eitaa logo
پژوهشگاه حم
268 دنبال‌کننده
783 عکس
852 ویدیو
36 فایل
بخشی از مقالات متنوع سیدمحمدحسینی(منتظر) فرزند مرحوم حجة‌الاسلام و المسلمین؛ حاج سید میربابا حسینی(فاطمی) (اعلی الله مقامه الشریف) در حوزه‌های مذهبی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷﷽☫ 🔻@SMHM212 استعمار⏪ سازندگی⏪توسعه پیچیدگی‌های هاشمی رفسنجانی (بخش اول): یکی از الزامات موضوعیت یافتن محوریت در یک کشوری مثل ایران، قاعدتاً عادی‌سازی روابط خارجی با همه کشورها از جمله آمریکا و حتی است. و حال آنکه «عادی‌سازی روابط ایران و آمریکا به منظور نیل به توسعه همه‌جانبه»، پوشش و نیرنگی برای پیشبرد کابالاها و ماسون‌ها در ایران است که خلاصه آن اینست؛ «در ایران بگونه‌ای باید و صورت بگیرد که مردمان آن هیچ‌گونه ناترازی با سیاست‌های جهانی نداشته باشند»! وقتی حرف از عادی‌سازی می‌شود، ذهن‌ها بسوی ماجرای هم توجه پیدا می‌کند و بد نیست در اینجا از منظر خاصی که بنده دارم، آن ماجرا مجدداً بازنگری شود: نمی‌خواهم بروم سراغ اول ماجرا و نقشی که و اعوان و انصار او در آن ماجرا داشتند. بلکه مایلم از آخر ماجرا نگاهم را پیگیری بکنم که؛ طی حکمی به او را در جایگاه به مقام «مشاور در امور مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی مجمع تشخیص مصلحت نظام» منصوب کرد تا کل قضیه رابطه و را در قالب بررسی و گزارش ماجرای مک‌فارلین، بصورت کتاب منتشر نماید ولیکن با عدم همکاری (در جایگاه رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک نظام)، این کار ابتر می‌ماند! گویا روابط آمریکا و ایران از طریق انتشار چنان کتابی، مورد اختلاف روحانی و هاشمی بوده است. یعنی هاشمی گمان داشته که این کتاب کمک می‌کند و روحانی بر این باور بوده که گره‌ها را کورتر می‌سازد! قدیری ابیانه معتقد است: «در آن ایام همه شرایط نشانگر و شکست قطعی بود و هدف دیگر امریکا نزدیکی به جنگ بود، به هر حال بعد از افشای این ماجرا در قالب کمیته بررسی و ارزیابی تعدادی از رجال سیاسی امریکا تحت لوای با بررسی این ماجرا آن را به صورت کتاب و گزارش منتشر کردند، یکی از اهداف بزرگ گزارش «تاور» سرپوش گذاشتن بر این بود. بنابراین تصمیم گرفته شد تا این ماجرای بزرگ تاریخی و دیپلماتیک از دیدگاه ایران نیز منتشر شود.» ولیکن بنده این ساده‌انگاری جناب قدیری را باور ندارم. زیرا ماجرای مک‌فارلین را چند لایه می‌دانم که نگاه ایشان ظاهراً به یکی از آن لایه‌هاست! البته با توجه به عدم همکاری مرکز تحقیقاتی تحت سلطه روحانی با وی، شاید نشاید ایشان را متهم به ساده‌انگاری کرد. ولیکن علیرغم استعفای ایشان از مشاورت هاشمی و عدم تقبل هاشمی و باقی ماندن او در آن جایگاه، جای چندان خوش‌بینی نیست و همین که القاء شود آن ماجرا در سطح همین لایه بوده که ابیانه می‌گوید، محصول کمی برای مشتاقان عادی‌سازی روابط نیست! بلی! در این مسئله که وقتی در اجرای یکی از نقشه‌های خود شکست می‌خورد، و انزوا پیشه نمی‌کند و بلکه بلافاصله به سراغ خود می‌رود، هیچ شکی نیست. فلذا آمریکا () هم علیرغم پشتیبانی‌های همه‌جانبه از صدام، وقتی که باور کرد، طرف پیروز میدان، ایران است، بجای «قهر و ماتم»، آمد سراغ نقشه جدیدش که ارتباط با ایران و عادی‌سازی روابط با بود، تردیدی نیست ولیکن مسئله اینست که این قضایا را نباید به همین لایه، محدود کرد و از ابعاد دیگر آن اغماض نمود. بنابراین نمی‌توان باور کرد؛ به صرف اینکه آمریکا اقدام به چاپی کتابی کرد، لازم شد ما هم کتابی چاپ بکنیم! هاشمی ساده نبود. در یادداشت‌های قبلی اشاره شد که در تشکیل «حزب اعتدال و توسعه»، سنگ تمام گذاشت! ولیکن این معما را هم کلید زد که چرا هاشمی علیرغم داشتن حزبی بنام ، مبادرت به تشکیل حزب جدیدی نمود که آن حزب توانست آقایان ، روحانی و را به ریاست جمهوری برساند (ولو اینکه در قضیه ریاست جمهوری و باز رسانی مجدد هاشمی به ریاست)، ناکام شد؟! در این گردونه، این سؤال بیشتر برجسته می‌شود که در همکاری هاشمی برای تشکیل ، آیا هاشمی به هر دلیلی مستقلاً مصمم به این کار شد یا اینکه از جایی دستور گرفت؟! بنده می‌گوید که به او دستور داده شده بود که طبق برنامه پیش برود! کدام سناریو؟ برنامه‌ای که کابالاها طراحی کرده‌اند. زیرا اگرچه مفهومی از و ) و حتی توسعه را دارد ولیکن به اندازه ، مبهم نیست! مفهوم و مصداق سازندگی را همه راحت‌تر می‌فهمند اما مسئله توسعه می‌تواند بسی مبهم و بالتبع قابل تفسیر و تأویل باشد. و شاید به همین علت بود که توصیه فرمودند در بجای توسعه از کلمه ، استفاده شود. زیرا پیشرفت، گویاتر و شفاف‌تر و مصداقی‌تر و رساتر و مفهوم‌تر از توسعه و حتی از سازندگی است. اما با اصرار... ...ادامه دارد. ✍حسینی(منتظر) 🌐 حیفه نبینی | نظرات ۱۴۰۴/۳/۱۴