#خاطره_شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌹بسم رب الشهدا
✨خاطرات مادر شهید مصطفی صدرزاده 🕊
🌟مصطفی درسن نوجوانی تا جوانی درحال خودسازی بود وهمیشه از اینی که بود راضی نبود میگفت بچه هام باید بهتراز خودم باشن گاهی وقتی باهاش شوخی میکردم بهش میگفتم چه سعادتی نصیب بچه هات بشه شبیه باباشون بشن میگفت نه مامان باید خیلی بهتراز باباشون بشن چون من دوست داشتم هم مرام حضرت عباس بشم شدم این حالا اگر بچه هام بخوان بشن مثل من چی میشن😔
🌸
🌸🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#خاطره_شهید
|همدانشگاهۍشهید|
دخترے میگفت:
من همکلاسی بابک بودم.
خیلیییی تو نخش بودیم هممون...
اما انقد باوقار بودکه همه دخترا میگفتند:
" این نوری انقد سروسنگینه حتما خودش دوس دختر داره و عاشقشه !" 😏
بعد من گفتم:میرم ازش میپرسم تاتکلیفمون روشن بشه...
رفتم رو دررو پرسیدم گفتم :
" بابڪ نوری شمایی دیگ ؟! "
بابڪ گفت : "بفرمایید ."
گفتم:" چراانقد خودتو میگیری ؟؟چرا محل نمیدی به دخترا؟؟!! "
بابڪ یہ نگاه پر از تعجب و شرمگین بهم کرد
و سریع رفت و واینستاد اصلا!
بعدها ک شهیدشد ،
همون دخترا و من فهمیدیم بابڪ عاشق ڪی بوده که بہ دخترا و من محل نمیداد...
عاشقحضرتزینبوشهادت
#شهید_بابک_نوری
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خنده
زمانی که مسیحیان با خدا حرف میزنند
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اخبار
عجب آدمیایی هستن خدا لعنتشون کنه
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#جواب_معما
سید مرتضی زمانیان 2️⃣امتیاز
تبریک به این نوجوان با هوش و تیزبین 🧑🏻
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#احکام
خوبی های مسواک زدن از نظر #معصومین
۱_زیادی نور چشم👁
۲_تقویت معده برای هضم غذا🍔🌮🍕
۳_بلندی مو💇♀💇♂
۴_محکمی لثه👄
۵_آرام گرفتن دندان👄
۶_زیاد شدن عقل🧠
۷_زیاد شدن حافظه🧠
۸_برطرف شدن وسواس😈❌
۹_موجب رضایت خدا😇
۱۰_محبوب شدن از دید خلق😁
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
🔺ایران، دارای رتبه ۱۵ پزشکی و ۷ داروسازی دنیا
ایران در بسیازی از شاخص های پزشکی در دنیا جزو کشورهای پیشرفته است..
#اخبار
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
مشاهدهی کارت پستال دیجیتال 👇
https://digipostal.ir/morning
❣صبحت بخیر ،روزت سرشار از محبت ❣
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خنده
انگار یه روح کله خروسو گرفته
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#خاطــره🌸
همرزم شهید :
بابک🌸و بچه ها روزود تر از ما بردن بوکمال.
ما دونفر موندیم که وسایل ها رو نگه داریم و بعد از چند روز بهشون ملحق بشیم.
آخرین بار که دیدمش .از جای دیگه ای دلخور بودم و حوصله نداشتم.
بابک🌸از دور که منو دید قدم تند کرد و اومد طرفم.
منو بغل کرد و گفت:"من دلم پیش شما بود.ما اینجا جمعیم شما دو تا اونجا تنها.با بچه ها میگفتیم خدایی نکرده از وسط بزنن سید و با حسبن لتو پار کنن🙂 خدا رو شکر که اومدین."
نمیدونم چرا اصلا تحویلش نگرفتم...حتی یک کلمه هم حرف نزدم.
گفت :"نه ....فکر کنم رگ سیدیت اومده😅..من برم پیش حسین یه خوش آمد گویی بکنم"
همونجوری باز نگاهش کردم و رفت.....
#خاطره_شهید
#شهید_بابک_نوری
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI