eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
7.7هزار ویدیو
299 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿 در بخشی از کتاب🔻 پسران من🔻 از زبان مادر شهید، می‌خوانیم: «سربازی‌اش که تمام شد، گفتم: وهاب یه کاری پیدا کن تا برات زن بگیرم! 🧕🏻 خندید و گفت: کار هم پیدا می‌کنم، زن هم می‌گیرم! او بعد از شهادت محمدولی، مهربان‌تر شده بود💛🍃. سعی می‌کرد بیشتر از قبل در کارها کمکم کند. چند دختر خوب برایش درنظر گرفته بودم. یکی از آن‌ها همسایه‌مان بود، یک کوچه بالاتر. دختر خوبی هم بود؛ اما عبدالوهاب قبول نکرد برای خواستگاری برویم. گفت: هنوز وقتش نیست! ⏳ یک مغازه اجاره کرد. مکانیک ماهری بود. حتی می‌توانست ماشین‌های سنگین را هم تعمیر کند. برای تمیز کردن مغازه، سه روز تمام به سختی کار کرد. دست‌هایش تاول زده بود. خواهرش هم آن موقع در زنجان پیش ما بود. به دست‌هایش نگاه می‌کرد و گریه می‌کرد 😭که چرا دست برادر من باید به این روز افتاده باشد. عبدالوهاب هم به شوخی دانه دانه تاول‌های دستش را به او نشان می‌داد و می‌گفت: این هم هست، ببین! خیلی درد دارد. 😣بعد خودش می‌نشست و به گریه کلثوم می‌خندید.😄 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
از زبان مادر شهید 🌺عبدالوهاب جعفری: یک‌بار من داشتم تلویزیون تماشا می‌کردم. برنامه‌اش درباره رزمنده‌ها بود. رزمنده‌ها وقتی از مقابل دوربین رد می‌شدند، انگشتشان را به نشانه پیروزی بالا می‌بردند. همه‌شان شبیه هم بودند. ما یک تلویزیون سیاه و سفید ۱۴ اینچ داشتیم. من با دقت به چهره‌هایشان نگاه می‌کردم. از عبدالوهاب پرسیدم: اینجا کجاست؟ عبدالوهاب چشم دوخت به صفحه تلویزیون و شروع کرد به توضیح دادن درباره خاکریز و انواع اسلحه و مهمات به من و برادرهایش. آن‌ها هم با دقت گوش می‌دادند. چند روز بعد آمد و گفت: مغازه را پس دادم! خیلی خوشحال بود. انگار روی پایش بند نباشد. از وقتی محمدولی شهید شده بود، این‌قدر خوشحال ندیده بودمش. 🌱 رفت انباری و ساک کوچکش را آورد و گذاشت کنار گنجه لباس‌ها. پرسیدم: چرا مغازه را پس دادی؟! چرا ساک جمع می‌کنی؟ قرار جایی بری؟ فکر کردم می‌خواهد به مشهد برود. خیلی وقت بود می‌گفت: هوس زیارت حرم امام رضا (ع) را کرده‌ام. می‌گفتم: خب برو، می‌گفت: نه، می‌خواهم با شما بروم. همگی با هم! بدون اینکه نگاهم کند، گفت: آره ننه. اگه خدا بخواد، فردا میرم جبهه!»🌼 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
🔸🔶🔸کتاب "پسران من" بر اساس زندگی شهیدان عبدالوهاب و محمد ولی جعفری به قلم فاطمه شکوری در ۱۶۳ صفحه چاپ شده است. این کتاب با شمارگان یک هزار جلد، قطع رقعی یکم بهار سال ۹۷ روانه بازار شد. فهرست مطالب کتاب "پسران من" شامل مقدمه، مقدمه ناشر، به روایت اصغر گل‌پیکری، به روایت آقای عباسی، به روایت علی اوسط بیگدلی، به روایت محمد نصیری وطن، به روایت رضا عباسی، به روایت حسین علاپور و تصاویر و اسناد می‌شود.🌿🌱 در مقدمه این کتاب می‌خوانیم؛ 🔸🔶خانه‌ی ‌شهید عبدالوهاب جعفری را می‌شناسید؟ نگاه پیرمرد به دسته گلی بود که در دست داشتیم.💐 سوالم را دوباره پرسیدم. خندید و گفت باید دو تا دسته گل می‌خریدی!💐💐 با تعجب نگاهش کردم. از روی چارپایه‌ی چوبی که جلوی در مغازه گذاشته بود، بلند شد؛ به طرفم آمد و گفت: برادرش محمدولی هم شهید شده! 🥀بعد دست لرزانش را بالا آورد و به یک کوچه اشاره کرد و گفت: آن کوچه را می‌بینی؟ بن بست اول نه بن بست دوم، در آبی...! تشکر کردم. پیرمرد چند قدم همراهم آمد و پرسید: چیزی شده؟ قبل ا اینکه حرفی بزنم ادامه داد: آخه کسی سراغ‌شون رو نمی‌گیره. خیلی غریبن....! حرف پیرمرد در سرم چرخید. کسی سراغشون رو نمی‌گیره....!😔 سرم را تکان دادم و به راه افتادم. ولی با حرف پیرمرد انگار وارفته باشم؛ قدم‌هایم کند شد. سی سال از جنگ گذشته بود. نمی‌دانم کدام یک در غربت بودیم. من یا مادری که داشتم به دیدارش میرفتم ؟! 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
شهید عبدالوهاب جعفری🌹🌿 نام پدر :  محسن تاریخ تولد :  1341/4/2 محل تولد :  زنجان تاریخ شهادت :  1366/8/20 محل شهادت :  شلمچه میزان تحصیلات :  ابتدايي وضعیت تاهل :  مجرد دوم تیر ۱۳۴۱‏، در روستای قیزجه از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش محسن، خواربار فروش بود و مادرش عالیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. تعمیرکار خودرو بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم آبان ۱۳۶۶، با سِمت آرپی جی زن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. 🥀 پیکر او را در مزار بالای شهرستان زنجان به خاک سپردند. برادرش محمد ولی 🌹نیز به شهادت رسیده ‏است. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الی الحبیب... آقای مهربانم...❤️ کربلا چگونه است که به دست فراموشی می‌سپارد تمام غم و غصه‌های دنیا را و تمام غصه‌ات می‌شود دیدن حرم و ضریح و... کاش می‌شد بیاییم و بمانیم و... دلتنگم..! 💔 💚
امام خمینی🌺 : انسان جوان من نمی گویم که تفریح نداشته باشد من عرض نمی‌کنم همه‌اش مشغول باشد من عرض می‌کنم که اوقاتش تقسیم باشد و قسم مهمش برای 🔸تحصیـل🔸  رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
من با تو به چشم آمدم و هیچ نبودم چون سایه عدم بود سراپای وجودم بر غیرت من عیب مگیر ای همه خوبی وقتی که به اندازه‌ی حسن تو حسودم تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست دیدی که گشودی در و من پر نگشودم من "نغمه‌ی نی" بودم‌ و چون "مویه‌ی عشاق" با آه درآمیخته شد ،بود و نبودم یک‌ عمر برای تو غزل گفتم و افسوس شعری که سزاوار تو باشد نسرودم 👤فاضل نظری  رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای‌ عهد 🦋 با صدای‌ دلنشین‌ استاد فرهمند🌿" اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼. + عھدی تازھ‌ کنیم^^؟ 📚موضوع مرتبط: 💚
سلام دوستان😊 صبحتون بخیر🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به پَهلوی بشکسته مادرت مرا مرانی از درت..‌😭💔 یا امام رئوف‌ام💔✋ التماس دعا
🚨 حمله پهبادی به واکسن‌سازی‌برکت 🔻روز دوم تیر ۱۴۰۰ خبری مبنی‌بر حمله پهبادی به واکسن‌سازی در رسانه‌ها منتشر شد.. اما به‌طور عجیبی در میان اخبار ناپدید شد! 🔻پس از چند روز از دریافت مجوز تزریق عمومی برکت و در حالی که در خرداد۱۴۰۰ میلیون‌ها دز برکت تولید شده بود و خطوط تولید، آماده تولید میلیون‌ها دز ماهانه بودند، یک حمله پهبادی پیچیده به کارخانه تولید واکسن برکت انجام شد و متاسفانه بخش قابل توجهی از خط تولید و واکسن‌های تولیدی از بین رفت... 