رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد
🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمیخواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده میشدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد
🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمیخواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده میشدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید."
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
📷با لب تشنه در غربت؛ حکایت پرواز مردی از جنس تکلیف
🔹شهید ستوان دوم مرتضی زرهرن با راهنمایی خواهرش در سال ۱۳۷۸ وارد دانشگاه افسری امام علی (ع) شد و پس از چهار سال تحصیل در رشته مهندسی و دانش استحکامات، با گذراندن دوره تکاوری، به عنوان یکی از نیروهای زبده ارتش در تیپ ۲۵۸ تکاور ذوالفقار شاهرود مشغول به خدمت شد.
🔹او با فرماندهی پست مهندسی این تیپ، خدمات ارزندهای در حوزه مهندسی رزمی، ساختوساز پادگانی، تحقیقات صنعتی و جهاد خودکفایی ارائه داد. به دلیل تخصص در پاکسازی میادین مین، حدود دو سال را در مناطق مرزی ایران و عراق صرف خنثیسازی مینهای بهجا مانده از دوران دفاع مقدس کرد.
🔹همرزم او، علیاکبر وحدانی، از لحظات پایانی زندگی این شهید چنین روایت میکند: «حدود ۱۲ ساعت در منطقه جنوب حلب، بدون آب و در میانه درگیری ماندیم. مرتضی تشنه بود، اما وقتی گفتم برویم آب بگیریم، گفت زمانش نیست؛ باید دفاع کنیم. لحظاتی بعد همراه با جمعی از همرزمان به سوی پایگاه ۲ که در محاصره بود حرکت کردیم، و او دیگر برنگشت... انگار تقدیرش این بود که با لب تشنه، همانند مولایش حسین (ع)، به معراج برسد.»
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
📷شهید جواد کوهساری؛ مدافع حرم و مربی تخریبچی با آرزوی شهادت
🔹شهید جواد کوهساری مربی تخریبچی و از رزمندگان زبدهای بود که در تمامی فنون جنگی آموزش دیده بود. او در مأموریت خود در عراق، با وجود بارش گلولهها، به خنثیسازی مینها میپرداخت تا مسیر عبور نیروها را باز کند.
🔹جواد کوهساری همیشه با جملهای خاص از اطرافیان میخواست برای شهادتش دعا کنند و میگفت: «دعا کنید بروم روی مین و شهید شوم.» این آرزو را با لبخند تکرار میکرد و با امید به میدان بازمیگشت. حتی در شب شهادت امیرالمؤمنین(ع)، در مراسم نذری هیئت، از دوستانش خواست برای تحقق آرزوی شهادتش دعا کنند.
🔹پدر شهید کوهساری نیز با اشاره به ارادت ویژه فرزندش به حضرت امام رضا(ع) گفت: «جواد خادم افتخاری آستان قدس بود. او در کنار صاحب نامش، در نزدیکی حرم امام جواد(ع) در فلوجه به شهادت رسید.» وی افزود: «روی هیچیک از مزارهای شهدا، عبارت "ثارالله" درج نشده، اما بر مزار پسرم نوشتهاند: "مدافع حرم ثارالله". فرزندم نخستین شهید مدافع حرم از مشهد در عراق بود.»
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم
🔸از زمینهای کشاورزی تا میدان نبرد با داعش؛ روایت زندگی و شهادت بسیجی مدافع حرم، رضا دامرودی
🔹شهید رضا دامرودی اهل روستای دامرود و ورزشکاری فعال در رشتههای فوتبال، فوتسال و پینگپنگ بود که از نوجوانی به بسیج پیوست و شیفته امام حسین(ع) و مراسمهای مذهبی روستا شد. در ۱۷ سالگی وارد دانشگاه دولتی نیشابور در رشته کشاورزی گیاهان دارویی شد و پس از پایان مقطع کارشناسی، با اخلاق نیک و پشتکار بالا زندگی مشترکش را آغاز کرد.
🔹رضا دامرودی در خدمت سربازی به عنوان سرباز نمونه شهرستان جاجرم معرفی شد و پس از پایان خدمت، به نیروی انتظامی سبزوار پیوست. رضا با علاقهای عمیق به اهل بیت، همزمان با فعالیتهای فرهنگی و کار در تاکسی تلفنی، مربی نظامی بسیج بود و برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عضو گردان امام حسین(ع) سبزوار شد.
🔹این شهید مدافع حرم با راهاندازی کلینیک گیاهپزشکیاش در روداب به موفقیتهای شغلی رسید، اما عشق به شهادت و دفاع از حرم، آرامش را از او گرفت. اشکهایش برای اجازه رفتن به سوریه، سرانجام نتیجه داد. در مهر ۱۳۹۴، دل از دختر خردسالش، همسر، پدر و مادر برید و بهسوی جبهه مقاومت رفت، جایی که زندگیاش به اوج معنویت رسید.
#معرفی_شهید
#شهید_مدافع_حرم