eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
23.9هزار عکس
10هزار ویدیو
325 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین @harfaton1 کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
مظلومترین مادر دنیا مادر شهیدی که فرزندش را با دستان خودش به خاک سپرد قامت خمیده اش تفسیر هزاران درد و رنج و مصیبتی است که تحمل کرده اما خم به ابرو نیاورده؛ شجاعت و غیرت هنوز در چشمانش موج می زند و نگاهش حکایت ستم هایی است که در سال های اولیه انقلاب از سوی دشمنان بر مردم آذربایجان غربی تحمیل شد. چادرم را کفن فرزندم کردم تفسیر صبر و‌ غیرت «فیروزه شجاعی» در ظرف واژه ها نمی گنجد و جمله ها توان بیان دلاوری هایش را ندارد؛ تاریخ در برابر صبر و شکیبایی او انگشت حیرت به دهان گرفته و سخنان بی بی شهید «یوسف داورپناه» که مظلوم ترین مادر شهید کشور به شمار می رود، حیرت انگیز است. حکایت مبارزه تا ترور و شهادت یوسف توسط دموکرات های بی رحم نیز مظلومیت این مادر را به تصویر می کشد؛ مادری که با دستان خود پیکر پاک فرزندش را بدون کفن به خاک غربت سپرد. ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
#شهادت و #نحوه_شهادت مجتبی کرمی در نهایت در مهر ماه 1394 به امر ولی امر مسلمین جهان لباس رزم می پوشد و برای دفاع از حرم #حضرت_زینب(ع) و مردم #ستمدیده و #مظلوم #سوریه عازم جبهه های نبرد می شود و پس از 12 روز حضور در جبهه های مقاومت درتاریخ 25 مهر ماه 94 برابر با سوم محرم الحرام 1437 هجری قمری در عملیات آزاد سازی #حومه_حلب توسط تك تیر اندازان #تروریستی #داعش بر اثر اصابت گلوله غناصه به سرش به فیض عظمای شهادت نائل می شود. پیكر مطهرش پس از سه روز به وطن باز می گردد و پس از #تشییع بی نظیر امت شهید پرور #همدان در #باغ_بهشت همدان #قطعه_شهداء به خاك سپرده می شود و اینگونه #مدال_افتخار مدافع حرم آل الله برسینه #شهید_كربلایی_مجتبی_كرمی حك می شود تا #ایران_اسلامی به #شكوه و #عظمت این فیض عظیم قیام كند و بر او آفرین و مرحبا گویند. ❄️🌷✌️🌷❄️ @Refighe_Shahidam313 ❄️🌷✌️🌷❄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌷 🔰او 27 سال داشت و اهل همدان بود. از آن بچه های دوست داشتنی که هر پدری آرزوی آن را دارد. ، متین، خوش رفتار، درسخوان و ... به تازگی هم ازدواج💍 کرده بود. 🔰هر سال در ایام محرم به مناسبت سرور و سالار شهیدان ابا عبدالله الحسین🚩 در منزل پدری‌اش مراسم برپا میکردند تا اینکه بنا بر گفته خودش:↯↯   🔰یکی از همان روزها (محرم 1388)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب شهید چیت سازیان را دیدم، چند نفری👥 هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم👌 و به شما سر می زنم.   🔰درحالیکه قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و چهره اش را دو چندان می کرد. دلتنگی شدیدی💔 مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: علی آقا من میخواهم همراه شما بیایم😢 گفت: شما هم می آیی اما هنوز نرسیده است! 🔰برادرش می گوید: محمد اصلا آدم گوشه نشین و اهل نشستن و یک جا ماندن نبود🚫 حتی اگر یک روز می آمد همدان، آن روز را هم مدام در عجنب و جوش بود. برای مثال همین ، شب 21 ماه مبارک آمد همدان، با هم رفتیم گنج نامه و نشستیم چای☕️ خوردیم که شروع کرد به کردن من که مواظب پدر و مادر باش. 🔰این آمدن و رفتن من به همدان فقط به خاطر پدر و مادر است اما این بار که دارم میرم ، دیگر پدر و مادر را به تو می سپارم♥️ عادت داشت می خواست داخل اتاق من بشود در می زد. این آخرین بار نیمه شب در زد🚪 و داخل شد و گفت: اگه میشه مقداری بزار تا توی حال خودم با شم. 🔰من رفتم. شروع کرد به خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟😳 کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان شوم. 🔰خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با عکس های شهدا📸 پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس شهدا🌷 پیدا کردم. 🔰خوب که دقت کردم یک جای روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا🌷 رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست😬 گفت: آنجا، جای عکس است. راوی: برادر شهید 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: