eitaa logo
هندوستان
924 دنبال‌کننده
68 عکس
17 ویدیو
6 فایل
کانال اشعار عاصی خراسانی @sheikh_ali_moghaddam
مشاهده در ایتا
دانلود
عشق از آن شوخ تر افتاده که پنهان گردد این شرر در جگر سنگ‌نماید خود را @SAEB_TABRIZ
زود باشد که زند غوطه به خون چون طاووس خودنمایی که به صد رنگ نماید خود را @SAEB_TABRIZ
ز دندان ترا داده اند آسیایی که سازی ملایم تو گفتار خود را @SAEB_TABRIZ
امیرالمؤمنین عليه السلام : 🔺 مادِحُ الرَّجُلِ بما لَيسَ فيهِ مُستَهزِئٌ بهِ . 🌸 كسى كه ديگرى را به آنچه ندارد بستايد [در واقع] او را مسخره مى كند. بی قدر ساخت خود را ، نخوت فزود ما را بر ما و خود ستم کرد ، هر کس ستود ما را @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
هر وقت میام دندانپزشکی یاد این بیت صائب می افتم دندان ما ز خوردن نعمت تمام ریخت اندوه روزی از دل ما کم نمی شود! کاش این بیت زیبا رو توی کلینیک های دندان پزشکی با یک خط زیبا مینوشتند و نصب میکردند
زود گردد چهره بی شرم پامال نگاه می رود گلشن به غارت باغبان خفته را @SAEB_TABRIZ
حُسنِ بی شرم رود زود به تاراج هوس شهد، بی پرده چو شد خرج مگس می گردد
سخن رسید به نعت رسول حق صائب ببوس خاک ادب را که جای درویشی است
غنچه را باد صبا از پوست می آرد برون بی نسیم شوق، پیراهن دریدن مشکل است
فروتنی است دلیل رسیدگان کمال که چون سوار به منزل رسد پیاده شود به نقش کم ز بساط زمانه قانع باش که نقش، بیش چو شد چشم بد زیاده شود تبریزی
هر جا نبود شرم ، به تاراج رود حُسن ویران شود آن باغ که بی‌در شده باشد @SAEB_TABRIZ
جهان استخوانی است بی مغز صائب به پیش سگ انداز این استخوان را @SAEB_TABRIZ
دل‌بستگی است مادرِ هر ماتمی که هست می‌زاید از تعلقِ ما هر غمی که هست @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
پیاله تا به لبش می رسد ، نمکدان است
صافی و تیرگی آب ز سرچشمه بود بی دل پاک، سخن پاک نگردد هرگز
🎥صائب خوانی 🔸ان شالله برنامه خوانش غزلیات صائب (پخش زنده از همین کانال) را به زودی شروع خواهیم کرد 🗓روز و ساعت متعاقبا اعلام خواهد شد @SAEB_TABRIZ
ز بس آب طراوت می چکد صائب ز الفاظش شود خامُش گر اندازم به آتش دفتر خود را @SAEB_TABRIZ
راهِ خوابیده رسانید به منزل خود را نرساندی تو گران جان به درِ دل خود را @SAEB_TABRIZ
به دلتنگی چنان چون غنچه تصویر خو کردم که بر روی نسیم صبح نگشایم در خود را @SAEB_TABRIZ
از آن چون شمع می کاهم در این محفل تن خود را که از ظلمت برون آرم روان روشن خود را @SAEB_TABRIZ
نماند نامه ی ناشسته در دست سیه کاران به صحرای قیامت گر فشارم دامن خود را @SAEB_TABRIZ
هدایت شده از علی مقدم
الا لیتَ الشّبابَ یعودُ یوماً فاُخبِرَهُ بما فَعَل المَشیبُ ترجمه : ای کاش جوانی روزی برگردد تا به او (جوانی) خبر دهم که پیری با من چه کرد . . آنچه ما از دل سیاهی با جوانی کرده ایم هر چه با ما میکند پیری ، سزاواریم ما . . صد حیف که ما پیر جهان دیده نبودیم روزی که رسیدیم به ایام جوانی @ASI_khorasani
هدایت شده از علی مقدم
کم‌ گوی و به جز مصلحت خویش مگوی چیزی که نپرسند ، تو از پیش مگوی گوش تو دو دادند و زبان تو یکی یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی
گریه شادی مرا از وصل او محروم کرد برد وسواسِ وضو ، وقت نماز از دست من @SAEB_TABRIZ
غزلی زیبا از صائب تبریزی در احوالات پیری بر من از پيري سراي عاريت زندان شده است زندگي دشوار و ترک زندگي آسان شده است خواب من بيداري و بيداريم گشته است خواب منقلب اوضاع من از گردش دوران شده است دل ضعيف و مغز پوچ و خلق تنگ و فهم کند اشتها کم، حرص افزون، معده نافرمان شده است چشم کند و گوش سنگين، دست لرزان، پاي سست جاي دندان جانشين گوهر دندان شده است مي رود آب از دهان و چشم من بي اختيار کشتي بي لنگرم بازيچه طوفان شده است رعشه برده است از کفم بيرون عنان اختيار زين تزلزل، خانه معمور تن ويران شده است عمر گرديده است از قد دو تا پا در رکاب زندگي زين اسب چوگاني سبک جولان شده است هر رگي در پيکر زار من از موي سفيد چون چراغ صبحدم بر زندگي لرزان شده است قامتم گشته است از بار گنه خم چون کمان آه چون تير خدنگ از سينه ام پران شده است کرده دلسرد از حياتم برگريزان حواس زين خزان بي مروت گلشنم ويران شده است در کهنسالي مرا کرده است صيد خويش حرص جسم من در زندگاني طعمه موران شده است گوي سر در فکر رفتن نيست از ميدان خاک قامت خم گشته ام هر چند چون چوگان شده است رفته جز ياد جواني هر چه هست از خاطرم طاق نسيان قامتم هر چند از دوران شده است ريشه طول امل هر روز مي گردد زياد از خزان هر چند نخل قامتم لرزان شده است چون کنم کفران نعمت، کز گراني هاي گوش عالم پر شور بر من شهر خاموشان شده است صبح محشر نيست گر موي سفيد من، چرا صائب اوراق حواسم نامه پران شده است؟ @SAEB_TABRIZ