@salambarebrahimm
معبود من...
می شود بنده ی معصیت کارت را ببخشی؟!
می دانم غرق در خطایم
اما دلم هرشب در هوایت نفس می کشد،
هرچند شکسته اما
هنوز هم نفس می کشد...
اصلا خوشا به حال من
خوشا به حال من،
که خدایی چون تو دارم
خدایی که بودنش
به من حس دوباره زیستن می دهد
می دانم با هر نفسی که می کشم
روز به روز به تو نزدیک تر خواهم شد...
معبود من...
دلتنگ ترین بنده ی خطاکارت را دریاب
خدایا... همدم و یاورم باش
تا مبادا محتاج این روزگار و مردمانش شوم...
کانال کمیل
اى ڪاش تمـام هفتہ یادت بودیم بیگانہ زخویش و آشنایت بودیم حیف است فقط جمعہ تو را یاد ڪنیم اى ڪاش
میدونی چرا
امام زمان ظهور نمیکنه⁉️
✅ یک کلام
چون من و تو جامعه امام زمانی نساختیم
امام زمان در جامعه ای که
حرمت ندارد ،
نباید بیاید ...
چون اگر بیاید ، مانند پدرانش کشته
خواهد شد ...
هیچ کاری نمیخواد بکنی ،فقط خودت
رو درست کن !
دو کلمه ❌ گناه نکن ❌
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
1_11237932.mp3
23.13M
🎤🎤 سید رضا نریمانی
🌙 #شهادت امام علی (ع)
🎼 نوحه زمینه جانسوز
🎵 هنوز صدای گریه فاطمه تو گوشمه 😔
@SALAMbarEbrahimm
دل کندن از دنــیــا و تعلقات دنـیــ🌍 ـا یعنی این :
_به روایتی از دوست شهید :
محمود رضا رفتنش ایندفعه با دفعات قبل فرق داشت
خیلی عـارفـــانـه رفت ....!
وقتی داشت می رفت پیش من هم اومد و گفت : فلانی این دفعه از کوثرم هم دل بریدم و میرم.
_ دیگه مثل همیشه شوخی و بگو بخند نمی کرد و حالش متفاوت بود. 😔🕊
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
🍃🌸🍃🌸🍃🌸
@SALAMbarEbrahimm
هدایت شده از سلام برابراهیم
yekta.mp3
5.48M
@Salambarebrahimm
مجاز حقیقی
#حاج_حسین_یکتا
از شباهت های دفاع مقدس
با نبرد جبهه فرهنگی در فضای مجازے
#خاطرات_شهدا
بله برون 👇
برا عقد رفته بودیم خرید،
آقا رضا دوست نداشت که حلقه طلا دستش بذاره.میگفت: طلا بر مرد حرامه و حاضر نیستم یک لحظه هم این کار
رو انجام بدم.
یک انگشتر عقیق داشت که به عنوان حلقه استفاده میکرد☺️.
سر عقد هردوتامون با وضو بودیم. بعد عقد آقا رضا قرآن رو باز کرد، سوره نسا اومده بود.
با اون صوت و لحن دلنشینش چند آیه خوند که خیلی بهم آرامش داد💕.
بعد به پیشنهاد آقا رضا باهم دیگه کنار سفره عقد نماز شکر خوندیم.😍☺️
#شهیدسیدرضاطاهر ❤️
کانال کمیل
#خاطرات_شهدا بله برون 👇 برا عقد رفته بودیم خرید، آقا رضا دوست نداشت که حلقه طلا دستش بذاره.میگفت
🍀🌺🌺🌺🍀🍀🌺🌺🌺🍀
🌷وصیت نامه شهید سیدرضا طاهر🌷
وصیت نامه پاسدار رشید اسلام ، شهید مدافع حرم سیدرضا طاهر هریکندیی
بنام خدای شهیدان
بگو: (ای پیغمبر) « اگر در خانه های خود هم بودید، باز آنانکه سرنوشتشان در قضای الهی کشته شدن است، از خانه به قتلگاه با پای خود، البته بیرون می آمدند. (آیه ۱۵۴ ” آل عمران”- صفحه۷۰ )
حال آنکه قرار است هر کسی یک روز به دنیا آمده، یک روز از دنیا رود؛ چه خوب است با شهادت باشد. شهادت در راه دفاع از حریم آل الله.
