eitaa logo
سجاد انجم‌شعاع | رواقِ‌فکر
280 دنبال‌کننده
37 عکس
6 ویدیو
1 فایل
- سجاد انجم‌شعاع @Commiitted ' . طلبه‌ حوزه‌ علمیه‌ مدرس‌ زبان CAE متمرکز بر : کلام‌ اسلامی‌ تطبیقی روابط بین‌الملل و ژئوپولیتیک نظام جامع اندیشه اسلامی . ویراستی👇 https://virasty.com/Sajjad_Anjomshoa . «رواقی برای اندیشه و هم‌راستاییِ نظر و عمل» .
مشاهده در ایتا
دانلود
اسلام و صهیونیسم؛ نبردی در پس‌زمینه ایدئولوژیک و ژئوپلیتیک 🖌 سجاد انجم‌شعاع 🔺حملات درنده‌خویانه و حیوان‌صفتانه رژیم صهیونیستی اسرائیل به لبنان، نه تنها تداوم تجاوزات تاریخی این رژیم در چارچوب ژئوپلیتیک منطقه‌ای را نمایان می‌کند، بلکه آن را در چهارچوب منازعه تاریخی و ایدئولوژیک میان دو منظومه فکری «اسلام و یهودیت‌تحریف‌شده» نیز تحلیل می‌کند. در این راستا، انگیزه‌های این جنایات را باید در ترکیبی پیچیده از اهداف ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک جست‌وجو کرد. ▪️امروز، نشانی آشکار از تداوم سیاست‌های استعماری و ضدبشری می‌بینیم که از آغاز تأسیس این دولت نامشروع دنبال شده است و «از سیاست به جنایت» دگرگون شده است‌. این رژیم که با پشتیبانی آشکار قدرت‌های غربی، به‌ویژه امریکا، به یک «دستگاه درندگی» تبدیل شده، همواره به دنبال سرکوب ملت‌های آزاده و به‌ویژه ملت‌های مسلمان منطقه بوده است. حمله به لبنان، تنها پرده‌ای از این نمایش خون‌بار است که یکی از اهداف آن تسخیر اراضی و تحمیل اراده سیاسی اسرائیل بر منطقه و به‌خصوص بر جوامع اسلامی است. ▪️این جنایت گرگ‌خویانه را نمی‌توان تنها در بستر اختلافات مرزی یا مسائل ژئوپلیتیک تحلیل کرد؛ بلکه این حملات بخشی از یک پروژه کلان برای تضعیف جوامع اسلامی و مسلمانان منطقه است. اسرائیل، به‌عنوان یک پدیده شوم سیاسی و غیردینی که در ابتدای قرن بیستم توسط قدرت‌های دزد و چپاول‌گر تأسیس شد و به‌عنوان یک دولت مبتنی بر ایدئولوژی صهیونیستی، همواره در تلاش بوده تا با بهره‌گیری از نظریات افراطی و رادیکال یهودی، به مشروعیت‌بخشی به تجاوزات خود بپردازد. این ایدئولوژی صهیونیستی در تضاد مستقیم با آموزه‌های اسلامی و انسانی قرار دارد که بر اصل عدالت، حقوق بشر و حفظ جان انسان تأکید می‌کند. در واقع، در پس پرده این تهاجمات، نوعی «نبرد هویتی و معنوی» میان اصول اسلامی حاکم بر مقاومت و «نگرش‌های نژادپرستانه و توسعه‌طلبانه صهیونیستی» نهفته است. اینجا است که تفاوت بنیادین میان اسلام و یهودیت سیاسی آشکار می‌شود: اسلام، دینی است که همواره در کنار مظلومان ایستاده و بر حق دفاع مشروع در برابر تجاوز تأکید دارد، در حالی‌که یهودیت صهیونیستی از ابتدا به‌دنبال مشروعیت‌بخشی به اشغالگری و خشونت بوده است. ▪️از منظر اسلام، تولی و تبری که از فروع بنیادین عقاید اسلامی محسوب می‌شوند، به روشنی موضع مسلمانان را در قبال این حملات مشخص می‌کند. تولی، به معنای حمایت از مظلومان، و تبری، به معنای بیزاری از ظالمان و تجاوزگران است. بر همین اساس، مسلمانان وظیفه دارند که در برابر ظلم رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند و به حمایت از ملت مظلوم لبنان که بارها قربانی تجاوزات این رژیم شده‌اند، برخیزند. این حمایت نه تنها یک وظیفه شرعی، بلکه یک مسئولیت انسانی نیز هست چراکه تولی بر محبت اهل ایمان و تبری از دشمنان اسلام، در بطن تعالیم اسلامی جای دارد. آموزه‌های اسلامی به روشنی بیانگر آن است که هر نوع تجاوز و ظلمی که علیه مسلمانان و مظلومان صورت گیرد، نه تنها قابل قبول نیست، بلکه مسلمانان باید به‌صورت جمعی در برابر آن واکنش نشان دهند. همانطور که امام خمینی رحمة‌الله فرمود: «اگر هر مسلمانی یک سطل آب بریزد، اسرائیل را سیل می‌برد.» این کلام حکیمانه بیانگر اهمیت وحدت امت اسلامی در برابر دشمنی است که همواره به‌دنبال نابودی اسلام بوده است. و اینَک «حزب‌الله» لبنان به‌عنوان نماد اصلی مقاومت در برابر صهیونیسم در جهان اسلام شناخته می‌شود و نمونه بارز این نوع از مقاومت اسلامی است. ▪️در این میان، قدرت‌های غربی، به‌ویژه امریکا و برخی از کشورهای اروپایی، با حمایت‌های بی‌چون‌و‌چرا از اسرائیل، عملاً در جنایات این رژیم شریک هستند. دیپلماسی جهانی که باید بر اساس اصول عدالت و حقوق بشر بنا شود، در این زمینه به یک «بازی‌قدرت» تبدیل شده که منافع استعماری و سلطه‌جویانه غربی‌ها را در اولویت قرار داده است. ▪️از سویی دیگر، رابطه میان دین یهودیت و صهیونیسم نیز قابل توجه است. صهیونیسم(zionism) در تضاد با آموزه‌های دینی یهودیت قرار دارد و با سوءاستفاده از نام این دین، تلاش دارد به سیاست‌های نژادپرستانه و سلطه‌طلبانهٔ خود رنگ مشروعیت ببخشد. یهودیت(judaism) به‌عنوان یک دین الهی، همانند اسلام، بر پایه اصول عدالت و احترام به حقایق انسانیت و حقوق‌ بشریت استوار است. اما صهیونیسم به‌عنوان یک ایدئولوژی سیاسی، از این اصول فاصله گزافی گرفته‌ و یکی از بزرگترین تحریفات تاریخی در یهودیت به شمار می‌آید و به طور ملموس به یک ابزار سیاسی و یک ماشین جنگی برای گسترش هژمونی خود و سرکوب ملت‌های منطقه تبدیل شده است. 🔻رهبر معظم انقلاب: «اسرائیل از درون پوسیده است و در برابر اراده‌ی ملت‌های مسلمان تاب نخواهد آورد.» نصرٌ من‌اللّه و فتحٌ قریب... https://eitaa.com/RevaghFekr
مقاومت تنها در شهادت خلاصه‌ نمی‌شود" 🖌سجاد انجم‌شعاع افسوس و تسلیم در برابر عواطف منفی، پازلی است که دشمن می‌خواهد ما را در آن گرفتار کند. بلکه باید با سرافرازی به خون پاک ، به جایگاه رفیعش مفتخر باشیم. این خصیصه اسرائیلِ بزدل‌مسلک و عفریت‌صفت است که علی‌رغم ادعای قدرت تکنولوژی و فن‌آوری ، همچو الاغی که چشمش را پوشانده‌اند دُمَش را می‌جنباند و هنوز نمی‌بیند و نمی‌فهمد که با شهادت افرادی چون حاج قاسم، عماد مغنیه، اسماعیل هنیه و سیدِ محترم‌القوم، نه‌تنها خون آن شهیدان در دل‌ها تأثیر دوچندان و مضاعفی می‌گذارد، بلکه هر قطره خونشان، گواهی بر مقاومت و ایستادگی در برابر صهیونیست ناپاک‌زاده است. اکنون که سید را در امتداد آرمانش به شهادت رسانده‌اند، اثر مرواریدی ازخونش، طوفانی از بیداری و مقاومت در دل مسلمانان