eitaa logo
『شھدای‌ِظھور🇵🇸🇮🇷』
6.4هزار دنبال‌کننده
11.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
24 فایل
〖مامدعیان‌صف‌اول‌بودیم . . ازآخرمجلــس‌شھــدا راچیدنــد :)💔〗 -- ارتباط با خادم : @HOSEIN_561 💛کپــے: صدقه‌جاریست . . . (: 🔴ناشناس : https://eitaa.com/Nashenas_Shohada
مشاهده در ایتا
دانلود
💌 برای خرید سر عقد رفته بودیم موقع پرو لباس مجلسیم یواشکی بهم گفت: «هنوز نامحرمیم! تا بپسندی بر‌می‌گردم.» رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت برای همه خریده بود جز خودش. گفت خودم میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که روزه گرفته است. ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟😳» گفت: «می‌خواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم» 🎙راوی: همسر شهید 🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
خاطره ای از شب اسارت شهید محسن حججی به نقل از ابوامین یکی از فرماندهان میدانی در سوریه👇 شب قبل از ۱۶ مرداد سال ۹۳ برای سرکشی به مناطق عملیاتی به نقطه‌ای رفتم که محسن حججی هم آنجا حضور داشت. از دور مشاهده کردم یک بیل مکانیکی مشغول کار است تا خط را تثبیت کند. خبری از تجیهزات بیشتر نبود. سری به نیرو‌هایی زدم که آنجا حضور داشتند و گفتم با این وضعیت، امنیت اینجا خیلی کم است و موقعیت طوری نیست که از ورود انتحاری‌ها جلوگیری کند. همه آن‌ها غیر ایرانی بودند جز یک نفر که از صحبت کردنش متوجه شدم.  پرسیدم تو ایرانی هستی و به خاطر مسائل امنیتی بهتر است اینجا نباشی (آن روز‌ها ربودن اسیر ایرانی برای داعشی‌ها ارزش زیادی داشت و در دستور کارشان بود). اما هر چه اصرار کردم قبول نکرد با من برگردد عقب. گفت اینجا مشغول تعمیر چند تانک است و اگر بخواهد به عقب برگردد مجبور است ۶۰ کیلومتر بیاید و مجددا صبح ۶۰ کیلومتر دیگر برگردد همین منطقه برای ادامه کارش.  هر چه به آن جوان اصرار کردم راضی نشد با من بیاید و گفت خیلی خسته هستم و همینجا گوشه‌ای می‌خوابم. جالب اینجاست که تنها فردی که فردای آن روز ماند و اسیر شد همان یک ایرانی یعنی محسن حججی بود.» بقیه همه به شهادت رسیدند. این مشیت خدا بود برای اینکه پیامی را با آن حادثه به دنیا برساند.  🌷 🌹 ‌‌شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR