شفاعتت میکنه اون شھیدی که موقع گنـاه، میتونستی گناه کنی ولی به حرمت رفاقت باهاش کنـار گذاشتی ..!(:
#رفاقتباشهدا<<{😍✋🏻}>>
#رفیقشهیدم|🦋|
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
محسن برای اردوهای جهادی دور افتادهترین مناطقی که حتی با ماشین امکان رفتن به آنجا نبود را برای رفتن انتخاب میکرد.
به دل محرومترین مناطق میرفت و مسجد و حمام میساخت و در کنارش کارهای فرهنگی و تبلیغاتی میکرد.
محسن خیلی نگاه میکرد ببیند آقا چه میگویند و وقتی میدید آقا بسیار در حوزه کتابخوانی تأکید و دغدغه دارند، در این بخش، بسیار جدی کار میکرد. از تبلیغ کتاب در مدارس و نماز جمعه و تبلیغ چهرهبهچهره، با کولهپشتی و… . در مؤسسۀ «ن و القلم» که زیر مجموعه موسسه شهید کاظمی بود، مشغول به فعالیت در حوزه کتاب بود.📙
بعد از آنکه محسن وارد سپاه شد، عصرها به کتابفروشی میآمد و پولی که از قِبَل این کار به دست میآورد را برای اردوهای جهادی کنار میگذاشت. رشته تحصیلی محسن برق ساختمان بود و برق کشی ساختمان ها را نیز انجام میداد و پول دستمزدش را در قُلَّکی که برای این کار کنار گذاشته بود نگه میداشت و هر دفعه که به اردوی جهادی می رفتیم ۴-۳ میلیونی که جمع کرده بود را خرج اردو میکرد.
🎙راوی:دوست شهید
#شهیدمحسن_حججی🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
الگوی شهید🍃
نصف شب بر سر مزار شهید کاظمی میرفت و فاتحه میخواند، یاد حاجاحمد بود و به حرفهایش گوش میداد.
وقتی کسی روزانه به حرف شهید گوش میدهد و به آن عمل میکند، منش او هم به آن سمت میرود.
آن وقت، هنگامی که میبیند حاجاحمد میگوید: «اگر میخواهید شهید شوید، باید مثل شهدا باشید؛ باید شهید زنده باشید، باید مثل شهدا کار کنید»، روی مسیر او تأثیر میگذارد.
یک نفر شعار میدهد، یک نفر عمل میکند. صوتهای حاج احمد بسیار در دسترس است.
یکی اینها را گوش میدهد و میگوید: حرفهای قشنگی است؛ اما برای محسن این ارتباط شکل گرفت و تغییراتی در وجود او ایجاد شد.
در کل، یک آدم عادی بود، فقط یک بسیجی مخلص بود که کار فرهنگی میکرد، برقکاری انجام میداد، اردوی جهادی میرفت.
بههرحال، وقتی کسی در مسیری وارد میشود، مسیرهای دیگری در ادامه برایش باز میشود.
🎙راوی: دوست شهید
#شهیدمحسن_حججی🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
زمانی که زمان سربازی محسن فرا رسید، می توانست در سپاه و در شهر خودش خدمت کند اما گفت که می خواهم در ارتش و در مرز با سخت ترین شرایط خدمت کنم که این کار را هم کرد.
در زمان انتخاب ورود به سپاه هم گفت: «کجا میتونم سخت ترین کار رو داشته باشم؟»
پس از تحقیق یگان زرهی را انتخاب کرد و مشغول به خدمت شد.
شهید دائم القرآن بود، ایشان همواره در حال خوانش قرآن بود و هیچگاه نماز اول وقتش ترک نمیشد و پیشنماز میشدند زیرا آداب و قرائت را بهدرستی بلد بودند.👌🏻
دوران خدمت ایشان پر از ادب، اخلاق، از خود گذشتگی، نظم و انضباط بود تا آنجایی که در ابتدای خدمت بعلت نظم و انضباط و همچنین آمادگی جسمانی به گروهان تکاور که سمبل نظم و انضباط است معرفی شد.
همچنین شهید حججی در گروه تکاور نیز بعنوان یکی از با انضباط ترین افراد همیشه مورد تشویق سلسله مراتب فرماندهی قرار می گرفت.
🎙راوی : دوست شهید
#شهیدمحسن_حججی🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
'♥️𖥸 ჻
#بـشیـممثـلشهـدا
-میگفت :
همیشه برای خدا بنده باشید
که اگر این چنین شد بدانید
عاقبت همه ی شما به خیر ختم می شود....
#شهیـدمحسن_حججی🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌹✍ یکی از دست نوشتههای شهید حججی بیانگر این واقعیت است که وی بوسیدن دست پدر و مادر را راهی برای خشنودی امام زمان(عجل الله) میدانست.👌🌹
#شهیدمحسن_حججی🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
هر چیم زور بزنی آدم نمیشی
پیگیری کارها میآمدم داخل لشکر.محسن از در پادگان پیاده میرفت سمت زرهی؛ولی من با ماشین داخل پادگان تردد میکردم.
یک روز صبح زیر باران جلویش ترمز زدم که سوار شود.
گفت:«میخوام ورزش کنم.»
فردایش باز بوق زدم که بپر بالا.
گفت:«میخوام ورزش کنم.»
دفعهی بعد سرش را آورد داخل پنجره و گفت:«ممد ناصحی!این ماشین بیت الماله،تو داری باهاش میری موظفی.
اگه میخواستن،برای منم ماشین میذاشتن.»
_این ماشین مال ردهست،ما که نمیخوایم بریم بیرون.
_آدم تو همین چیزای خرد مدیون میشه.خوب شدن از همین جاهاست که اگه رعایت نکنی هرچی هم زور بزنی آدم نمیشی!
📚 سربلند
کتاب سربلند زندگی شهید مدافع حرم #محسن_حججی🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
9.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی #شهید_حججی در یادمان طلائیه
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
🌹 #شهیدمحسن_حججی درکاروان
«عاشقان حسینی، زائران خمینی» خرداد۹۳
♦️افسران دانشجویی که هرسال درسالگرد امام مسیر اصفهان تا مرقد امام را به صورت دوی امدادی طی می کردند.
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
#خاطرات_شهدا 💌
برای خرید سر عقد رفته بودیم
موقع پرو لباس مجلسیم یواشکی بهم گفت:
«هنوز نامحرمیم!
تا بپسندی برمیگردم.»
رفت و با سینی آب هویچ بستنی برگشت
برای همه خریده بود جز خودش.
گفت خودم میل ندارم.
وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که روزه گرفته است.
ازش پرسیدم: « حالا چرا امروز؟😳»
گفت: «میخواستم گرهی تو کارمون نیفته و راحت بهت برسم»
🎙راوی: همسر شهید
#شهیدمحسن_حججی🌷
#از_شهدا_بیاموزیم
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR
👈 سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم.
👈 مدام با پدر و مادرم کَل کَل(جر و بحث) داشت كه چرا اینقدر پول خرج میکنید و ما اصلا به این لوازم نیاز نداریم.
گیر داده بود که مُبل نمیخواهیم.
نگران بود:
﴿شاید یکی که نداره ببینه و دلش بخواد!﴾
📚 کتاب سربلند
#شهیدمحسن_حججی🌷
🌹 شھداۍظھور ؛ @SHOHADAYEZOHOOR