برپا خواهد کرد. امروز هر فرد در صفوف باید به آیه «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ» جامهٔ عمل بپوشاند؛ هرکس با هر ابزاری که در دست دارد، چه قلم، چه سلاح و چه علم، باید در این کارزار حاضر باشد. قلم باید همچون شمشیر باشد و فکر باید همانند باروت، ذهن جوانان مسلمان را به سوی آگاهی و بیداری هدایت کند. باید با تمام توان در مقابل این جرثومه فساد، به پا خیزیم و با ایجاد تحول در نظام اجتماعی و علمی امت اسلام، جبهه‌ای مستحکم در برابر ظالمان تشکیل دهیم. مقاومت تنها در میدان نبرد فیزیکی نیست؛ این نبردی است فراگیر، در عرصه‌های علمی، فکری، فرهنگی و اقتصادی. ما باید بدانیم که مقابله با این رژیم منحوس، نیازمند یک حرکت گسترده و همه‌جانبه است. رژیمی که بر پایه ظلم و خونریزی بنا شده، هرگز دوام نخواهد آورد. این وعده الهی است که «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا» ؛ و امروز با تکیه بر این وعده، می‌دانیم که اسرائیل سفاک، همچون تمامی طاغوت‌های تاریخ، به زودی نابود خواهد شد. «إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُم» گواه روشنی است که نصرت خداوند در گرو تلاش و ایستادگی ماست. مقاومت، تنها در شهادت خلاصه نمی‌شود. https://eitaa.com/RevaghFekr
🔺وظیفه راهبردی ما؛ جهاد تبیین به‌مثابهٔ سلاحی استراتژیک 🖌سجاد انجم‌شعاع ▫️شهادتِ ، رهبر و ستون استراتژیک محور مقاومت، رخدادی است که نه تنها برای جهان اسلام، بلکه برای جغرافیای قدرت در سطح بین‌المللی پیامدهایی عمیق دارد. اما، این شهادت، همچون تمامی موارد پیشین از قبیل شهادت سردار سلیمانی و شهید عماد مغنیه و دیگر عوامل برجسته و حیاتی، باید با نگاهی عمیق‌تر و مبتنی بر اصول راهبردی ایمانی و مقاومت اسلامی تبیین و تحلیل گردد. باید به یاد داشته باشیم که این نوع ترور، استراتژی دیرینه طاغوت بوده است؛ "هدف‌گیری رؤسا و فرماندهان به امید فروپاشی بدنه." اما آنچه همواره مغفول می‌ماند، قدرتی است که به سلاح نظامی برتری دارد: «ایمان» «شهادت، در اندیشه و منطق اسلامی» نه پایان که آغاز است، نه شکست که تمهید پیروزی است. و این حقیقت، محور تحلیلی است که از دریچه آیات قرآن، تجربه‌های تاریخی صدر اسلام و رهنمودهای امام خمینی و امام خامنه‌ای و تفکر استراتژیک و دیالکتیک تاریخی قابل تحلیل است. در دنیایی که قدرت‌ها به اندازه‌ها و شمارش‌ها وابسته‌اند و معیار قدرت را در تعداد سلاح‌ها و تجهیزات نظامی می‌جویند، باید تأمل کرد. سلاح‌ها، ابزارهای جنگی، تجهیزات نظامی و هر آنچه به نام قدرت فیزیکی شناخته می‌شود، همه محصول یک امر بنیادین‌ هستند: ایمان. ایمان، نه به عنوان یک مفهوم معنوی انتزاعی، بلکه به مثابه یک قدرت واقعی و ملموس که جبهه مقاومت اسلامی را تقویت می‌کند. همانگونه که در طول تاریخ دیده‌ایم، هیچ ارتشی بدون اعتقاد و باور عمیق به پیروزی، توان ایستادگی در برابر دشمن را نداشته است. ایمانی که نه صرفاً یک باور اعتقادی بلکه یک نیروی محرکه و موتور پیش‌برنده است که تمام ارکان جبهه مقاومت، اعم از نظامی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، بر آن استوار است. سلاح‌های نظامی و تسلیحات جنگی که در جبهه‌های نبرد رونمایی می‌شود، در اصل، تجلیات و نمودهای عینی این ایمان راسخ‌اند. ▫️امام خمینی (ره) به کرات بر این موضوع تأکید داشتند که "قدرت ما از قدرت ایمان است"، و این اصل را باید مبنای هر گونه تحلیل سیاسی، نظامی و فرهنگی در جغرافیای مقاومت قرار داد. در نظام تفکر اسلامی، قدرت حقیقی نه در ابزارهای مادی و سلاح‌های نظامی بلکه در ایمان راسخ است که به هیچ سلاحی نیاز ندارد و خود به تنهایی سلاحی برای فتح قلوب و ارواح است. بنابراین، شهادت نصرالله باید به منزله‌ی تقویت این ایمان و بازآفرینی روحیه‌ی مقاومت در بطن جامعه اسلامی تلقی شود. رهبر معظم انقلاب، امام خامنه‌ای (حفظه‌الله) نیز در بیانات خود به‌ویژه در دوران پس از شهادت سردار سلیمانی، این مفهوم را به روشنی تبیین کردند که "شهید قوی‌تر از زنده است"، زیرا خون شهید، همچون خون مطهر امام حسین (ع)، بذر مقاومت و پایداری در دل‌های مردم می‌افشاند. این حقیقت باید محور تحلیل راهبردی کنونی ما قرار گیرد. دشمنان با حذف فیزیکی رهبران مقاومت، به دنبال ایجاد شکاف در بدنه این جبهه عظیم‌اند، اما غافل از آنکه مرگ فیزیکی رهبران، آغاز فصلی نوین از تقویت معنوی و ایمانی است که قدرت نرم و اجتماعی مقاومت را بازتولید می‌کند. درسی که از تاریخ صدر اسلام می‌توان گرفت، به وضوح نشان‌دهنده این است که هرگاه دشمنان به ترور و حذف فیزیکی رهبران پرداخته‌اند، بدنه‌ای قدرتمندتر از قبل ظهور کرده است. پس از شهادت امام علی (ع)، هرچند که جبهه حق در ظاهر با مشکلاتی مواجه شد، اما حرکت امام حسن (ع) و سپس قیام خونین امام حسین (ع) نه تنها این جبهه را تضعیف نکرد بلکه تحولی عمیق در بیداری امت اسلامی پدید آورد که تا به امروز ادامه دارد. بنابراین، شهادت سید حسن نصرالله نیز باید با همین منطق تحلیل شود. دشمنان باید بدانند که با حذف فیزیکی وی، تنها شعله‌های مقاومت در دل مردم زبانه می‌کشد و ایمان آنان تقویت می‌شود. ▫️اینک وظیفه راهبردی ما در شرایط حساس کنونی، چیزی نیست جز «»، که مقام معظم رهبری از آن به عنوان "ضرورت زمانه" یاد کرده‌اند. دشمنان تلاش می‌کنند تا با ایجاد ترس و شبهه، ایمان مردم را سست کنند. ترور و ترساندن، راهبرد اصلی آنان برای تضعیف ایمان و باورهای مردم است. اما ما باید به یاد داشته باشیم که مرزهای حقیقی مقاومت، مرزهای جغرافیایی نیستند؛ بلکه مرزهای فکری و ایمانی‌اند. این مرزها تنها با جهاد تبیین و تقویت قدرت شناختی مردم حفظ می‌شوند. جهاد تبیین، یک «استراتژی شناختی-ایمانی» است که باید در بطن جامعه گسترش یابد. ما باید مردم را از خطرات و نقشه‌های دشمنان آگاه کنیم، و در عین حال، آنان را با حقایق بنیادین ایمان و مقاومت آشنا سازیم. این جهاد تبیین، باید به گونه‌ای باشد که قدرت شناختی جامعه تقویت شود و مردم بدانند که دشمنان نه تنها به دنبال ترور شخصیت‌های بزرگ ما هستند، بلکه به دنبالِ «ترور ایمان و باورهای‌ما» هستند.
