eitaa logo
رسالتنا
542 دنبال‌کننده
140 عکس
72 ویدیو
1 فایل
‌‌‌‌﷽ ... قُل إنَّما أعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أن تَقُوموا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَ فُرَادَىٰ (سوره‌سبأ آیه ۴۶) ... موسوی هستم، طلبه‌ی قم، گاهی اوقات می‌نویسم، در این کانال به اتفاق طلبه‌ای دیگر، پدر و پسری می‌نویسیم. ... ارتباط با ما: @seyedmousa @Aseyedmohsen
مشاهده در ایتا
دانلود
روز اول رمضان 💎 هم‌ترازی مرد و زن از ابتدای خلقت و داشتن گرایش‌های مشترک سوره بقره، آیات ۳۵ و ۳۶: وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ * فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ ۖ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ وَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَىٰ حِينٍ 💠 برداشت‌هایی از این دو آیه: 1️⃣ زن و مرد نزد خداوند متعال کرامت یکسانی دارند و در این آیه نیز هر دو به یک لحن خطاب شده‌اند. 2️⃣ زن و مرد در سرپیچی از دستور خدا و وسوسه شدن توسط شیطان نیز هر دو در معرض ابتلا هستند. 3️⃣ تبعات سرپیچی از دستورات الهی نسبت به زن و مرد یکسان است. 4️⃣ ارزش اولین مردی که خلق شد با اولین زنی که خلق شد برابر است. 🔰 : مراقب امیال و گرایش‌های خود باشیم. سه عنصرِ بینش، گرایش و کنش در انسان وجود دارد که در یکدیگر تأثیر دارند. در مباحث روان‌شناختی گفته می‌شود در هر موجود زنده دو خاصیت اساسى «ادراک» و «حرکت ارادى» وجود دارد. در انسان نیز به‌عنوان موجود زنده، این دو خاصیت به‌صورت گسترده‌تر و پیچیده‌تر و عمیق‌تر وجود دارد: یکى دستگاه ادراک و دیگرى دستگاه اراده. در حوزه ادراک، علم و شناخت دخیل است که به «بینش» تعبیر می‌شود و در اراده، میل، رغبت و انگیزش نقش دارد که به «گرایش» تعریف می‌شود. این دو عامل اساسى، یعنى «بینش» و «گرایش» موجب پیدایش «کنش» یعنى رفتار می‌شود. بینش + گرایش = کنش شناخت + رغبت = رفتار به نظر می‌رسد این ضابطه، کلی نباشد بلکه در مواردی ممکن است کسی شناخت و بینش داشته باشد ولی گرایش و رغبت او باعث یک رفتار شود که آن رفتار خلاف باور وی است، مثل سیگار کشیدن برای افرادی که معرفت به ضرر آن دارند لیکن رغبت به استفاده نیز در آن‌ها وجود دارد. در برخی موارد ممکن است استمرار یک رفتار باعث ایجاد شناخت و گرایش در شخص شود. در جریان وسوسه آدم و حوا به نظر می‌رسد از بین سه عنصر یاد شده، گرایشها و امیال باعث شد که چنین رفتاری را انجام دهند؛ همان‌طور که از آیات قرآن نیز همین برداشت می‌شود. دلیل این مدعی نیز این است که از آیات قرآن استفاده می‌شود سه دلیل برای وسوسه آدم و حوا وجود دارد که هر سه مورد جنبه‌ی گرایشی دارد. آیه ۲۰ سوره اعراف می‌فرماید: فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَنُ لِيُبْدِىَ لَهُمَا مَا وُرِىَ عَنهْمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا وَ قَالَ مَا نَهئكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَينْ أَوْ تَكُونَا مِنَ الخْالِدِينَ؛ در این آیه خداوند متعال دو گرایش برای آدم و هوا بیان می‌کند. 1️⃣ تکامل طلبی آدم و حوا؛ شیطان از همین میل و گرایش انسان سوءاستفاده کرد و گفت: نهی خدا از خوردن میوه این درخت، به خاطر این است که اگر بخورید، جزء ملائکه می‌شوید! من شیطان، سابقه‌ام از تو آدم و حوا بیشتر است. هرکسی از این درخت خورد، ملائکه شد! خدا خواست آدم خلق کند برای کره زمین؛ و به شما گفت که از این نخورید و اگر بخورید، اشکالی ندارد و شما هم مَلَک می‌شوید و خدا دوباره آدم دیگری خلق می‌کند! آدم آن مقام بالای ملائکه را دیده بود که سراسر عقل و نورند، ازاینرو، او قصد سرپیچی از فرمان‌ خداوند منان را نداشت؛ بلکه صرفاً میل به کمال و گرایش به تکامل یابی داشت. البته حضرت آدم (علیه‌السلام) از جهت علمی و مقام خلافت الهی، بر فرشتگان برتری داشت، اما از جهت یکپارچگی نورانیت، نسبت به فرشتگان، برای خودش نقص می‌دید و می‌خواست ازاین‌جهت نیز برتری پیدا کند. 2️⃣ گرایش به جاودانگی؛ یکی از گرایش‌ها و امیال انسان این است که دوست دارد جاودانه باشد و در ضمیر ناخودآگاه همه ما این است که دوست داریم همیشه بمانیم. نوع بشر، چنین است که اگر مشکل حادی نباشد، دوست ندارد از بین برود؛ حتی اگر زندگی سختی داشته باشد. حضرت آدم (علیهالسلام) نیز دارای این خصلت بود و شیطان نیز از همین ویژگی سوءاستفاده کرد و گفت: (أَوْ تَکونا مِنَ الْخالِدِینَ) علاوه بر دو گرایش فوق در آیه ۱۲۰ سوره طه نیز خداوند متعال می‌فرماید: فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطَانُ قَالَ يَا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلَىٰ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَمُلْكٍ لَا يَبْلَىٰ؛ خداوند متعال در این آیه نیز به گرایشی دیگر در وجود حضرت آدم اشاره می‌کند که عبارت است از: 3️⃣ گرایش به دارایی؛ از این آیه برداشت می‌شود که منظور از «ملک لایبلی»، یک ریاستی است که تمام‌شدنی نیست. انسان، خواهان ملک است؛ خواهان دارایی و ریاست است. 📌 لازم به ذکر است که سه گرایشی که گفته شد فی‌نفسه چیز بدی نیستند؛ لکن اگر گرایشهای انسان مدیریت نشود، شیطان به‌واسطه‌ی همین گرایشها و امیال، انسان را فریب می‌دهد. اعوذ بالله من الشيطان الرجیم 🔹 @resalatona
روز دوم رمضان 💎 زنان رمز حل معضل جمعیتی، فرزند آوری و پروش انسان سوره بقره، آیه ۲۲۳: نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ در این آیه شریفه زنان برای بقای نوع و تکثیر نسل بشر، به کشتزار تشبیه شده‌اند. تشبیه، به معنای یکی دانستن دو چیز نیست؛ بلکه برای بیان وجه شباهتِ بارز میان آن دو است. خداوند با تشبیه زنان به «حَرثْ»، یعنی مزرعه یا کشتزار از نقش ویژه‌ی آنان در تولید و تکثیرِ نسل سخن گفته است؛ در حقیقت این آیه بیان تفاوت‌های جسمی و فیزیکی زن و مرد برای تحقق هدف فرزندآوری است و این تفاوت‌ها فاقد هرگونه بار ارزشی برای مرد و ضدارزشی برای زن است کما اینکه برخی به‌اشتباه از این آیه چنین برداشتی کرده‌اند. 💠 برداشت‌هایی از این آیه: 1⃣ زنی که مستعد فرزندآوری است نباید خود و جامعه را محروم از این نعمت کند؛ کما اینکه زمین مستعد، پرورش‌دهنده‌ی بذرهای پاک و ارائه‌دهنده‌ی محصول ناب است. 2⃣ در ادبیات دینی غرایز نيز می‌تواند رنگ و بوی الهی بگیرد؛ اگر هدف از رابطه زناشویی، فرزندانى پاک و ذخيره قيامت باشد، آن نيز الهى مى‌گردد. 3⃣ زن در ادبیات قرآنی كالا نیست، بلكه او بنيان‌گذار آبادى‌ها و فرستنده هداياى اخروى برای خود و همسرش است. 4⃣ خداوند متعال برای ترغیب به هدف‌دار کردن آمیزش جنسی می‌فرماید که از رهگذر مباشرت با زنانتان فرزندان شایسته‌ای برای آخرت خود بفرستید، پس تولیدمثل و بقای نسل مهم است؛ ولی فرزند نیز باید سودمند و صالح باشد. 🔰 : تربیت فرزندانمان طوری باشد که بتوانیم او را پای خدا حساب کنیم. 📌 بیان حدیث: قال محمد بن ‌علیٍ الباقر (علیه‌السلام): مَن قَدَّمَ اَولَاداً یَحتَسِبُهُم عِندَالله حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذنِ الله عَزَّوَجَل؛ «هر کس فرزندانی را ‌تربیت کند که آن‌ها را برای خدا به‌حساب بیاورد، این فرزندان، به اذن خداوند، او را از عذاب آتش مانع می‌شوند.» 📌 شرح روایت (برگرفته از کلام رهبری): «یَحتَسِبُهُم عِندَالله» یعنی انسان، فرزندان را به نحوی بار بیاورد که بتواند آن‌ها را به‌حساب خدا بگذارد. این امر شدنی نیست مگر به تربیت الهی و به‌دوراز فسق و فجور؛ و الا اگر یک فرزندی بود که انسان یا او را بد تربیت کرد و یا اینکه تربیت او را رها کرد، نمی‌توان او را به‌حساب خدا گذاشت. تربیت نکردن صحیح به شکل‌های مختلف محقق می‌شود: 1⃣ تربیت بد؛ مثلاً انسان بچه را اهل دنیا و اهل اشرافی گری و اهل شهوات و این‌ها بار می‌آورد. خود این تربیت یا به‌صورت الگویی است مثلاً اینکه پدر و مادر امور خلافی همچون دروغ و خیانت را انجام می‌دهند و یا اینکه به مسائل دینی اهمیّت نمی‌دهند؛ به فرایض، به نماز، به روزه. بچه [هم] همین‌جور بار می‌آید. 2⃣ رها کردن فرزند؛ خیلی از والدین بچه را بد تربیت نمی‌کنند بلکه او را رهایش می‌کنند؛ و انگار احساس مسئولیت نسبت به او ندارند؛ مثلاً به‌اندازه‌ای که برای درس خواندن و مشق نوشتنش وقت گذاشته می‌شود برای نمازخواندنش، برای آشنا شدنش با قرآن، با مسائل دینی، هیچ‌وقتی نمی‌گذارد. طبیعتاً در این دو صورت نمی‌شود انسان، فرزندش را به‌حساب خدا بگذارد؛ یعنی بگوید خدایا این بچه را من تربیت کردم برای تو؛ بلکه فرزندی را می‌شود انسان به‌حساب خدا بگذارد که او را رها نکند و تربیت خوب هم بکند. البتّه این نوع تربیت در محیط خانواده صورت می‌گیرد و این‌گونه نیست که انسان یک‌یک بچه‌ها را بخواهد مثل یک شاگرد معیّنی جلو بیاورد و دعوتشان کند، با آن‌ها حرف بزند و تربیتشان کند؛ محیط خانواده که خوب باشد، چه بچه یکی باشد چه پنج‌تا باشد، فرقی نمی‌کند، خوب تربیت می‌شوند. درنهایت، اگر «مَن قَدَّمَ اَولَاداً یَحتَسِبُهُم عِندَالله»، اگر انسان تقدیم کند اولادی را ـ تقدیم کند یعنی بار بیاورد، پرورش بدهد، ارائه بدهد فرزندانی را ـ که بتواند آن‌ها را پای خدا حساب بکند، حَجَبُوهُ مِنَ النَّارِ بِإِذنِ الله عَزَّوَجَل این فرزندان، او را از آتش الهی، از عذاب الهی دور نگه می‌دارند، مانع می‌شوند. این‌یکی از این چیزهای مهم است. خدای متعال به ما می‌گوید که عمل صالح کنید تا پیش خدای متعال مأجور باشید، از عذاب الهی مأمون باشید؛ اما به این اکتفا نمی‌کند؛ می‌فرماید اگر چنانچه نسل بعد از خودتان را هم تربیت کردید، این هم یک حسنه‌ای است، یک عمل صالحی است که می‌تواند شما را حاجب از آتش باشد. 🔹 @resalatona
┄═✧❁ـ❁ـ❁﷽❁ـ❁ـ❁✧═┄ روز سوم رمضان 💎 زن می‌تواند در اوج کمالات و برگزیده خداوند متعال باشد. سوره آل‌عمران، آیه ۴۲: ﴿وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ﴾ سرآمد زنان جهان چهار زن، یعنی حضرت مريم، آسيه، خديجه و فاطمه (سلام‌الله علیهم) هستند؛ در روايات اهل‌بيت (علیهم‌السلام) نيز مريم سرآمد زنانِ زمان خود؛ و فاطمه (عليها السلام) سرآمد زنان در طول تاريخ شمرده شده است. «تفسير نورالثقلين» نکته‌ی مهم در خصوص برگزیده شدن توسط خداوند حكيم این است که خداوند متعال به جهت لياقت‌ها و قابلیت‌ها و ویژگی‌های یک فرد است که او را برمی‌گزیند، لذا در ادامه پس از برداشت‌هایی از این آیه می‌توان به ویژگی‌های حضرت مریم (سلام‌الله علیها) اشاره نمود. 💠 برداشت‌هایی از این آیه: 1️⃣ جنسیت ملاک برگزیده شدن در نزد خداوند متعال نیست؛ بلکه کمالات انسانی یک فرد است که او را به مقام قرب الهی می‌رساند چه زن باشد و چه مرد. 2️⃣ جمله‌ «اصْطَفاكِ» در این آیه دوباره تكرار شده است، یکی به نحو مطلق است و دیگری با قید «علی نساء العالمین» لذا حضرت مريم (سلام‌الله علیها)، هم در كمالات شخصیه برگزيده شد (بدون اینکه با کسی مقایسه شود) و هم بر ساير زنان برترى يافت. (در مقایسه با دیگر بانوان برتر است) 3️⃣ کسی که برگزیده خداست، بایستی برای دیگران الگو و سرمشق باشد، لذا حضرت مریم (سلام‌الله علیها)، الگوی همه‌ی زنان جهان است. 4️⃣ سخن گفتن ملائکه با انسان به جنسیت او مربوط نیست؛ ائمه (علیهم‌السلام) محدث ملائکه بودند و افرادی همچون حضرت زهرا و حضرت مریم (سلام‌الله علیها)که زن هستند نیز محدثه‌ی ملائک شدند. 🔰 : صداقت و اطاعت محض از خدا، دو ویژگی بارز حضرت مریم (سلام‌الله علیها) که وی را به مقامات بالا رساند. بی‌شک حضرت مریم (سلام‌الله علیها) دارای ویژگی‌هایی بودند که این ویژگی‌ها باعث شد ایشان برگزیده خدا گردند. در لسان قرآن و روایات این ویژگی‌ها به شرح ذیل بیان شده است. 1️⃣ صداقت تام و کامل؛ خداوند متعال در توصیف حضرت مریم در سوره مائده آیه ۷۵ می‌فرماید: ﴿مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ ...﴾ از میان همه‌ی ویژگی‌های خوبی که حضرت مریم دارد خداوند به صدیقه بودن وی اشاره می‌کند که این نشانه‌ی تکریم ایشان با این خصیصه است. صدق به معنای راستی است (در گفتار و عمل) که در مقابل کذب است و صدّیق کسی است که بالاترین حد راستی را دارد؛ در معنای صدّیق عبارات زیادی گفته شده است ازجمله اینکه صدیق کسی است که در نهایت راستگویی است؛ و یا اینکه صدّیق‌ همواره حق و پيامدهاى آن را تصديق مى‌كند؛ همین‌طور صدّیق کسی است که رويّه و عادتش به راستى است؛ و همچنین آن‌كه بدون تردید، دستورات خدا و انبیا را تصديق مى‌كند؛ صدّیق در عبارت دیگر آن‌کسی است که‌ هرگز دروغ نمى‌گويد؛ گفتار و عملش بر طبق حق بوده، حقايق اشيا را مى‌بيند. البته همه‌ی این معانی قابل‌جمع است و حضرت مریم جامع همه‌ی این امور است. 📌 همان‌طور که صدق انسان را رشد می‌دهد و به کمالات می‌رساند، کذب نیز باعث سقوط انسان می‌شود و در روابط انسانی نیز باعث سلب اعتماد از انسان شده و به اعتماد لطمه می‌زند و موجب اختلال در روابط بین افراد شده و بدبینی را بین افراد پدید می‌آورد. همچنین فاش شدن دروغ باعث می‌شود تا آبروی او را بریزد و ارزش و اعتبار خود را از دست بدهد. حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: ‌سزاوار است که مسلمانان از دوستی و برادری با دروغ‌گو اجتناب کنند؛ زیرا او آن‌قدر دروغ می‌گوید که راستش را هم باور نمی‌کنند. 2️⃣ اطاعت محض از خداوند؛ آیه ۱۲ سوره مبارکه تحریم خداوند متعال در وصف حضرت مریم می‌فرماید: ﴿وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ﴾ قنوت به معنای اطاعت توأم با خضوع است اطاعتی که از ایمان و اعتقاد سر زند و این اشاره به جنبه‌های عملی و آثار ایمان دارد. در این نوع اطاعت، عبادت‌کننده هیچ مشقتی از عبادت خود احساس نمی‌کند. در آثار اطاعت محض از خدا بیان این حدیث قدسی کافی است که خداوند فرمود: «عبدی أطعنی حتی أجعلک مثلی، أنا حیّ لا اموت اجعلک حیّا لا تموت، أنا غنیّ لا أفتقر أجعلک غنیّا لا تفتقر، أنا مهما أشاء یکون أجعلک مهما تشاء یکون» «بنده‌ام، از من اطاعت کن تا تو را مانند خود سازم. همان‌طوری که من زنده هستم و نمی‌میرم تو هم همیشه زنده باشى. همان‌طوری که من غنى هستم فقیر نمی‌شوم تو هم همیشه غنى باشى. همان‌طوری که من هر چه را اراده کنم می‌شود تو را هم همین‌طور سازم». 🔹 @resalatona
┄═✧❁ـ❁ـ❁﷽❁ـ❁ـ❁✧═┄ روز چهارم رمضان آیه‌ای از جزء چهارم قرآن 💎 به زن یا مرد بودن نیست، به عمل کار برآید! سوره آل‌عمران، آیه ۱۹۵: ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ...﴾ این آیه شریفه بعد از نقل دعاهای صاحبان خرد به درگاه ربوبی خداوند متعال، آمده است؛ «شیخ طوسى» گوید: مجاهد و عمرو بن دينار روايت می‌كنند كه ام‌سلمة از پيامبر (صلی‌الله علیه و آله) سؤال كرد: كه چرا در موضوع هجرت اسم مردان برده شده و از زنان نامى به ميان نيامده است؟ سپس اين آيه نازل گردید. در قرآن آیات متعددی است که پاداش اعمال نیک را بدون تفکیک جنسیت بیان می‌کنند؛ مانند آیه ۹۷ سوره نحل که می‌گوید: هرکس عمل صالح انجام دهد، زن یا مرد، پاداش می‌گیرد. ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾ همچنین آیه ۴۰ سوره غافر که هم‌زمان به مرد و زن مؤمن وعده پاداش می‌دهد. ﴿مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا ۖ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ﴾ برخی از آیات نیز با نگاه به مسئولیت‌های اجتماعی، مانند امربه‌معروف و نهی از منکر، عدم تمایز زن و مرد در عمل را بیان می‌کنند، همچون آیه ۷۱ سوره توبه که می‌فرماید: ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ...﴾ در آیه‌ی موردبحث ما نیز خداوند متعال، عمل نیک هر فرد (بدون توجه به جنسیت) را محترم می‌شمارد. 💠 برداشت‌هایی از این آیه: 1️⃣ دعاهای انسان استجابت قطعی به همراه دارد ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ﴾؛ همان‌طور که در آیات دیگر نیز به این موضوع اشاره شده است. (مثل آیه ۶۰ غافر): ﴿وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ﴾؛ و (آیه ۱۸۶ بقره): ﴿أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾ 2️⃣ در دعاها بایستی جلوه‌ی ربوبیت الهی موردتوجه دعاکننده قرار گیرد، (ربّنا، ربّنا گفتن اهل خرد از این باب است)؛ خداوند متعال نیز استجابت دعا را جلوه‌اى از ربوبيّت الهى مطرح کرده است ﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ﴾ 3️⃣ بااینکه دعا نوعی عمل به شمار می‌آید لکن در کنارش باید تلاش برای رسیدن به خواسته نیز وجود داشته باشد. 4️⃣ در انجام عمل، هم حسن فاعلی شرط است هم حسن فعلی. 5️⃣ تصریح به ﴿ذَكَرٍ﴾ و ﴿أُنْثَىٰ﴾ به جهت تنبّه به این نکته است که عمل انسان در نزد خداوند متعال مهم است و جنسیت ملاک برتری و ارزش‌گذاری برای انسان نیست. 🔰 : از دعا و عمل صالح غفلت نکنیم. 📌 انسان مؤمن موظف به دعا و تضرع به درگاه احدیت و مأمور به انجام عمل صالح است، بر اساس آیات و روایات دعای انسان یقیناً مستجاب است هرچند نوع استجابت متفاوت است. درمجموع چهار نوع استجابت برای دعا وجود دارد. 1️⃣ عین آنچه خواسته می‌شود برآورده می‌شود؛ 2️⃣ بدل و جایگزین آنچه خواسته‌شده است به وی داده می‌شود؛ 3️⃣ بلایی از وی در راستای دعایش دفع می‌شود؛ 4️⃣ اجابت دنیوی ندارد ولی در ازای آنچه در این دنیا خواسته در آخرت به او داده می‌شود. درهرحال استجابت برای دعاها وجود دارد از این رو باید فرصت را غنیمت شمرده و در هر زمان به‌ویژه در ایام ماه مبارک رمضان، که در وصف این ماه پیامبراکرم فرمودند:«دُعَاؤُكُمْ فِيهِ مُسْتَجَابٌ»؛ باید فرصت را برای دعا کردن مغتنم بشماریم. 📌 نکته پایانی اینکه این آیه تأکید بر عمل می‌کند و می‌فرماید: خداوند عمل هیچ زن و مردی را ضایع نمی‌کند، لذا از انجام اعمال صالح غفلت نکنیم؛ البته اعمال صالح را با یک نگاه به سه قسم می‌توان تقسیم کرد: 1️⃣ برخی اعمال صالحه (که غالب اعمال را شامل می‌شود) مشترک بین مرد و زن است، مثل انفاق، رعایت انصاف، نیکی به پدر و مادر، وفای به عهد، علم‌آموزی و... که همه این‌ موارد مبانی قرآنی دارند. 2️⃣ برخی دیگر از اعمال صالح مختص مردان است مثل اینکه پیامبراکرم فرمود: «الكادُّ على عِيالِهِ كالمُجاهِدِ في سبيلِ اللّه؛ مردی که برای امرار و معاش خانواده‌اش تلاش کند مثل مجاهد در راه خداست»، این عمل صالح مختص مردان است و زن در زمینه اقتصادی برای خانواده وظیفه‌ای ندارد. 3️⃣ برخی از اعمال صالحه نیز مختص زنان است مانند حفظ حریم خانواده و عفاف همانطور که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ﴾، یا مثل همسرداری توأم با مهرورزی و امثال این موارد؛ درمجموع اعمال صالح زنان در اسلام، ترکیبی از فعالیت‌های خانوادگی و مشارکت‌های اجتماعیِ همراه با عفاف است. 🔹 @resalatona
┄═✧❁ـ❁ـ❁﷽❁ـ❁ـ❁✧═┄ روز پنجم رمضان آیه‌ای از جزء پنجم قرآن 💎 هر کسی را بهر کاری ساختند. سوره نساء، آیه ۳۵:﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ...﴾ این آیه جای بحث و بررسی فراوانی دارد چراکه به سه موضوع اساسی در خانواده پرداخته است که عبارت است از: ۱. قوامیّت مرد بر زن؛ ۲. ویژگی‌های زنان صالحه؛ ۳. نشوز زن و چگونگی مواجه با آن. در هریک از سه موضوع، مقالات، بلکه بعضاً کتاب‌هایی نوشته شده است، در این مجال به موضوع اول به‌صورت اختصار در قالب نکات برداشتی از آیه اشاره می‌کنیم. 💠 برداشت چند اصل از فراز اول (قوامیّت مرد) 1⃣ اصل نخست: قوامیّت یک تکلیف است؛ نه صرف اعطای یک امتیاز به مرد. قوامیت به معنای سلطه‌گری نیست که زنان به این حکم اعتراض کنند، بلکه به‌عنوان یک مسئولیت است که به مرد واگذار شده است، این مسئولیت عبارت از مراقب و حمایت از زن و خانواده که بالطبع این وظیفه برای مرد تکلیف آور است و در حقیقت مسئولیت مرد را سنگین‌تر می‌کند. از همین جهت است که وقتی به روایات نیز مراجعه می‌کنیم تکالیفی در این راستا برای مرد مشاهده می‌شود، به‌عنوان‌مثال امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند: إِنَّ الْمَرْءَ یَحْتَاجُ فِی مَنْزِلِهِ وَ عِیَالِهِ إِلَی ثَلَاثِ خصالٍ یَتَکَلَّفُهَا وَ إِنْ لَمْ یَکُنْ فِی طَبْعِهِ ذَلِکَ، مُعَاشَرَةٌ جَمِیلَةٌ وَ سَعَةٌ بِتَقْدِیرٍ وَ غَیْرَةٌ بِتَحَصُّنٍ؛ (بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۳۵) هر مردی برای اداره کردن خانواده خود به سه خصلت نیازمند است و باید آن‌ها را به کار ببرد، اگرچه این ویژگی‌ها در طبیعت او نباشد: ۱. رفتار پسندیده و زیبا با افراد خانواده؛ ۲. گشاده‌دستی حساب‌شده و از روی برنامه؛ ۳. غیرت‌ورزی در جهت حفظ خانواده. همچنین است که مرد در امر مدیریت خانواده باید دقت داشته باشد که حقی از خانواده‌اش ضایع نشود چراکه پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله) فرمودند: کَفَی بِالْمَرْءِ إِثْماً أَنْ یُضَیِّعَ مَنْ یَعُولُ؛ (وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۶۸) برای مرد همین گناه بس است که حق خانواده‌اش را ضایع کند و در تأمین نیازمندی‌های آنان کوتاهی کند. 2⃣ اصل دوم: ضرورت وجود مدیر در خانواده هر مجموعه‌ی هدفمندی (همچون خانواده) ولو تعداد افراد آن محدود باشد، نیازمند مدیر است. همان‌طور که روایات نیز به نحوی به این ضرورت اشاره دارند؛ لذا آمده است: إذا کانَ ثلاثةٌ فی سَفَرٍ فَلْیُؤَمِّرُوا أحَدَهُم؛ پیامبر مکرم اسلام فرمودند: هرگاه در مسافرت تعداد مسافران به سه نفر رسید باید یکی از آن‌ها را به مدیریت گروه برگزینند. 3⃣ اصل سوم: تفاوت در تکوین تأثیرگذار در تشریع؛ وقتی زن و مرد در خلقت باهم تفاوت دارند قوانینی هم که برای این دو از جانب شارع بیان شده است متفاوت خواهد بود؛ همان‌طور که امام صادق (علیه‌السلام) به این تفاوت اشاره کردند و می‌فرمایند: إِنَّ النِّسَاءَ خُلِقْنَ مِنْ أَعْاجِيبِ الْأَشْيَاءِ... لَيسَ عَلَيْهِنَّ جِهَادٌ وَ لَا نَفَقَةٌ؛ (بحارالأنوار، ج۱۰۳، ص۲۵۵) زنان از شگفتی‌های آفرینش‌اند... بر آنان جهاد و هزینه کردن واجب نیست. (یعنی تکوین و خلقت آن‌ها تأثیر مستقیم در احکام و قوانین آن‌ها دارد) در آیه موردبحثِ ما نیز خداوند متعال همین تفاوت را لحاظ کرده و به یکی (مرد) فرموده وظیفه‌ات سرپرستی خانواده است، همچنین وظیفه‌ مالی خانواده نیز به عهده‌ توست؛ به دیگری (زن) فرموده است وظیفه‌ی مالی نداری بلکه باید در قبال همسر متواضع و ‌در‌ غیاب‌ (همسر ‌خود‌) حفظ اسرار، اموال و حقوق‌ ‌او را داشته باشی.‌ لازم به ذکر است که این تفاوت در قانون‌گذاری خداوند متعال، به معنای تفوّق یکی بر دیگری نیست. بلکه به اقتضای خلقت زن و مرد است. 4⃣ اصل چهارم: حکیمانه بودن تقسیم وظایف در خانواده؛ اینکه خداوند متعال وظیفه‌ی مرد را سرپرستی و مدیریت خانواده و وظیفه زن را امور دیگر مشخص کرده است از روی حکمت است، در خود این آیه تصریح به این شده است که از دلایل یا حکمت‎های واگذاری سرپرستی به مردان‌، تعهداتی‌ ‌است‌ ‌که‌ مردان‌ ‌در‌ مورد پرداخت‌های‌ مالی‌ ‌در‌ برابر زنان‌ و خانواده‌ ‌به‌ عهده‌ دارند. ﴿بِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ﴾   🔰 : وظیفه‌شناس باشیم نه حق به جانب 📌 ازآنچه تاکنون گفته شد، به دست می‌آید که زن و مرد، هرکدام در خانواده کارکردها و وظایفی دارند؛ اینکه این وظایف باهم متفاوت است شکی در آن نیست و حکمت‌هایی نیز در این امر نهفته است؛ لکن نکته اساسی‌تر که باید به آن توجه کنیم این است که پس از تبیین وظایف از جانب خداوند، زن و مرد بایستی بر وظایف خود آشنا شوند و به آن عمل کنند. این نکته را نیز غفلت نکنیم که برای زیست سعادتمندانه در خانواده، لازم است به وظیفه خود و حقوق طرف مقابلمان تمرکز کنیم نه بر حقوق خویش و وظایف شریک زندگی‌مان. 🔹 @resalatona