فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 استاندار البرز:
صبر پلیس حدی دارد و از این به بعد بهطور قاطع با اوباش و اغتشاشگران برخورد میشود.
🌹 @shahidalirezaboreiri
🌹💎سرخط_دیدار 💎🌹
مروری بر بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی
در دیدار دانشآموزان ۱۴۰۱/۰۸/۱۱
💎سیزدهم آبان یک روز تاریخی و تجربهآموز است.
🔻سه حادثه در این روز اتفاق افتاده:
⭕️تبعیدِ امامخمینیره در سال ۱۳۴۳
⭕️کشتار دانشآموزان مقابل دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۷
⭕️تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸
🗣آمریکاییها در تبلیغاتشان، حادثه سفارت را سرآغاز چالش میان ملّت ایران و آمریکا معرّفی میکنند.
📍اما... آغاز چالش ما ۲۸مرداد سال۱۳۳۲ است.
⚔️چرا یک دولت ملّی را که با انتخاب مردم سرِ کار آمده بود، سرنگون کردید؟!
💠 درباره دشمنی آمریکا و غرب با ایران
‼️سیاستمداران آمریکا، با کمال ریاکاری و بیشرمی میگویند ما طرفدار ملّت ایرانیم!
⁉️شما در این چهار دههای که ازانقلاب گذشته، چکار میتوانستید علیه ملّت ایران بکنید که نکردید؟؟!!
📌هر کاری توانستند، کردند:
🔺حمایت از گروههای تجزیهطلب در اوّل انقلاب
🔺حمایت از کودتای نوژه درهمدان
🔺حمایت از تروریسم منافقین
🔺حمایت ازصدام در جنگ هشت ساله
🔺سرنگونکردن هواپیمای مسافری ما بر روی آسمان خلیج فارس
🔺تحریم ملت ایران از سال ۱۳۵۸
🔺حمایت از فتنهگرها درسال ۸۸
🔺به شهادترساندن شهید سلیمانی
🔺حمایت از قاتلان دانشمندان هستهای ما
🔺حبس میلیاردها دلار از اموال ملّت ایران
❌ما هرگز شهادت شهید سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد.
👊حرفی زدیم دراین مورد، پای آن حرف ایستادهایم. در وقت خودش، سر جای خودش انشاءالله انجام خواهد گرفت.
✅✅آمریکای امروز همان آمریکای دیروز است اما دو تفاوت دارد:
🔹روشهای دشمنی پیچیدهتر شده
🔹امروز،آمریکا قدرت مسلّط جهان نیست
❌نشانههای افول آمریکا:
👈مشکلات داخلی بیسابقه
👈خطاهای محاسباتی در مسائل دنیا
👈بر سر کار آمدن کسانی مثل رئیسجمهور فعلی و قبلی آمریکا
🔻بعضی از قدرتهای غربی هم در این زمینه مثل آمریکایند.
👈در رسانههایشان آموزش تخریب و اغتشاش می دهند.
💠 درباره اغتشاشات اخیر
🔍دراغتشاشات اخیر آمریکا نقش روشنی داشت.
👇ظاهر قضیّه این است که یک مشت جوان یا نوجوان در میدانند.
🔺اینها بچّههای خود ما هستند؛ ما با اینها بحثی نداریم.
⭕️اینها هیجان و احساسات و یکقدری بیدقّتی در فهم مسائل است.
↙️بحث سر آنهایی است که دارند میگردانند قضایا را.
👊ملّت ایران زد توی دهنشان؛ بعد از این هم توی دهنشان خواهد زد.
🚨شماببینید این قضیّهی شاهچراغ شیراز،چه جنایت بزرگی بود!
🔺آن پسربچّهی پایهی دوّم یا پایهی ششم یا پایهی دهم، چه گناهی کرده بودند؟
♦️آن طفلک ششسالهای که پدر و مادر و برادرش را از دست داده، این کوه سنگین غم را چرا بر دوش او انبار کردند؟
🔻آن طلبهی جوان، آرمان عزیز، چه گناهی کرده بود؟
⁉️چرا این کسانی که مدّعیِ حقوق بشرند اینها را محکوم نکردند؟
⁉️چرا یک حادثه دروغین را در اینترنت، هزاران بار تکرار می کنند امّا اسم آرشام را ممنوع میکنند؟
⚖️هر کس ثابت بشود که همکاری داشته با این جنایتها، انشاءالله مجازات خواهد شد؛ بدون تردید.
💠توصیه به جوانان
1️⃣مقابله بابرنامه دشمنان درتحریف حقایق
✅نوجوانِ امروز، بر خلاف نوجوان قدیم، یک عنصر بالغ و عاقل است.
❌دشمن برای اینکه این حالت جوان ما را خنثی کند، شروع میکند محتوای ذهنی برای جوان درست کردن.
↙️اینکه من مدام میگویم «جهاد تبیین»، برای این است.
✅محتوا راشما درست کنید؛ قبل از اینکه دشمن، محتوای غلط و انحرافی و دروغ درست کند.
👈 احساس مسئولیّت کنید برای اینکه:
✔️بتوانید تشخیص بدهید حقیقت را از دروغ.
✔️مراقب کسانی باشید که با دشمن همصدایی میکنند؛ ارشادشان کنید.
2️⃣تفکرو آمادگی برای کسب جایگاه برجسته ایران در دنیای جدید
〽️علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند.
💢مطمئنّاً این خطوط اساسی در این نظم جدید هست:
۱)انزوای آمریکا
۲)انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و علمی،از غرب به آسیا
۳)گسترش فکر مقاومت و جبههی مقاومت در مقابل زورگویی قدرتهای غربی
🇮🇷💪عوامل توانایی ملّت ایران در دستیابی به جایگاهی برجسته در نظم جدید جهانی:
🔸نیروی انسانی بسیار خوب
🔹منابع طبیعی متنوّع و سرشار
🔸موقعیّت جغرافیایی ممتاز
🔹از همه مهمتر👈 منطق حکومتی و تمدّنی ما، که همان "جمهوری اسلامی" است.
3️⃣فرستادن پیام مقاومت و ایستادگی به دنیا
🌐همهی کارهای شما و ما، یک پیامی به بیرون کشور میفرستد.
📡گاهی تجمّع شما، شعاری که میدهید، پیام دارد. مراقب این پیامی که به دنیا میدهید، باشید.
📌مهمترین چیزی که باید از طرف ملّت و جوانان ایران به جبههی دشمن منتقل بشود، عبارت است از "قدرت مقاومت ملّت ایران".
📌اگر ما هر کدام، وظیفه خودمان را ببشناسیم و انجام بدهیم:
تمام مشکلات کشور برطرف خواهد شد و کشور به آرزوی نهایی خود خواهد رسید.
#شهیدمدافع_حرم_علیرضابریری🇮🇷
شهید علیرضا بُرِیری
داستان جذاب کتاب نشیلو .خاطرات همسر سردار شهید کاظم علیزاده محمودی گفت: چهطور توانستی اینها را
یادت هست گفته بودی زنجیرت بلند است، دوست داری کوتاهاش کنی؟ میخواهی این جا کوتاهش کنیم؟
مرا برد طلا فروشی. یک زنجیر کوتاه تر و ظریف تر برایم خرید. پول بقیه اش را که گرفتیم، گفتم:
- یک انگشتر عقیق هم برای خودت بگیر. من از خرید عروسی می خواستم برایت یک عقیق بگیرم.
خندید و دست گذاشت روی شانهام و گفت:
- باشد، این هم به خاطر تو.
نگاهش که کردم توی چشمش رضایت را دیدم. انگار خوشحال شده بود که من هنوز در فکر خریدن یک انگشتر عقیق هستم. انگشتر عقیق خیلی به دستش برازنده بود. نفهمیدم بقیهی پول را چه کار کرد.
بعد از شهادتش، یک روز حرف پیش آمد و ملوک گفت:
- آنروز که توی مشهد کیفم را گم کردم، کاظم دور از چشم دیگران مبلغی پول آورد داد به من.