در چنین شرایطی، مرجع اصلی قدرت حکومت اسلامی مردم‌اند و قدرت مردم نیز به ایمان و باور راسخ آنان به مبانی اسلامی و مقاومت است. اگر دشمنان با ترور تلاش می‌کنند بدنه مقاومت را تضعیف کنند، ما باید این بدنه را با ایمان و جهاد تبیین تقویت کنیم. تمام نقشه‌ها و توطئه‌های دشمنان در نهایت به تضعیف ایمان مردم معطوف است؛ زیرا آنان به خوبی می‌دانند که قدرت حقیقی مقاومت، در ایمان و باورهای عمیق مردمی است که با هیچ ابزار نظامی قابل شکست نیست. . اگر ایمان مردم مستحکم بماند، دشمن هرگز نخواهد توانست مرزهای مقاومت را فتح کند. مرزهای جغرافیایی در امتداد مرزهای ایمانی شکل می‌گیرند و اگر ایمانی راسخ در دل‌ها و ذهن‌ها باقی بماند، هیچ قدرت نظامی و هیچ استراتژی طاغوتی نمی‌تواند این مرزها را بشکند. مرزهای واقعی این نبرد، مرزهای قلبی و ایمانی است. همانگونه که مرز اسرائیل در قلب ایمان ما ترسیم شده است، باید بدانیم که مرزهای ما نیز در ایمان مردم ما نهفته است. اگر ایمان را از دست بدهیم، یعنی تسلیم دشمن شده‌ایم. 🔻وظیفه راهبردی ما در برابر شهادت سیدحسن نصرالله، نه در واکنش‌های احساسی و تدافعی، بلکه در جهاد تبیین و تقویت بنیان‌های شناختی و ایمانی مردم است. شهادت نصرالله، باید نقطه‌ای برای بازتعریف راهبردهای شناختی در مواجهه با دشمنان باشد. جهاد تبیین، به معنای تحلیل دقیق و علمی وضعیت کنونی و ارائه دکترین‌های شناختی نوین برای تقویت ایمان و بینش عمومی است. در واقع، جهاد تبیین به عنوان یک «راهبرد دیپلماسی ایمانی»، می‌تواند به حفظ و تقویت قدرت نرم محور مقاومت منجر شود و از تضعیف آن جلوگیری کند. وظیفه ما در این مقطع حساس تاریخی، تقویت ایمان و قدرت شناختی جامعه است؛ همان ایمانی که نه تنها در برابر دشمنان خارجی، بلکه در برابر تمامی اشکال فریب و فساد داخلی نیز مستحکم خواهد ایستاد. قدرت اصلی ما، نه در سلاح‌های مادی، بلکه در ایمان و بصیرت مردم است و این ایمان است که جبهه مقاومت را در برابر تمام تهدیدات و هجمه‌ها مستحکم خواهد ساخت. https://eitaa.com/ebratha_ir/176806
"جهاد تبیین به مثابه سلاح استراتژیک" «لینک مشروح یادداشت» https://rahamedia.net/?p=5364
خون هر کودک فلسطینی امروز در آتش موشکهای ایران شعله ور میشود و خاکستر رژیم اسرائیل را به باد می سپارد.
هدایت شده از رحا مدیا
⤵️ در رحامدیا بخوانید:📜 1⃣ برای ریاست عالم آماده شو!🔻 🔗 لینک متن یادداشت ✍🏻 محمدرضا بابایی °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° 2⃣ غلط زیادی اسرائیل را پاسخ دهیم🔻 🔗لینک متن یادداشت ✍🏻 فاطمه شکیب‌رخ °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° 3⃣ راهبرد «نمایش جنون جنگی»🔻 لینک متن یادداشت ✍🏻 سید عبدالله هاشمی °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° 4⃣ جهاد تبیین به مثابه سلاح استراتژیک🔻 🔗 لینک متن یادداشت ✍🏻 سجاد انجم‌شعاع 🌐 رسانه حوزه انقلابی (رحا مدیا) 🆔 @rahamedia