🔻اما با توجه به اینکه پس از دریافت مجوز واکسن برکت، تحریم واکسنی آمریکا لغو شده و واردات واکسن افزایش یافته بود، گویا مسئولان مربوطه برای تداوم واردات و البته برخی مصالح امنیتی، خبر را رسانه‌ای نکردند. 🔻این حادثه موجب شد که تولید ۵۰ ملیون دز واکسن برکت محقق نشود و انتقاداتی را در مردم و رسانه‌‌های مشتاق ایجاد کند.⚠️ 🔻هر چند قضاوت پیرامون درستی سیاست اتخاذ شده در مورد این حادثه دشوار است اما احتمالا اتخاذ سیاستی مشابه اطلاع‌رسانی حمله سایبری به پمپ بنزین‌ها می‌توانست موجی از همدلی ملی را همراه دستان پرتوان دانشمندان عزیز برکت نماید. 🔸پ.ن۱: ممکن است اعلام یک‌باره خبر تزریق واکسن برکت توسط رهبر معظم انقلاب، دقیقا در روز دوم تیرماه از تدابیر برجسته ایشان به منظور ایجاد پشتیبانی قوی و تقویت روحیه در دانشمندان صنعت واکسن سازی پس از این حادثه باشد. 🔸پ.ن۲: واکاوی ابعاد این حادثه می‌تواند گویای ارزش جهاد علمی دانشمندان کشور و تلاش بی‌امان دشمنان برای جلوگیری از دسترسی ایران به واکسن مطمئن باشد./ حمیدرضا ابراهیمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باز شدن گره‌ها حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری: چرا زندگی ما به گونه‌ای شده است که مشکلات از هر طرف فشار آورده است؟ به خاطر غفلت اگر توجه به امام زمان را شروع کنیم گره‌ها حتما باز خواهد شد.  رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیر كه آب از سرم گذشت 💔 مانند مردهای متحرك شدم، بیا بی‌تو تمام زندگی‌ام در عدم گذشت 💔 می‌خواستم كه وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آن‌چه كه می‌خواستم گذشت 💔 دنیا كه هیچ، جرعه آبی كه خورده‌ام از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت 💔 بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده‌ایم از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت 💔 تا كی غروب جمعه ببینم كه مادرم یك‌گوشه‌بغض‌كرده‌كه‌این‌جمعه‌هم‌گذشت 💔 مولا، شمار! درد دلم بی‌نهایت است تعداد درد من به خدا از رقم گذشت 💔 حالا برای لحظه‌ای آرام می‌شوم ساعات خوب زندگی‌ام در حرم گذشت 💔 🦋 سید حمیدرضا برقعی
"💛☁️" یا ضامن آهو، به ضریحت که چشم می‌دوزم، رازى میان زمزمه‌‏هاى من با تو از نگاهم جارى است. رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
از امام صادق(علیه‌السلام) نقل شده: به زودى شبهه‌‏اى به شما می‌‏رسد که در آن نه نشانه آشکار دارید و نه پیشوای هدایت و کسى از آن شبهه نجات نمی‌‏یابد مگر آن‌که مانند فردی که در شرف غرق‌شدن است، دست به دعا بردارد! گفتم: دعاى‏ غریق‏ چگونه است؟ فرمود: می‌‏گویى: «یا الله یا رحمان یا رحیم یا مقلّب القلوب ثبّت قلبی على دینک»🤲 رفیق شهیدم 🕊 ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅═❁✌️➰🥀➰✌️❁═┅┄
افراد معمولی چند وقت نباشند خیلی‌ها نگران حال‌شان می‌شوند، دل‌شان تنگ می‌شوند، سراغ‌شان را می‌گیرند.. سالیان سال است که از نظرهایمان غایب شده‌ای ولی ما سرگرم زندگی و مشکلات خودمان هستیم..💔💔 🤲 سلام‌الله‌علیها💚
🦋 تفسیر سوره حمد | گمگشته‌ایم... عمده این است که ما نمی‌شناسیم، نه خودمان را می‌شناسیم، نه خدایمان را می‌شناسیم، نه ایمان به خودمان داریم، نه ایمان به خدا داریم، نه باورمان آمده است که خودمان [چیزی] نیستیم و نه باورمان آمده است که همه چیز اوست. 📚 کتاب تفسیر سوره حمد، ص۱۰۷.