ای مردم! بدانید رفتن من از روی هوی و هوس نبوده؛ بلکه بخاطر حفـــــظ حرم آل الله و همچنین نگه داشتن جبهه مقاومت در آن سوی مرزها بوده تا اینکه جبهه دشمن، به مرزهای ما کشیده نشود.
به تأسی از گفته ی رهبر فقیدم حضرت امام خمینی(ره): « پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد ». حال که زعامت این کشتی پرتلاطم، به دست با کفایت رهبر عزیزتر از جانم افتاده؛ و ایشان نیز به حق، آن را سکانداری نموده، ایشان را در این امر یاری کنید تا بار دیگر، علی تنها نماند.
امیدوارم این قطره خون ناقابلم در درگاه ایزد منان، قیمت داشته باشد، و درخت مقاومت اسلامی با آن تنومند گشته، و باعث بیداری مردم مسلمان جهان گردد.
ای همسرم! از اینکه رفیق نیم راه بوده ام، شرمنــده ام. تو را به همان خــدایی می سپارم که به طفل صغیر هم روزی میدهد.
به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته ام؟ هدفم، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم مسلمان بوده است.
ای پدر و ای مادرم! زیاد گریه و زاری نکنید؛ چرا که دشمن، در آرزوی دیدن اشک شماست، و این آرزو را به دلشان بگذارید و قوی باشید.
۹۴/۸/۲۱
ساعت ۷:۴۵ دقیقه
سرباز کوچک امام زمان (عجل ا..) سیدرضا طاهر هریکندیی
@SALAMbarEbrahimm
1_5415333.mp3
6.03M
🎤از مازندران به #سید_رضا
صداموداری سید؟
بچه محل هات باهات حرف دارن...
کاری از دوستان شهید
#سید_رضا_طاهر❤️
@SALAMbarEbrahimm
#پیشنهاددانلود😔
جزء هجدهم(@Iran_Iran).mp3
4.16M
@salambarebrahimm
💠جزء هجدهم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی
#تلنگر
اين بار هم واسه بار آخر گناه ميكنم و از فردا ...
امروزم واسه بار آخر گناه ميكنم و از فردا ...
مواظب " بار آخرهايي " باشيم كه
" بار آخرتمان " را سنگين ميكنند ...
" خطرناك ترين " ترفند شيطون ميدوني چيه ؟!
« تسويف ( عقب انداختن شروع ترك گناه ) »
« نگو فردا ؛ بگو همين حالا »
@Salambarebrahimm
#سیره_شھدا
_اینکه نمی شود بـــرادر من😠!
هروقت دوست داشتی، می آیی و هر وقت هم دلـت نخواست ،نمی آیی؛ رفت و آمد #خادم_مسجد_جمکران روی نظم و انضـباط است ،دل بخواهی نیست❗️
یا #تعهد_اخلاقی میدهی که هر سه شنبه در مســـجد حاضر باشی یا اینکه دور خــادم بودن را خط بکش و وقت ما را هم نگیر.
وقتی حـرف حاج آقا تمام شد. مهدی لبخـندی زد و گفت: چشــم. تعهد می دهم هر سه شنبه سر وقت در #مسجد حاضر باشم.
پای #برگه_تعهد را امضـا کرد و از اتاق بیرون آمدیم.
گفتـم: مهدی لااقل دلیل غیبت این چند هفتــه را به حاج آقا میگفتی که به سوریـــــه رفته بودی😔...
