#_قسمت_بیست_و_چهارم_مسیر_امید
قسمت ۲۴: کشف تازه
یک روز، وقتی گروه در حال بررسی وضعیت خیریه بودند، ایمیل جدیدی از همان ناشناس رسید. این بار محتوا کمی متفاوت بود. در ایمیل نوشته شده بود:
- "میدانم که دنبال سرنخها میگردید. من به شما کمک خواهم کرد، اما شرطی دارم..."
سارا با تعجب به دیگران نگاه کرد و گفت:
- "این خیلی عجیب به نظر میرسه. چرا به ما شرط میده؟" 😕
علی که همیشه تحلیلگر بود، گفت:
- "شاید یه نفر از درون گروهه. باید محتاط باشیم." 🧐
نیما نگاهی به ایمیل انداخت و گفت:
- "شاید این یه فرصت باشه برای اینکه بیشتر بشناسیمش. باید بدونیم شرطش چیه." 💡
رویا که همیشه مشتاق به کشف بود، پیشنهاد داد:
- "بیاید با او تماس بگیریم و ازش سوال کنیم. شاید این، راهی باشه که به حقیقت نزدیک بشیم." 📲
گروه با دقت به این پیام نگاه کردند و تصمیم گرفتند برای پاسخ دادن به ناشناس، بهطور هوشمندانه عمل کنند. اما این سوال همچنان در ذهنشان بود که چه چیزی در پس این ایمیلها پنهان است؟ 🤔
داستان در مسیر جدیدی قرار گرفته بود، و این بار رازهایی که بهطور عمده پنهان شده بودند، آماده بودن تا خود را فاش کنند... 👀
🆔️: https://eitaa.com/romanbartar