هدایت شده از علی مقدم
بیت بداهه ای از صائب در مورد سگ
سید حسام الدّین راشدی در تذکره شاعران کشمیر به نقل از کلمات الشّعرا در بارهٔ میرزا صائب می نویسد :
وقتی که با یاران در راهی می گذشت ، سگی نشسته دید . حالت سگ این است که در وقت ایستادن سرنگون و گاهِ نشستن سربلند میشد . مصرعی بدیهه به زبان راند :
«سگِ نشسته، زِ استاده سرفرازتر است»
بعد از آن بی تأمل پیش مصرع رساند :
«شود زِ گوشه نشینی، فزون رعونتِ نفس »
رعونت : خودبینی و تکبر
#صائب_تبریزی
#تذکره_شاعران_کشمیر ج۲ ص۵۲۰
حسام الدّین راشدی
چرا ز سنگِ ملامت شکسته دل باشم؟
که همچو موج ، مرا از شکست بال و پرست
به خود فروشدگان ، فارغند از آشوب
کمند وحدت گرداب، موجهٔ خطرست
نگاه دار گرت چون عقيق آبي هست
که خضر باديهٔ عشق، آتشين جگرست
کدام شاخِ گل امشب گذشت ازين بستان؟
که همچو سبزهٔ خوابيده سرو پی سپرست
چه سود نعمت بسيار تنگ روزی را؟
ز بحر، قطرهٔ آبی وظيفهٔ گهرست
هميشه مي کشد از روي باغبان خجلت
چو سرو و بيد درين باغ هر که بی ثمرست
من و ملازمتِ غم، که دستگاهِ نشاط
ز چشمِ مردم اين روزگار تنگترست
شود ز گوشه نشينی فزون رعونت نفس
سگ نشسته ، ز استاده سرفرازترست
حضور خاطر اگر هست در شکيبايی است
دلي که صبر ندارد هميشه در سفرست
خبر ز درد ندارند بيغمان صائب
وگرنه منت صندل بتر ز دردسرست
#صائب_تبریزی
#سبک_اصفهانی #سبک_هندی
@ASI_khorasani