eitaa logo
دکتر مرعشی
2هزار دنبال‌کننده
411 عکس
632 ویدیو
69 فایل
این کانال برای ارائه مباحث علمی و معرفتی ایجاد شده است. دکتر مرعشی: پزشک و متخصص روانشناسی و عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز. شماره عضویت نظام روانشناسی 8324. شماره پروانه نظام روانشناسی 3024
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش واصله سلام علیکم اساتید روان‌شناسی اسلامی، در حوزه‌ی درمان بیماران سایکوتیک مزمن، تجربه‌ی بالینی مبتنی بر رویکردشان دارند؟ یا آنجا محدوده‌ی روان‌پزشکی و روانکاوی است فقط و روان‌شناسی اسلامی برای موارد خفیف‌تر کاربرد دارد؟ پاسخ سلام لطفا گفتار 8 کتاب درسنامه روانشناسی اسلامی را با عنوان روانشناسی اسلامی، روانپزشکی و مدل زیست - پزشکی بیماری‌های روانی، مطالعه بفرمایید. پرسش سلام علیکم استاد بزرگوار تشکر از لطف شما. کل کتاب را خوانده‌ام. جنبه‌ی توصیفی و تبیینی دارد بیشتر. مشتاق گزارش بالینی هستم؛ که مثلاً ثمره‌ی کار بالینی چندساله در مراکز درمانی خاص این افراد باشد و تئوری‌ها، به محک تجربه‌ی نظام‌مندِ قابل اتکا و ارائه خورده باشد. مانند بیمارستان رازی، سرای احسان و... . البته در حدی که ما در این مراکز دیده‌ایم، تسلط کامل با دارودرمانی است و روان‌درمانی را هم اگرچه به دیده‌ی تحقیر، کنار دستشان می‌بینند و نه در همه‌ی مراکز. لذا می‌دانم توقعم بالاست؛ ولی خواستم مطمئن شوم. سلام علیکم مدعای ما در این گفتار و در کل کتاب درسنامه آن است که اسلام نگاه تقلیل گرایانه به انسان ندارد و نقش عوامل بیولوژیک را نیز در اختلالات روانی بخوبی دیده است. در گفتار 8 و 9 ادله ای ارائه شده که نشان می‌دهد از دیدگاه سره اسلامی برخلاف دیدگاه های تقلیلگرایانه سازوکارهای مغزی نیز به خوبی به رسمیت شناخته می‌شوند و در نتیجه روش های درمان دارویی مشروط بر آنکه مبتنی بر پارادایم اسلامی باشند می‌توانند بخشی از روانشناسی اسلامی محسوب شوند. محروم کردن مردم دردمند از دارو در شرایط ضروری فی الواقع نتیجه ای جز تنقیص و به حاشیه رانی روانشناسی اسلامی ندارد. واقعبینانه و بمصلحت آن است در محدوده درمان‌های اسلامی، درمان‌های دارویی و فیزیکی را مبتنی بر پارادایم دینی به عنوان بخشی از درمان اسلامی به رسمیت بشناسیم. پژوهش های عینی و تجارب فراوان بالینی نشان می‌دهد که تلاش برای هرگونه دستکاری غیردارویی و غیرفیزیکی توهمات و هذیان های بیماران سایکوتیک تنها به تشدید این علائم منتهی شده و لذا ممنوعیت عقلی و شرعی و علمی دارد. آری در گفتار 8 چگونگی امکان دخالت عوامل شیطانی در بروز سایکوز، و در گفتار 6 چگونگی تحقق شخصیت توحیدی را به عنوان مانع اساسی در ابتلا به سایکوز شرح دادیم. ممکن است بتوان با سیر به سوی شخصیت توحیدی و اجتناب از طائف شیطان از سایکوز پیشگیری کرد اما در مرحله درمان (نه پیشگیری) که کار از کار گذشته باید شروع درمان از دارو باشد نه درمان‌های غیرفیزیکی. پاینده باشید. https://eitaa.com/SAmarashi
هدایت شده از ISC
گروه موسیقی BTS کره ای و نفوذ سازمان سیا و اسرائیل.pdf
1.6M
پاورپوینت فرمت PDF گروه موسیقی BTS کره ای و نفوذ سازمان سیا و اسرائیل چطور گروه های موسیقی کره ای به عنوان «عناصر عملیاتی سازمان سیا» در ایران نفوذ کرده اند؟ https://eitaa.com/joinchat/2517303572C11f3e01858
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ دور از کودکان ببینید 🔞 🔖 کارشناسان غربی در حوزه‌ی خانواده از مضرات سند 2030 می‌گویند.
