#خاطرات_شهدا 🌷
💠ماجرای عقـد #شهیـدنویـدصفـری
💟⇐مراسم عقد این شهید در کنار #مزارشهدا و خطبه عقد این شهید به صورت تلفنی توسط #رهبرمعظم انقلاب خوانده شده است.
💟⇐همسر شهید با اشاره به آن روز خاطره انگیز میگوید: نوید سر سفره عقد، #قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحهای که آمد باهم بخوانیم
💟⇐آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با #آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق میزد، آیه 23 سوره #احزاب دلـش را آرام کرده بود.
✨«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»
«برخی از آن مؤمنان #بزرگ_مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند
💟⇐پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا #شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»
✨چه زیبا به عهدت با خدا وفا کردی که به جرگه #شهدا پیوستی مرد آسمانیام🕊...
@SALAMbarEbrahimm
4_6039662936681612419.m4a
2.05M
همخوانی #شهید_مرتضی_عطایی و دوستانش
ساعت ۱ شب
استان لاذقیه
در حال برگشت از عملیات اطلاعات شناسایی
هدایت شده از منتقل شد
4_483621087125454620.mp3
6.77M
روایت سردار صلاحی از نحوه شهادت شهید مرتضی عطایی (ابوعلی)
@SALAMbarEbrahimm
#شبتون_شهدایی 😔
کانال کمیل
#سوال شهید وصیت نامه ای داشتند؟؟ اگر داشتند لطفا متن آن را برایمان ارسال کنید. #جواب نخیر متاسفانه
#همسرشهیدوحیدفرهنگی_والا
تو فرودگاه امام خمینی منتظر پروازش به دمشق بود باهم تو تلگرام حرف میزدیم که یهودیدم نوشت این فرودگاه پراز گناهه دلم بدجور گرفته یه سری جوونا دارن میرن واسه کی پر پر میشن 😔😔خیلی ناراحت بود از طرز نوشتن پیام هاش میشد این غم رو تو دلش حس کرد...به خاطر حجاب چقدر غصه میخورد همیشه همینطور بود اصلا طاقت اینهمه بی حجابی یا بد حجابی روتو جامعه نداشت البته که نه تنها برای حجاب که برای خیلی از مشکلات جامعه ناراحت میشد...بعد شهادتش یاد این حرفش افتادم اومدم دوباره پی ام هامون رو خوندم حسرت وداغی که این پیام تو دلم گذاشته وهرروز این داغ با دیدن بعضی از رفتارها و وضع نامناسب حجاب در جامعه بیشتر میشه وصف نشدنیه😔... عزیز منم خودش جزو جوونایی شد که پرپرشدن ورفتن و نذاشتن هیچ حروم زاده ای به خودش حق تجاوز به این خاک وناموسمون بده😔
باید بدونیم که این جوونها به خاطر دین ودفاع از خاک وناموس چه چیزهای گرانبهایی رو دادن که ما حالا تو آرامش باشیم قصدم از انتشار این پیام فقط وفقط شناسوندن بخشی از فکر ودغدغه تک تک این شهداهستش تا بدونیم که مدیون چه کسانی هستیم..ان شاءالله که این شهدا بحق خون پاکشون بهمون کمک کنن که بتونیم راهمون رو پیدا کنیم وبه سعادت وآرامش برسیم
✾ ﷽✾
عرفہ آمد و من باز مصفا نشدم ....
حاجے معتڪف یوسف زهرا نشدم ...
همہ گشتند سفید و دل من هست سیاه باز هم شڪرکه پیش همه رسوا نشدم...
🌹سلام رفقا
ان شاءالله همگی در این روز عزیز به خواسته های خوب دلتون برسید❤️
خادمین کانال رو از دعا خیر خودتون بی نصیب نذارید که سخت محتاج دعاییم...
ان شاءالله هرجا که هستید موفق باشید و #ثابت_قدم در #راه_شهدا ❤️
#التماس_دعای_فرج💚
نشانم ده صراط روشنم را
خودم را، باورم را، بودنم را
خداوندا من از نسل خلیلم
به قربانگاه می آرم «منم» را
@salambarebrahimm
▪️در تاریکی کوچه های پیچ در پیچ و تنگ و باریک، دلش نلرزید، زمانی که دور تا دورش را هم نظامیان حکومتی گرفتند، ترس به دلش راه نداد، در مجلس ابن زیاد طوری سخن گفت که گویی او حاکم است و ابن زیاد دستش در طناب است؛ حتی بالای دارالحکومه کوفه هم نترسید وقتی فهمید لحظات آخر عمر زمینی اش را سپری میکند.