"جمعهٔ‌نصر" استراتژیک مقاومت در برابر یاوه‌گویی‌های صهیونیسم 🖋سجاد انجم‌شعاع هو الذی انزل السکینة فی قلوب المؤمنین لیزدادوا‌ایمـنـا مع‌ایمـنهم... (فتح۴) در میان این امواج پر تلاطم و طوفان‌زده، هنگامی که یاوه‌گویی‌های سردمداران صهیونیسم تمامی‌ندارد، جایگاه والای نماز جمعه به‌مثابه تکیه‌گاهی استوار، تجلی می‌یابد. حضور رهبر معظم انقلاب در این نماز جمعه نه تنها یک اقدام عبادی صرف نیست، بلکه به‌سان یک حرکت راهبردی و دیپلماتیک در عرصه مقاومت و ایستادگی است و خود تجلی بارزی از گفتمان مقاومت و اتکای به قدرت لایزال الهی در برابر توهم قدرت‌نمایی رژیم صهیونیسم است. ایشان با این حرکت حماسی و انقلابی خود، از ژرفای قلب مخاطبان می‌خواهد که به جای اضطراب و تردید، «ایمان به توانمندی امت اسلامی» و رهبری الهی را در صدر قلوب خویش قرار دهند. رهبر معظم انقلاب، با آگاهی کامل از تهدیدات بیرونی و خطراتی که جان او را نیز تهدید می‌کند، تصمیم به برگزاری نماز جمعه گرفته‌اند. رهبر معظم انقلاب با قدم نهادن به صفوف نخستین نماز، نشان می‌دهند که ایشان تنها یک رهبر نظری نیستند؛ بلکه در میدان مبارزه، دوشادوش مردم، جان و حیثیت خویش را برای حفظ آرامش و استقرار امنیت در جامعه اسلامی به خطر می‌اندازند. این اقدام نه تنها به دهن نجس نتانیاهو و هم‌پیمانان او سیلی می‌زند، بلکه پیام آشکاری به همه دشمنان اسلام است که جمهوری اسلامی، با تمام اقتدار و عزت، در برابر هیچ تهدیدی زانو خم نخواهد کرد. حضور ایشان در این شرایط خطرناک به منزله مهر تأییدی بر این واقعیت است که تهدیدهای رژیم صهیونیستی تنها سرابی پوشالی و تهی است. همان‌گونه که فرموده‌اند، "اسرائیل هیچ غلطی نمی‌تواند بکند." در چنین موقعیت حساسی، ایجاد فضای تردید و اضطراب از سوی برخی افراد تنها به نفع دشمن است. همان‌گونه که در عرصه‌های نظامی و دیپلماتیک، امت اسلامی نیازمند آرامش و اعتماد به نفس است، در عرصه روانی و اجتماعی نیز باید این صفای باطنی تقویت گردد. هرگونه تشویش و اضطراب بی‌جا تنها دستاویزی برای دشمنان است تا قدرت معنوی و حماسی ملت را تضعیف کنند. لذا ضروری است که با اتکا به رهبری الهی و یقین به وعده‌های پیروزی، هرگونه استرس و نگرانی را کنار گذاشته و با قلبی مطمئن، آماده حماسه‌های آینده باشیم.
با سلام و احترام به همراهان ارجمند و اندیشمند با کمال افتخار از شما فرهیختگان دعوت می‌نمایم تا در «صفحه ویراستی» بنده نیز همراه و هم‌دل باشید. در این صفحه، فرصتی فراهم آمده است تا توییت‌ها، پاسخ‌ها و دیگر نوشته‌های مختصر و مفید، از جمله کوتاه‌نوشت‌های علمی و فرهنگی و تحلیل‌های موجز ارائه گردد. امید است که این صفحه محلی برای تعاملات فکری و تبادل اندیشه‌های ارزشمند گردد. حضورتان مایه‌ مباهات است و همراهی‌تان انگیزه‌ای برای استمرار در مسیر اندیشه و قلم. با آرزوی توفیقات روزافزون https://virasty.com/Sajjad_Anjomshoa
🔺سردی در آغوش علم؛ چرایی کاهش علاقه به تحصیل در حوزه‌های علمیه" 🔻 🖌سجاد انجم‌شعاع حوزه‌های علمیه به‌عنوان سنگری استوار در حفظ و گسترش معارف اسلامی، همواره نقش کلیدی و مؤثری در تاریخ تشیع ایفا کرده‌اند و مهد تولید فکر و تربیت انسان‌هایی است که آینه‌ای‌ از کمال بودند و نقش راهبری و هدایتی در جهان ایفا کرده‌اند. با نگاهی به گذشته درخشان حوزه‌ها، درمی‌یابیم که بزرگانی همچون امام خمینی(ره)، امام خامنه‌‌ای، شهید مطهری، علامه طباطبایی، علامه مصباح و دیگر متفکران برجسته، از دل همین نهاد علمی برخاسته‌اند و برای ترویج اسلام ناب محمدی تلاش‌های خستگی‌ناپذیری داشته‌اند. مسئولین و مدیران حوزه‌های علمیه نیز با تعهد و اخلاص، تمام توان خود را در جهت تقویت این مراکز گذاشته‌اند تا جوانان مستعد با آموختن علوم دینی و فقهی، به امر تبلیغ دین و احیای معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) بپردازند و چراغ این نهاد را روشن نگه دارند و آن را در مسیر رشد و تعالی حفظ کنند. از این منظر، شایسته است که به پاس زحمات آنان، قدردانی کنیم و جایگاه حوزه‌های علمیه را به‌عنوان «یکی از ارکان اصلی جامعه اسلامی»، مورد تحسین قرار دهیم. اما با وجود این تلاش‌ها، در سال‌های اخیر شاهد نوعی سردی و کاهش رغبت جوانان و خانواده‌های مذهبی برای تحصیل در حوزه‌های علمیه بوده‌ایم. علل این پدیده که زنگ خطری جدی برای آینده تعلیمات دینی به شمار می‌رود، هرچند که ریشه‌های متعددی برای این مسأله وجود دارد، اما نمی‌توان تنها به بیان مشکلات اکتفا کرد؛ بلکه باید با تحلیلی ژرف، به بازشناسی علل و راه‌کارهایی برای رفع آن‌ها پرداخت. 🔹۱. بوروکراسی و پیچیدگی‌های ساختاری: ساختارهای بوروکراتیک و مدیریتی حوزه‌های علمیه، به‌ویژه در بخش‌های اجرایی و اداری، به‌دلیل بوروکراسی سنگین و رویه‌های پیچیده، برخی طلاب را از مسیر اصلی تعلیم و تربیت دور کرده است. این ساختارهای رسمی که از یک سو به‌دنبال حفظ نظم و قاعده هستند، از سوی دیگر، فضایی خشک و غیرخلاق ایجاد کرده‌اند. بسیاری از طلاب جوان که با انگیزه‌های معنوی وارد حوزه می‌شوند، با موانع اجرایی و مقررات اداری مواجه شده و از پیگیری اهداف علمی و تبلیغی خود بازمی‌مانند. شهید مطهری (ره) در یکی از بیانات خود اشاره می‌کند که «علم بدون تقوا مانند شمشیری است که در دست یک دیوانه باشد.» این تأکید بر تربیت توأمان علمی و اخلاقی، حلقه مفقوده‌ای است که باید دوباره احیا شود. این مسئله نیازمند بازنگری در ساختارهای اداری و ایجاد فضایی پویا و منعطف است که بتواند ضمن حفظ نظم، از خلاقیت‌ها و نوآوری‌های طلبه‌ها حمایت کند. شهید مطهری در این باره معتقد بود که «آزادی فکری» باید در حوزه‌ها گسترش یابد تا طلاب بتوانند به‌دور از چارچوب‌های دست‌وپاگیر، به پژوهش و تفکر بپردازند. 🔹۲. سیاست‌های کلان جمعیت: کاهش چشمگیر جمعیت در سال‌های اخیر، تأثیری انکارناپذیر بر ورودی‌های نهادهای مختلف اجتماعی، علمی و حتی نظامی گذاشته است. این پدیده نه تنها در دانشگاه‌ها و پادگان‌ها، بلکه در حوزه‌های علمیه نیز به وضوح خود را نشان می‌دهد. برخلاف تحلیل‌های سطحی که کاهش ورودی به حوزه را به عدم استقبال جوانان نسبت می‌دهند، باید به سیاست‌های کلان جمعیتی و اثرات عمیق آن بر ساختارهای اجتماعی توجه کرد. سیاست‌های کنترل جمعیت در دهه‌های گذشته، با کاهش نرخ تولد و ظهور نسل‌های تک‌فرزند، زمینه‌ساز نوعی محدودیت ناخواسته در تأمین نیروی انسانی برای نهادهای مختلف شده است. جالب اینجاست که ورود افراد تک‌فرزند به حوزه‌های علمیه، نشان از علاقه‌ای ذاتی و عمیق به معارف دینی دارد، نه به دلیل فشارهای بیرونی. این تحلیل ما را به نظریه‌ای نوین رهنمون می‌سازد: کاهش ورودی‌ها، بیش از آنکه نتیجه ضعف در جذابیت حوزه باشد، بازتاب سیاست‌های جمعیتی نادرست است که اکنون پیامدهای آن در تمامی عرصه‌ها به وضوح مشهود است. 🔹۳. مسائل معیشتی طلاب: مقام معظم رهبری(مدظله‌العالی)، همواره بر اهمیت تأمین معیشت طلاب تأکید داشته‌اند و فرموده‌اند که طلاب باید از حمایت‌های لازم برخوردار باشند تا بتوانند رسالت دینی خود را به‌خوبی ایفا کنند. | لینک‌یادداشت |