سلام علیکم برای خروج از فضای انفعال برخورد با کشف حجاب و بدون اشاره به نام افراد این متن آماده شده ، اگر صلاح دیدید و متن را مناسب دیدید ، خودتان و همین طور از اساتید و چهره و فعالان فرهنگی اگر شخصیت مورد اعتمادی را می‌شناختید جهت امضا بفرستید https://formafzar.com/form/bmk1s
1584949412-10021-98-3-8.pdf
541K
اوباشگری سازمانی و عوامل موجد آن https://eitaa.com/SAmarashi
👇سوال وارده: آقای دکتر حتما کلیپهای اعترافات اکبری را مشاهده کردید. پرسشی خدمتتان داشتم: ممنونم. وی گفته بود با یک روانشناس دیدار داشته که همه زوایای فکری ایشان را می شناخته!! خب مگر روانشناسی امروز انگلستان و کلاً غرب، بر پایه های پوزیتیویسم و تک ساحتی دیدن انسان بنا نشده؟ پس چگونه به خلقیات و روحیات وی پی برده بودند؟ پاسخ: سلام در کتاب درسنامه روانشناسی اسلامی به تفصیل توضیح داده ام که اشکال علم پوزیتیویستی آن نیست که اگر موضوعی را کشف کرد ضرورتا غلط باشد یا آنکه منبع تجربی شناخت، نامعتبر و غیرضرور باشد. بلکه اشکال آن است که منابع شناخت را به تجربه تقلیل داده و به ویژه منابع وحیانی را نادیده می‌گیرد. اما به هرحال تجربه یکی از منابع معتبر شناخت است و می‌تواند در شرایطی شناخت های معتبر عرضه کند. علاوه بر تقلیل گرایی اشکال مهم دیگر نظریات روانشناسی غربی آن است که انسان را از مبداء و معاد می‌برند و بعد می‌خواهند به انسان کمک! کنند که این شدنی نیست. اما در جایی که هدف سعادت انسان و کمک به او نباشد نیازی هم به توجه به مبداء و معاد نیست. یعنی این علوم برای شیطنت کارایی لازم را دارند. از طرفی باید دانست که نمونه های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد غربیان هرآنچه کشف می‌کنند به فوریت در اختیار جامعه بشری نمی‌گذارند، بلکه گاه سالها مخفیانه از یافته های خود استفاده کرده و به باقی مردم اطلاعات سوخته یا از دور خارج شده می‌دهند. نکته بعد آنکه اگر ما تصور کنیم که ویژگی‌های شخصیتی که گاه "خلقیات و روحیات" خوانده می‌شود ضرورتا مربوط به "روح" است و "روح" هم موجودی بسیط و مجرد از ماده و غیرقابل تجربه است، آنگاه فرمایش شما باید صحیح می‌بود و این جماعت نباید می‌توانستند ویژگی‌های او را به درستی شناسایی کنند. این همان تلقی علم النفس فلسفی مرسوم و مبتنی بر آموزه های ارسطو و افلاطون و گاه التقاط از آن دو است. اما در گفتارهای 8 و 9 درسنامه توضیح داده ایم که از دیدگاه سره اسلامی ویژگی‌های شناختی، عاطفی، انگیزشی و رفتاری (شخصیت) مربوط به مغز و کارکردهای آن است نه روح. نقش روح که کاربر مغز است تامین سه چیز است، خودآگاهی (دریافتن خویش)، ادراک مفهوم پردازش های صوری مغز، و ایجاد پدیده اختیار و به تبع آن مسئولیت. https://eitaa.com/SAmarashi
👇مطلب ارسالی: استاد محترم یک نکته ای البته با علم بسیار اندکی که دارم، بنظرم رسید. آنچه که از سخنان اساتید و برخی کتابها برداشت میشود این است که تمام فعالیتهای جسم و روان انسان در هر سطحی، کاملا تحت سیطره ی روح انجام میشود و نمیتوانیم بین مغز و یا فعالیتهای شناختی و هیجانی و رفتارهای انسان با روح انسان تفکیکی قایل شویم. یعنی کارکرد مغز هم با تسلط و اشراف روح انجام میشود. اگر توجه روح به بدن انسان برداشته شود هیچ حرکت و پدیده ای در ذهن و روان و جسم انسان اتفاق نمی افتد. این برداشت من هست و امیدوارم نظرات جنابعالی و اساتید را هم در نفی یا تایید آن بدانم. 