eitaa logo
کانال سیدمحمد خردمند
282 دنبال‌کننده
1هزار عکس
111 ویدیو
163 فایل
سیدمحمد خردمند
مشاهده در ایتا
دانلود
• اصل 3: توجه مثبت نا مشروط: توجه ما به طرف مقابل باید بدون شرط باشد و او را همان گونه که هست بپذیریم. برای جوان باید جا انداخت که هر گناه و گیری که دارد، بداند اشک بر امام حسین علیه السلام گناهان را پاک می کند. در فضای تبلیغ وقتی کسی به ما مراجعه می کند ما باورها و اصول دینی خود را داریم اما برای مراجعه کننده هر کس و در هر موقعیتی که باشد، یک پناهیم. http://sm-kheradmand.com
- 1399 * یکشنبه – 21 اردیبهشت 1399 – 16 رمضان 1441– 10 می 2020 • «گفتمان دینی خانواده و جوان»، عنوان سی دی ای بود که آن را حدود 2 ساعت در اسفند 1397 شنیدم و دیدم و آن را نگه داشتم تا نوبتی دیگر و در زمان مناسب خودش، با دخترم در اردیبهشت 1399 این سخنرانی به تحلیل نشستیم. سخنرانی خانم نیلچی زاده در جمعی از والدین که ظاهرا این نشست در شهر مقدس قم برگزار شده است. • البته که نکته های صحیحی هم در صحبت هایشان داشتند اما در مجموع پسخنرانیِ پُر ایراد بود! ... آن هم در سطح سمیناری در قم؛ برای خانواده های ظاهراً متدین؛ به دعوت موسسه ای دینی و ... !! • برخی نکته ها از این سخنرانی؛ شکلی و محتوایی: • 1. اگر دختری از سخن گفتن با نامحرمان دچار حیا و خجالت باشد و این سخن گفتن به او دشوار آید، مذموم است؟!! ... به نظر می رسد گوینده این گونه القاء می ‏کند! • 2. در حالی که کارشناس جلسه تذکر بسیار به جایی راجع به توجه به لحن صدای خانم ها در مقابل محارم و غیرمحارم می ‏دهند ظاهراً این دقت در لحن کلام خانمِ مجریِ برنامه رعایت نمی شود! (این را حتی دخترم بدون تذکر من متوجه شد!) • 3. واسطه‏ ی فیض قرار دادن برای امام زمان و بیان این که حتی راجع به این واسطه ‏ی فیض در قیامت از ما سوال خواهد شد نیاز به مستند عقلی و شرعی دارد، خانم محترم! • 4. حرکت‏ ها و زحمات خانم ها از صبح تا به شب ارزش ندارد؟! ... آها! چون ورزیدگی بدنی در آن نیست!! ... عجب! • 5. تمسخر تلقین ‏های روانشناختی! • 6. می گویند: ازدواج تنها به جهت مدیریت میل جنسی نیست چرا که در هر زندگی ای مکن است همسری در مأموریتی طولانی قرار بگیرد یا همسر دیگری دچار کسالتی طولانی شود. • 7. می گویند: شیطان این مفهوم را در ذهن ها تغییر می دهد: «عاقلانه انتخاب کن و عاشقانه زندگی کن!» شده است: «عاشقانه اتخاب کن و غیر عاقلانه هم جدا شو!» • 8. وقتی کسی می گوید به دلم نشست یا ننشست باید پرسید به کدام دلت نشسته؟ • 9. کفش کرم رنگ و جلو بازِ خانم گوینده خیلی عجیب است! • 10. یکی از سوال ها آن است که چطور این همه سوال با چند خط پاسخ تکلیفش روشن می شود! • 11. می گویند: دوره ی نامزدی دوره ی افزایش سرمایه های عاطفی است! در دوره ی نامزدی افراط نکنید! پیامک مداوم! بودن هر روز در کنار هم! و ... . در دوره ی نامزدی زمان زیادی در خانه ی طرفین نباشید، اگر می خواهید با هم باشید بیرون از خانه های یکدیگر با هم باشید! • 12. می گویند: یک خانم مسلمان و متندین 12 حیطه برای پوشش خود دارد. • 13. یک مادر نباید پوشش به گونه ای باشد که عرضه کنده ی جنسیتش باشد! باید پوشش بیان کنده ی مادری باشد. • 14. می گویند: حد اقل دو روز در هفته ساعت خواب بچه ها باید زود تر از زمان بازگشت پدر به خانه باشد! • در مجموع این فایل توصیه نمی شود و با توجه به رویکردی که از ایشان شنیدم به نظرم می رسد استفاده از فایل ها و برنامه های دیگر ایشان نیز جای تأمل داشته باشد! http://sm-kheradmand.com/Recommended/section8/page1/lang/Fa.aspx