🔺سنت و مدرنیته؛ چرایی کاهش علاقه به تحصیل در حوزه‌های علمیه" 🔻 🖌سجاد انجم‌شعاع 🔸۴. عدم انطباق آموزش‌های حوزوی با نیازهای روز جامعه: یکی از مسائل اساسی که موجب سردی فضای تحصیلی حوزه‌های علمیه شده، عدم به‌روزرسانی دروس و منابع آموزشی با توجه به تحولات اجتماعی و نیازهای جامعه است. جوانان امروز به دنبال علومی هستند که پاسخگوی سؤالات و دغدغه‌های معاصر باشد. در حالی که نظام آموزشی حوزه با تأکید بر متون کلاسیک، گاه از نیازهای روز جامعه فاصله گرفته است. جوانان امروز به دنبال علومی هستند که بتوانند به سرعت به آن‌ها پاسخ‌های ملموس و کاربردی ارائه دهد. در حالی که حوزه‌های علمیه با تأکید بر معارف عمیق و روش‌های سنتی تربیتی، از سرعت تغییرات اجتماعی فاصله گرفته‌اند. هرچند که جایگاه علم و معرفت در حوزه‌های علمیه والا است، اما عدم هماهنگی با نیازهای روز جامعه و عدم بروزرسانی روش‌های تدریس و تبلیغ، یکی از دلایل اصلی این سردی به شمار می‌آید. امام خمینی (ره) نیز در همین زمینه تأکید داشتند که حوزه‌های علمیه باید با زمان حرکت کنند و به نیازهای امروزین جامعه پاسخ دهند، وگرنه از مسیر رشد و تأثیرگذاری باز خواهند ماند. 🔸۵.تنوع و جذابیت دیگر رشته‌های علمی و دانشگاهی: رشته‌های علمی و فنی جدید با چشم‌اندازهای روشن در «بازار کار»، گزینه‌های جذابی برای جوانان محسوب می‌شوند. در حالی که در نگاه بسیاری، حوزه‌های علمیه به‌دلیل تمرکز بر معارف دینی و فقهی، از انعطاف لازم برای تطابق با بازار کار برخوردار نیستند. باید توجه داشت که معارف دینی، اگر با روش‌های نوین و بین‌رشته‌ای آموزش داده شود، می‌تواند خود به‌عنوان یک رشته علمی پرجاذبه برای جوانان مطرح گردد. امام خمینی (ره) نیز تأکید داشتند که «اسلام دین زندگی است» و علوم اسلامی باید در تمامی عرصه‌های حیات بشر حضور داشته باشد. 🔸۶. چالش‌های تربیتی در خانواده‌های مذهبی: خانواده‌های مذهبی که در گذشته با انگیزه‌های معنوی، فرزندان خود را به حوزه‌های علمیه می‌فرستادند، امروزه با چالش‌های فرهنگی و اجتماعی جدیدی مواجه هستند. تغییر ارزش‌ها و فشارهای اقتصادی موجب شده است که برخی از این خانواده‌ها تمایل کمتری به ورود فرزندانشان به حوزه‌ها داشته باشند. از سوی دیگر، تغییرات فرهنگی جامعه و تبلیغات منفی علیه حوزه‌های علمیه نیز تأثیر مستقیمی بر این روند داشته است. این چالش‌ها نیازمند حمایت بیشتر نهادهای فرهنگی و دینی از خانواده‌های مذهبی است تا بتوانند در تربیت فرزندان خود به‌عنوان طلبه‌هایی مستعد و متعهد موفق عمل کنند. 🔸۷. فاصله میان حوزه و دانشگاه: شهید مطهری (ره) همواره بر ضرورت نزدیکی حوزه و دانشگاه تأکید داشتند و معتقد بودند که «فاصله میان حوزه و دانشگاه، مانع از رشد علمی و فکری جامعه می‌شود.» این تعامل می‌تواند به تقویت علوم اسلامی و همچنین غنی‌سازی علوم جدید منجر شود و از این طریق، جذابیت بیشتری برای جوانان ایجاد نماید. | لینک‌یادداشت |