👇پاسخ: سلام علیکم با سپاس. در مقام تشبیه ناقص، روح مانند کاربر یک گوشی هوشمند است. گوشی مانند مغز است. کارکرد گوشی مانند ذهن است. وقتی گوشی خراب شود کاربر به زحمت یا به خطا می‌افتد اما کاربر را نباید تعمیر کرد! بلکه گوشی را باید تعمیر کرد. گاه گوشی سالم است اما اشکالات نرم افزاری سبب زحمت یا خطای کاربر می‌شود. باز هم آماج مداخله، کارکرد معیوب گوشی است نه خود کاربر. اگر ارتباط کاربر با گوشی قطع شود، آنگاه کارکرد گوشی بی معناست، زیرا کار گوشی پردازش صوری اطلاعات و علایم است نه ادراک مفهوم. همچنین گوشی بدون کاربر، فاقد اختیار، مسئولیت و خودآگاهی است. به علاوه بدون کاربر اصلا گوشی راه اندازی نمی‌شود یا در اندک مدتی از کار می‌افتد. کاربر بدون گوشی (با این فرض که تنها منبع و ابزار اطلاعات و اثرگذاری کاربر، گوشی باشد) نیز فاقد بسیاری از توانایی های لازم برای تحلیل، اثرگذاری، ارتباط و... خواهد بود. لذا روح پس از مرگ بدن فعلی، با بدنی مثالی (انرژیک) که یک نسخه تمام عیار از بدن فعلی است به کار خود ادامه می‌دهد نه بدون هیچ بدنی. دقیقا منظور شما را از اصطلاح روان فهم نکردم. واژه "روان"، پارسیِ واژه "روح" است نه آنکه چیزی غیر از آن باشد. واژه درست برای آنچه غیر از روح (روان) و مضاف بر آن است "ذهن" است. واژه "روانشناسی" یک اصطلاح غلط اما یک غلط مصطلح است. در روانشناسی، ما فرایندهای ذهنی را بررسی می‌کنیم نه روح را. مقوله روح در انسان شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد و برخلاف بررسی ذهن و مغز که از نظر اپیستمولوژیک (شناخت شناسی) یک مقوله تجربی و آزمایشی است، بررسی روح (حداقل با امکانات فعلی بشر) یک مقوله چندان تجربی و آزمایشی نبوده بلکه از نظر اپیستمولوژیک یک مقوله برهانی است. کار روانشناسی ارتقای عملکرد گوشی (معادل ذهن) است و از این طریق به کاربر خدمت می‌کند و مانع خطا و زحمت کاربر می‌شود، اما مداخله مستقیم در ذات کاربر (معادل روان یا همان روح) نمی‌کند. قدما می‌گفتند که نسبت روح و بدن مانند نسبت راکب و مرکوب است. به عنوان یک عصب - روانشناس، تاحدودی این تعبیر را درست میدانم. بنابراین عبارت "روانشناسی مبتنی بر روح و متافیزیک" یک عبارت متناقض خوهد بود. همانگونه که عرض شد جای مطالعه روح و نقش آن انسان شناسی است نه روانشناسی، روش آن هم برهانی (و تفسیری) است نه تجربی. آری روانشناس اسلامی اشعار دارد که ذهن بدون روح فاقد خودآگاهی، مفهوم و اختیار است. همچنین اشعار دارد که توصیه های او نباید مخل سعادت روح به قیمت آسایش بدن باشد. اما این بدان معنا نیست که آماج بسته های مداخله ای او یا بررسی های او روح باشد. اگر هم بناباشد که روح از آنجا که منشا اختیار است در درمان مداخله و مشارکت کند باز هم محل آماج این دستکاری اختیاری، ذهن است. https://eitaa.com/SAmarashi
Razie: استاد این سوال برای من پیش اومد که با این تفاسیر ، روانشناسی اسلامی چیزی در سطح معماری اسلامی یا پزشکی اسلامی، افول پیدا خواهد کرد. و لزومی نداره که تفکرات روانشناسان بزرگ تاریخ در سراسر جهان با هر گرایشی نسبت به دین و خدا، با روانشناسی اسلامی مغایرت اصولی داشته باشه، چرا که روانشناسی در سطح بررسی کارکرد مغز و ذهن است و یک علم تجربی و آزمایشگاهی. این برداشت من درسته؟ سید علی مرعشی: سلام و احترام. این مسئله 3 بعد دارد: 1. روانشناسی اسلامی اگر بخواهد روانشناسی باشد نه انسان شناسی، آنگاه باید حیطه موضوعی خود را ذهن تعریف کند 2. اگر روانشناسی اسلامی بخواهد یک علم باشد باید مبتنی بر شواهد عینی باشد هرچند پس از یک فعالیت تفسیری و هرمنوتیکی. 3. روانشناسی اسلامی اگر بخواهد اسلامی باشد باید مبتنی بر پارادایم اسلامی باشد. یعنی از هستی شناسی اسلامی، انسان شناسی اسلامی، اخلاق اسلامی، حرام و حلال اسلامی، اولویت های اسلام، و امثال آن تخطی نکند. بدیهی است موارد ذکر شده، خودِ روانشناسی اسلامی نیستند بلکه از جنس فلسفه، کلام، فقه، حکمت عملی و دیدگاه های تمدنی ولی فقیه جامعه اسلامی هستند که مبنای کار قرار می‌گیرند. مورد سوم مخصوص روانشناسی اسلامی نیست بلکه همه علوم حتی عینی ترین آنها مانند فیزیک نیز مبتنی بر پارادایم خاصی هستند. به همین دلیل همه علوم گرایش عقیدتی و ارزشی دارند ولو ماتریالیستی یا مسیحی یا یهودی یا پست مدرنیستی یا فمینیستی و امثال آن. با این تفاوت که روانشناسی اسلامی پارادایم خود را از مسلمات اسلام می‌گیرد و لذا چندان این پارادایم متغیر نیست، اما علومی مانند روانشناسی متعارف و امثال آن پارادایم خود را از توافق جمعی صاحب‌نظران خود می‌گیرد که این هم تابع زمانه و زمینه اجتماعی است نه وحی الهی. اما به هرحال هیچ علمی منهای پارادایم وجود ندارد منجمله روانشناسی اسلامی و اسلامیت آن مقوم به همین پارادایم اسلامی آن است. اشکالی ندارد که روانشناس اسلامی در زمینه انسان شناسی اسلامی دقت هایی داشته باشد اما نباید آن موضوعات را مکفی از روانشناسی یا جایگزین آن فرض کند. بلکه انسان شناسی نسبت به روانشناسی مانند پی است نسبت به دیوار اما خود دیوار نیست. این پی برای جامعه شناسی اسلامی و اقتصاد اسلامی و... نیز همان پی است اما دیگر خودِ اقتصاد و جامعه شناسی نیست. Razie: بله ممنون استاد. منم تصور می‌کنم هیچ علمی منهای پارادایم وجود ندارد، حتی عینی‌ترین علوم... اشکال اینکه هنوز روانشناسی اسلامی قوام چندانی برای برابری با سایر نگاه‌های روانشناسی نداره، در شفاف نبودن پارادایم‌های انسان‌شناسانه اسلامی‌ست؟ یا در ربط اون به روانشناسی علمی دچار مشکلیم؟ نمی‌دونم تعارضم ذهنم رو در قالب سوال درستی پرسیدم یا نه؟ سید علی مرعشی: مشکل در هر دو است. اولا انسان شناسی ما بیشتر ارسطویی است تا اسلامی و این سبب خلط میان دو مقوله ذهن و روح شده، چنان خلطی که طرحواره آن را به سختی می‌توان از اذهان زدود. این از آنجا ناشی شد که ارسطو یک خطای بنیادین داشت به نام ausia یا چیز. او نمی‌توانست میان فرایند و چیز فرق بگذارد. دوم اینکه عدم التزام به شیوه های عینی کنترل شده سبب شده تا در مقام کاربرد و رفع نیاز عینی نقص داشته باشیم. برای اینکه یک سخن علمی باشد ضرورت ندارد که گوینده سخن لزوما آن را بررسی عینی کرده باشد اما ضرورت دارد که نشان دهد چگونه می‌توان آن را بررسی عینی کرد. وقتی سخن شما کاربردی نباشد عملا مشکلی را در جهان بیرونی حل نمی‌کند. شهید مطهری غور بیش از حد در ذهنیات و فرار از طبیعیات را از علل عقب افتادگی مسلمانان می‌داند و این سخن درستی است. ایشان با ذکر آیاتی از قرآن نشان می‌دهد که وظیفه مسلمانان بررسی دقیق و موشکافانه امور طبیعی است و حتی متعالی ترین امور مانند شناخت خدا را هم