دلش فقط یک جا لرزید. کاش می توانست به حسین بگوید 12 هزار نامهی کوفی پاره کاغذی بیش نبوده!
تنها صدای زنگ جهاز شتر کاروان حسین، دل مسلم را می لرزاند.
نهم ذی الحجه؛ سالروز شهادت #حضرت_مسلم_بن_عقیل_علیه_السلام، و #هانی_ابن_عروه، تسلیت باد.
@salambarebrahimm
کانال کمیل
▪️در تاریکی کوچه های پیچ در پیچ و تنگ و باریک، دلش نلرزید، زمانی که دور تا دورش را هم نظامیان حکومتی
طعم غربت را چشیدم در میان کوچه ها
بین این مردم ندیدم رنگ و بویی از وفا
بر سر دارالعماره سر به پایت میدهم
با دو چشم اشکبارم زیر لب دارم دعا
کوفیان از کشتنت دارند صحبت میکنند
ای گل زهرا به جان مادرت کوفه میا
مردم این شهر دلهاشان ز کینه پر شده
دشمنی دارند با اولاد و نسل مرتضی
عهدهاشان را شکستند و به زودی جا زدند
بشکند دستم که بنوشتم در آن نامه بیا
کاش میشد گویمت حتی اگر هم آمدی
لااقل با خود نیاور اصغر شش ماهه را
من در این شهر پر از نیرنگ تنها ماندهام
گرچه مهمان بودهام اما چه گویم از جفا
مسلمم اول شهید نهضت تو یاحسین
تشنهکام و دستبسته میشوم حاجت روا
از بلندی بر زمین کوفه خوردن سهم من
سهم تو افتادن از مرکب به خاک کربلا
وای از آن دم کز روی زین بر زمینت میزنند
در میان ازدحام از تو نمی آید صدا
تیغ و تیر و نیزه و خنجر، فقط اینها که نیست
میزنندت عدّهای در آن شلوغی با عصا
میکشند آخر به خاک کوفه با مرکب مرا
تو به زیر سمّ مرکب میروی در انتها
#حسین_میا_به_کوفه😔😭
#عرفه است ..
موسم تفکر و نجوا با خالق هستی
در صحرای برهوت دنیا
در این روز مقدس.. دعا مستجاب است.. پس ای خوبان...
التماس دعا
161383548.out_1396-3-19-11-41.mp3
8.61M
@salambarebrahimm
❤️ ایام عرفه و عید قربان التماس دعا
❤️ مناجات بسیار زیبا و دلنشین
🎤 حامد زمانی
ﻧﺎﺍﻣﯿﺪ مباش
ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﺍﺳﺖ ﺍﺯﻣﻌﺠﺰﻩ
ﻫﻤﺎﻥ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ
ﺁﻓﺮﯾﺪﮔﺎﻧﺶ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺯﺵ می کشد
ﻭﻟﺒﺨﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻟﺒﺸﺎﻥ مینشاﻧﺪ
من ﻭ ﺗﻮ ﻣﺨﻠﻮﻕ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﺪﺍﯼ
ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ
کانال کمیل
⬇️#من_شاهد_بودم! ⬇️ @salambarebrahimm 💠 شهادت دادن از اون کارای سخته. مثلاً یه مشکلی پیش ا
⬇️#رحمت_واجب ⬇️
@salambarebrahimm
💠رحمت و لطف خدا برای همه ثابت شده ولی نمی دونم چرا بعضیها دوست دارن یه تصویر خشن و سختگیر از خدا نشون بدن.
هر گوشه دنیا رو که نگاه کنی نعمتهای خدا رو میبینی، از آب و غذا و آفتاب گرفته تا دین و قرآن و پیامبری که فرستاده تا مارو هدایت کنن.
از طرفی خدا همش دنبال اینه که گناهای بنده هاشو ببخشه و اونا رو عذاب نکنه. حتی تو قرآن هم بیشتر از رحمتش گفته تا عذابش. و گفته به خودش واجب کرده که رحم کنه و ببخشه.
گرچه رحمت الهى گسترده و لازم است، لكن گروهى خود را محروم مى كنند
🔻کَتَبَ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ
🔻 رحمت را بر خود واجب کرده است
📔 بخشی از آیه ۱۲ انعام
#خودمونی_های_قرآنی
رفتم سطل رو ازش بگیرم اما نداد
گفتم: شما چرا حاجی؟!
