#_قسمت_نوزدهم_مسیر_امید
قسمت ۱۹: خبری که همه چیز را تغییر داد
در حالی که گروه در حال آمادهسازی گزارشهای شفافیت و نظارت بر کمکهای خیریه بود، ناگهان خبری به دستشان رسید که همه برنامهها و اهدافشان را تحت تاثیر قرار داد.
علی که در حال بررسی یک ایمیل بود، با نگرانی سرش را بلند کرد و گفت:
- بچهها، یه خبر بد داریم... یکی از حامیان بزرگ ما به دلیل مشکلات مالی دیگه نمیتونه از ما حمایت کنه. این میتونه همه پروژههامون رو متوقف کنه. 😔
نیما که شوکه شده بود، با نگرانی پرسید:
- یعنی چی؟ این خیلی بد میشه! ما باید چیکار کنیم؟ 😟
رویا که همیشه راهحلها را پیدا میکرد، گفت:
- نمیتونیم تسلیم بشیم! این چالش جدید میتونه فرصتی برای خودنمایی بیشتر باشه. شاید باید بیشتر به سمت جمعآوری کمکهای مردمی و دیگر منابع بریم. 💪
سارا که همیشه به دنبال راهحلهای نوآورانه بود، افزود:
- شاید بهتره که بیشتر از توانمندیهای خودمون استفاده کنیم. به جای تکیه به یک منبع خاص، باید شبکهای از حامیان و داوطلبان ایجاد کنیم که هرکدوم به نحوی کمک کنن. 🌍
گروه با هم مشغول بحث و بررسی راههای مختلف شدند. علی احساس میکرد که این بحران، برای آنها یک فرصت است. اگر بتوانند این مشکل را پشت سر بگذارند، میتوانند به قدرت بیشتری برای پیشبرد اهدافشان برسند.
اما درست زمانی که به نظر میرسید که گروه راهحلهایی برای عبور از این بحران پیدا کردهاند، یک اتفاق غیرمنتظره دیگر در راه بود که همه چیز را پیچیدهتر میکرد... 😳
🆔️: https://eitaa.com/romanbartar