از این طریق باید استحصال کرد. البقره إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯ ﻭ ﻛﺸﺘﻲ ﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ [ ﺑﺎ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﻛﺮﺩﻥ ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻭ ﻛﺎﻟﺎ ] ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﻣﺮﺩم ﺭﻭﺍﻧﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﺭﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺁﻥ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩﮔﻲ ﺍﺵ ﺯﻧﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻧﻮﻉ ﺟﻨﺒﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﭘﺮﺍﻛﻨﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻥ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﺍﺑﺮِ ﻣﺴﺨّﺮ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ، ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺍﺳﺖ [ ﺍﺯ ﺗﻮﺣﻴﺪ ، ﺭﺑﻮﺑﻴّﺖ ﻭ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ]ﺑﺮﺍﻱ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ .(١٦٤) https://eitaa.com/SAmarashi
اضطراب مرگ.mp3
14.29M
کارگاه آموزه های روانشناختی در صحیفه سجادیه، با تاکید بر بسته درمانی سلامت روان در بیماران صعب العلاج بر اساس دعای پانزدهم و درمان اضطراب مرگ بر اساس دعای چهلم صحیفه سجادیه. برگزار شده در مرکز پژوهش های آستان قدس رضوی https://eitaa.com/SAmarashi
فرهنگ تکریم بی قید و شرط، فرهنگ تعارف واقعا یکی از عوامل موثر در اینکه کشور ما همه آنچه که پتانسیل دارد به دست نمی‌آورد، فرهنگ تعارف و مداهنه و تطهیر گذشتگان است. من با آنکه کمتر در فرهنگ منحط غربی چیز قابلی می یابم اما انصاف آن است که اگر بنا باشد چیزی از این جماعت بیاموزیم همانا سخن بی تعارف است. منظورم بیان بدون لکنت اشکالات پیشینیان است. ما عادت کرده ایم یعنی عادتمان داده اند که هر مسئولی که دوره اش گذشت ولو مثل مغول به داشته های تحت اختیار خود حمله کرده باشد، پرونده اش را می‌بندیم و از او به نیکی یاد می‌کنیم و تطهیرش می‌کنیم کانه خیلی فداکاری فرموده که مدتی رئیس ما و فعال مایشاء بوده و هر ویرانگری که خواسته کرده و هر ستمی که خواسته مرتکب شده. رسم است دیگر باید بیاوریمش بنشانیمش بالای مجلس و از او تقدیر کنیم و دسته گل بدهیم و خدماتش را ارج بنهیم. البته بر منکرش لعنت که قدر خوبیها را دانستن چیز خوبی است. منظور قدرنشناسی و نمک نشناسی نیست. اما در روایت داریم که تخلقوا باخلاق الله. یعنی اخلاقتان را مانند خدا کنید. خداوند خوبی ها را ده برابر پاداش می‌دهد اما بدی‌ها را نیز دست‌کم یک برابر جزا می‌دهد به ویژه آنجا که پای حق الناس در میان باشد که گذشتی در کار نیست. ای بابا حالا یک بنده خدایی مدتی مسئول بوده خدمت کرده دوتا هم اشتباه کرده، مگر خدا ستار العیوب نیست؟ چرا خدا ستار العیوب است و بدگویی از دیگران را دوست نمی‌دارد اما خودش فرموده لایحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظُلم. یعنی خداوند آشکار گفتن بدی‌ها را دوست ندارد مگر در جایی که ظلم شده باشد. خلاصه هر قاعده ای استثنایی دارد. چرا عرض میکنم آیین های تکریم مسئولین گذشته از عوامل عقب افتادگی ماست؟ زیرا مسئول فعلی نگاه می‌کند می‌بیند نفر قبلی و نفرات قبلی هر چه ستم کرده اند و امکانات مملکت را هدر داده اند و حق و ناحق کرده اند و ویرانه تحویل داده اند باز هم قدر می‌بینند و برصدر می‌نشینند. خب مگر مسئول فعلی سرش درد می‌کند که بیاید برای احقاق حق و اصلاح امور خون دل بخورد. خراب کردن همیشه آسان‌تر از درست کردن است. حالا که خراب کردن هم در خلال فرهنگ تعارف بعدا اسمش می‌شود فداکاری بگذار ما هم... خیر عزیزان مملکت ما زمانی از مشکلات فعلی رها می‌شود که هر مسئولی پس از تحویل پستش ضمن تقدیر از خدمات احتمالی وی تحت حساب کشی قرار گیرد تا پاسخگوی ترک فعل ها و سوءاستفاده ها و بی قانونی های خود باشد. طوری که اولا هرکسی جرات نکند بخاطر "درد منزلت" مسئول شود و ثانیا اگر هم شد جرات نکند خودکامگی و باندبازی و جناح بازی کند. خلاصه بداوضاعی است. https://eitaa.com/SAmarashi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تناقض های فرگشت، مسئله خودآگاهی و روح. بریده ای از کارگاه آنلاین انسان شناسی (1) https://eitaa.com/SAmarashi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تناقض های فرگشت، مسئله خودآگاهی و روح. بریده ای از کارگاه آنلاین انسان شناسی (2) https://eitaa.com/SAmarashi
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تناقض های فرگشت، مسئله خودآگاهی و روح. بریده ای از کارگاه آنلاین انسان شناسی (3) https://eitaa.com/SAmarashi
هدایت شده از فلسفه ذهن
❇️ تلقّی‌ای در بین برخی اساتید و دانش‌پژوهان وجود دارد که همین مباحث موجود در اسفار و شواهد صدرالمتألهین یا شفای بوعلی را برای ورود ایجابی به حوزه معاصر کافی می‌دانند. حال آن‌که یافته‌های در دهه‌های اخیر و ادبیات فلسفی‌ای که به تبع آن ایجاد شده، فاصله‌ای بسیار با استدلال‌ها و نحوه ورود منابع و عرفان و فلسفه مشاء دارد. هرچند که میراث تفکر فلسفی مسلمین، ارزشمند و در جای خود قابل اتکا باشد. ❇️ گاه تصور برخی اساتید فلسفه اسلامی - بدلیل عدم آشنایی با سنخ و حجم محتوای تولیدشده در علوم شناختی و فلسفه ذهن معاصر - اینست که مثلاً ۱۰ سال حکمت متعالیه و مقدماتش در فلسفه مشّاء بخوبی تحصیل شود و بعد با ترجمه چند کتاب از فلسفه ذهن، باید وارد پاسخ (سلبی و ایجابی) شد. در حالی‌که اساساً بخش قابل توجهی از براهین کتاب نفس در فلسفه اسلامی، ناظر به نظریات ماتریالیستی چندصد سال قبل مطرح شده که امروزه قائلی ندارد؛ مثل همین ادلّه . و از سوی دیگر دیدگاه‌های مطرح فیزیکالیستی معاصر چیزی می‌گویند که بسیاری از این ادلّه، نافی آن‌ها نیستند! مباحث مبتنی بر مبانی (ماده و صورت) و ... نیز از آن‌جا که بنحوی گسترده در مقالات و کتب مطرح فلسفی غرب معاصر مورد رد و مناقشه واقع شده‌اند، برای برقراری دیالوگ و پاسخ، چندان قابل اتکا بنظر نمی‌رسند. ❇️ بگذریم که مرزبندی‌های ایدئولوژیک در مواجهه با فلسفه ذهن، چندان واقع‌بینانه و جامع‌نگر هم نیست. مباحث قابل توجه و مفیدی در کانتکست (و ازجمله فلسفه ذهن معاصر) وجود دارد که نسبت به و ، خنثی هستند و نیز تئوری‌هایی نودوئالیستی و فیزیکالیستی مطرح شده که قابل استفاده برای بازسازی نظریات پیشین و پیشبرد تأملات فلسفی درباره ذهن و است. همین نکته درباره مواجهه با علوم شناختی نیز کاملا صدق می‌کند. ❇️ از سوی دیگر در همان مواجهات عقیدتی نیز مرز دانش را با نص‌بسندگی، بی‌منطق