آنروز توی دلم به کاظم «آفرین» گفتم. آن گردنبند، گردنبند بابرکتی بود. هم کوتاه شد و خواستهی مرا برآورده کرد، هم کاظم یک انگشتر عقیق گرفت، هم دل خواهرش را شاد کرد که توی شهر غریب، کیفش را زده بودند.
کاظم زياد علاقهای به عکس گرفتن نداشت. برای عروسی هم که عکس گرفت، گفته بود:
- فقط به خاطر تو.
مشهد که بودیم، دلم میخواست عکس یادگاری بگیریم، اما
صفحه۵۷
کاظم زیر بار نمیرفت. تا اینکه ملوک حرف هامان را شنید و گفت:
چرا عکس نمی گیری؟ گناه دارد خانمت. دلش میخواهد با تو عکس داشته باشد که خاطرهاش بماند.
به هر حال قبول کرد و یک عکس یادگاری گرفتیم. کاظم و برادرش رفتند با هم گوسفند خریدند و دادند مهمانخانهی حضرت. یک هفته آنجا بودیم و برگشتیم. یکی از بهترین خاطراتم با کاظم، آن سفر مشهد است.
دستش که خوب شد، شهریورماه رفت جبهه.نامهنگاریهامان ادامه داشت. نزدیک عملیات مینوشت:
دیگر نامه نده. آدرسمان عوض شده. تا نگفتم، نامه ننویس.
گاهی اوقات مرا محک می زد. رفتاری میکرد یا حرفی میزد که خوشایندم نبود. وقتی میرفت جبهه توی نامه مینوشت: آنروز نمیخواستم تو را ناراحت کنم. میخواستم امتحانت کنم. همیشه هم برعکس امتحانهای کلاسیات، از امتحانهای من سربلند بیرون میآیی.
با این شیوه، هم تشویقام میکرد که در مقابل او سکوت میکنم و یک و به دو نمیکنم، هم با من شوخی میکرد که در امتحانهایم نمره نمیآوردم و باید تلاش بیشتری کنم.
آبان ماه سال۱۳۶۵ وقتی از جبهه برگشت، گفت
: - باید بروم تهران. مسابقهی فوتبال داریم.
گفتم:
- پس من و جواد چی؟
صفحه۵۸
گفت:
-با خانواده میرویم.
یک سری عکس و مدارک باید میبردند. کاظم رفت عکس گرفت. وقتی به خانه برگشت، نشانم داد و گفت:
- عکسم را دیدی؟ عکس سیاه و سفید بود. گرفتم نگاه کردم.
گفتم: قشنگ شد.
گفت:
- این آخرین عکسم است. عکس سر قبری.
گفتم:
- زبانت را گاز بگیر. خدا نکند.
گفت:
اگر شهید شدم عکسی را که لباس سپاهی پوشیدهام سر مزارم نگذارید، نمی خواهم کسی بداند من پاسدار بودم. میخواهم مثل یک بسیجی بیادعا مرا تشییع کنند.
سه تا خانواده بودیم. ما و قاسم و یکی از دوستانشان، مجید پاشنا. فقط من بچهی کوچک داشتم. فرخنده، همسر قاسم و خانم پاشنا، آن موقع بچه نداشتند. با یک ماشین پیکان رفتیم. یادم نیست مال چه کسی بود. مردها رفتند مسابقه و ما خانمها رفتیم خانهی برادر خانم پاشنا که پاسدار بود و تهران زندگی میکرد.
یک شب خانهی آنها بودیم. یک شب هم توی سالن تربیت بدنی خوابیدیم. بعد از مسابقه، همه با هم رفتیم سینما. اسم فیلم را یادم نیست. هنوز درست حسابی روی صندلی جا نگرفته بودیم که صدای گریهی جواد بلند شد. آرام کنار گوش کاظم گفتم:
صفحه۵۹
- باید بروم کهنهی بچه را عوض کنم.
آمدیم بیرون. از یک طرف ناراحت بودم که نتوانستیم فیلم ببینیم، از طرف دیگر خوشحال شدم. با خودم گفتم:
- چه خوب! با کاظم تنها شدم. فرصتی شد که با هم حرف بزنیم.
