eitaa logo
هندوستان
904 دنبال‌کننده
73 عکس
18 ویدیو
6 فایل
کانال اشعار عاصی خراسانی @sheikh_ali_moghaddam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علی مقدم
📿 📚 مضامین قرآنی در اشعار صائب تبریزی ✏️ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لی وَ لَاتَكْفُرُونِ (بقره ۱۵۲) پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت من به جای آرید و کفران نعمت من نکنید فرامُشی ز فراموشی تو می خیزد اگر تو یاد کنی یاد می کنیم تو را 📜خداوند در این آیه شریفه، یاد خود را مشروط به یاد بندگان فرموده است. مراد از یاد خداوند یادآوری بعد از فراموشی نیست چون در مورد خدای سبحان فراموشی معنا ندارد بلکه مراد از یاد، دستگیری و لطف ویژه به بنده است. مصراع "اگر تو یاد کنی یاد می کنیم تو را" بسیار تداعی کننده فاذکرونی اذکرکم است. 📍نکته دیگر این بیت، مصراع اول است که ریشه فراموشی را فراموشی بندگان می داند این مصراع هم به آیه وَلا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ (حشر۱۹) اشاره دارد. تقریبا همه ابیات این غزل صائب در فضای توحیدی و حکمی است و قابل استفاده است. ❣دو بیت ابتدایی این غزل زیبا این است: اگر به بندگی ارشاد می کنیم تو را اشاره ایست که آزاد می کنیم تو را تو با شکستگی پا قدم به راه گذار که ما به جاذبه امداد می کنیم تو را بیت مطلع اشاره به جمله معروف "العبوديه جوهره كنهها الربوبيه" دارد. 🆔 @sheikh_ali_moghaddam
۲۳ اسفند
هدایت شده از علی مقدم
📿 📚 مضامین قرآنی در اشعار صائب تبریزی ✏️ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ (یس ۶۵) امروز بر دهانشان مهر می نهیم و دستهایشان با ما سخن میگویند و پاهایشان کارهایی را که انجام میدادند شهادت می دهند. مکن زنهار دست از پا خطا گر بینشی داری که می پرسند از هر عضو در محشر گواهی را 📜یکی از نکات مربوط به شهادت در قیامت که قرآن به آن اشاره دارد، شهادت اعضا و جوارح انسان است که در این آیه به این مطلب اشاره شده است. مساله شهادت اعضا در قیامت در اشعار شاعران بسیاری مطرح شده است. مثلا مولوی در دفتر پنجم می گوید: روز محشر هر نهان پیدا شود هم ز خود هر مجرمی رسوا شود دست و پا بدهد گواهی با بیان بر فساد او به پیش مستعان دست گوید من چنین دزدیده ام لب بگوید من چنین پرسیده ام چشم گوید کرده ام غمزه حرام گوش گوید چیده ام سوء الکلام پس دروغ آمد ز سر تا پای خویش که دروغش کرد هم اعضای خویش 📍صائب تبریزی هم همین مضمون را در بسیاری از اشعارش آورده است که به یک بیت آن اشاره کردیم. ❣نکته زیبایی که در این بیت صائب هست این است که برای اشتباه کردن از تعبیر "دست از پا خطا کردن" استفاده کرده است که تناسب بسیار جالبی با موضوع بیت که شهادت دست و پا هست دارد. صائب همچنین در جایی دیگر اینگونه به شهادت اعضا در قیامت اشاره می کند: جمله اعضا بر گناه هم گواهی می دهند روز محشر در حضور حضرت پروردگار یا زبان بندی برای این گواهان فکر کن یا ز ناشایسته چشم و گوش و لب را باز دار 🆔 @sheikh_ali_moghaddam
۲۴ اسفند
به دنیا دل نباید بست اگر از مرگ می‌ترسی سفر مشکل بود آنرا که الفت با وطن گیرد
۲۹ اسفند
هدایت شده از علی مقدم
📿 📚 مضامین قرآنی در اشعار صائب تبریزی ✏️ لايَغْتَب بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ إِنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ (حجرات ۱۲) از یکدیگر غیبت ننمایید. آیا یکی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد؟ بی تردید از این کار نفرت دارید بُوَد غیبت خلق مُردار خواری بپرداز ازین لقمه کام و زبان را 📜خداوند متعال در این آیه بعد از نهی از غیبت، غیبت را خوردن گوشت برادر معرفی می کند که باطن و صورت ملکوتی این گناه است. صائب دقیقا معنای این آیه را در مصرع "بُوَد غیبت خلق مردار خواری" آورده است. 📍چون خوردن مردار با دهان و دندان هم تناسب دارد، صائب در اشعارش از این تناسب استفاده کرده است و تعجب می کند از افرادی که از مسواک برای تمیزی دندان ظاهری خود استفاده می کنند اما در عین حال گناه غیبت را ترک نمی کنند و دهان و دندانشان در واقع به گوشت و خون دیگران آلوده است. مثلا در بیتی می گوید: کاش از غیبت دهان خویش را می کرد پاک آن که چندین پاک دندان خود از مسواک کرد ❗️همچنین در شعری دیگر می گوید: پاک کن از غیبت مردم دهان خویش را ای که از مسواک هر دم میکنی دندان سفید ❗️همچنین در شعری دیگر اینگونه می گوید: کسی که پاک نسازد دهن ز غیبت خلق همان کلیدِ درِ دوزخ است مسواکش تشبیه مسواکِ فردی که اهل غیبت است به کلیدِ درِ دوزخ، کشف زیبایی است. 🆔 @sheikh_ali_moghaddam
۲ فروردین
چه آغوش است یا رب! موجۀ دریای رحمت را که هر کس ره ندارد هیچ سو، سوی تو می‌آید
۳ فروردین
غیر از نیاز و عجز که در کشور تو نیست این مشت خاک تیره چه دارد سزای تو؟ @SAEB_TABRIZ
۵ فروردین
راه نزدیک است اگر بر گِردِ دل گردد کسی دوربینی‌ها مرا از کعبه دور انداخته است
۸ فروردین
هدایت شده از هندوستان
افسوس که ایام شریف رمضان رفت سی عید به یک مرتبه از دست جهان رفت افسوس که سی پاره این ماه مبارک از دست به یکبار چو اوراق خزان رفت ماه رمضان حافظ این گله بُد از گرگ فریاد که زود از سر این گله شبان رفت شد زیر و زبر چون صف مژگان، صف طاعت شیرازه جمعیت بیداردلان رفت بیقدری ما چون نشود فاش به عالم؟ ماهی که شب قدر در او بود نهان، رفت برخاست تمیز از بشر و سایر حیوان آن روز که این ماه مبارک ز میان رفت تا آتش جوع رمضان چهره برافروخت از نامه اعمال، سیاهی چو دخان رفت با قامت چون تیر درین معرکه آمد از بار گنه با قد مانند کمان رفت برداشت ز دوش همه کس بار گنه را چون باد، سبک آمد و چون کوه، گران رفت چون اشک غیوران به سراپرده مژگان دیر آمد و زود از نظر آن جان جهان رفت از رفتن یوسف نرود بر دل یعقوب آنها که به صائب ز وداع رمضان رفت  @SAEB_TABRIZ
۹ فروردین
هدایت شده از علی مقدم
آزاد؛ روانی که اسیرِ تن نیست خوشبخت؛ تنی که بند پیراهن نیست نابود نمی شوی، نترس از مُردن از پوست درآمدن که پوسیدن نیست @sheikh_ali_moghaddam
۱۷ فروردین
مختصر تا نبود حرف، نگردد مقبول بر سخن طول سخن چون خط بطلان باشد @SAEB_TABRIZ
۱۷ فروردین
می‌کند مستی گوارا تلخی ایّام را وای بر آن‌کس که می‌آید درین محفل به هوش
۱۸ فروردین