کرده‌اند. امروزه اگر استدلال بوعلی علیه یک دیدگاه ماتریالیستی - که احتمالاً در زمان خود او مطرح بوده و امروزه اصلا ً قائلی ندارد - را صورت‌بندی کنیم و حاشیه بزنیم، جزو مقالات پژوهشی فلسفه اسلامی رده‌بندی می‌شود و در جغرافیای فلسفه اسلامی دانسته می‌شود. اما اگر استدلالی علیه یک دیدگاه ماتریالیستی معاصر که در کتب و منابع فلسفه اسلامی ما مطرح نبوده است را صورت‌بندی کنید و نقد و حاشیه بزنید و پیشنهاد بدهید، دیگر در حوزه فلسفه اسلامی طبقه‌بندی نمی‌شود. به راستی ملاک و معیار این دسته‌بندی چیست؟ اگر موضوع یا غایت یا متد برای مرزبندی و دسته‌بندی علوم، ملاک باشد که نباید چنین اتفاقی بیفتد. مگر آن‌که «نص» و «کتب پیشینیان»، ملاک مرزبندی رشته و حوزه فلسفه اسلامی قرار گرفته باشد. این فاجعه‌ای بزرگ برای رشد و نوآوری فلسفی در زمان ماست. ❇️ نهایت آن‌که بعید بنظر می‌رسد که آشنایی کافی با علوم شناختی (لااقل دو رشته و ) و نیز تخصص در مباحث فلسفه ذهن تحلیلی، از طریق تحصیل در رشته‌هایی با پارادایم متفاوت حاصل شود؛ ولو آن‌که تحقیق و رساله به این سمت هدایت شود. بلکه هدف مذکور نیازمند تحصیل تخصصی و تمام‌وقت در همین حوزه روزآمد و گسترده است. @PhilMind
اولین نشست ماهیانه "روان‌شناسی‌ اسلامی" ♨️ چیستی و چگونگی روانشناسی اسلامی (فلسفه روانشناسی اسلامی) ✅ فرصتی برای هم‌اندیشی اساتید و دانشجویان پیرامون روانشناسی اسلامی 👤دکتر سید علی مرعشی: دکترای حرفه ای پزشکی، ام پی اچ در بهداشت اجتماعی، دکترای تخصصی روانشناسی، عضو هیات علمی و رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز 📟 ۲ ساعت وبینار 📆 جمعه ۲۸ بهمن ماه ⏰ ساعت ۱۵ ⁉️ همراه با پرسش و پاسخ جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر : 🆔 @fatehan_admin2 📲 09393579193 ↗️برای✌️نفر از دوستان ارسال کنید. ➕به جمع فاتحان بپیوندید 👇 🌐 fatehan.net 🆔 @fatehan_net
*🇮🇷 تاریخ نویسان و مستشرقین که آثاری نوشته اند درباره تمدن مردم‌ مسلمان که گستره ایی از شمال افریقا وجنوب اروپا تا شرق دور داشته ولی نتوانسته اند درخشش علمی و فن آوری و پیشرفت تمدنی این سرزمین پهناور را کتمان کنند و همگی معترف اند که دوره ایی طلایی در زندگی بشر در همین سرزمین ها شکل گرفته است و اما معدودی از ایشان هم معترف شده اند که این میراث علمی از کشورهای با تمدن اسلامی به اندیشمندان اروپایی راه یافته و ریشه تحولات علمی در اپتیک و نجوم و ریاضیات... و رنسانس در اروپا از کشورهای اسلامی بدانجا راه یافته است کتاب و دستورالعمل های بهداشتی و طبی ابن سینا در کتاب قانون در اروپا به مدت ۷۰۰سال بکار می رفته و تدریس شده و با روش های او در جراحی و تشخیص بالینی، پایه طب مدرن ایجاد شده🇮🇷🇮🇷نمونه بالا فقط شاهدی کوچک بر دست آوردهای علمی بزرگی است که قریب به ۶۰۰سال بعد به نیوتون نسبت داده شد مثل الکترولیت آب که سالها قبل از لاوازیه در کشورهای اسلامی متداول بود و هیدروژن را مولدالماء(تولید کننده آب) می گفتند‌. چرا نسل جوان از مواریث فرهنگی و علمی خود جدا شده اند ‌به نمونه بالا در نطنز توجه کنید* parvaz🇮🇷 https://eitaa.com/SAmarashi
24.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*🇮🇷 تاریخ نویسان و مستشرقین که آثاری نوشته اند درباره تمدن مردم‌ مسلمان که گستره ایی از شمال افریقا وجنوب اروپا تا شرق دور داشته ولی نتوانسته اند درخشش علمی و فن آوری و پیشرفت تمدنی این سرزمین پهناور را کتمان کنند و همگی معترف اند که دوره ایی طلایی در زندگی بشر در همین سرزمین ها شکل گرفته است و اما معدودی از ایشان هم معترف شده اند که این میراث علمی از کشورهای با تمدن اسلامی به اندیشمندان اروپایی راه یافته و ریشه تحولات علمی در اپتیک و نجوم و ریاضیات... و رنسانس در اروپا از کشورهای اسلامی بدانجا راه یافته است کتاب و دستورالعمل های بهداشتی و طبی ابن سینا در کتاب قانون در اروپا به مدت ۷۰۰سال بکار می رفته و تدریس شده و با روش های او در جراحی و تشخیص بالینی، پایه طب مدرن ایجاد شده🇮🇷🇮🇷نمونه بالا فقط شاهدی کوچک بر دست آوردهای علمی بزرگی است که قریب به ۶۰۰سال بعد به نیوتون نسبت داده شد مثل الکترولیت آب که سالها قبل از لاوازیه در کشورهای اسلامی متداول بود و هیدروژن را مولدالماء(تولید کننده آب) می گفتند‌. چرا نسل جوان از مواریث فرهنگی و علمی خود جدا شده اند ‌به نمونه بالا در نطنز توجه کنید* parvaz🇮🇷 https://eitaa.com/SAmarashi
🎙 * | چیستی و چگونگی روانشناسی اسلامی + صوت* ▪️(روش تحقیق تلفیقی) 👤 *دکتر سید علی مرعشی:* (پزشک، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز) 🔺یکی از بحث های پردامنه و چالش برانگیز، تعیین جایگاه نقل، عقل و تجربه در تولید علم دینی است. 🔺دکتر سید علی مرعشی در *اولین نشست بر‌خط روان‌شناسی اسلامی* با ارائه «روش تحقیق تلفیقی» در پی پاسخگویی به این پرسش هستند که هر کدام از این موارد سه گانه چه جایگاهی در تحقق روانشناسی اسلامی دارند. 🔺ایشان معتقدند روانشناسی اسلامی یک علم تجربی مبتنی بر شواهد درباره فرآیندهای ذهنی و رفتاری است که پارادایم، انسان شناسی، هستی شناسی و ارزش های بنیادین خود را از اسلام می گیرد و علاوه بر آن از نصوص دینی به عنوان منبعی برای تولید گزاره های روان‌شناسانه استفاده می‌کند‌. 🔺همچنین بیان می دارند که برای دستیابی به علم دینی ادغام روش بررسی تجربی در روش استنباط دینی امکان پذیر است، بی آنکه به اعتبار روش تجربی یا دین خدشه ای وارد شود و برای آن مثال های متعددی ارائه می‌کنند. ✔️این نشست در بهمن ماه ۱۴۰۱ و با مشارکت حدود ۲۰۰ نفر از علاقه‌مندان به روانشناسی اسلامی توسط *گروه علمی فرهنگی فتح* برگزار گردید. 📥 *لینک دریافت صوت: 🌐 fatehan.net/post/208* ↗️برای✌️نفر از دوستان ارسال کنید. ➕به جمع فاتحان بپیوندید 👇 🌐 fatehan.net 🆔 @fatehan_net
13961017001014.pdf
5.61M
نقد حذف همجنسگرایی و خودارضایی از دی اس ام https://eitaa.com/SAmarashi
1_1269575035.pdf
327.4K
نقد حذف همجنسگرایی و خودارضایی از دی اس ام به زبان انگلیسی مقاله انگلیسی کاملتر از فارسی بوده و در یک مجله اسکوپوس آمریکایی چاپ شده. تاکنون از 5 مجله آمریکایی دیگر ایمیل دریافت کردیم که تحسین کردند و درخواست مقالات مشابه کردند. https://eitaa.com/SAmarashi
دانلود فایل صوتی نقد حذف همجنسگرایی و خودارضایی از فهرست اختلالات جنسی در دی اس ام لطفا با هندزفری گوش دهید https://bayanbox.ir/info/8171446836004446991/1Dsm-%D9%85%D8%B1%D8%B9%D8%B4%DB%8C https://eitaa.com/SAmarashi
هدایت شده از سید علی مرعشی
1581761571-9716-46-2.pdf
303.9K
مقاله تاثیر آموزش دعای شماره 20 صحیفه سجادیه بر هوش اخلاقی https://eitaa.com/SAmarashi