روی صندلی عقب ماشین، کهنه ی بچه را عوض کردم. كاظم کمکم کرد. گفتم:
دوباره می رویم توی سینما؟
گفت:
-نه. همین جا قدم بزنیم تا فیلم تمام شود و آنها بیایند.
آب ریخت، دستم را شستم. همین که بلند شدیم و بچه را بغل گرفتم که قدم بزنیم، بقیه هم آمدند. توی دلم گفتم:
عجب شانسی!
گفتند:
-فیلم خوب نبود. خوش مان نیامد.
رفت و برگشتمان سه روز طول کشید. آبان ماه بود. وقتی برگشتیم با عجله شال و کلاه کرد که برود جبهه.
گفتم:
چرا این قدر زود؟ هنوز پانزده روز نشده.
گفت:
- باید بروم.
گفتم:
- برو جبهه، ولی سه ماه به سه ماه برو.
در جوابم گفت:
صفحه۶۰
11.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید | مستند اغتشاش در #بابلسر
🔹قسمت دوم
🔸چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱
🔴 تصاویری از شناسایی و دستگیری لیدرهای اغتشاشات
🔵 #برخورد_قاطع نیروهای امنیتی بابلسر پس از ۴۵ دقیقه مماشات با اغتشاشگران
🔹رصد لحظه به لحظه اغتشاشات با پهبادهای امنیتی
🌹 @shahidalirezaboreiri
پاتو از روی آیات الهی بردار!.mp3
13.14M
#تلنگری
یه جوری میگن انقلاب اسلامی زمینه ساز ظهوره انگار خدا درباره انقلاب وحی نازل کرده، اصلا چه سند معتبری برای این انقلاب وجود داره؟
کی گفته ولی فقیه نایب امام زمانه؟ این حرفا رو از خودشون درآوردن که مردم رو فریب بدن
من عاشق امام زمانم ولی این چیزا رو قبول ندارم.💥
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
🌹 @shahidalirezaboreiri
شهید علیرضا بُرِیری
یادت هست گفته بودی زنجیرت بلند است، دوست داری کوتاهاش کنی؟ میخواهی این جا کوتاهش کنیم؟ مرا برد طل
داستان جذاب کتاب نشیلو خاطرات همسر سردار شهید کاظم علیزاده
- من میمانم. اگر تو جوابگوی خدا و جدهات فاطمهی زهرا هستی، پس خودت بنویس اجازه نمیدهم شوهرم برود جنگ
با این حرفها دهان مرا بست. رفت تا در عملیات کربلای ۴ شرکت کند که سوم دی ماه ۱۳۶۵ در شلمچه آغاز شد. میگفتند، به خاطر لورفتن نقشهی عملیات، موفقیتآمیز نبود.
*
توی آخرین نامهاش، دوازدهم دیماه سال ۱۳۶۵ برایم نوشت:
- همسر عزیز، این در ذهنتان باشد که هدف، اسلام و نصرت اسلامیان است و حرکت ما تنها ادای وظیفه است و بس. اگر در این راه، شهادت نصیبمان شد که چه بهتر و اگر شهادت نصیبمان نشد، باز هم راضی هستیم به رضای خداوند. در این میان نسبت به شما مسائلی را روا داشتم که حقتان نبود و رفتاری را شاید به خرج دادم که نباید میدادم. در هر حال نسبت به تمام مسائل مرا عفو کنید.
*
فهمیدم بچهی دومم توی راه است. میخواستم به کاظم خبر بدهم. چند روز بعد از رفتنش تلفن زد و با مادرش احوالپرسی کرد. گوشی تلفن توی اتاق مهدی بود. گوشی را که گرفتم، میخواستم به کاظم بگویم دارد پدر میشود، اما نمی توانستم جلوی خانوادهاش حرف بزنم. سختم بود توی جمع با كاظم صحبت کنم. چون موقع به دنیا آمدن بچهی اولم كما رفتم، همش نگران بودم که اگر دوباره بچهدار بشوم باز همان اتفاق
صفحه۶۱