- 1403 * جمعه – 18 خرداد 1403 – 29 ذی القعده 1445 – 7 ژوئن 2024 • امروز صبح بیست و دومین جلسه ی «در محضر مکیال المکارم» را داشتم؛ بعد از نماز صبح کمی خوابیدم که در خواب به خدمت پدر رسیدم. مدتی بود زیارتشان نکرده بودم ظاهرا کسالتی داشتند به بیمارستان بستری بودند؛ در خواب من و مادر از زیارت آمده بودیم و به دیدن ایشان می‌رفتیم. الحمدلله حالشان بهتر بود و از روی تخت بیمارستان بلند شده بودند. بعد از این که از بیمارستان بیرون آمدم پیامی آوردند که باید بیایید در فلان میدان و زیارتنامه ی آقای حسن‌زاده آملی، آقای جوادی آملی و آقای مصباح یزدی را بخوانید! ظاهرا توفیق پیدا کرده بودم که در سفر مشهد زیارت‌نامه‌ای را برای زائران قرائت کنم، از همین جهت برای این برنامه هم دعوت شده بودم. گفتم نمی‌آیم و برای غیر حجت های الهی، زیارت نامه ی غیر مأثور نمی‌خوانم. در همین کشمکش‌ها بودم که از خواب بیدار شدم. نمی‌خواهم بهایی به خواب بدهم، ولی برای خودم شیرین بود که الحمدلله در خواب هم از ترس این و آن کاری را که درست نمی‌دانستم انجام ندادم! • گل‌اندامی که می‌دادم به خون دیده آبش را • چسان بینم که گیرد دیگری آخر گلابش را؟ • در آغوشِ نسیم صبحدم بی‌پرده چون بینم؟ • گلِ رویی که من وا کرده‌ام بندِ نقابش را • به دست غیر، چون بینم عنان طفل خودرایی؟ • که وقت نی‌سواری می‌گرفتم من رکابش را؟ • به خونم زد رقم، تا با قلم شد آشنا دستش • پری‌رویی که می‌بردم به مکتب من کتابش را • نهالی را که من چون تاک پروردم به خون دل • چسان بینم به جام دیگران صائب، شرابش را؟ • خلاصه ی جلسه ی امروز «» به قلم یکی از دانشجویان چنین است: • در قسمت اول جلسه، با محور قرار دادن صفحه ی 76 کتاب «درس نامه ی مکیال المکارم»: • راجع به جناب احمد بن اسحاق قمی ماجرایی بیان شد. درس در مورد نصوص امامت امام زمان علیه السلام است که در مورد آن توضیحاتی داده شد. • حدیثی از امام صادق علیه السلام در مورد ایمان آوردن اولی و دومی: این دو لحظه ای به خدا ایمان نیاوردند چه برسد به پیغمبر خدا. • در ارتباط با جواب دادن به شبهات توضیحاتی داده شد؛ در مواجهه با متشابهات به محکمات مراجعه می کنیم و محکمات را به واسطه ی برخورد با متشابهات زیر سؤال نمی بریم. • در بخش دوم جلسه بیان شد که: کسانی که در جلسات «سیدمحمد خردمند» شرکت می کنند یا فایل صوتی و تصویری جلسات را می شنوند و یا می بینند، بدانند که بنده هیچ کس را به شخص خود، دعوت نمی کنم و هیچ ادعایی هم ندارم؛ من تلاش می کنم داشته ها و یافته هایم را در مسائل اعتقادی، اخلاقی، روانشناسی و تربیتی در اختیار کسانی که طالب هستند قرار بدهم. باید در انجام هر کاری و شنیدن و خواندن هر مطلبی به قرآن، روایات و اهل بیت علیهم السلام تمسک داشته باشیم. • در ادامه ماجرای جناب احمد بن اسحاق خوانده و راجع به این جمله توضیح داده شد که: ما بی صاحب نیستیم؛ باید به لطف خودشان باور و اطمینان قلبی داشته باشیم که امام زمان علیه السلام می شنوند و جواب ما را می دهند گرچه ما جواب ایشان را نشنویم! https://eitaa.com/s_m_kheradmand
- 1403 * جمعه – 12 مرداد 1403 – 27 محرم الحرام 1446 – 2 آگوست 2024 • امشب در مجلس عزاداری و توسل مسجد اعظم و سخنرانی حاج آقای فائق شرکت کردم، نکاتی از محتوای این جلسه: • ابتدا احکامی راجع به تغییر نیّت در نمازها فرمودند. • خواندن سوره ی جمعه و منافقون در نماز ظهر و عصر روز جمعه مستحبّ مؤکّد است. • یکی از جاهایی که تغییر نیّت در نماز جایز است، زمانیست که فردی در حال نماز واجب است و نماز جماعتی تشکیل می‌شود و او قبل از رکوع رکعت سوم است؛ می‌تواند نیّت را به نماز مستحب تبدیل کند و خودش را به جماعت برساند. • تغییر نیت از نماز واجب به نماز قضا در صورتی ممکن است که نماز قضا قطعی باشد. ا آقای خونساری ۹۶ سال عمر کرد و کسی از او گناهی ندید؛ ایشان گفته بود من از ۶ سالگی یادم نمی‌آید نمازم قضا شده باشد اما دو بار در طول عمرشان نمازهایشان را قضا کردند و بعد هم در آخر عمر فرموده بودند من از مال دنیا چیزی ندارم، چند جلد کتاب دارم، اگر خواستید آن ها را بردارید اگر نه بفروشید و برایم نماز قضا بدهید. • در توضیح آیه ۶۵ و ۶۶ سوره ی انفال بیان شد که: • يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ (65) الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (66) • این آیات اشاره به این مطلب دارد که مؤمنین در این جنگ موظف به مقاومت هستند. الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ ...؛ دستور به مقاومت از یک دهم جمعیت دشمن می‌رسد به یک دوم! البته یک نفر در کل عالم اسلام موظف بود که در هیچ شرایطی میدان جنگ را خالی نکند و آن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است. • با توجه به این آیات اگر یک نگاه اجمالی شود به احکام واجبات و محرمات در دین اسلام و به احکام اُمَم سابق وظایف مسلمانان بسیار سبک‌تر است. اگر اسلام «دین سمحه و سهله» است که روایت دارد، به این معنی نیست که ما اجازه داریم ببینیم کدام مرجع راحت‌تر می‌گیرد و از او تقدلید کنیم! باید این را در مقایسه با ادیان سابق بررسی کرد. «سمحه و سهله» به معنی اولویت دادن میل قلبی نیست. آیات پایانی سوره بقره گفتگوی خدا با پیامبر در معراج است. (بر اساس روایت امیرالمؤمنین علیه السلام در ذیل این آیات) بر بنی اسرائیل در شبانه روز ۵۰ نماز واجب بود، وسط کار و خواب و برنامه‌هایشان؛ در خانه هم نمی‌توانستند نماز بخوانند باید به جای خاصی می رفتند. خدای متعال برای امت پیامبر اسلام این را کرده ۵ وعده و در همه جا و با گستره زمان برای خواندن! در احتجاج مرحوم طبرسی آمده است که اگر کسی از آن ها گناه می‌کرد خدا او را مفتضح می‌کرد و سر در خانه‌شان نصب می‌شد که صاحب این خانه گناه کرده است. بعد در آن زمان می‌آمد نزد پیامبر خدا و بعد پیامبر زمانش دستور می‌دادند که باید چه کنی که خدا تو را بیامرزد! ۵ سال و ۱۰ سال باید از شهر می‌رفت و زندگی را ترک می‌کردند و بعد آفتی به جسم او می‌خورد تا معلوم شود توبه‌اش پذیرفته شده است. • امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف می‌آیند تا اموری که پوسیده و غیر قابل قبول نفس مردم را احیا کنند: مُشَيِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلاَمِ دِينِكَ. https://ble.ir/S_M_Kheradmand
به لطف خدای متعال و عنایات ولیش توفیق یافتیم تا از فروردین 1398 تا دی ماه 1403 تعداد 248 جلسه در محضر کتاب شریف بوده و از آیات و روایات مربوط به امام مهربانی ها بهره ببریم؛ این مجموعه جلسات ان شاء الله ادامه خواهد داشت. در این جا لینک استفاده از فایل های صوتی جلسات برقرار شده در سیزده قسمتِ بیست جلسه ای تقدیم می گردد. بخش اول فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page9.aspx بخش دوم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page12.aspx بخش سوم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page13.aspx بخش چهارم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page29.aspx بخش پنجم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page30.aspx بخش ششم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page31.aspx بخش هفتم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page32.aspx بخش هشتم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page43.aspx بخش نهم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page44.aspx بخش دهم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page45.aspx بخش یازدهم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page49.aspx بخش دوازدهم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page53.aspx بخش سیزدهم فایل های خوانش کتاب شریف مکیال: http://sm-kheradmand.com/Classes-WorkShop/Eteghadi/page56.aspx ما عقل خویش را سر عشق تو باختیم بگذار عمر ما همه دیوانه بگذرد سوگند می خوریم که ما گنج می شویم یک شب اگر که شاه ز ویرانه بگذرد این روزگار می گذر، خوب یا که بد بهتر که عمر ما در این خانه بگذرد ... https://www.aparat.com/sm.kheradmand
- 1403 * چهارشنبه – 19 دی 1403 – 7 رجب 1446 – 8 ژانویه 2025 • در فرصت های پیش آمده در خلال برنامه ها و مشاوره های دو روز گذشته، موفق شدم که فایل صوتی یک جلسه ی «تربیت درمانگر» را که توسط یکی از اساتید دانشگاهی برگزار شده بود بشنوم؛ یادداشت های مفیدی از آن ثبت نمودم و امیدوارم بتوانم این مجموعه ی 200 ساعتی را به طور کامل بشنوم. هم مروری بر دانسته ها و مطالعات قبلی است و هم تذکری به برخی نکات مغفول و هم به جهت سوالات دانشجویان و پاسخ های استاد، آموزه های تحلیلی و جانبی هم دارد. و اما نکته هایی که از این 5 ساعت فایل نوشتم: • هدف مرور مباحثی هست که می تواند در کلنیک و کارهای مشاوره ای به ما کمک کند. • چرا مصاحبه ی بالینی (Clinical interview) اهمیت زیادی دارد؟ • انواع مختلفی از مصاحبه های بالینی وجود دارد. • مصاحبه ی انگیزشی در عین داشتن مشخصات مصاحبه، نوعی مداخله هم هست؛ در روانشناسی سلامت هم یکی از مصاحبه های پر کاربرد، مصاحبه ی انگیزشی است. • مصاحبه ی بالینی را می تواند از جهت ساختار به سه نوع اصلی تقسیم بندی نمود: ساختارمند یا ساختار یافته، نیمه ساختار یافته و بدون ساختار. • مصاحبه ها را از جهت رویکرد هم می توان تقسیم بندی نمود؛ روانپویشی، شناختی – رفتاری، فرد محور یا شخص محور. که مدل ساختاری مصاحبه را بر اساس رویکردها انتخاب می کنیم. مثلا در روانپویشی و راجرزی معمولاً مصاحبه ی بالینی ساختارنایافته هستند ولی در رویکرد شناختی رفتاری یا علامت محور از مصاحبه های نیمه ساختاریافته استفاده می کنیم. • یکی از مهمترین ویژگی های مصاحبه ی بالینی طبیعی بودن آن است؛ تصنعی نیست. مُراجع هم مشاور و درمانگرش را مورد ارزیابی قرار می دهد. • گاهی مُراجع می آید تا از گیر انداختن مشاور لذت ببرد! • یکی از ویژگی های مهم درمانگر، خوداگاهی اوست. • یکی از نکته های مهم در مصاحبه ی بالینی نشانه های غیرکلامی (sign) هستند. مشاور باید از ساین ها به سیمپتوم (symptom) برسد و از ان به سندرم (syndrome). • گاهی استفاده از لفظ «بیمار» نوعی برچسب زدن به «مُراجع» محسوب می شود. • بخش بزرگی از مصاحبه ی بالینی در رابطه ی درمانی است. • در مصاحبه ی بالینی برخی سوالات در مُراجع ایجاد مقاومت می کنند و برخی او را به مشارکت و ارائه ی اطلاعات تشویق می کند. • مصاحبه ی بینش گرا مبتنی بر کشف تعارض های عمیق است؛ فرض روان پویشی آن است که آوردن تعارض های نا خودآگاه می تواند با ایجاد بینش نسبت به آن ها، به حل آن ها کمک کند. در مصاحبه ی علامت گرا یا توصیفی، تمرکزش بر اختلالات است که آن ها را مجموعه ای از علامت، نشانه ها و نشانگان می بیند. • آغاز مصاحبه ی بالینی با سوالات عادی آغاز می شود؛ مثلاً: «این جا را راحت پیدا کردید؟» سوالی که کمک به رابطه کند. • باید با اصطلاحات معتادان و برخی اصطلاحات قومیّت های مختلف آشنا بود. • از عوامل مؤثر در رابطه، 70% زبان بدن و 30% زبان گفتاری مؤثر است. • ما به عنوان درمانگر باید تشخیص دهیم که وقتی کسی خُلق پائینی دارد ولی ناگهان خُلقش تغییر می کند و می رود کارهای جدیدی می کند، دارد خود را برای مردن آماده می کند! نا همخوانی در خُلق و رفتار، یک علامت خطر است. • مشاهده ی وضع جسمانی فرد: طرز پوشش او، شکل راه رفتنش، عکس العمل های عاطفی (خیلی زیاد یا نامتناسب یا خنثی)، سکوت ها و مکث ها. • یک مصاحبه 4 رکن دارد: 1) رابطه ی درمانی. 2) تکنیک ها. 3) ارزیابی وضعیت روانی. 4) تشخیص. • روانشناسان سلامت باید بر بیماری های مزمن تسلط خوبی داشته باشند؛ البته روی سیاست گزاری های حوزه ی سلامت و ارتقای سلامت هم روبرو هستند. • دائم باید در حین طی مدارج، دانشمان را تکمیل کنیم. • سطوح یادگیری بلوم: 1) دانش. 2) فهمیدن. 3) کاربستن. 4) تحلیل. 5) ترکیب. 6) ارزشیابی. • گشاده رو بودن و هیجانات مثبت داشتن درمانگر در فرایند درمان اثر مهمی دارد. • گوش دادن فعال پنج جزء دارد: 1) تماس چشمی. 2) توجه کردن. 3) تصدیق کردن. 4) خلاصه کردن. 5) واکنش. (البته در منابع دیگر، عنوان های دیگری هم بیان شده است) • درمانگر باید قابلیت چند حسی داشته باشد. • در رابطه ی درمانی باید از درک و فهم به سوی تعامل و اعتماد پیش رفت. http://sm-kheradmand.com
- 1403 گزاره هایی پیرامون (9 - در پیام رسان تلگرام) چهارشنبه – 19 دی 1403 – 7 رجب 1446 – 8 ژانویه 2025 امروز صبح جلسه ی خوب و پرباری در فضای مجازی داشتم؛ بعد هم مشاوره و امورات جاری روز. بعد از مدت ها عصر وقت مشاوره ای تنظیم نکرده بودم و در خدمت مادر بودم. خداوند متعال سایه شان را بر سرم استوار بدارد! خرید هایی داشتند و جاهایی می خواستند بروند. کمی هم به مطالعه رسیدم. • شب مشاوره ی مجازی داشتم و کمی هم برای تنظیم کارهای علمی ام نشستم. یک بازی فکر تقریبا چهل پنج دقیقه ای هم با آقا سیدمجتبی انجام دادم که باختم! • متنی