eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6هزار دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
6هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/Nashenas_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹✍ یکی از دست نوشته‌های شهید حججی بیانگر این واقعیت است که وی بوسیدن دست پدر و مادر را راهی برای خشنودی امام زمان(عجل الله) می‌دانست.👌🌹 🌷 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هر چیم زور بزنی آدم نمیشی پیگیری کارها می‌آمدم داخل لشکر.محسن از در پادگان پیاده می‌رفت سمت زرهی؛ولی من با ماشین داخل پادگان تردد می‌کردم. یک روز صبح زیر باران جلویش ترمز زدم که سوار شود. گفت:«می‌خوام ورزش کنم.» فردایش باز بوق زدم که بپر بالا. گفت:«می‌خوام ورزش کنم.» دفعه‌ی بعد سرش را آورد داخل پنجره و گفت:«ممد ناصحی!این ماشین بیت الماله،تو داری باهاش میری موظفی. اگه می‌خواستن،برای منم ماشین می‌ذاشتن.» _این ماشین مال رده‌ست،ما که نمی‌خوایم بریم بیرون. _آدم تو همین چیزای خرد مدیون می‌شه.خوب شدن از همین جاهاست که اگه رعایت نکنی هرچی هم زور بزنی آدم نمی‌شی! 📚 سربلند کتاب سربلند زندگی شهید مدافع حرم 🌷 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌹 درکاروان «عاشقان حسینی، زائران خمینی» خرداد۹۳ ♦️افسران دانشجویی که هرسال درسالگرد امام مسیر اصفهان تا مرقد امام را به صورت دوی امدادی طی می کردند. 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
💌 برای خرید سر عقد رفته بودیم موقع پرو لباس مجلسیم یواشکی بهم گفت: «هنوز نامحرمیم! تا بپسندی بر‌می‌گردم.» رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت برای همه خریده بود جز خودش. گفت خودم میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که روزه گرفته است. ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟😳» گفت: «می‌خواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم» 🎙راوی: همسر شهید 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
👈 سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم. 👈 مدام با پدر و مادرم کَل کَل(جر و بحث) داشت كه چرا اینقدر پول خرج می‌کنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم. گیر داده بود که مُبل نمی‌خواهیم. نگران بود: ﴿شاید یکی که نداره ببینه و دلش بخواد!﴾ 📚 کتاب سربلند 🌷 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
روز پاسدار 🍃 روز پاسدار برایش کیک پختم. با کرم و رنگ عینهو لباس پاسداری تزئین کردم؛ با جیب و سردوش و درجه. برگه‌ای هم بهش چسباندم «محسنم، قربونت بشم، روز پاسدار رو بهت تبریک میگم. امیدوارم سال دیگه پیش امام حسین و حضرت زینب روز پاسدار رو  جشن بگیری» از ته قلبم برایش دعا کردم. قبل از اینکه از سر کار برسد همه را بردم خانه پدرم. پیام دادم «ناهار بیا خونه مامانم اینا» تا وارد شد مامانم بغلش کرد و روز پاسدار را بهش تبریک گفت. الکی جلویش نقش بازی کردم. «عه؟ مگه امروز روز پاسداره؟» شروع کردم به عذرخواهی که ببخشید یادم نبود. «با خودت فکر نکنی چه زن بی‌ذوق و بی‌معرفتی! قول میدم جبران کنم!» محسن گفت «اینا چه حرفیه! همین اندازه تبریکت برام بسه!» برای مامانم چشم و ابرو آمدم که محسن را سرگرم کند. تا ببیند چه خبر است کیک را گذاشتم صندوق عقب ماشین. آماده شدیم که برویم خانه مادربزرگم.   مادربزرگم داشت از سماور چای می ریخت که گفتم «عه! گوشیمو تو ماشین جا گذاشتم» به این بهانه رفتم و کیک را آوردم. یکدفعه جلویش سبز شدم «همسرم روزت مبارک!» محسن را می گویی؛ نزدیک بود سنگ‌کوب کند. ذوق زده گفت «من می دونستم تو آخرش یه کاری میکنی!» باورش نمی‌شد خودم پخته باشم. هی می پرسید «بگو از کجا خریدی؟» ...ازش عکس گرفت و گذاشت توی کانال تلگرامی‌اش. یک کانال داشت به اسم میثاق که هرازگاه مطالبی فرهنگی می‌گذاشت داخلش. فقط با فوتوشاپ «محسن جان روزت مبارک» را پاک کرد و به جایش نوشت «روز پاسدار مبارک»❤️ 🌷 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
26.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 احساسی 🌴دلشوره هارو میبینی 🌴اسم مارو بنویس تو زائرای اربعینی 🎙 👌بسیار دلنشین 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹از همه مردان امت رسول الله می‌خواهم فریب فرهنگ و مدهای غربی را نخورید ؛ همواره امیرالمومنین علی بن ابی طالب را الگو و پیشوای خود قرار دهید و از شهدا درس بگیرید... 🌷 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR