eitaa logo
کانال کمیل
6هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
112 فایل
#سلام_برابراهیم❤ ✍️سیره شهدا،مروربندگی،ارتباط با خدا.‌.. 💬خادمان‌کانال؛ @Ashena_bineshan @komeil_channel_95 ✅ موردتائیدمون👇 💢 @BASIRAT_CYBERI 👤نظرات شما👇 @nazarat_shoma کپی باذکر‌14 #صلوات برای هرپست✅ اومدنت اتفاقی نبود...😉
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ❣ #قتلگاه_فکه پراسٺ ازحرف هاےناگفتہ.. پراسٺ ازمناجات هاے عاشقانہ.. #فکہ... پراسٺ ازپاهاےجامانده.. سرهاےپریده... #فکہ پر اسٺ ازغیرٺ...مردانگے به یادشهیدوالامقام #ابراهیـم_هادی ❤️ @SALAMbarEbrahimm
🌷 💠غسل با رمل.... ♥️✨غروب روز ٢١ تیر، خبر هجوم دشمن به منطقه ✫شرهانی، ✫فکه و ✫عین خوش به رزمندگان تهرونی مستقر در پادگان رسید و رزمندگان لشگر ٢٧حضرت رسول (ص) و ١٠ سیدالشهداء (ع) در روز ٢٢ تیرماه با حمله برق آسا، دشمن رو تا عقب زدند و در صف این دلاور مردان بود که در عین خوش به شهادت رسید. ♥️✨پیکر مطهر شهید علی کریمی همانروز به منتقل شد، اما پیکر در منای فکه روی زمین باقی ماند و بعد از ٧٠ روز در از زمین داغ فکه برداشته شد و در روز جمعه اول مهر ٦٧ مصادف با یازدهم ماه صفر در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.... ♥️✨پیدا شدن شهدایی که در منطقه بدنهاشون روی زمین مانده بود حکایت غریبی داره.... همه اونها از شهید شده بودند و براى اینکه به چنگ دشمن نیفتند در منطقه عملیاتی پراکنده بودند و گازهاى شیمیایی هم نفس های آخر اونها رو گرفته بود و پیدا کردن این همه که در منطقه پخش شده بودند زمان زیادی می برد. هر كدوم کنار تپه ای و زیر سایه خارو خاشاکی به رفته بودند. حکایت بدنهای بر جای مانده سرزمین فکه تداعی کننده و روز بود.... ♥️✨پیکر وقتی برای تشییع اومد انگار نه انگار که بیش از دو ماه زیر آفتاب بوده. ✘نه بویی گرفته بود و ✘نه متلاشی شده بود..... اما این بدن به آغشته بود و انگار لباسهایش را در رملهای فکه داده بودند... ♥️✨کسی لباس رزم غسل داده شده با رملهای فکه را از تن بیرون نکرد و با همان لباس ها در خاک آرمید. هر كسى ردی از رمل های داغ فکه مى خواد به اینجا سر بزنه قطعه ۴٠.... 🌷راوی: @SALAMbarEbrahimm
-عباس! +جونم داش حسن... -اون رو میبینی تو ... +اره -امسال اومده بود پیشمون؛ . خیلی قسمم داد که حاجتشو بدم... کلی کرد ... حالش خوب بودا... ولی ببین الان ... ببین جون حسن... ببین چطوری میره تو خیابون... به خدا خیلی هواشو دارم من... ولی انگار گاهی خودش نمیخواد... . تازه تو ندیدیش چه جور عکسایی میزاره از خودش... کلی میبینن عکساشو... . یعنی واقعا خودش نمیفهمه دنیای مجازی فرقی نداره با واقعی؟ یعنی واقعا نمیفهه ما تو دنیای مجازی هم کنارشیمو می بینیمش؟ یا اینکه خودش دلش نمیخواد خوب بشه؟ . . +اره حسن جون... یادمه که اومده بود... اصن این هیچی ... اون رو میبینی... اوناهاش... اونم امسال پیش من بود... حالا برو ببین تو فضا مجازی چه جوری با صحبت میکنه... تو فضای مجازی چه کارا که نمیکنه... منم همه کار کردم واسشاا... ولی گاهی نمیتونه ... کم میاره ... . . میفهمم چی میگی ... همه اینا که میگی منم زیاد دیدم... ولی گاهی میارن... این نَفسِشون پدرشونو درآورده... اما حسن جون اگه ما هم ولشون کنیم... کیو دارن اینا؟ کجا برن اگه سال به سال پیش ما نیان... از کی بخوان؟ . من هر وقت یکی از این بچه هارو میبینم؛ جای نا امید شدن میگم ایندفعه بیشتر هواشو دارم... این دفعه بیشتر کمکش میکنم... . . -اره عباس... حق باتوئه... حالا ما که هیچ... گاهی که دل رو میشکونن خیلی قلبم میگیره...😔 . پاشو... بیا بریم پیش بقیه بچه های ... با اونام صحبت کنیم اینارو بیشتر داشته باشن... +باشه اصن این با خود ارباب صحبت میکنیم... . . . شهید سید مرتضی آوینی: عالم محضر شهداست؛ اما کو که این حضور را دریابد... @SALAMbarEbrahimm
#قتلگاه_فکه پراست ازحرف های ناگفته... پراست ازمناجات های عاشقانه... #فکه... پراست ازپاهای جامانده.. سرهای پریده... #فکه پر است ازغیرت...مردانگی #شهید_ابراهیـم_هادی ❤️
#قتلگاه_فکه پراست ازحرف های ناگفته... پراست ازمناجات های عاشقانه... #فکه... پراست ازپاهای جامانده.. سرهای پریده... #فکه پر است ازغیرت...مردانگی #شهید_ابراهیم_هادی
#فکه بیا بار دگر راز گو... ... کفشها را در میاورد و پا برهنه حرکت می کرد. میگفت‌: اینجا به خون #شهدا متبرک است، اینجا احترام دارد... #شهیدسیدعلیرضامصطفوی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
آشنا شدنش با علی محمودوند و مجید پازوکی، او را عاشق بچه های گروه کرد... آخرین تفحص اش، شب بعد از شب های قدر بود قبل از شهادت، به عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد و آخر در جستجوی شهدا، به همراه علیرضا شهبازی، در پر کشید... شهید محمد زمانی زمزمه اش این بود: عشق است در آسمان پریدن عشق است در خاک و خون غلطیدن 🌷
❤️ محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم مكه... خنديد و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى منم ميرم ببينيم كدوممون زودتر به خدا ميرسه... آب زمزم و تسبيح آورده بودم براش با كلى خاطره واسه تعريف كردن... پيچيدم تو كوچشون پارچه سر در خونشون ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار... 🕊شهيد سعيد شاهدی 🌷یادش با ذکر ▪️ @SALAMbarEbrahimm
فرقی نمیکند #شلمچه #طلاییه #فکه #عراق و یا #سوریه اهل #شهادت باشی هرجای کره خاکی باشی... #شهید میشوی... شهید مدافع حرم #حسن_احمدی🌹
رفته بودند جنوب توی ، یکی از رفقایش مداحی‌ می کرد و روضه میخواند..! یکدفعه روح الله بلند شد و گفت: سید، رسیدی به گوشواره... از رقیه بخون از بیابون های داغ، پای برهنه، دست های سنگین دشمن... میگفت و بلند بلند گریه می کرد. از خود بی خود شده بود..! همه با دیدن حالِ روح الله به گریه افتادند عاشقِ حضرت رقیه سلام الله بود! همین که شنیده بود تکفیری ها تا حرم حضرت رقیه سلام الله رسیده بودند، دیوانه می شد..! حتی نمی توانست غذا بخورد. می گفت: من نباید الان اینجا باشم و اون حرومی ها برسند نزدیکِ حرم حضرت رقیه..! 🕊🌹
44.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 ✨هادی و یارانش در کانال کمیل ماندند تا ماندگار شوند... روز دوم سفر با پای دل قدم گذاشتیم در معبر عشق ، به یاد هادی دلها و یارانش که هنوز حضور دارند و میزبانی میکنند.. کمی تفکر با قدم گذاشتن در ، خاکریز عاشورا و حس بودن فرمانده حسن باقری اما رحمتی داشت از جنس باران ، قدم زدیم در میان قبور پاک شهیدان و به یاد ستاره پر فروغش حسین علم الهدی و به زیر باران دعای عهدی خواندیم با شهدا و طلب فرج کردیم برای مولا 💔 نایب الزیاره کمیلی ها ❤️ بسیج دانشجویی اصفهان 🌷 💔 ... 🌱 🍃
آشنا شدنش با علی محمودوند و مجید پازوکی، او را عاشق بچه های گروه کرد... آخرین تفحص اش، شب بعد از شب های قدر بود محمد قبل از شهادت، به عکاس سفارش کرد تا از او عکس بگیرد که بعدا به دردش می خورد و آخر در جستجوی شهدا، به همراه علیرضا شهبازی، در پر کشید... شهید محمد زمانی زمزمه اش این بود: عشق است در آسمان پریدن عشق است در خاک و خون غلطیدن 🕊🌷