@salambarebrahimm
🔴 ناگفته های دفاع مقدس 1
🚀 جنگ جهانی سوم
🌷استاد رائفی پور🌷
ادامه دارد...
هر هفته...
#پنج_شنبه_ها بر سر #مزارش
میروم و هنگامی ڪه #قبرش را
می شویم، #ناگهان از دل قبر،سید
مهدی مرا صدا می زند و چندبار
می گوید #مامان!
سه بار این ڪار را انجام می دهد
#سرم را روی قبر می گذارم و با
سید مهدی #دردِ_دل می ڪنم.
#شهید_سیدمهدی_غزالی🌷
#م_مثل_مادر_شهید💔
#پنج_شنبه_های_دلتنگی🍂
@SALAMbarEbrahimm
یک سلام از دور دادم زود حل شد مشکلم
هر زمانیکه برایم زندگی دشوار بود
❤السلام علیک یا اباعبدلله
کانال کمیل
#سلام_برابراهیم 🕊 🌷روزهای غم 🌹قسمت (3) ایجاد شده ٬ راحت تر به کانال نزدیک شوند . این شدت آتش ٬ ت
#سلام_برابراهیم 🕊
🌷روز های غم
🌹قسمت (4)
زخمی ها مدام از فرط تشنگی ناله می زدند و آب طلب می کردند. داخل کانال مرتب با خمپاره مورد هدف قرار می گرفت.
پس از آنکه حجم آتش بعثی ها بر روی کانال کاسته شد، ابراهیم چند نفر را به دو طرف کانال فرستاد تا با صدا زدن بچه ها، همه را جمع کنند. خیلی زود بچه ها در کنار دیوار کانال، به دور ابراهیم حلقه زدند. حالا تعداد افراد سالم بسیار کم کمتر شده بود.
ابراهیم گفت: دیگر کانال، جایی برای ماندن نیست. باید هرجور شده امشب به سمت تپه های دو قلو عقب نشینی کنیم. بعد ادامه داد: به دلیل اینکه کانال در محاصره است و میان ما و نیروهای خودی، موانع زیادی وجود دارد، باید یک نفر نیروی قدیمی با دو نفر دیگر بصورت یک گروه و به فاصله از کانال بیرون آمده، به صورت سینه خیز به طرف تپه دو قلو عقب نشینی کنید.
ابراهیم پس از مشخص نمودن افراد گروه های سه نفره، از نیروها خواست در محل های قبلی خود مستقر شده و از کانال و مجروحین مراقبت کنند تا هوا تاریک شود.
آن روز حدود هفتاد مجروح بد حال داخل کانال بودند که نمی توانستند به عقب بروند.
هنگامی که نیروها در حال پراکنده شدن بودند، نوجوانی کم سن و سال از ابراهیم سوال عجیبی پرسید: آیا مجروحین نیز می توانند با ما به عقب بیایند؟!
اگر آن ها را نتوانیم به عقب ببریم، سرنوشت آن ها چه می شود؟!
همه نفرات بهت زده یکدیگر را نگاه می کردند. هیچ جوابی برای این پرسش نبود.
ابراهیم به آن نوجوان گفت: شما به مجروحین کاری نداشته باش، من خودم پیش آن ها هستم....
#ادامه_دارد...
@SALAMbarEbrahimm
📚برگرفته ازکتاب سلام برابراهیم2
کانال کمیل
#یاعبدالعظیم_الحسنی با نور تو راه مستقیمی داریم در صحن تو جنةالنعیمی داریم دلتنگ کریم اهلبیتی
تو چه کردی که تو را نام نهادند: کریم
مثل بابات حسن، مرتبه دادند: کریم
تو چه کردی که همه در عوض کرب و بلا
به روی خاک حریم تو فتادند،کریم
آنچنان مرتبهای داد به تو هادی دین
که به کس غیر تو اینجا ندادند ،کریم
آن کسانی که ز طومار حسین جا ماندند
شب جمعه، حرمت، خیرالعبادند، کریم
@salambarebrahimm
کانال کمیل
🌹در ظلمت شب قرص قمر میآید ♦️از جاده ی روشنی سحر میآید 🌹 بی بی! به خدا منتقمت یک جمعه ♦️ با سیصد و
شیعیان خواب بس است برخیزید
هجر ارباب بس است برخیزید
یادمان رفته که عهدی هم هست
یادمان رفته که #مهدی هم هست...
یادمان رفته که او پشت در است
یادمان رفته که او #منتظر است
🌸جهت تعجیل در فرج آقاامام زمان #مهدی_عج_پسند زندگی کنیم❤️
#شبتون_مهدوی🌹
1_15358237.mp3
5.65M
💠 دم هیئتم توی نوبتم ...
💠 شب جمعه ها غرق زیارتم
🎤🎤 شور بسیار زیبا جواد مقدم 👌
@SALAMbarEbrahimm
🔔الگوی زیبایی برای دیگران باش!!
✴سعی کن کسی که تو را می ببیند آرزو کند
مثل تو باشد...
▫️از ایمان..
▫️از عقیده..
▫️از عبادت..
▫️از اخلاق..
▫️از تعهد سخن نگو!!!!
💠دوره حرفِ خوب زدن، دیگر تمام شده!!
💠بگذار مردم با اعمال تو، خوب بودن را بشناسند…!!!
@SALAMbarEbrahimm
مناجات با امام زمان (2).mp3
1.35M
هیچکس کاش نباشدنگهش برراهی
چشم بر در بود و دلبر او دیر کند
کاش چشم گل زهرا به دل ما افتد
با نگاهش به دل غمزده تاثیرکند😔
@SALAMbarEbrahimm
#خاطرات_شهدا 🌷
💠 شهدایی که هیچ کس منتظرشان نبود جز خدا....
شهید #سیف_الله_شیعه_زاده از شهدای #بهزیستی استان مازندران با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچ کس در جبهه نفهمید خانواده ای ندارد.
کم سخن میگفت و با سن کم سخت ترین کار جبهه، بسیم چی بودن را قبول کرده بود.
سرانجام توسط منافقین اسیر شد، برگه و کد های عملیات رو قبل از اسارت خورده بود و منافقین پس از شهادتش برای بدست اوردن رمز، سینه و شکمش رو شکافته بودند....
#شادی_ارواح_طیبه_شهداء_صلوات
@SALAMbarEbrahimm
تو بیمارستان که بودیم یه جانباز رو آوردن
موجی بود . 20 سال با این درد زندگی کرده بود
بستری که شد همسرش نشست کنارش و شروع کرد به گریه کردن
پرستار پرسید چی شده ؟
با صورتی کبود و تنی رنجور پرسید :
نمیشه خودم تو خونه مراقبش باشم ؟
پرستار گفت : باز حالش بد بشه کتکت بزنه چیکار میکنی ؟
در حالیکه چشمش به همسرش بود جواب داد :
خوب منو بزنه بهتر از اینه که خودشو بزنه
شوهرمه . عشقمه . دوسش دارم .
و باز گریه کرد...
به نظر من فقط باید...
#عاشق باشی تا اینو بفهمی
اونم از جنس یک #زن
@SALAMbarEbrahimm
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@salambarebrahimm
🔰تقوا چیست؟
شاگردی از عابدی پرسید:
تقوا را برایم توصیف کن!
عابد گفت: اگر در زمینی که پر از
خار و خاشاک بود مجبور به گذر
شدی چه میکنی؟
شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و بااحتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم.
عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن!
تقوا همین است.
✅از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن
و هیچ گناهی را کوچک مشمار
زیرا کوههای با آن عظمت و بزرگ
از سنگهای کوچک درست شده اند.!!!
هدایت شده از سلام برابراهیم
بی تو ای صاحب زمان.mp3
1.57M
✳️مواظب آقا یوسف باشید✳️
یک روز شهید مسلم احمدی پناه که فردای شهادت یوسف به شهادت رسید با منزل ما تماس گرفت و به مادرم گفت (مواظب باشید این آقا یوسف در بین بچه ها معروف شده ومی گویند طی الارض می کند "کم می خورد و زیاد بیدار است و ریاضت معنوی زیادی دارد برایش گاوی ،گوسفندی چیزی قربانی کنید .)🌸🍃
انگار خیلی نگران یوسف بود و اتفاقا یوسف در ارتفاعات جاسوسان جلوی چشم او به شهادت رسید .🕊
✳️به نقل از برادر شهید یوسف فدایی نژاد
یوسف 29دی ماه سال 1362در روستای سنگر از توابع بخش شهرستان رشت متولد شد پدرش به دلیل علاقه به پاکدامنی حضرت یوسف (ع)نامش را یوسف گذاشت از نوجوانی در پایگاه بسیج امام سجاد (ع)مسجد امام رضا(ع)شهرستان دهبنه عضو شد .
انجام فرایض دینی و اعمال مستحبی جزو لاینفک زندگی اش بود .او موذن و قاری قرآن هم بود در چند نوبت در مسابقات نوجوانان در سطح مدارس رتبه آورد .
علاقه فراوانی به تحصیل در حوزه علمیه داشت ،اما خانواده اش تا پایان کسب مدرک دیپلم مخالف این موضوع بودند .پس از طی مراحل پیش دانشگاهی به خدمت در لشگر 16قدس گیلان اعزام شد ودر دوره خدمت نیز در مسابقات قرآن مقام اول قرائت را کسب کرد.
جذب سپاه پاسداران شد ودرهمین هنگام شروع به خواندن دروس حوزوی کرد.در دانشگاه افسری امام حسین (ع)مشغول به تحصیل و پس از پایان تحصیل وارد یگان صابرین شد .اوفردی پرتلاش و خستگی ناپذیر بود.🌷
چند نوبت در ماموریتهای مختلف صابرین حضور پیدا کرد تا اینکه در سال 90نیروی سپاه عزم برخورد جدی با گروهک پژاک کرد که در نهایت دوازدهم شهریور ماه همین سال در ارتفاعات جاسوسان منطقه عملیاتی شمال غرب کشور در درگیری با گروهک تروریستی پژاک به شهادت رسید🇮🇷🕊🕊
@SALAMbarEbrahimm
کانال کمیل
✳️مواظب آقا یوسف باشید✳️ یک روز شهید مسلم احمدی پناه که فردای شهادت یوسف به شهادت رسید با منزل ما ت
#دنیــــا...
بہ وسعت #قفسی تنگ می شود
وقتی #دلت💔
برای #ڪسی
#تنگ🍁 می شود ...
#جا_ماندن_حس_خوبی_نیست 😔
@SALAMbarEbrahimm
#شهیدیوسف_فدایی_نژاد
#سیره_شهدابرای_شمارهروان_شهدا😉
#عروسیمان رنگ و بوی خاصی داشت
مسئول #تالار به آقا مرتضی گفت:
#عروسی مذهبی در این تالار زیاد
برگزار شده اما عروسی شما خیلی
#متفاوت بود برگه هایی را ڪه در
آن #احادیث و #جملات بزرگان نوشته
بودیم،بین #مهمان_ها توزیع ڪردیم و جالب
آنڪه عده ای به ما گفتند:
آن جملات راه #زندگی_مان را
عوض ڪرد...
#شهید_مرتضی_زارع🌷
#شادی_روح_شهید_صلوات💐
@SALAMbarEbrahimm
💢 اگر خدا بخواهد...
#اگر خدا #بخواهد اشرف مخلوقات، پیامبر(ص) را در #غار با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ میکند!
#اگر خدا #بخواهد فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی #آب که به آن مینازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق میکند.
#اگر خدا #بخواهد درخت خشک، #میوهدار میشود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا»
#اگر خدا #بخواهد برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او #عزیز و #حاکم مصر میشود.
#اگر خدا #بخواهد ابراهیم را از آتش سخت نمرود #نجات میدهد،
قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي #آتش سرد و #سالم براي ابراهيم باش.
#پس_با_خدا_باش
📚آیات سوره انبیا، عنکبوت، توبه
@salambarebrahimm