#شهید_محمد_خاکستری
#خاطره_شهید
#شلوار_پاره
#عمه ی #شهید میگویند:
یک خاطره از محمد دارم که هر زمان یاد اون خاطره می افتم خندم میگیره
یک روز محمد با پول خود یه شلوار ۳تک تومانی که اون زمان مد بود میگیرند ودر خانه به صورت #مخفیانه می پوشند
و #شلوار_پاره میشود جوری که دوختن آن با دست کار سختی بود. بدون اینکه کسی متوجه شود #شلوار_پاره را به خانه من می آورد. تا بدوزم. قبل اینکه شلوار را بدهد شلوار را در دستش میگیرد و به دیوار تکیه میدهد و خدا،خدا میکند کسی از این موضوع خبر دار نشود
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI
#شهید_محمد_خاکستری
#خاطره_شهید
#شلوار_پاره
#عمه ی #شهید میگویند:
یک خاطره از محمد دارم که هر زمان یاد اون خاطره می افتم خندم میگیره
یک روز محمد با پول خود یه شلوار ۳تک تومانی که اون زمان مد بود میگیرند ودر خانه به صورت #مخفیانه می پوشند
و #شلوار_پاره میشود جوری که دوختن آن با دست کار سختی بود. بدون اینکه کسی متوجه شود #شلوار_پاره را به خانه من می آورد. تا بدوزم. قبل اینکه شلوار را بدهد شلوار را در دستش میگیرد و به دیوار تکیه میدهد و خدا،خدا میکند کسی از این موضوع خبر دار نشود
@SHAHIDMOHAMADEKHAKESTARI