eitaa logo
پژوهشگاه حم
271 دنبال‌کننده
799 عکس
859 ویدیو
37 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش ۱۹): ۞ «وَ مَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ» ۞ امکان‌پذیر نيست كه همه‌ مؤمنان رهسپار شوند، ولیکن چرا از هر گروهى از ايشان دسته‌اى كوچ نمى‌كنند تا در دين خدا فقيه شوند و هنگامى كه به سوى قوم خويش باز گشتند، آنان را بيم دهند تا شايد آنان (از خطا و خلاف) حذر كنند. (آیه شریفه ۱۲۲ از سوره توبه) امروز گرفتار شدم و متأسفانه مجالی نیافتم که مباحث پر پر کردن دسته‌گل‌های شورای نگهبان را دنبال بکنم و الآن هم که کمتر از ۹ ساعت به پایان نامزدهای ، باقی مانده است و چنانچه مطلبی را بنویسم، قاعدتاً پرپر شده‌ها مجالی برای ترمیم خود نخواهند یافت و لذا به دور از انصاف و است. فلذا این مقوله را متوقف می‌کنم تا بعداً اگر ضرورتی رخ داد مجدداً بدان برگردم. امید می‌رفت، نامزدهایی که خود را در طیف موسوم به می‌دانستند، تا امشب به اجماعی برسند که کم‌وبیش وعده آن داده می‌شد یا انتظار می‌رفت و حال آنکه عملی نشد! نمی‌دانم این اصرار در نامزدی ریاست باقی ماندن را خودخواهی و خود بزرگ‌بینی آن‌ها تلقی بکنیم یا مبتنی بر برآورد واقع‌بینانه آن‌ها؟! پس‌فرداشب کاملاً معلوم خواهد شد که کدامیک از این چهار نفر واقع‌بین بوده و بقیه در چه اوهامی به سر برده‌اند که حاضر به کناره‌گیری نشدند!؟ و خدا نکند که از ناحیه لج‌بازی آن‌ها لطمه‌ای به جبهه «نهضت+نظام اسلامی» () و‌ وارد گردد که قطعاً ابدی را برای متکبران مغرور، بدنبال خواهد داشت. بر طبل‌ها پیوسته کوفته شد که رقابت و نسبت به بقیه، در اوج است و بالتبع از این دو نفر توقع بیشتری می‌رفت که یکی از این دو پیشتاز، پس بنشیند ولیکن هیچ‌کدام کوتاه نیامدند و عجالتاً هم نمی‌شود حق را به یکی داد و دیگری را مورد نواخت شماتت و مذمت و... قرار داد. اگر واقعاً این دو در اوج غیرقابل قیاسی با بقیه هستند، بدیهی‌ست کوتاه آمدن دو نفر دیگر ( و ) چندان تأثیرگذار نیست و بهتر است که بر قرار خود بمانند تا سیه روی شود هر که در او غش باشد! فقط در یک صورت، هیچ‌کدام قابل مذمت نخواهند شد و آن اینکه آرای هر شش نامزد، مساوی در بیاید! که بسیار بعید است. بنده غیر از قالیباف و جلیلی، ندیدم کسی را که ادعا بکند مورد بیشترین قرار گرفته است که می‌تواند کلاً یک بازی روانی هم باشد! هیچ‌کدام از نظرسنجی‌ها هم‌ چندان قابل اعتماد نیستند. بنابراین می‌توان پرسید؛ از کجا معلوم که زاکانی و قاضی‌زاده در اوج استقبال ملی نباشند و حتی ؟! تظاهرات‌های میدانی هم نمی‌تواند آینه تمام‌نمای واقعیت باشد. ای‌بسا که اکثریت، با ملاحظه و خود، انتخاب خود را کرده و صرفاً منتظر روز هستند تا آراء خود را روانه صندوق‌ها نمایند و لزومی هم نمی‌بینند که وارد سالنی و خیابانی بشوند که معمولاً در زمان و مکان، بسیار محدودی برپا می‌شوند. از اینهمه ابهامات می‌خواهم این نتیجه را بگیرم که؛ زاکانی، تو بمان! خدا را چه دیدی! شاید معجزه‌ای الهی، نصیب تو گردد که تا اینجای داستان، «مبارزی صدیق» هستی و ان‌شاءالله که تا ابد بمانی 🤲 بنابراین خوانندگان محترم تحلیل‌های بنده حقیر، هم می‌توانند به زاکانی رأی بدهند و هم می‌توانند متوسل به بشوند، همانطور که در پیام اول خود متذکر شدم، البته با این تفاوت که حداقل پزشکیان را از قرعه‌کشی خود حذف کرده باشند! و اما اگر ملت ما مجدداً خود را گرفتار کردند، می‌شود فهمید که خدای سبحان، امتحانات آخرالزمانی سخت‌تری را برای در نظر گرفته است! الهی رضاً برضائک🙏 ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۶ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش ۲۰): ضمن گرامیداشت نام و یاد ، چند دقیقه بیشتر به پایان مهلت قانونی تبلیغات نامزدهای ، باقی نمانده است و همانطور که در پیام قبلی (دیرهنگام و‌ نیمه‌شبانه!)، اشاره کردم؛ مایل نبودم راجع به تنقیص کاندیداها (و باصطلاح پر پر کردن دسته‌گل‌های اضافی )، چیزی بگویم ولیکن با توجه به شدت استقبالی که در ساعات خواب دیشب از آن پیام شد (که نشانه حساسیت به سرنوشت ریاست است)، در این دقایق پایانی، حیفم آمد، چیزی نگویم! و اگر نگویم گویا حناق می‌شود در گلویم! و لذا سخنی از روی عذاب وجدانی است که نمی‌خواهم در آن گرفتار شوم ولو اینکه گرفتار چیزهای دیگری بشوم! واقعیت این است که بر خلاف چند ماه پیش () در این دوره، ندیدم اصطلاح و و امثالهم، بر سر زبان‌ها باشد و در فضای مجازی تبدیل به تِرند گردد! انگار که پدرخوانده‌ها و چنارها، در سال جدید، مملکت ما را به حال خود رها کرده و رخت بربستند! یا اینکه همه اهالی و ، چنان در چنبره چنارها گرفتار شدند که جرأت ندارند جیک بزنند و به نفع پاچنارها جیک جیک بزنند! بنده حدس می‌زدم که هر شش نامزد احراز صلاحیت شده شورای محترم نگهبان، دسته‌گل‌های چنارهاست که چندان دل خوشی هم از نداشتند و بلکه با «درگذشت شهادت‌گونه» او و او خیلی خوشحال شدند! و از آن‌جا که بعد از ریاست و شهادت غریب‌گونه آ.رئیسی، مترصد بودم ببینم چنارها چه‌ها خواهند کرد؟! بمحض اعلام اسامی نامزدهای شورای نگهبان از اخبار کانال اول رسانه ملی، اولین تحلیل خود را نوشتم (👈اینجا👉) و در ساعت ۳/۵ بعدازظهر مورخه ۲۰ خرداد ۱۴۰۳ آن‌را به اشتراک گذاشتم که بنظرم نخستین تحلیل در فضای مجازی هم بود. و مصمم شدم که پنبه هر شش نفر را بزنم! ولیکن در تعمقات و تأملات بعدی متوجه شدم که طراحی هوشمندانه‌تری در کار بوده است! بدینگونه که حداقل یکی از آن‌ها خارج از دایره چنارهاست و آن، جناب است! وگرنه قضیه زودتر لو می‌رفت! حال در این ایستگاه پایانی تبلیغات، ذهن بنده حقیر درگیر ابهاماتی است که از اول در ذهنم جوانه زدند و مجالی برای اشاره به آن‌ها ندارم. از جمله اینکه: ⁉️ آیا زاکانی هم در این گردونه (با صحنه‌گردانی چنار مشهور) یکی از عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی است؟! جواب: اگر انصراف بدهد، معلوم می‌شود که فاقد بصیرت کافی بوده و او هم بازی خورده است! و اگر انصراف ندهد، باید پای کار او ایستاد. بدون توجه به رفتارهای بازیچه‌های چنارها که تفصیل و توضیح آن‌ها «مهتاب شبی خواهد و آسوده مجالی»! ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۷ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 انتخاب با قرعه‌کشی! (بخش ۲۱): انصراف‌های مبارک و عدم‌انصراف‌های مبارک‌تر!! دیگر نیازی به نیست! تکلیف حامیان «نهضت+نظام اسلامی» ()، کاملاً روشن شد! با دسته‌گل‌های دوست‌داشتنی؛ آقایان و هاشمی و عدم انصراف دسته‌گل‌های (نچسب؟!)؛ ج. و ق. (که انتظار می‌رفت یکی از این دو مشهدی بنفع همشهری خود کنار برود!)، شاهد آرایش نسبتاً جدیدی هستیم که البته تا حدودی قابل حدس زدن بود. بعضی از دوستان، همچنان خواستار نظر صریح‌‌تر بنده حقیر هستند! امیدوارم این پیام، مصداق تبلیغات ناروا تلقی نشود و صرفاً از باب شفاف‌سازی برخی نکات مبهم و جواب سؤالاتی است که بر عهده حقیر نهاده شد و صرفاً در برخی گروه‌های ایتا به اشتراک می‌گذارم و از قرار دادن آن در کانال‌های سیاسی و... خود هم احتیاطا پرهیز می‌کنم. در عین‌حال چنانچه بابت تحریر این مقاله، قابل مجازات باشم، به جان می‌خرم! زیرا که به گمانم به نتیجه آن می‌ارزد! و اما بعد؛ بیایید تصور کنیم که؛ ۱) حدود ۵۰٪ به هر علتی، تمایلی به شرکت در انتخابات فردا ندارند و ما هم در اینجا فعلاً به آن‌ها کاری نداریم! ۲) حدود ۵۰٪ ملت ایران پای کار هستند و خود را به صندوق‌های می‌رسانند. عجالتاً با این‌ها کار داریم! ۳) فرض کنیم که این ، چهار دسته هستند: ۳/۱- فرضاً حدود ۱۰٪ تا پای صندوق می‌آیند اما به هر علتی، می‌دهند! با این‌ها هم فعلاً کاری نداریم! ۳/۲- فرضاً حدود ۳۰٪ به م.پ. رأی می‌دهند. کاری هم نداریم که کدام م.پ.!! چون با این دو م.پ. هم در این‌جا فعلاً کاری نداریم! ۳/۳- فرضاً حدود ۳۰٪ به ج. رأی می‌دهند که این‌ها را فرض می‌کنیم دو تا ۱۵٪ متفاوت هستند! الف) آن‌ها که اگر ج. انصراف می‌داد، بجای ق. به (عج) و رأی می‌دادند! یعنی به تعداد می‌افزودند! که عجالتاً به این‌ها هم کاری نداریم! ب) آن‌ها که رأی خود را به ق. تقدیم می‌کردند و سهم ق. به ۴۵٪ افزایش می‌یافت و لذا بر پ. توفق پیدا می‌کرد و ق. در دور اول به کرسی ریاست جمهوری تکیه می‌زد. ولیکن ج. انصراف نداد! چرائی آن هم بماند برای بعد. حال چه می‌شود؟! جواب: حساب آن ۱۵٪ اول ج. را به حواله می‌دهیم. اما آن ۱۵٪ دوم ج. آیا حاضرند در شرایط مثلثی فعلی، ج. را رها کنند و به ق. رأی بدهند؟! بسیار بعید است فلذا چنین توقعی، چندان محلی از إعراب ندارد! چرائی آن‌هم بماند! فلذا افزایش سهم ق. به ۴۵٪ خوش‌خیالی است! ۳/۴- فرضاً حدود ۳۰٪ به ق. رأی می‌دهند که این‌ها هم فرضاً دو تا گروه ۱۵٪ متفاوتی هستند: الف) آن‌ها که اگر ق. انصراف می‌داد (به هر علتی) می‌رفتند سراغ پ. و سهم او از صندوق را به ۴۵٪ افزایش می‌دادند و در نتیجه ج. با ۳۰٪ سهم خود شکست می‌خورد! و مملکت به باد می‌رفت! ب) آن‌ها که اگر ق. انصراف می‌داد، حق رأی خود را به ج. تقدیم می‌کردند و در نتیجه آراء ج. هم به ۴۵٪ افزایش می‌یافت! در نتیجه انتخابات به دور دوم می‌کشید میان ج. و پ. که نتیجه آن، چندان قابل پیش‌بینی نبود! 👌 حال که ق. انصراف نداد چه می‌شود؟! جواب، کاملاً روشن است: الف) ۱۵٪ اول آراء ق. به سهم پ. اضافه نمی‌شود و برای خود ق. باقی می‌ماند و در نتیجه پ. شانسی برای پیروزی نخواهد یافت. ب) و اما چنانچه ۱۵٪ دوم آراء ق. به سهم ج. اضافه بشود، ج. با ۴۵٪ سهم بر پ. با ۳۰٪ پیروز می‌شود و انتخابات به دور دوم هم کشیده نمی‌شود. بشرطی که این ۱۵٪ دوم ق. با استفاده از خود، عمل کرده و و بدون هیچ تردیدی و حتی بدون ۱٪ کمتر، رأی خود را به ج. تقدیم نمایند و این احتمال چندان بعید نیست و توقع نابجایی حساب نمی‌شود! و قریب‌الوقوع است ان‌شاءالله. و بنده هم با همین حجت عقلی، همین کار را خواهم کرد ان‌شاءالله. ولیکن در این معرکه، ق. با ۱۵٪ خود (که به سمت پ. نمی‌روند باقی می‌ماند و) نفر سوم می‌شود و ظاهراً بازنده فردا و این ایثاری بود که ق. توفیق آنرا به دست آورد و با خیال راحت به جای‌گاه باز خواهد گشت ان‌شاءالله الغرض؛ بنده از ۱۵٪ دوم ج. نمی‌خواهم به ق. رأی بدهند که خواهش مهدوری است! و علل آن را در مجال مناسبی توضیح خواهم داد ان‌شاءالله. ولیکن به ۱۵٪ دوم ق. توصیه می‌کنم که رأی خود را به ج. تقدیم نمایند که گمان می‌کنم خواهش بی‌ربطی نیست و هدر نمی‌رود. یعنی که روی ق. هیچ تعصب و تردیدی نورزید که سرنوشت مملکت رهین این تصمیم کبرای شماست. بنده هیچ علاقه‌ای به این دو نامزد نداشتم و اگر زاکانی می‌ماند، به او رأی می‌دادم (ولو اینکه هیچ شانسی برای پیروزی نداشت) تا آجری باشد برای فرصت بعدی او ولیکن او انصراف داد و تصمیم‌گیری بر بنده سخت شد! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۷ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش اول): 👌این مبحث در ادامه مباحثی تحت عنوان «انتخاب با قرعه‌کشی» تحریر و تقدیم می‌گردد🙏 پیروزی ۱۴۰۳ ملت ایران مشارکت ۴۰٪ی در مرحله اول انتخابات ۱۴۰۳ انصافاً بزرگی بود. زیرا همانطور که قبل از اعلام اسامی نامزدهای ریاست جمهوری ۱۴۰۳ طی یادداشتی در ۲۰ خرداد تحت عنوان «مشارکت مردم در جهش تولید/مشارکت مردم در انتخابات ۰۳» پیش‌بینی کرده بودم که شاهد مشارکت قابل توجهی نخواهیم بود. فلذا در تعلیل منطقی آن هم نوشته بودم: «تاکنون همزمانی انتخابات با شوراهای اسلامی شهر و روستا، موجب افزایش در انتخابات بوده است. فلذا کاهش مشارکت چشمگیر در انتخابات فقط ریاست جمهوری ۱۴۰۳ امری کاملاً طبیعی است.» بنده حقیر ۱۹ روز قبل از مشارکت ملت در انتخابات و حتی قبل از اعلام اسامی نامزدها، چرا رفتم سراغ و احتمال دادم که شاهد «کاهش چشمگیری در مشارکت» خواهیم بود؟! و چرا «مشارکت مردم در انتخابات ۰۳» را به موضوع «مشارکت مردم در جهش تولید» (که در فصل اول سال، آنچنان ناچیز است که نمی‌شود سراغ آن رفت!) پیوند زدم؟! زیرا که توقع مشارکتی بیش از یک‌سوم از ملت، در این انتخابات، واقع‌بینانه نبود و بلکه زیاده‌خواهی بود و حال آنکه دو پنجم ملت پای کار آمدند و لذا در نوع خود، یک حماسه معجزگونه این بود که به برکت شهادت روی داد. بنابراین (بر خلاف برخی تحلیل‌های سطحی که آنرا فاجعه تلقی می‌کنند! یا بعضی‌ها که کلمات متأسفانه را در بیانات و مکتوبات خود ضمیمه میزان مشارکت ملت می‌کنند! و این نحوه قضاوت، ظلم است و ناشکری)، این کاهش چشمگیر، قابل پیش‌بینی بود، اگرچه نمی‌توان آنرا چشمگیر توصیف کرد. زیرا اساساً نمی‌توان گفت که کاهشی صورت گرفته تا چه رسد به اینکه آنرا به چشمگیر توصیف بکنیم. در عین‌حال برای «چشمگیر» نشدن کاهش قابل پیش‌بینی مذکور، راهکار پیشنهادی خود را هم نوشتم: «اما برای چشمگیر نشدن این کاهش، ضرورت دارد که در این دوره، سهل‌انگاری‌های کم‌نظیری را در تأیید داوطلبان اتخاذ نماید. تا آنجا که هر کاندیدی اگر بتواند حتی یک میلیون نفر را به پای صندوق‌ها بکشاند باید شود!» و حتی در راستای چاره‌جویی در این امر (ره‌یافت برای افزایش سطح مشارکت) نوشتم؛ «در این صورت، تعداد نامزدها باید بیش از هر دوره باشد. ولو اینکه نهایتاً فرد منتخب، دارای کمترین درصد باشد. تا آنجا که می‌توان گفت این دوره عمدتاً منتخب (سیاسی، اجتماعی و اقتصادی) است نه ملت! زیرا برای دنیا (بویژه ) میزان ما مهم‌تر، مؤثرتر و متمایزتر از این است که چه کسی به جایگاه ریاست جمهوری برسد! حتی اگر یک ، رئیس شود!» ولیکن شورای نگهبان را چه به ترتیب‌اثر دادن به اینگونه پیشنهادات؟!! اگرچه می‌تواند ادعا کند که کدام «سهل‌گیری» بالاتر از تأیید فردی مثل ؟!! قبل از آنکه به حلاجی و تحلیل پیش‌بینی‌های درست یا نادرست خودم و دیگران بپردازم، ضرورت دارد که در اینجا مسئله مهمتری را متذکر بشوم؛ در این مطلب که در یک مثل ، هر نوع ، دو کارکرد دارد، هیچ شکی نیست که عبارتند از؛ أهم: انتخابات چیست؟ مهم: انتخابات کیست؟ منظور از ، میزان درصدی از مشارکت مردم در انتخابات است (قبل از اینکه اقدام به بازخوانی اسامی مندرجه در برگه‌های رأی صندوق بشود) چند نفر؟ منظور از ، این است که چه کسی/کسانی؟ حائز بیشترین رأی شده/شده‌اند؟ به چه کسی؟ قاعدتاً (قبل از گشودن صندوق و صرف‌نظر از این که باطله است یا اسم کدام نامزد در آن نوشته شده) خیلی مهمتر از انتخابات است. (همچنانکه امام خامنه‌ای هم صریحاً فرمودند: «هر رأی به هر یک از نامزدها یک رأی به جمهوری اسلامی ایران است.») براستی هم هر رأی قبل از آنکه به هر نامزدی تعلق پیدا کند، به «نهضت+نظام اسلامی» () تعلق می‌یابد. همین که مشارکت‌جو بسوی راه می‌افتد مفهومی از پیمایش برای تأیید دارد و سند آن انگشت رنگی اوست. این واقعیت را، هم دشمنان می‌دانند و هم دوستان و لذا سیاست‌گذاری انتخابات و مهندسی آن باید به گونه‌ای باشد که مهم بر أهم غلبه نکند و بلکه باید أهم بر مهم، حاکم باشد و سرآغاز این حاکمیت با تصمیم شورای نگهبان است که چه کسانی را در معرض انتخاب مردم می‌گذارد؟ هیچ تصمیمی نباید موجب کاهش مردم گردد. از طرفی قابل انکار نیست که هیچ حکومتی (حتی ... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش دوم): پیش‌بینی‌های تحقق‌یافته مرحله اول و ابهامات پیش‌بینی‌های مرحله دوم! ... از طرفی قابل انکار نیست که هیچ حکومتی (حتی حکومت (ص) و (ع) و (عج) ثم الامثل فالامثل) نمی‌تواند مورد تأیید ۱۰۰٪ی آحاد «جامعه مختار به انتخاب» باشد. از این بالاتر مگر داریم که وقتی خود خدای ، مسئله را با خودش در میان گذاشت، آن‌ها «إن‌قلت»ی آوردند! (که در جای خود قابل تفسیر است و اینکه چه تعابیر خطایی هم از آن صورت گرفته که بماند!) و خدا آن بگومگوی خود‌ با فرشتگان خود (در زمانی قبل از ) را در ، حکیمانه ذکر کرده است و بسی قابل تأمل است. و از آن شفاف‌تر ماجرای دیگری در ، زمانی بود که خدا از خود بر او دمید و پیشاپیش بر آدم داده بود ولیکن یکی از مخلوقات (عزازیل؛ عزیز خدا) تمرد کرد ولو اینکه پیامدی از نصیب او شد؛ «قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ» (س.حجر/آ.۳۴)! یعنی کل ملائکه که تعداد آنها را فقط خدا می‌داند، تمکین و همراهی کردند ولیکن شیطان، مخالفت ورزید! 😳 حتی در کار خدای شایسته‌ی «نسبح بحمدک و نقدس لک»، مخالف پیدا شد! خدای قادر قهار از عزازیل (که حالا تبدیل شده به ابلیس!) می‌پرسد؛ چرا از فرمان من سرپیچی کردی؟! برتری خلقت بر را بهانه کرد و حال آنکه خدا آنرا ناشی از او معرفی می‌کند. «... فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَنْ تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ ...» 👈این آیات را ببینید👉 یعنی هر نهضت و نظامی بعید است مخالف و معاندی نداشته باشد و هیچ‌گاه بعید نیست مشارکت صددرصدی تحقق نیابد یا اینکه مشارکت حداکثری به مشارکت حداقلی نیانجامد. مهم آنست که عده‌ای ولو قلیل، پای کار باشند. قرآن را می‌نامد. نه اکثریت است و نه اقلیت بلکه عده‌ای هماهنگ است که مسیر و مقصد واحدی را دنبال می‌کنند ولو اینکه در باشند و حتی وعده پیروزی به آن‌ها می‌دهد؛ «كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» (بقره/۲۴۹) چه‌بسا که گروه قلیلی بر گروه کثیری، پیروز شوند با و خدا با است. امت اسلام در هر بلادی، پیدا می‌شود و خوشبختانه در ایران بیش از سایر بلاد است. فلذا عدم تحقق مشارکت ۱۰۰٪ی نه عیب است و نه غلط و نه قابل خودخوری برای خودی و نه قابل بهانه برای سوءاستفاده ناخودی! ولیکن ، برای نیکی و تقوی (تعاونوا علی البرّ و التقوی) کاملاً مطلوب است بشرطی که قرین و نباشد (و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان) مشارکت ۹۸٫۲٪ی ملت ایران در اصل حکومت «جمهوری اسلامی» (فروردین ۱۳۵۸) و مشارکت ۹۹٫۵٪ی آنان در همه‌پرسی جمهوری اسلامی (آذر ۱۳۵۹) استثنایی‌ترین مشارکت در طول تاریخ بشریت بود که می‌توان آن را نامید! حتی برای چنین مشارکت بی‌نظیری، باز هم بعداً شیاطینی پیدا شدند که إن‌قلت آوردند! در هر حال توقع مشارکت ۱۰۰٪ی وجاهت شرعی و قانونی و حتی عرفی ندارد ولیکن مشارکت حداکثری، مطلوب است و لذا با علل عدم مشارکت ۶۰٪ی که به هر علتی پای کار نیامدند (صرف‌نظر از آن‌ها که مصداق شیطان هستند و هدایت‌ناپذیر و نیامدن آن‌ها عجیب نیست بلکه آمدنشان، شگفت‌انگیز است)، کار داریم. وگرنه خدای صبار هم ماجرای سجده بر آدم را چنان طولانی می‌کرد تا بالاخره شیطان را با خود از خرش پیاده کند و متقاعد سازد که فرمان سجده بر آدم را انجام دهد! و حال آنکه خدای مهربان با «فاخرج» و «فاهبط» متوسل به خشونت و تحقیر شد و در قیامت هم آن‌ها را با «اخْسَئُوا فِيهَا وَ لَا تُكَلِّمُونِ» (۲۳/۱۰۸/ق) مورد تحقیر و تذلیل قرار می‌دهد. و اما پیش‌بینی‌های درست و نادرست: در خصوص حدس می‌زدم ۵۰۰٫۰۰۰ نفر را جذب نماید (با توجه به روند کاهشی آراء ری‌شهری از ۹۰۰٫۰۰۰ به ۷۰۰٫۰۰۰ فلاحیان! و نیز برنامه و کارنامه خوبی که از خود ارائه داد) اما خوش‌خیالی بود. اگرچه این حرف را جایی ننوشته بودم! خوش‌خیالی دوم بنده این بود که جلیلی اول و پزشکیان دوم می‌شوند اما برعکس شد! و به مرحله دوم رفتن انتخابات، قابل پیش‌بینی بود و بنده هم اشاره کردم. در باره قالیباف تصورم درست بود که می‌شود و ورود وی به انتخابات را زمان ثبت‌نام، غلط ارزیابی کردم اما در ادامه به او حق دادم و خوب شد که آمد و ماند تا یک میلیون نفر از ۳ میلیون نفری که به او رأی دادند نروند دنبال پزشکیان! ولیکن در خصوص این ۳ میلیون نفر حامی وی، خیلی حرف دارم که اگر مجالی شد اشاره خواهم کرد. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲گروه چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش چهارم): نمونه دیگر؛ به حجة‌الاسلام و المسلمین؛ ابوترابی‌فرد (امام جمعه موقت فعلی تهران)، عرض کردم: جنابعالی، آدم با سوادی هستید و حیف است شما به پای اصولگراها و سهم‌خواهان آن‌ها بسوزید. خصوصاً که نایب‌رئیس مجلس هم هستید و شکست شما در انتخابات پیش رو برای بنده غصه‌آور است و... ایشان مرا به آقازاده خودشان ارجاع دادند که حقوق و وکالت خوانده و رئیس ستاد ایشان بود و ۱۶ نفر از اساتید ارشد دانشگاه بعنوان مشاورین عالی‌مقام در خدمت او بودند. رفتم و گفتگوی نه‌چندان مفصلی با هم داشتیم. راهکاری سراغ داشتم که اگر همکاری می‌کردند، امکان داشت، لااقل ایشان وارد مجلس بشوند ولیکن با تسویفی متکبرانه، بی‌اعتنایی کردند و متاسفانه ایشان هم جزو لیست اصولگراها باخت! (و آن ۱۶ مشاور ارشد هم هیچ غلطی نتوانستند بکنند!) و باز هم نمونه دیگر؛ حجة‌الاسلام والمسلمین؛ مصباحی‌مقدم، بعد از شکست انتخاباتی ۱۳۹۴ اصولگراها (که خود وی هم جزو لیست نامزدهای مجلس بود)، در عین‌حال بمنظور قدردانی، دست‌اندرکاران ستاد انتخاباتی خود را به صرف شامی در رستوران طلائیه دعوت کردند و بنده هم که در یکی از سفرهای تبلیغاتی در معیت ایشان بودم، دعوت شدم. در آن‌جلسه به ایشان عرض کردم: لازمه که این ناکامی اصول‌گراها در مجلس، مورد آسیب‌شناسی قرار بگیرد و... ایشان گفتند: جنابعالی که اهل آسیب‌شناسی هستید، بفرمایید؛ علت شکست ما چه بود؟! گفتم: بنظرم علل مختلفی داشت. گفت: مثلاً؟! گفتم: مثلاً اینکه با طناب جبهه پایداری و... رفتید به چاه! گفت: اگر این ائتلاف را هم نمی‌کردیم که همین تعداد رأی هم نصیب ما نمی‌شد! گفتم: الفاتحه! بشنو از نی چون حکایت می‌کند از جدایی‌ها شکایت می‌کند کز نیستان تا مرا ببریده‌اند در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق من به هر جمعیتی نالان شدم جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم الغرض؛ علت اصلی شکست اصولگراها عدم التفات به تحلیل دقیق وضعیت روانی جامعه و عدم خلاقیت در اتخاذ تدابیر مناسب و مؤثر است که نمونه وحشتناک آن، جلسه هرزه‌خوانی شهره به با شهید آ.رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۶ بود! و عجیب‌تر اینکه بنده هر وقت خواستم کمکی بکنم با برچسب « به به پیشگوی اعظم!!» مرا به سخره گرفته‌اند! و حال آنکه قریب باتفاق گمانه‌زنی‌های سیاسی حقیر به هدف، اصابت کرده است! چنان پر شد فضای سینه از دوست که فکر خویش گم شد از ضمیرم قدح پر کن که من در دولت عشق جوان‌بخت جهانم گر چه پیرم پیش‌بینی بر مبنای تحلیل وضعیت «پیش‌بینی» به دو طریق بدست می‌آید: ۱) از طریق ارتباط با ۲) از طریق به اولی معمولاً گفته می‌شود و به دومی، فلذا بنده چنانکه بارها تصریح و تأکید کرده‌ام؛ دنبال پیشگویی نبوده و نیستم و نمی‌توانم باشم ولیکن دنبال پیش‌بینی بوده و هستم، آن‌هم حتی‌الامکان بر اساس تحلیل‌های دقیق و عمیق علمی و واقعی همین عالم شهود که در اختیار عموم مردم هم است. لطفاً حاشیه‌پردازی نکنید🙏🌹 و اما بعد؛ تا جایی که بنده ارتباط و مقایسه و حلاجی داشته‌ام، مدعیان چپ‌گرایی و اصلاح‌طلبی معمولاً در مقایسه با مدعیان راست‌گرایی و اصول‌گرایی، برای دست‌یابی به ، بیشتر و بهتر تحلیل می‌کنند و حتی‌الامکان بدون پیش‌بینی ولو غلط وارد معرکه نمی‌شوند. ولیکن این طرفی‌ها چندان علاقه و توانی برای پیش‌بینی اوضاع ندارند! و اگر هم احیاناً وارد این مقولات شده‌اند تا جایی که بنده متوجه شده‌ام، خیلی سطحی بوده است! 👌 ارجحیت منافع ملی! ناگفته نماند که بنده هیچ‌گونه تعلقی به هیچ‌کدام از جریانات سیاسی چپ و راست و مدعیان اصول و اصلاح و اعتدال نداشته و ندارم ولو اینکه عده‌ای مرا جزو و برخی جزو و حتی بعضی جزو می‌نامند! هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد در نیابد حال پخته هیچ خام پس سخن کوتاه باید و السلام بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنی‌ها گفتمی چون که گل رفت و گلستان درگذشت نشنوی زآن پس ز بلبل سر گذشت در هنگامه انتخابات، سعی می‌کنم گرایشم به جریانی باشد که به نهضت+نظام اسلامی گرایش بیشتری دارد ولیکن را بر هر امری ترجیح می‌دهم. وقتی پای منافع ملی پیش می‌آید، هیچ‌گونه تعارف و ملاحظه و مراعاتی با هیچ شخص حقیقی یا حقوقی ندارم، حتی که تجلی واقعی و حقیقی نهضت+نظام اسلامی است! چـو ایـران نباشد تن من مـبـاد در این بوم و بر زنده یک تن مباد همه سربسر تن به کشتن دهیم بـه از آنکه کشـور به دشمن دهیم ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۱ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎 @SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش پنجم): 😱 پیروزی در یک‌قدمی ما بود امّا ...!! (با ؛ جبهه ما شکست)! در فراز آخر بخش ۲۱ سلسله تحلیل‌هایی با عنوان «انتخاب با قرعه‌کشی!» در آخرین دقیقه شب انتخابات نوشتم: «ولیکن به ۱۵٪ دوم ق. توصیه می‌کنم که رأی خود را به ج. تقدیم نمایند که گمان می‌کنم خواهش بی‌ربطی نیست و هدر نمی‌رود. یعنی که روی ق. هیچ تعصب و تردیدی نورزید که سرنوشت مملکت رهین این تصمیم کبرای شماست.» 