یه دستش
قطع شده بود
اما دست بردار
#جبهه نبود
بهش گفتند:
با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب...
می گفت:
مگه #حضرت_ابوالفضل
با یک دست نجنگید؟
مگه نفرمود:
«وَاللهِ اِن قَطَعتُموا یَمینی، اِنّی اُحامی اَبَداً عَن دینی»
#عملیات #والفجر_۴ مسئول #محور بود
#حمید_باکری بهش #مأموریت داده بود
#گردان حضرت ابوالفضل رو از #محاصره #دشمن #نجات بده ...
با عده ای از نیروهاش رفت به سمت #منطقه مأموریت....
لحظهی آخر #قمقمه را آوردن نزدیک #لب های خشکش ...
گفت:
مگه مولایمان #حسین (ع) در لحظه #شهادت #آب نوشید ؟!
🌷ـشهید که شد ...
هم ـتشنهـ بود
هم ـبـی دستـ ...
#رفیق_شهیدم
#قهرمان
#سردار_سپاه_عاشورا
#شهید_شاپور_برزگر🌷
#خدا
#عاشقانه
#ایثار
#عشق
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
معرفی نامه 🌺 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌺 🌹 #معرفی_شهید🌹 ✋نیت کنید و حاجتهاتون رو طلب کنید مهم
در جوانی با شاهمحمد محمودی، ازدواج کرد و در روستای باقرآباد از توابع شهرستان دیواندره ساکن شدند.
همسر ایشان در خارج از منزل برای اداره زندگی تلاش میکرد و ایشان کارهای خانه را عهدهدار بود. ثمره زندگی شان یک دختر سه ساله و یک پسرچند ماه بود.
و با وجود همه کاستیها از زندگی مشترکشان راضی و به آینده امیدوار بود. طولی نکشید که با اسارت همسرش توسط گروهکهای ضد انقلاب آرامش زندگی شان به هم خورد.😔
خانمی بود، #بیسرپرست با یک #کودک سه ساله و یک #نوزاد چندماه و در کمال #فقر و #تنگدستی در امان #خدا مانده بود و تنها راهی که به ذهنش میرسید #تلاش برای #نجات همسرش بود که #بیگناه او را به #اسارت برده بودند.😔
در کمال شجاعت در مقابل عوامل ضد انقلاب ایستاد تا جایی که آنها ناجوانمردانه ایشان #بیدفاع به #گلوله بستند و #مظلومانه #شهید کردند و #غریبانه #پیکرش را در اطراف روستای نرگسله از توابع شهرستان ديواندره به خاک سپردند.😔
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم✌️
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
👇🏻🥀❤️👇🏻🥀❤️