#شهید_یوسف_فدایی_نژاد🌷
هر وقت برای مرخصی می آمد ،
همین که می رسید دم در خانه و مرا می دید، با خنده می گفت:
سلام پدرِ شهید .... خوبی پدرِ شهید...؟!!
با خنده دنبالش میکردم که نگو این حرف رو پسر ...!
اما حالا که همه بهم میگن : سلام پدرِ شهید ... دیگه یوسفی نیست که بخوام دنبالش کنم
💢 #شهادت دردرگیری با گروهکـ تروریستی پژاک
راوی #پدر_شهید
🌹یاد #شهدا با #صلوات
@SALAMbarEbrahimm
چند دوست صمیمی داشت که روزهای آخری که می خواست برود به آنها گفته بود دعا کنید خداوند ما را پودر کند.
در این چند سال هرچه خواستیم دنبال کارهای مزار یادبودش برویم انگار کسی جلوی کار را می گرفت. دلش می خواست گمنام و بی نام و نشان مثل حضرت زهرا(س) باشد.
#پدر_شهید با اشاره به شهادت فرزندش بیان کرد: همیشه به دوستانم می گویم مداح ها فقط روضه ای از علی اکبر (ع) امام حسین خوانده اند ولی من با جان حس کردم.
وقتی در حال رفتن بود او را از پشت سر نگاه کردم، بعدا از دوستانش شنیدم که به آن ها گفته بود حس کردم پدرم من را نگاه می کند برای همین برنگشتم او را ببینم تا دلم نلرزد. زمانی که از منطقه تماس گرفت، گفتم مراقب باش، حضرت زینب (س) به شما احتیاج دارد کاری کنید که ریشه داعش و تکفیری ها کنده شود.
راوی:پدرشهیدمدافعحرم
#شهید_محمدرضا_بیات
✍ #پدر_شهيد
🌷هر وقت برای مرخصی میآمد، همین که میرسید دم در خانه و مرا میدید، با خنده میگفت: سلام پدرِ شهید .... خوبی پدرِ شهید...؟!! با خنده دنبالش میكردم که نگو این حرف رو پسر ...!
🌷....اما حالا که همه بهم میگن: سلام پدرِ شهید ... دیگه یوسفی نیست که بخوام دنبالش کنم...😔💔
✍جمعه ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ مراسمی به رسم یادبود در جوار مزار شهید گرفته میشه
حضور پرشور شما با رعایت پروتکل های بهداشتی دلگرمی بانیان مجلسه ❤️
کانال کمیل
یوسف یه #تسبیح هزارتایی داشت و هرشب ذکر می گفت، به دلیل #صلوات های زیادی که ایشون تو یک روز می فرستا
🌷بعضی دوستان به ایشون میگفتن یوسف زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا یوسف به مادرمون خانم #فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) بود...
✨#شهید_فدایی_نژاد نوای ملکوتی در تلاوت #قرآن کریم داشت و هرکسی رو باصداش تحت تاثیر قرار میداد.
آقا یوسف از #اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و #مهربانی خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد، طرف رو مجذوب خودش میکرد.
🌱یوسف بمب روحیه بود. همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض میرسوند.
#پدر_شهید می گفت یوسف با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد. می گفت بابا #نماز اول وقت رو نباید فراموش کنیم.
یادمه بعد شهادتش افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و میگفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا #یوسف مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم.
یوسف همیشه دست بوس #پدر و #مادر بود و به خانواده می گفت :
چطوری #مادر_شهید !
چطوری #پدر_شهید !
مادرش ناراحت می شد و میگفت من می خوام دامادیتو ببینم . یوسف می گفت نه مامان حالا زوده...