سه شنبه شد و حاج آقا زیر تابوتی که پیکر سوخـــته مهدی در آن بود؛ بلند #لبیک_یا_زینب(س) می گفت.😔
@Salambarebrahimm
#خادم_مسجد_جمکران
شهید #مهدی_طهماسبی
#تلنگر
خدای متعال به حضرت داود (ع)فرمود:
اگرروی گردانان از من چگونگی انتظارم برای آنان
مدارایم باآنان
و
اشتیاق مرا به ترک معصیت هایشان می دانستند
بدون شک از شوق آمدن به سوی من می مردند و بند بند وجودشان از محبت من ازهم می گسست.
@Salambarebrahimm
خدا منتظرته ...
خسته نشدی ازگناه؟😔
چشم شهدا ناظر بر اعمالته
شرمندگی بس نیست؟😔
وقتش نشده حر باشی؟😉
#التماس_دعافرج
راستی رفیق
خیلی زود دیر میشه ها....
#شهید_حسین_ناجی
@salambarebrahimm
☘بچه ها!
سعي کنيد عاشق باشيد!
عاشق خدمت کردن!
منتظرنباشيدکه کسی به شمابگويد خداقوت، کسی ازتان تشکر کند
ویاکسی قدرکاروتلاش ومشقتی راکه کشیده اید بداند.
(فقط برای رضا خدا کارکنید)
#التماس_دعافرج
#عاشقانه_شهدا
راستی یک چیزهایی آمده ، خانمها زیر چادرشان سر می کنند.
جلوش بسته است و تا روی بازوها را می گیرد..ـ
گفتم:‹‹مقنعه را می گویی؟››
حمید دستهایش را که با حرارت در فضا حرکت می کردند انداخت پایین و آمد کنارم نشست
گفت:‹‹نمیدانم اسمش چیست، ولی چیز خوبی است چون بچه بغل می گیری راحت تری....››
از آن موقع با چادر مقنعه پوشیدم و هیچ وقت در نیاوردم.
برایم جالب بود و لذت بخش که او به ریزترین کارهای من دقت می کند.
به لباس پوشیدنم، غذا خوردنم، کتاب خواندنم.
#شهید_حمید_باکری 🌷
@Salambarebrahimm
کانال کمیل
#یا_مهدی_ادرکنی_عج🌸 لب تشنه و سخت بیقرارت باشیـم افطار و سحر در انتظارت باشیـم قسمت شود ای کاش #بح
@salambarebrahimm
چه بیخیال نشستیم،
نه کوششی نه وفایی،
فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی
از گمنامی نترس
از اینکه اسم و رسمی نداری
از کارهای کرده ات به نام دیگری
از بی تفاوت بودن آدم ها...
از تنهایی اَت در عین شلوغی ها
غمگین مباش
که #گمنامی اولین گام
برای رسیدن است!
#شبیه_رفیق_شهیدتون_بشید
کانال کمیل
@salambarebrahimm چه بیخیال نشستیم، نه کوششی نه وفایی، فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی
آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
کنعان دل، بدون تو شادی پذیر نیست
یوسف! ظهور کن که پریشان شدن بس است
یعقوب دیده ام چه قَدَر منتظر شود؟
یعنی مقیم کلبه ی احزان شدن بس است
گریه ،فراق ،گریه ،فراق ،این چه رسمی است؟!
دیگر بس است این همه گریان شدن بس است
موی سپید و بخت سیاه مرا ببین
دیگر بیا که بی سر و سامان شدن بس است
تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟!
تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است
خسته شدم از این همه بازی روزگار
مغلوب نفس خاطی و شیطان شدن بس است
سرگرم زندگی شدنم را نگاه کن
بر سفره های غیر تو مهمان شدن بس است
یک لحظه هم اجازه ندادی ببینمت
گفتی برو که دست به دامان شدن بس است
باشد قبول می روم امّا دعای تو
در حقّ من برای مسلمان شدن بس است
دست مرا بگیر که عبدی فراری ام
دست مرا بگیر، گریزان شدن بس است
اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
دل مردگی و این همه ویران شدن بس است
آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است😔
کانال کمیل
#بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را ازقرآنِ ناطق، منحرف نکند... #بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی درجنگ ب
همراهان عزیز کمیلی لطفا حمایت کنید 🌺
کانال کمیل
#در_مسیر_ستاره 🌷شهید ابراهیم هادی🌷 💠حضور ... یادم افتاد روی تابلوئی نوشته بود : « رفاقت و ارتبا
#در_مسیر_ستاره
🌷شهید ابراهیم هادی🌷
💠 شهیدان زنده اند 🌹
این حرف ما نیست . قرآن می گوید شهدا زنده اند . شهدا شاهدان این عالمند و بهتر از زمان حیات ظاهری خود ، از پس پرده خبر دارند !
در دوران جمع آوری خاطرات برای این کتاب ، بارها دست عنایت خدا و حمایت های آقا ابراهیم را مشاهده کردیم ! بارها خودش آمد و گفت برای مصاحبه به سراغ چه کسی بروید !!
امابیشتر حضور آقا ابراهیم و دیگر شهدا را در حوادث سخت روزگار شاهد بودیم .
این حضور ،در حوادث و فتنه هائی که در سال های پس از جنگ پیش آمد به خوبی حس می شد .
در تیرماه سال ۱۳۷۸ فتنه ای رخ داد که دشمنان نظام بسیار به آن دل خوش کردند ! اما خدا خواست که سرانجامی شوم ،نصیب فتنه گران شود .
در شب اولی که این فتنه به راه افتاد و۸ زمانی که هنوز کسی از شروع درگیری ها خبر نداشت ، در عالم رویا سردار شهید محمد بروجردی را دیدم ! ایشان همه بچه های مسجد را جمع کرده بود و آن ها را سر یکی از چهارراه های تهران برد !
درست مثل زمانی که حضرت امام وارد ایران شد . در روز ۲۲ بهمن هم مسئولیت انتظامات با ایشان بود .
من هم با بچه های مسجد در کنار برادر بروجردی حضور داشتم . یکدفعه دیدم که ابراهیم هادی و جواد افراسیابی و رضا و بقیه دوستان شهید ما به کنار برادر بروجردی آمدند !
خیلی خوشحال شدم . می خواستم به سمت آن ها بروم ، اما دیدم که برادر بروجردی ، برگه ای در دست دارد و مثل زمان عملیات ، مشغول تقسیم نیروها در مناطق مختلف تهران است !
او همه نیروهایش از جمله ابراهیم را در مناطق مختلف اطراف دانشگاه تهران پخش کرد !
صبح روز بعد خیلی به این رویا فکر کردم . یعنی چه تعبیری داشت ؟!
تا اینکه رفقای ما تماس گرفتند و خبر درگیری در اطراف دانشگاه تهران و حادثه کوی دانشگاه را اعلام کردند !
تا این خبر را شنیدم ، بلافاصله به یاد رویای شب قبل خودم افتادم .
فتنه ۷۸ خیلی سریع به پایان رسید . مردم با یک تجمع مردمی در ۲۳ تیرماه ، خط بطلانی بر همه فتنه گرها کشیدند .
در آن روز بود که علی نصرا... را دیدم . با آن حال خراب آمده بود در راهپیمائی شرکت کند .
گفتم : حاج علی ، تمام این فتنه را شهدا جمع کردند .
حاج علی برگشت و گفت : مگه غیر از اینه ؟! مطمئن باش کار خود شهدا بوده .
@salambarebrahimm
ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم هادی۱ ص ۲۳۱و ۲۳۲
جزء نوزدهم(@Iran_Iran).mp3
4.02M
@salambarebrahimm
💠جزء نوزدهم قرآن کریم
به روش تندخوانی (تحدیر)
با صدای استاد #معتز_آقايی