eitaa logo
سه‌شنبه‌های‌مهدوی رجایی‌شهر
262 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.6هزار ویدیو
37 فایل
سه شنبه های مهدوی شعبه رجایی شهر #کرج 🔻همه میتوانیم با تلاش برای ایجاد جامعه مهدوی، زمینه ساز ظهور حضرت حجت(عج) باشیم. #برای_ظهور ارتباط با ادمین👇 @zesin_pro
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️یک‌ عمرحسرت، یک عالم درد بی درمان، یک‌ دلتنگی بی انتها، خلاصه دنیای بی امام ماست. مهربانم! کبوترانه دلم را پر داده ام سمت حَرَمت، تا از ایوان طلای تو، نجات دنیا را آرزو کند؛ میشود حاجت روا، برش گردانی؟! بیست و سوم ذیقعده @S_MAHDAVIRAJAEESHAHR
9.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▫️رضا جان❤️ از چه بنشستید با ما خاکیان تیره رو ای چراغ عرشیان خورشید رخسار شما...✨ 🤲 یا سریع الرضا، بحقّ علی بن موسی الرضا، اللهم عجّل لولیک الفرج... @Elteja
▫️نمی‌دانست سوالش را بپرسد یا نه؛ اصلا نمی‌دانست چطور بپرسد؛ بالاخره دلش را به دریا زد. پرسید: " دلم می‌خواهد بدانم پیش شما چگونه‌ام؟ نزد شما چه جایگاهی دارم؟ " امام رضا علیه السلام فرمود: " ببین من پیش تو چگونه‌ام! " 📚 عيون أخبار الرضا عليه‌السلام، ج ‏2 ص 50. @Elteja @S_MAHDAVIRAJAEESHAHR
▫️چند روزی آمده بود مسافرت. حالا می‌خواست برگردد شهر خودش. به خودش گفت: «بروم پیش امام برای خداحافظی، هم یک لباس بگیرم برای تبرّک، هم پول بگیرم برای خریدن سوغات.» می‌خواست برای دخترش انگشتر بخرد. ـــــ ـ ـ ـ ـ رفت خانه امام. موقع خداحافظی بغض گلویش را گرفت. اشکش در آمد. دل کندن از امام برایش خیلی سخت بود. آنقدر که یادش رفت برای چه آمده! اصلا یادش رفت خواسته‌هایش را بگوید! بلند شد که برود. امام رضا علیه السلام فرمود: صبر کن. نمی‌خواهی یک لباس تبرکی بدهم؟ راستی، این پول را هم بگیر، برای دخترت انگشتر بخر! 📚 برگرفته از عیون اخبارالرضا علیه السلام ج2 ص 212. ✋ اینکه انسان با انگیزه حاجت گرفتن به سراغ امامش برود نه تنها بد نیست بلکه پسندیده هم هست. ما وقتی حاجت داریم، نباید درِ خانه دیگری را بزنیم. اما ای کاش روزی آنقدر دلتنگ خودش بشویم که حاجات شخصی‌مان را فراموش کنیم و او را بخاطر خودش صدا کنیم! هرچند آن آقا آنقدر کریم است که حتی اگر ما حاجاتمان را فراموش کنیم او یادش هست. @Elteja
در بیرون شهر، باغی 🌴 داشتند. گاه گاهی برای استراحت به باغ می رفتند. یک روز من نیز به همراه آقا رفته بودم. نزدیک ظهر🌞، گنجشک کوچکی هراسان از شاخه درخت پرکشید و کنار امام نشست🕊. نوک گنجشک، باز و بسته می شد و صداهایی گنگ و نامفهوم از گنجشک به گوش می رسید. انگار با جیک جیک خود، چیزی می گفت.🎶 امام علیه السلام حرکتی کردند و رو به من فرمودند: « سلیمان! ... این گنجشک در زیر سقف ایوان لانه دارد. یک مار سمی به جوجه هایش حمله کرده است.🐥 زودباش به آن ها کمک کن!...🐍 با شنیدن حرف امام در حالی که تعجب کرده بودم بلند شدم و چوب بلندی را برداشتم. آن قدر با عجله به طرف ایوان دویدم که پایم به پله های لب ایوان برخورد کرد و چیزی نمانده بود که پرت شوم... با تعجب پرسیدم: «شما چطور فهمیدید که آن گنجشک چه می گوید؟» امام رضا (علیه السلام) فرمودند: «من حجت خدا هستم... آیا این کافی نیست؟!» ✨ راوی : سلیمان ( یکی از یاران امام رضا علیه السلام ) منبع : پایگاه اطلاع رسانی حوزه hawzah.net https://eitaa.com/S_MAHDAVIRAJAEESHAHR
محمود کریمی 003 Imam e Mehraboon.mp3
زمان: حجم: 7.68M
💚 آی جونوم وای عمروم بی تابوم بَرِی دیدارت سر می ذاروم می افتوم به پای زوارت 🎤 #⃣ #⃣ #⃣ 🏳 ❌👇👇👇👇❌ 🎤دودمه (گلچین مداحی)🎤 https://eitaa.com/S_MAHDAVIRAJAEESHAHR