eitaa logo
ٖؒ﷽‌ریحانة الحسین(ع)‌﷽ؒ
1.9هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
29 فایل
حجاب تو نشانه ریحانه بودن توست🧕🌱 جزئی ازبخشِ قشنگ زندگیِ اکیپ چهارتا دهه هشتادی❤️👭 کپی از پست ها؟حلالت رفیق‌ فقط یک ذکر استغفار‌ به نیت ما‌ کپی‌از روزمرگی‌؟ راضی نیستم شروع نوکری ۱۴۰۲/۸/۱۸ ارتباط با خادم کانال: @Rahele_Rr «1k... 🛩 ...2k
مشاهده در ایتا
دانلود
ٖؒ﷽‌ریحانة الحسین(ع)‌﷽ؒ
وصـفت‌چہ‌نویسـم‌؟! کہ‌مـلامت‌نـڪندعشــق! حُسـین‌تو‌خیال‌است‌کہ‌تصویرندارد(:
قلعه ی‌سردار‌ اسد‌😊 ✎Join∞❤️∞↷ @Reyhana_Al_Hosseyn
یه بستنیمون‌ نشه؟😂 ✎Join∞❤️∞↷ @Reyhana_Al_Hosseyn
چله زیارت عاشورا❤️‍🩹 ✎Join∞❤️∞↷ @Reyhana_Al_Hosseyn
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗خریدار عشق 💗 از سجاد هیچ پیکری برنگشت سجاد با چند نفر از همرزماش ،برای عملیاتی وارد خاک دشمن میشن عملیاتشون لو میره و با خپاره و بمب بهشون حمله میکنن بدن هاشون تیکه تیکه شده بود از طرفی هم کسی نمیتونست بره جلو و پیکر تیکه تیکه شده شونو برگردونه منم هر سال وقتی میشنیدم که داره شهید مدافع حرم میارن عکس سجاد و میگرفتم تو دستمو وارد جمعیت میشدم خودمو به تابوت شهید میرسوندمو خبر سجادو از شهید میگرفتم ،تا کمی آروم بگیره این دل آتش زده ام ۴ سال بعد ..... با بوی عطر وجودت از خواب بیدار شدم چشمم به عکسای روی دیوار اتاقم افتاد ولبخندی زدم دور تا دور اتاق عکسای دونفره مون به دیوار زده بود به ساعتم نگاه کرد وایی دیر شده تن تن از تختم بلند شدم و رفتم دست و صورتمو شستم مانتوی مشکیمو پوشیدم روسری لیمویی رنگمو سرم کردم به صورت لبنانی بستم از توی آینه به پلاک دور گردنم نگاه میکردم بوسه ای به پلاک زدمو چادرمو سرم گذاشتم کیفمو برداشتم از اتاق زدم بیرون از پله ها رفتم پایین مامان روی مبل نشسته بود - سلام مامان جون مامان: سلام دخترم،کجا میری - با سجاد قرار دارم ،میریم گلزار ( اشک تو چشمای مامان نمایان شد ،همه فکر میکنن دیوانه شدم ،اما من عاشقم ،اگه عاشقی دیوانگیست ،پس من دیوانه ام ،دیوانه کسی که جسمش با من نیست ولی روحش هر جا که میرم با منه ) مامان: برو به سلامت ماشین سجاد دسته من بود و سوار ماشین شدم و حرکت کردم کنار یک شیرینی فروشی ایستادم از ماشین پیاده شدم و وارد شیرینی فروشی شدم داشتم دنبال کیکی میگشتم چشمم به کیک قرمز طرح قلب افتاد - ببخشید اینو لطفان بزاری داخل جعبه & چشم - ببخشید اگه میشه روش بنویسین عزیزم چهارمین سالگرد ازدواجمون مبارک ،یه شمع عدد ۴ هم بدین باشه حتمن ... چند دقیقه منتظر شدم و بعد از حساب کردن سوار ماشین شدمو حرکت کردم سمت گلزار ماشین و یه گوشه پارک کردم از داخل آینه یه نگاهی به خودم انداختم و لبخندی زدمو پیاده شدم رفتم سمت گلزار هر موقع خوشحال بودم ،ناراحت بودم ،دلتنگ بودم ،میاومدم کنار چند تا شهید گمنام مینشستمو حرفامو میزدم بعد از مدتی رسیدم ،اول با گلاب شروع کردم به شستن سنگ قبر ها بعد کیک و از داخل جعبه بیرون آوردمو گذاشتم روی سنگ قبر ،شمع هم روش گذاشتم... چشمامو بستم - سلام آقای من ، ببخش که دیر اومدم سر قرار،آخه خودت که میدونی یه کم خوش خواب تشریف دارم، سجاد من سالگرد ازدواجمون مبارک 🌹 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
اعمال قبل از خواب|•