه است و همه باید مبارزه کنیم. ٨٢/٩/٢۶
🌹 انتشار به مناسبت سالروز ولادت حضرت اباالفضل(ع) و #روز_جانباز
💻 Farsi.Khamenei.ir