فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این چوپان ترکیهای، توی لایو اینستاگرام خوابش برد. فقط به خاطر گوسفندش با نشخوار کردن ۳۰ هزار فالور جذب کرد!
مولوی در مثنوی داستانی را نقل میکند: که روزی گذر یک دباغی به بازار عطر فروشها می افتد، در بازار عطاران قدیم غالبا ترکیبات گلاب را به صورت عطر می فروختند؛ دباغ وقتی وارد بازار عطاران میشود؛ناگهان بیهوش روی زمین می افتد؛ چند ساعتی مرد دباغ، بیهوش در بازار عطارها افتاده بود، مردم دور او جمع شده بودند و برای به هوش آوردنش تلاش میکردند، و به رسم قدیم برای این که او را به هوش بیاورند، به صورتش گلاب می پاشیدند:
آن یکی کف بر دل او می براند
وز گلاب، آن دیگری بر وی فشاند
در حالی که در واقع، علت از حال رفتن مرد دباغ شنیدن بوی خوش عطر و گلاب بود. خلاصه مردم به دور مرد دباغ در تب و تاب بودند تا او را درمان کنند، یکی گلاب به صورتش می زد، یکی نبضش رو می گرفت. تا اینکه خانوادهاش باخبر شدند، آن مرد برادر دانا و زیرکی داشت او فهمید که چرا برادرش در بازار عطاران بیهوش شده است، با خود گفت: من درد او را میدانم، برادرم دباغ است و کارش پاک کردن پوست حیوانات از مدفوع و کثافات است. او به بوی بد عادت کرده و لایههای مغزش پر از بوی سرگین و مدفوع است.
این داستان مولوی داستان زندگی برخی در فضای مجازی است. این دست افراد چنان ذهنشان با بوی پهن عجین شده و درگیر هر مزخرفی در فضای مجازی است که دیگر توجه به فرهنگ، هنر و اندیشه و... برایشان سخت و دشوار خواهد بود.
#استعمار_جدید
#غرب_زدگی
#فضای_مجازی
@cafe_fekr
#فرزند_انقلاب | لینک کانال 👇
@Revolutionson