گذشتن از بَرِ بدطینتان، بد طینتی آرد گذار از شوره زاران، شور سازد آب شیرین را #واعظ_قزوینی #همنشین @SAEB_TABRIZ

دوستان، مژده که ماه رمضان می‌آید وقت آمرزش هر پیر و جوان می‌آید می‌توان کرد نثار قدمش جان عزیز که ز درگاه خداوند جهان می‌آید سفره رحمتش افتاده و، این ماه شریف به خبر کردن ما بی‌خبران می‌آید صیقلی از مه نو در کف روشنگر فیض به جلا دادن آیینه جان می‌آید تا کند پاک ز آلایش عصیان همه را موج رحمت ز کران تا به کران می‌آید نیست مه، بلکه همایی‌ست که از اوج شرف بر سر خلق جهان بال‌فشان می‌آید می‌کند پشت جهانی سبک از بار گناه گرچه بر نفس شکمخواره گران می‌آید تا به شب ابر کرم، فیض و عطا می‌بارد تا سحر تیر دعاها به نشان می‌آید گل بچین، زین چمن فیض که ده روز دگر گلشن عمر ترا، فصل خزان می‌آید بربا گوی سعادات، ازین میدان زود که اجل سوی تو خوش گرم عنان می‌آید عمل خویش تو امروز نکو کن واعظ که بد و نیک تو فردا به میان می‌آید #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

آن را که خواب مرگ بود در نظر مدام چون شمع تا سحر مژه بر هم نمی‌زند #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

ما سراپا ناقصان را، صرفه در گمنامی است زشت رسوا میشود، چندانکه شهرت میکند #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

چه حُسن تعلیل زیبایی پاسِ ادب بِدار که دندانِ کودکان کم‌عُمر از گَزیدنِ پستانِ مادرست #واعظ_قزوینی

خرد نشماری حق هم کاسگی را ای بزرگ شیر یک‌ پستان، دو کودک را برادر میکند #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

بر چهره چو نردبان چینها دیدم معلومم شد که عمر بالا رفته است #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

مختصر تا نبود حرف، نگردد مقبول بر سخن طول سخن چون خط بطلان باشد #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

دلی کز درد عشق آگاه شد راحت چه می‌داند؟ نمی‌گنجند در یک چشم با هم خواب و بیداری #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

همان قَدَر که ستم می کنی، ستم بینی به قدرِ زورِ کمان، زور بر کمان آید #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

بر گفتنِ خود مَناز چندین واعظ گفتن هنری نیست، شنیدن هنر است #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ

به ملک و مال، نتواند کسی از مرگ جان بردن اجل تا می رسد، جان می ستاند، زر نمیگیرد #واعظ_قزوینی @SAEB_TABRIZ