😭 اما این توصیه، هدر شد! حال ببینیم چه اتفاقی افتاد؟! در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ از حدود ۴۰٪ حائزین شرایط مشارکت؛ حدود ۱۰٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر به پزشکیان، حدود ۹٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر به جلیلی و حدود ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر به قالیباف رأی دادند و بدین‌وسیله مرحله دوم را رقم زدند! حال برای پیش‌بینی مرحله دوم، چند احتمال کلی وجود دارد: الف) میزان مشارکت مردم به هر دلیلی، افزایش خواهد یافت. اما به نفع کدام نامزد؟ ب) میزان مشارکت مردم به هر علتی، کاهش خواهد یافت. اما به زیان کدام نامزد؟ ج) هر کسی به همان کسی رأی خواهد داد که دفعه قبل داده است و جابجائی چندانی واقع نخواهد شد. در اینصورت آمار این دو نامزد، همان خواهد شد که بود. د) میزان مشارکت مردم، تغییر قابل توجهی پیدا نخواهد کرد. اما جابجایی مؤثری رخ خواهد داد. یعنی بخشی از سبد رأی جلیلی به سبد رأی پزشکیان واریز خواهد شد (که بعید است) یا اینکه بالعکس خواهد شد که بعید نیست. یعنی ممکنست بتوان کسانی را که به پزشکیان رأی داده‌اند، بیدار ساخت تا به خود عمل کنند و به جلیلی رأی بدهند ان‌شاءالله حال در این فرضیه که در این مرحله هم، آمار ۴۰٪ تغییری پیدا نخواهد کرد و جابجائی سبد هم رخ نخواهد داد، این سؤال پیش می‌آید؛ آن‌کسانی که حق رأی اول خود را به قالیباف تقدیم کردند این دفعه حق رأی دوم خود را به کدامیک از این دو تقدیم خواهند کرد؟ در این‌جا هم چند احتمال وجود دارد: ۱) همه آن‌ها رأی خود را به پزشکیان خواهند بخشید. در اینصورت پزشکیان بر کرسی ریاست جمهوری تکیه خواهد زد. ۲) همه آن‌ها رأی خود را به جلیلی خواهند بخشید. در اینصورت جلیلی گوی سبقت را خواهد ربود. ۳) نیمی از آن‌ها رأی خود را به پزشکیان و نیمی از آن‌ها رأی خود را به جلیلی خواهند بخشید. در این صورت، ریاست جمهوری از آن پزشکیان خواهد بود. ۴) یک سوم به پزشکیان و یک سوم به جلیلی گرایش خواهند یافت و الباقی هم از اعطای حق رأی خود، صرف‌نظر خواهند کرد که بعید است. از کجا بفهمیم که کدام اتفاق، رخ خواهد داد؟! واقعیت این است که؛ «حمایت قالیباف از جلیلی بعد از تحمیل شکست بر جلیلی»، نوشدارو بعد از مرگ سهراب است و اگر جلیلی در دور دوم برنده نشود، این تا ابد بر پیشانی قالیباف و همه حامیان او (آن‌همه سردار و روحانی و مداح و حاجی و آبجی و دکتر و پرفسور و ورزشکار و مولوی و اقتصاددان و نمایندگان ادواران و دیپلمات‌های امور خارجیان و هزاران خانواده شهیدان و اهالی خوزستانیان ووو... با آن‌همه ادعاهای رنگارنگ و ادا و اطواران!) حک خواهد شد. و بهتر است وی بعد از این خود را خالی‌باف بنامد! و قطعاً و را هم نخواهد داشت و یارانش هم حق ایجاد تکلیف برای کسی نخواهند داشت. مگر اینکه در این هفته تمام خبط و خطاهای مهلک خود را جبران نمایند! اما چگونه جبران خواهند کرد؟! تنها راه جبران مافات این خودبزرگ‌بین‌ها اینست که کاری بکنند تا حداقل همان ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر قالیباف به جلیلی رأی بدهند. اگر این رأی مال خودشان است و خودسرانه سرشان را به سمت پزشکیان کج نخواهند کرد. هر تعداد از این‌ها که بسوی پزشکیان سر کج کنند مایه شرمساری بیشتر قالیباف و دارودسته‌اش خواهند شد و معلوم خواهد شد حمایت‌ها بر اساس بصیرت و صداقت نبوده است و چیزهای دیگری (از قبیل و... های بی‌حساب و...) بین این‌ها رد و بدل گشته است و... و اگر این‌ها بسوی جلیلی گرایش پیدا کنند معلوم می‌شود که توجیه ممانعت عملی و سبدی قالیباف از گرایش عده‌ای به پزشکیان، ادعای دروغی بیش نبوده است و بقول معروف، خالی‌بندی و توجیه بلاوجه برای خیز قالیباف از ریاست مجلس به ریاست جمهوری بوده است و بس! ⁉️ قالیباف جواب بدهد! این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفری که حق رأی خود را تسلیم تو کردند؛ ❓آیا ۱۵٪ اول تو هستند که اگر تو وارد معرکه نمی‌شدی این‌ها در همین مرحله اول، مستقیماً می‌رفتند سراغ پزشکیان؟ در اینصورت تو خادمی! (و اگر به سمت پزشکیان بروند، چیزی بر تو نیست!) ❓یا ۱۵٪ دوم تو هستند که اگر تو وارد معرکه نمی‌شدی این‌ها مستقیماً می‌رفتند سراغ جلیلی؟ در اینصورت تو خائنی! (مگر اینکه شانس بیاوری و اکثریت این‌ها برگردند طرف جلیلی! در اینصورت هم چیزی بر تو نیست!) اما... ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۰ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش ششم): واکنشی فرافکنانه! قبل از تکمیل مبحث قبلی؛ یکی از کاربران محترم در واکنش به پیام تحلیلی بخش پنجم این سلسله (با عنوان «پیروزی در یک‌قدمی ما بود امّا با ؛ جبهه ما شکست!»)، در یکی از گروه‌ها نوشت (عین مطلب بدون دخل و تصرف): «خیلی طلبکار هستید هزاران تهمت .فساد و... سه ماه است به قالیباف زدید. به زور جلیلی رامی خواهد قبای گشاد ریاست جمهوری را بر تنش کنید قالیباف خیانت کرد خیانت کسانی خواهند کرد که در سخت ترین شرایط فرد بی تجربه ای را بر گرده مردم می خواهند سوار کنند با چهار جوان مثل رائفی.ثابتی.شریعتی .رسایی و.... می خواهند مملکت را درست کنند فردی که ج .ا.ا 45سال برای او هزینه کرد .3ماه است او را نابود کردید خیانت این است یا ان» جمع‌بندی اصولی این اعتراضیه عصبانیه فاقد نگارشی نه چندان صحیح: ۱) خیلی طلبکار هستیم! ۲) هزاران تهمت (انتساب فساد) به قالیباف در ظرف سه ماه! ۳) ریاست جمهوری قبای گشادی برای جلیلی! ۳) به زور می‌خواهیم این قبای گشاد را در شرایط سخت، بر تن جلیلی بی‌تجربه بکنیم! ۴) قالیباف خیانت کرد [=خیانت نکرد]! ۵) با چهار جوان [=خام و بی‌تجربه] می‌خواهیم مملکت را درست کنیم! ۶) چهار جوان [خام‌اندیش] مثل رائفی.ثابتی.شریعتی.رسایی! ۷) ج.ا.ا برای فردی [=قالیباف] 45سال هزینه کرده! ۸) در سه ماه [قالیباف] را نابود کردید! ۹) نابود کردن [قالیباف] خیانت است نه آن [ورود بلاوجه قالیباف به رقابت انتخاباتی]! و اما خبط و خطاهای این کاربر محترم: ۱) «تحلیل‌ها و سؤالات منطقی بنده از قالیباف در موضوع دخالت مهلک وی در انتخابات ریاست جمهوری» را در طول و امتداد «تقابل سه ماهه آقایان؛ رائفی، ثابتی، رسایی و شریعتی» تلقی کرد! جواب: اگر چنین ربطی، صحت داشته و معقول باشد، کاملاً تصادفی بوده است ولیکن حتی اگر این دو قضیه به هم ربط ارگانیک داشته باشند، برنمی‌تابد که سؤالات بنده بی‌جواب بماند و بجای جواب منطقی، هوچی‌گری و درشتی شود تا از جواب درست طفره روید. درشتی جواب درستی نیست. ۲) اگر نهضت+نظام اسلامی ایران، ۴۵ سال برای به قدرت رسیدن یک فرد هزینه‌ای کرده باشد که ظرف سه ماه و توسط چهار تا جوان فرضاً کار نابلد و..، نابود شود و بر باد رود، همان بهتر که از صفحه روزگار محو شود! (زیرا با آیات قرآن، منافات دارد: «ما کنت متخذ المضلین عضدا»/«خذها بقوّة» و...) ۳) هر کسی که به نهضت+نظام اسلامی () خیانت ورزد، باید رسوا شود تا کماکان از این درخت مقدس، ارتزاق غلط نکند، ولو اینکه ۴۵ سال ارتزاق کرده باشد. نظام ولایی با احدی، عقد اخوت ابدی نبسته است. ۴) حتی اگر ملت، معیار حقانیت کسی باشد، استقبال سه برابری مردم از جلیلی (با بیش از ۹٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر) نسبت به قالیباف (با کمتر از ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر) را نمی‌توان «زورگوئی» امثال بنده و بقول شما «چهار تا جوان ناپخته و...» تلقی کرد. زیرا عین دیکتاتوری و زورگویی است و نوعی فرافکنی نابخردانه یا رندانه! ۵) اگر قرار باشد قالیباف در محکمه عادلانه‌ای به استنطاق کشیده شود باید پاسخگوی هزینه‌های ده‌ها و صدها میلیارد تومانی خودش در تمام دوره‌هایی که کاندیدای ریاست جمهوری یا نمایندگی مجلس شده است، باشد و اینکه آن‌ها را از کجا آورده است؟! ۶) اگر مقام ریاست جمهوری برای دکتر جلیلی، قبای گشادی باشد، برای قالیباف بمراتب گشادتر است. قالیباف اگر فاقد انتسابات نسبی و سببی خاصی بود، محال بود تا اینجا و اینهمه بالا بیاید. او حتی در حد مدیر پروژه هم کارآمدی اصولی ندارد. بزرگراه طبقاتی صدر، مثال بارز یک افتضاح عمرانی است ولو اینکه رنگ و لعاب یک کار جهادی بر آن بپوشانید. جوهره وی از هر لحاظ، اصلاً در آن حدی نیست که جلوه داده می‌شود. خوش بود گر محک محکمه آید به میان! لطفاً چشمان ما را به عناوین و مدال‌های اهدایی سازمان صهیونیستی UCLG به وی هم خیره نکنید که اوضاع را بدتر می‌کند! وانگهی اگر قرار بر «میزان رأی ملت است» باشد، قالیباف در چه نسبتی با جلیلی قرار دارد؟ سقوط پایگاه اجتماعی قالیباف و بتعبیر شما نابودی وی در سه ماه، بیش از آنکه متأثر از تخریب بحق یا ناحق این و آن باشد، نتیجه عملکرد مذبذب (گندم‌نمای جوفروش) خود اوست که بالاخره دم خروس‌های او را یکی پس دیگری بیرون انداخت و آخرین گندی هم که زد همین خیانتی بود که در مرحله اول انتخابات ریاست جمهوری مرتکب شد. ۷) این جوان‌ستیزی شما چه محلی از إعراب دارد؟! مگر پیامبر اعظم(ص) در چند سالگی مبعوث شدند؟! مگر امیرالمؤمنین(ع) در چند سالگی به ولایت و امامت امت، منصوب شدند؟! جوانان ۵۹/۵۵/۴۴/۴۰/۳۶ و ۶۲ ساله «دانا به سیاست» و «وفادار به نهضت+نظام اسلامی» هم، یک پیر ۶۵ ساله را دارند. ..ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۲ 🆔@chelcheraaqHM 💠 🎲چلچراغ معارف 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش هشتم): قصد بنده از اشاره به برخی حاشیه‌های انتخاباتی (مثل تجرد ، تموج اعداد منسوب به شیطان‌پرستان در و رسانه ملی) در مقالات پیشین خود، حاشیه‌سازی نیست بلکه توجه به حواشی مغفولی است که می‌تواند بر نتیجه انتخابات، تأثیرگذار باشد فلذا قابل توجه و نقادی و سؤال هستند. در دنیایی که قریب باتفاق کشور‌های دنیا در سفرهای خارج از کشور خود، همسر خود را هم همراه خود برده و حتی وارد می‌کنند، احتمالاً به معنای اینست که در نزد آن‌ها یا ملت آن‌ها، جای‌گاه مهمی دارد و همسر همراه، نقش مکمل قابل چشمگیر شدن دارد. و حداقل اینگونه وانمود می‌کنند. حال در که بهترین داعیه‌دار بحق و در جهان است، یالغوزی را در معرض قرار داده‌ایم که اگر به برسد و سفرهای خارجی خود را آغاز نماید (خصوصاً که ادعا می‌کند حلاّل همه مشکلات کشور، خارجی‌ها هستند و حل مشکلات ملت، رهین روابط با خارجی‌ها است! و صمیمانه با آن‌ها باید مذاکره و معامله کرد!)، زنی بعنوان همسر که در است، همراه او نخواهد بود! چنین حاشیه‌ای در دنیایی که «نهضت+نظام اسلامی» متهم به شده است و عده‌ای هم خیابان‌های پایتخت را با شعار منحوس و و نفسانی ، قُرُق و متلوث کرده‌اند، مسئله کوچک و بی‌اهمیتی نیست. یا وقتی که طبق ؛ در فقدان ناگهانی ، هیئتی مرکب از و و رئیس_قضائیه مسئول برگزاری انتخابات عاجلی می‌شوند، چه وجاهتی دارد که یکی از اعضای این هیئت (قالیباف)، ایضاً بعنوان ریاست جمهوری، وارد بشود؟! چطور می‌شود در حالی که دنبال قانونی کردن «محکومیت و حاکمیت » باشیم و از طرفی رئیس در تعارض منافع آشکاری وارد رقابت بر سر ریاست شود؟! و یا در تکاپو و ضرب‌العجلی که و برای به کرسی نشاندن یکی از نامزدهای ریاست جمهوری را دارند و می‌تواند در ، مؤثرترین نقش را داشته باشد، می‌بینیم که برادر یکی از نامزدهای ریاست جمهوری (وحید جلیلی)، در جایگاه «قائم‌مقام فرهنگی رئیس رسانه ملی» نشسته است؟! و نه حاضر است برای مدتی کمتر از دو ماه، موقتاً از قائم‌مقامی رسانه ملی استعفاء بدهد تا شائبه هیچگونه تعارض منافعی بوجود نیاید؟! و نه حاضر است از عضویت ، کناره‌گیری نماید ولو برای دو ماه! آنهم در فضایی که ریاست‌ جمهوری، متهم است به اینکه جبهه پایداری (مشکوک به عاملیت ) را نمایندگی می‌کند! چه لزومی دارد، انتخابات ریاست جمهوری ما که جنبه مشروعیتی در تراز تقدس دارد، به چنین حواشی مخدوشی، آلودگی داشته باشد؟! معمولاً ما به طلبه‌ها توصیه می‌کنیم؛ الا یا ایها الطلاب ناشی! علیکم بالمتون لا بالحواشی ولیکن از حاشیه‌هایی غفلت می‌کنیم که اصل متن را بر باد می‌دهند! و ما را به یغما می‌برند! بعضی از حاشیه‌ها را نباید بسادگی مورد اغماض قرار داد! وقتی که؛ طبق اصل ۱۳۱ (بعد از بازنگری ۱۳۶۸)؛ «در صورت فوت، عزل، استعفاء، غیبت یا بیماری بیش از دو ماه رئیس‌جمهور و یا در موردی که مدت ریاست جمهوری پایان یافته و رئیس‌جمهور جدید بر اثر موانعی هنوز انتخاب نشده یا امور دیگری از این قبیل، معاون اول رئیس‌جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیت‌های وی را بر عهده می‌گیرد و شورائی متشکل از ، و رئیس‌جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت پنجاه روز رئیس‌جمهور جدید انتخاب شود، در صورت فوت معاون اول یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس‌جمهور معاون اول نداشته باشد فرد دیگری را به جای او منصوب می‌کند.»، چرا باید اجازه بدهیم؛ جناب آقای (حاج/سردار/خلبان/دکتر) محمدباقر قالیباف، که عضو اصلی «شورای برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳» بود و است، همزمان بتواند نامزد ریاست جمهوری هم بشود؟! آیا این مسئله، مصداقی بارز از نیست؟! قسمت اول مقاله تعارض منافع را در 👈 این‌جا 👉 ببینید. خطر جبهه پایداری را در 👈 اینجا 👉 ببینید. ...ادامه دارد. ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 کانال @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه هم‌اندیشی چلچراغ معارف و احکام 🙏
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش نهم): ⁉️ جامعه هدف آقای قالیباف! (ادامه سؤالات مطروحه در بخش پنجم این سلسله ذیل فراز «قالیباف جواب بدهد»): 👌 این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفری که رأی خود را نثار تو کردند، از دو حال خارج نیست: الف) نتیجه تبلیغات و تأثیرات کسانی است که از تو حمایت کردند (که عمدتاً خود را در جبهه تعریف می‌کنند)، فبهاالمراد! حال نوبت آنست که همه را بسوی آقای جلیلی هدایت نمایند. و این عده قاعدتاً از اول باید سراغ جلیلی می‌آمدند ولیکن خودت و دارودسته‌ات، راهزنی کردید و دنبال خودتان کشانیدید! و حال دست خودتان است که آن‌ها را به صاحب اصلی‌شان برگردانید. در این‌صورت هیچ دغدغه‌ای در بین نیست و رقیب بدسگال و بدسرشت، ناکام خواهد شد و به لانه خود خواهد خزید تا مجال دگری جستجو کند! اگر این فرضیه، قرین واقعیت و صحت باشد، نتیجه دخالت تو در این انتخابات، ضربه سنگینی بر پیروزی جلیلی در مرحله اول بود و ثمره آن، همین دو قطبی خیلی زمختی است که پدید آورد و فقط باید خدا به خیر بگذراند! ب) کسانی هستند که قاعدتاً باید از اول سراغ پزشکیان می‌رفتند ولیکن بنا به ملاحظاتی (از جمله وجود تو در صحنه رقابت)، بودن را بر سبزوبنفش بودن ترجیح می‌دادند و حال که تو از مدار خارج شدی، به اصل خود بازگشته و به دامن پزشکیان و حامیان اژدهاصفت او سقوط خواهند کرد و هیچ وقعی هم به نهی تو و حامیان خام‌اندیش تو نخواهند نهاد. در اینصورت، تو قهرمانی هستی که مانع پیروزی رقیب در مرحله اول شده‌ای ولیکن برای مرحله دوم، دستت خالی است! اگر چنین وضعیتی پیش آمد، باید جواب بدهی که چرا برای خودت لشگر بی‌خاصیتی از آنهمه سردار و روحانی و مداح ووو... تدارک دیدی که به تعداد خودشان هم نتوانستند برای تو رأی‌آوری داشته باشند؟! یعنی تکلیف دعوت تصریحی آن‌همه افراد سرشناس و حتی توصیه تلویحی نامزدهای مستعفی برای رأی به تو چه می‌شود؟! به عبارتی روشن‌تر؛ الف) اگر بگوییم که گرایش این ۳٫۴ میلیون نفر، صرفاً بخاطر جذابیت شخص قالیباف بوده است و‌ اولاً کسانی نیستند که متأثر از حامیان و هواداران قالیباف بوده باشند و ثانیاً کسانی نیستند که اگر قالیباف نیامده بود، اساساً پای در حوزه رأی‌گیری می‌نهادند، در اینصورت، قاعدتاً باید پذیرفت که شما می‌توانی از این جذابیت کاریزماتیک و مقبولیت خود در نزد آن‌ها استفاده کنی و همه آن‌ها را بسوی جلیلی سوق بدهی که در مرحله دوم داده‌ای ولیکن این فرضیه زمانی اثبات می‌شود که اگر همین نسبت مرحله اول در مرحله دوم هم برقرار باشد، رأی جلیلی به ۱۲٫۸۰۰٫۰۰۰ افزایش یابد. در اینصورت با ضرس قاطع می‌توان ادعا کرد که همه آن ۱۵٪ دوم قالیباف، این‌بار با بصیرت تمام بجای قالیباف، به جلیلی رأی دادند! وگرنه فرضیه پوچی است. مضافاً که اگر این فرضیه اگر اثبات شود، چه آبرویی برای آن‌هایی می‌ماند که در حمایت از تو وارد میدان شدند؟! و اما اگر این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر حاصل دعوت و توصیه حامیان سرشناس قالیباف است، معلوم می‌شود که پایگاه اجتماعی وی و تمام حامیانش حدود یک سوم جلیلی بوده است و لذا اساساً نباید وارد معرکه می‌شدند ولیکن بدون شناخت حتی نسبی جامعه، قالیباف با اتکاء به اوهام خود و دلگرمی به حمایت پوچ هواداران خود ورود کرد و در نتیجه، متأسفانه باعث شکست جلیلی در مرحله اول شد و بالتبع مرحله دوم را هم به «سراشیبی خطرناک تشدید دو قطبی شدن جامعه»، افکند که چنین «تحمیل وضعیت»ی را باید در تراز ، ارزیابی کرد، اگر رقیب پیروز شود. زیرا پایداری را در معرض آسیب قرار داده است. ب) و اما اگر بگوییم که این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر همان ۱۵٪ اول قالیباف هستند که از اول می‌خواستند به پزشکیان رأی بدهند اما قالیباف مانع از گسیل آن‌ها به سبد پزشکیان شد وگرنه پزشکیان برنده می‌شد! در اینصورت، دیگر هیچ مقبولیت و آبرویی برای حامیان قالیباف باقی نمی‌ماند و آن‌ها بعد از این باید خیلی با احتیاط و نهایت اعتذار و تواضع، ابراز وجود و احیانا اظهار نظر بکنند و با شناخت جایگاه واقعی خود، دیگر هرگز نباید وارد میدان‌داری شوند و خود را پرچمدار بخشی از جامعه بپندارند. ناگفته نماند که نیت قالیباف، همان است که ادعا کرد (پیشگیری از بازگشت کشور به یک دهه عقب‌تر توسط دولت سوم روحانی یا دولت هفتم مدعیان اصلاح‌طلبی) و خیلی هم مشتاق بود که قهرمان چنین ممانعتی بشود ولیکن در خوشبینانه‌ترین حالت، فقط ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر چنین نقشی را به وی دادند و ۳ برابر آنها، خواستند این نقش را به جلیلی بسپارند. اگرچه ۱۰٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر هم مشتاق بازگشت به تداوم وضعیتی شدند که رفسنجانی، خاتمی و روحانی برای ملت رقم زدند! و ای‌بسا بیش از این رقم را در مرحله دوم این انتخابات، شاهد باشیم! که در آن‌صورت ... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ 🙏
هدایت شده از پژوهشگاه حم
🇮🇷﷽☫ 💎@SMHM212 آسیب‌شناسی پیش‌بینی‌ها (بخش نهم): ⁉️ جامعه هدف آقای قالیباف! (ادامه سؤالات مطروحه در بخش پنجم این سلسله ذیل فراز «قالیباف جواب بدهد»): 👌 این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفری که رأی خود را نثار تو کردند، از دو حال خارج نیست: الف) نتیجه تبلیغات و تأثیرات کسانی است که از تو حمایت کردند (که عمدتاً خود را در جبهه تعریف می‌کنند)، فبهاالمراد! حال نوبت آنست که همه را بسوی آقای جلیلی هدایت نمایند. و این عده قاعدتاً از اول باید سراغ جلیلی می‌آمدند ولیکن خودت و دارودسته‌ات، راهزنی کردید و دنبال خودتان کشانیدید! و حال دست خودتان است که آن‌ها را به صاحب اصلی‌شان برگردانید. در این‌صورت هیچ دغدغه‌ای در بین نیست و رقیب بدسگال و بدسرشت، ناکام خواهد شد و به لانه خود خواهد خزید تا مجال دگری جستجو کند! اگر این فرضیه، قرین واقعیت و صحت باشد، نتیجه دخالت تو در این انتخابات، ضربه سنگینی بر پیروزی جلیلی در مرحله اول بود و ثمره آن، همین دو قطبی خیلی زمختی است که پدید آورد و فقط باید خدا به خیر بگذراند! ب) کسانی هستند که قاعدتاً باید از اول سراغ پزشکیان می‌رفتند ولیکن بنا به ملاحظاتی (از جمله وجود تو در صحنه رقابت)، بودن را بر سبزوبنفش بودن ترجیح می‌دادند و حال که تو از مدار خارج شدی، به اصل خود بازگشته و به دامن پزشکیان و حامیان اژدهاصفت او سقوط خواهند کرد و هیچ وقعی هم به نهی تو و حامیان خام‌اندیش تو نخواهند نهاد. در اینصورت، تو قهرمانی هستی که مانع پیروزی رقیب در مرحله اول شده‌ای ولیکن برای مرحله دوم، دستت خالی است! اگر چنین وضعیتی پیش آمد، باید جواب بدهی که چرا برای خودت لشگر بی‌خاصیتی از آنهمه سردار و روحانی و مداح ووو... تدارک دیدی که به تعداد خودشان هم نتوانستند برای تو رأی‌آوری داشته باشند؟! یعنی تکلیف دعوت تصریحی آن‌همه افراد سرشناس و حتی توصیه تلویحی نامزدهای مستعفی برای رأی به تو چه می‌شود؟! به عبارتی روشن‌تر؛ الف) اگر بگوییم که گرایش این ۳٫۴ میلیون نفر، صرفاً بخاطر جذابیت شخص قالیباف بوده است و‌ اولاً کسانی نیستند که متأثر از حامیان و هواداران قالیباف بوده باشند و ثانیاً کسانی نیستند که اگر قالیباف نیامده بود، اساساً پای در حوزه رأی‌گیری می‌نهادند، در اینصورت، قاعدتاً باید پذیرفت که شما می‌توانی از این جذابیت کاریزماتیک و مقبولیت خود در نزد آن‌ها استفاده کنی و همه آن‌ها را بسوی جلیلی سوق بدهی که در مرحله دوم داده‌ای ولیکن این فرضیه زمانی اثبات می‌شود که اگر همین نسبت مرحله اول در مرحله دوم هم برقرار باشد، رأی جلیلی به ۱۲٫۸۰۰٫۰۰۰ افزایش یابد. در اینصورت با ضرس قاطع می‌توان ادعا کرد که همه آن ۱۵٪ دوم قالیباف، این‌بار با بصیرت تمام بجای قالیباف، به جلیلی رأی دادند! وگرنه فرضیه پوچی است. مضافاً که اگر این فرضیه اگر اثبات شود، چه آبرویی برای آن‌هایی می‌ماند که در حمایت از تو وارد میدان شدند؟! و اما اگر این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر حاصل دعوت و توصیه حامیان سرشناس قالیباف است، معلوم می‌شود که پایگاه اجتماعی وی و تمام حامیانش حدود یک سوم جلیلی بوده است و لذا اساساً نباید وارد معرکه می‌شدند ولیکن بدون شناخت حتی نسبی جامعه، قالیباف با اتکاء به اوهام خود و دلگرمی به حمایت پوچ هواداران خود ورود کرد و در نتیجه، متأسفانه باعث شکست جلیلی در مرحله اول شد و بالتبع مرحله دوم را هم به «سراشیبی خطرناک تشدید دو قطبی شدن جامعه»، افکند که چنین «تحمیل وضعیت»ی را باید در تراز ، ارزیابی کرد، اگر رقیب پیروز شود. زیرا پایداری را در معرض آسیب قرار داده است. ب) و اما اگر بگوییم که این ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر همان ۱۵٪ اول قالیباف هستند که از اول می‌خواستند به پزشکیان رأی بدهند اما قالیباف مانع از گسیل آن‌ها به سبد پزشکیان شد وگرنه پزشکیان برنده می‌شد! در اینصورت، دیگر هیچ مقبولیت و آبرویی برای حامیان قالیباف باقی نمی‌ماند و آن‌ها بعد از این باید خیلی با احتیاط و نهایت اعتذار و تواضع، ابراز وجود و احیانا اظهار نظر بکنند و با شناخت جایگاه واقعی خود، دیگر هرگز نباید وارد میدان‌داری شوند و خود را پرچمدار بخشی از جامعه بپندارند. ناگفته نماند که نیت قالیباف، همان است که ادعا کرد (پیشگیری از بازگشت کشور به یک دهه عقب‌تر توسط دولت سوم روحانی یا دولت هفتم مدعیان اصلاح‌طلبی) و خیلی هم مشتاق بود که قهرمان چنین ممانعتی بشود ولیکن در خوشبینانه‌ترین حالت، فقط ۳٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر چنین نقشی را به وی دادند و ۳ برابر آنها، خواستند این نقش را به جلیلی بسپارند. اگرچه ۱۰٫۴۰۰٫۰۰۰ نفر هم مشتاق بازگشت به تداوم وضعیتی شدند که رفسنجانی، خاتمی و روحانی برای ملت رقم زدند! و ای‌بسا بیش از این رقم را در مرحله دوم این انتخابات، شاهد باشیم! که در آن‌صورت ... ...ادامه دارد. ✍️سیدمحمدحسینی(منتظر) ۱۴۰۳/۴/۱۴ 🆔 @chelcheraaqHM 💠 🎲 گروه چلچراغ 🙏