همین طور که کار می کرد ، گفت:
یادت باشه ! فرمانده موقع جنگ برادر بزرگتر همه حساب میشه
اما در بقیه ی مواقع ، کوچک ترین و حقیرترین برادر اون ها...
#حاج_احمد_متوسلیان
@SALAMbarEBRAHIMM
بار اول که خیره شدم تو صورتش
وقتی بود که انگشتر فیروزه شو 💍
کردم دستش سر سفره ی عقد
نذر کرده بودم قبل ازدواج
به هیچ کدوم از خواستگارام نگاه نکنم تا خدا خودش یکی رو واسم پسند کنه😍
حالا اون شده بود جواب مناجاتای من😍
مثه رویاهای بچگیم بود.☺️
با چشایی درشت و مهربون و مشکی😉
هر عیدی که میشد
میگفت بریم النگویے، انگشتری ،چیزی بگیرم برات😅😎
میگفتم:
"بیشتر از این زمین گیرم نکن.
چشات به قدر کافے بال و پرمو بسته😉
#عاشقکشےدیوانهکردنمردمآزاری ،
#یکجفتچشممشکےواینقدرکارایی؟
میخندید و مجنونم میکرد😅
دلش دختر میخواست.👧
دختری که تو سه سالگے،
با شیرین زبونی صداش کنه ،بابا😌
یه روز با یه جعبه شیرینی اومد خونه،🍩🍰
سلام کرد و نشست کنارم☺️
دخترش به تکون تکون افتاد.🙄
مگه میشه دختر جواب سلام بابا رو نده.
لبخندی کنج لباش نشست.☺️
از همون لبخندای مست کننده اش.😍
یه شیرینی گذاشت دهنم...!😋
گفتم: "خیره ایشالا!"🙂
گفت: "وقتش رسیده به عهدمون وفا کنیم"
اشکام بود که بی اختیار میریخت😔😭😭
"خدایایعنی به این زودی فرصتم تموم شد؟"😥
نمی خواست مرد بودنشو با گریه کم رنگ کنه.
ولے نتونست جلو بغضشو بگیره...😭
گفت:"میدونی اگه مردای ما اونجا نمی جنگیدن،
اون جونورا،
به یزد و کرمان هم رسیده بودن وشکم زنان باردارمونومیدریدن؟!😱😭
میدونی عزت تو اینه که مردم بیرون از خاکشون واسه امنیتشون بجنگن..؟😕
گفتم:"میدونم ولی تو این هیاهوی شهر
که همه دنبال مارک و ملک و جواهرن،
کسی هست که قدر این مهربونیتو بدونه؟☹️😞
باز مست شدم از لبخندش...
گفت:لطف این کار تو همینه!
تو تشییعش قدم که بر میداشتم ،
و حالا که رو تخت بیمارستان،
رقیه شو واسه اولین بار دادن دستم👶
همون جمله رو زیر لب تکرار میکنم...😔
#همسر_شهید
#شهیدمیثم_نجفی
@SALAMbarEbrahimm
🌷بر پیکر عالم وجود،جان آمد
🌷صد شکر که امتحان به پایان آمد
🌷از لطف خداوند خلیل الرحمن
🌷یک عید بزرگ به نام قربان آمد...
🌷عید سعید قربان بر شما مبارک
#خط_عاشقی🌷
@salambarebrahimm
🌹 شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری
💠 هر شب حوالی ساعت ۱۲ با صدای خش خش ساک ورزشی اش که روی زمین کشیده می شد متوجه آمدنش می شدم.
نا نداشت از خستگی من که حق می دادم بهش.
هر کسی باشد از اول صبح برود دانشگاه پی درس و بحث ، هشت غروب برسد خانه و تمام ماندنش به قدر عوض کردن لباس و برداشتن ساک باشگاهش باشد و باز با عجله برود و تا نیمه شب هم تمرین کند ، معلوم است دیگر رمقی نمی ماند برایش.
دوره ی آموزشی دو ساله و تمرینات سخت ورزشی را با شوق و لذت گذراند.
چون اعتقادش بود
" سرباز آقا باید سالم باشه و بدنی قوی داشته باشه . وقتی آقا ظهور کنه برای سپاهش بهترین ها رو انتخاب می کنه. "
◀️ راوی : مادر شهید
#آسمانی_ها
🌹شهید منیره سیف🌹
💠 در آن سال ها که اوج حملات ناجوانمردانه صدام و حامیان غربی وشرقیش در جبهه ها بود من و تنها پسرم در منطقه عملیاتی غرب کشور بودیم که این اتفاق ناگوار برای خانواده من رخ داد؛
ماجرا از این قرار بود که دختر نوعروسم منیره با نهاد های انقلابی همکاری فرهنگی داشت چون در آن سالها شرایط به گونه ای بود که هر کس در قبال انقلاب احساس وظیفه می نمود منافقین آمریکایی او را شناسایی کرده بودند و در چندین نامه او را به ترور تهدیدکرده بودند ولی او همچنان به وظیفه اسلامی و انقلابی خود عمل می کرد ، تا اینکه در یکی از شبهای شهریور سال ۶۰ وقتی مطمئن شدند مردی در خانه نیست در حالی که سفره شام پهن بود درب حیاط را میزنند و به محض اینکه منیره به جلوی درب منزل می رود نارنجک را داخل خانه پرت میکنند که او با ایثار خود را روی نارنجک می اندازد و از کشته شدن سایر اعضای خانواده که شامل خواهران و مادرش بود جلوگیری میکند.
@salambarebrahimm
کانال کمیل
⬇️#رحمت_واجب ⬇️ @salambarebrahimm 💠رحمت و لطف خدا برای همه ثابت شده ولی نمی دونم چرا بعضیها دوست
⬇️#جاهل_نباش ⬇️
@salambarebrahimm
💠چند سال پیش اگه کسی میخواست تو یه زمینه ای تحقیق کنه باید کلی وقت میذاشت تا منابع لازم مثل کتاب و فیلم و … جمع کنه.
اما الان با یه فلش مموری میشه هزار تا کتابو یه جا جمع کرد. اما با وجود این وسایل، مردم سطحی تر شدن.
اگه بهشون بگی بیا کمی مطالعه کن، ممکنه خیلی ناراحت بگن برو خدا پدرتو بیامرزه! اما خدا به ما دستور داده جاهل نباشیم، حالا یا از راه مطالعه یا راههای دیگه.
ریشه ى بسیارى از توقّعات نابجا، جهل است سنّت الهى بر هدایت اجبارى نیست لذا خود انسان باید کوشش کنه تا از رو جهل کاری نکنه
🔻فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلینَ
🔻پس از جاهلان نباش
📔 بخشی از آیه ۳۵ انعام
#خودمونی_های_قرآنی
✍️ این توصیه ی شهید کاظمی به شهید همت را ، همه ی نیروهای انقلابی باید بخوانند
#متن_خاطره:
مأموریتم که تموم شد ، رفتم با حاج همت دربارهی برگشتم صحبت کردم. شهید همت بهم گفت: یه خاطره برات بگم؟ گفتم بگو؟ حاجی گفت: وقتیتوی پاوه مأموریتم تموم شد ، به شهید ناصر کاظمی گفتم: مأموریتم تموم شده و می خوام برم. ناصر پرسید: بریده ای؟ از سوالش تعجب کردم وگفتم: منظورت رو نمی فهمم، حکمم سه ماهه بوده و حالا تموم شده... ناصر کاظمی گفت: مأموریت و مدت مأموریت زیاد مهم نیست! اگه بریدی بیا تسویه حساب کن و برو ، اگر هم نبریدی بمان و کار کن، اینجا کار زیاده و بهت احتیاج داریم...
منصرف شدم و دیگه باهاش درباره برگشتن حرف نزدم...
🌷خاطره ای از سردار شهید محمد ابراهیم همت
📚سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳
@SALAMbarEbrahimm
💝🍃💝
🍃💝
💝
در روزهای اول جنگ در سر پل ذهاب به ابراهیم گفتم :
☺️ برادر هادی، حقوق شما آماده است هر وقت صلاح میدانی بیا و بگیر.
در جواب خیلی آهسته گفت :
شما کی میری تهران؟
گفتم :
آخر هفته.
✅ بعد گفت :
سه تا آدرس رو می نویسم، تهران رفتی حقوقم رو در این خونه ها بده.
👤 من هم این کار را انجام دادم.
بعدها فهمیدم هر سه، از خانواده های مستحق و آبرودارند.
🍃🌹 #شهید_ابراهیم_هادی
✊ #دفاع_مقدس
📚 سلام بر ابراهیم، ج ۱
@SALAMbarEbrahimm