دیگر برای جزوه ی «گزاره هایی پیرامون طلاق» که تا امروز به سی و هشت متن رسیده نوشتم؛ با عنوانِ «کاش می شد آسمان ظلمت نداشت»: • گاهی یکی از عوامل تاثیرگذار در جدایی‌ها و اختلافات خانوادگی، نقش پررنگ والدین طرفین است؛ البته که معمولاً و در زمانه ی کنونی، والدین نقش‌های حاشیه‌ای و حتی حمایتگرانه ای برای پایداری زندگی‌ها دارند اما تجربه ی مراجعان مختلف در این زمینه تاثیرگذاری پررنگ برخی از والدین را در از هم گسیختگی نظام یک خانواده ی نوپا، بر من آشکار ساخته است. از نمونه‌هایی که تصویرش در ذهنم پایدار شده اتفاقی است که به عنوان مشاور شاهد و ناظرش بودم و البته نمی‌توانستم به مادر دختر خانم بگویم که: «با این طرز سخن شما با دامادتان، این زندگی را بیش از پیش به پرتگاه نزدیک می‌کنید! اگر واقعا برای مشورت و اصلاح و کمک به حفظ زندگی آمده‌اید باید با ادبیات دیگری پیش روید». از ویژگی‌های آن محفل این بود که حتی مادر دختر برای دفاع حق یا ناحق از فرزندش با پدر دختر هم تندی می‌کرد که چرا جملاتی می‌گویی که ۱۰۰ تخریب و طرد داماد نیست! جمله ی تلخی که به یادم مانده آن است که ایشان در آن جمع گفتگو رو به همسرش کرد و با صدای بلند نام شوهر را برد و گفت: «عباس بیشعور!طرف دخترت را بگیر!» • خاطرم هست در موردی دیگر هم که خانواده ی پسر احساس کرده ‌بودند در برخوردی یا جمله‌ای یا دعوتی مورد بی‌احترامی قرار گرفته‌اند پافشاری‌شان برای طلب عذرخواهی از سوی خانواده ی دختر و اصرار بر آن که حق با ماست و در این مشکلات هیچ گونه سهمی نداشته ایم، کار را برای حفظ یک زندگی سخت کرده بودند! • حتماً در سینه ی مشاوران و روانشناسان خانواده، یا بزرگترهایی که در این زمینه‌ها در شهر و محل و فامیل خود فعالند نمونه هایی از این دست بایگانی شده است! رازهایی که باید بماند! ... • روشن است که در هر کدام از این موضع‌گیری‌ها مشاور نقش حَکَم و و قضاوت کننده را ندارد اما برای تعدیل در روابط و ترسیم مسیری که بتواند ادامه ی زندگی را ممکن نماید، ‌باید برخی از موانع را به صراحت روشن کرده و برای رفع آن اقدام پیشنهاداتی دهد. سعی کند هم همسران و هم خانواده هایشان را به واقعیاتی که مغفول ایشان است آگاه و متوجه سازد. حالا مانع مادر پسر باشد یا پدر دختر! هر کدام یک از والدین طرفین که نقش جدی‌تری برای بستن راه حرکت یک زندگی دارند! باید روشن شود! بی قضاوت و حکم. هدف حفظ زندگی است! • خاطرم هست در مشکلات خانوادگی یک زوج کسی که در جلسه ی مشاوره بیشترین سخن منفی را مطرح می‌کرد برادر داماد بود؛ تا جایی که من برای مدیریت جلسه از ایشان خواستم خود را کنترل کنند و اجازه دهند پدر مادر و زوجین هم سخن بگویند. البته آن زندگی به سامان نرسید و من نمی‌توانم قضاوتی برای میزان نقش آفرینی آن برادر داشته باشم اما لااقل در آن جلسه کسی که پافشاری جدی ای برای محکوم کردن دختر و خانواده ی دختر می‌کرد، آن برادر بود! این که چه جمله‌ یا رفتار تلخی متوجه این برادر یا نقض کننده ی باورها و تصورات او بوده است نمی‌دانم و فرصت کنکاش هم نداشتم و بیش از این هم نمی‌خواستم به گفتار او بها دهم اما به تجربه های متعدد یافته ام که اطرافیان اثر گذار تنها پدر و مادر عروس و داماد نیستند! • یک زوج مواجه شده با مشکل شایسته است به میزان علاقه و نیتشان برای حفظ یک زندگی خوب و سالم - و نه زندگی ای که یک مشاور امین و متعهد به امکان استواری یا مصلحت ایجاد آن زندگی رای ندهد – بکوشند تا با تمام احترام و ادبی که نسبت به والدین و خانواده های خود قائلند از این فضاهای خانوادگی منفی یا «منیّت ها» آسیب نبینند؛ ... کاش می شد آسمان ظلمت نداشت! (پایان متن گزاره هایی پیرامون طلاق) https://eitaa.com/s_m_kheradmand
- 1403 * شنبه – 22 دی 1403 – 10 رجب 1446 – 11 ژانویه 2025 • «درمانگری» و مشاوره ی تخصصی کار پر زحمت و انرژی بری است؛ فردی که مورد مراجعه و سوال واقع می شود باید دائم در پی تکمیل دانش و افزودن اطلاعات پیشینش باشد؛ و البته که در این عرصه حتماً مطالب نو و جدید هم برای تأمل و بکار بستن، می آموزد. این ها انگیزه های خوبی برای وقتگذاری های بیشتر در این جهت است. در این جا نکته هایی از سومین پنج ساعت مجموعه ی دویست ساعتی «تربیت درمانگر» را تقدیم می کنم: • اساساً در رویکر روان تحلیلی به «انتقال» و «انتقال متقابل» به عنون یک امر اتفاق افتادنی و بخشی از پروسه ی درمان می دانند؛ ولی درمانگر باید مراقب باشد رابطه ی درمانی به مُراجع لطمه ای نزند. • درمانگر باید مهارت حرفه ای خودش را نشان دهد و روشن کند که صلاحیّت حرفه ای ورود به مسئله را دارد. • معمولاً مراجعان گمان می کنند که مشکلشان ویژه است. این که مُراجع بداند که تنها او نیست که درگیر این شرایط شده می تواند به کاسته شدن اضطراب او کمک کند. • درمانگر باید نقش هدایتگری جلسه را ایفا کند. • درمانگر باید بتواند با سوالات خوب، مُراجع را به توضیح بیشتر در موضوعات لازم ترغیب کند. • درمانگر باید نقش ها را متعادل کند؛ نقش حاکم، نقش همدل، نقش متخصص، نقش مقتدر. البته باید این نقش ها را متناسب موقعیت استفاده کنیم؛ از همدلی آغاز کنیم و بعد به سمت اقتدار رویم. • مُراجع هم نقش های مخنلفی دارد: نقش یک بیمار، نقش یک قربانی، نقش یک حمایت طلب (در معیار روایی MMPI، شکل 8 را پیدا می کند)، نقش یک فرد مهم و ویژه. • در متعادل سازی نقش ها: • وقتی مُراجع در باره ی شرایط خودش اطلاعات ندارد، نقش یک آگاهی بخش را ایفا می کنیم. • وقتی مُراجع نقش یک تصمیمات خوبی گرفته و در اجرای آن تردید دارد می توان نقش یک راهنما و انگیزه بخش را ایفا نمود. • از رویکرد اریک برن هم می تواند در تعدیل نقش ها استفاده نمود. • ما معمولاً شکایات مُراجع را با سه دسته تکنیک ارزیابی می کنیم: • 1) تکنیک های گشاینده: • الف) سوال های باز پاسخ استفاده می شود؛ از موضوعی که برای فرد بیشترین اذیت و آسیب را دارد آغاز می کنیم، و بهتر است در این مرحله او را هدایت نکنیم؛ سوالات باز کمک می کند به بروز حالات هیجانی. • ب) سوال های بسته هم در جای خود برای ارزیابی علائم و آگاهی دقیق تر به مشکلات کمک می کند. دسته ی سوم سوال ها، • ج) سوالات بینابینی هستند که مُراجع می تواند بسته و یا باز پاسخ دهد و این به میل اوست و به حال و Mood او و میزان ارتباط برقرار شده با درمانگرش بستگی دارد. • د) گروه چهارم سوالات را با عنوان «پرسش ضمنی» می شناسیم! مثلا می گوئیم: «نمی دانم در باره ی سر کار رفتن فکری کرده ای؟ احتمالاً درباره ی جدایی والدینتان از هم هیجانی داشته باشید!» البته سوالات ضمنی مثل «سوال چرا» دقیق و حساس است، مگر آن که رابطه ی درمانی عمیقی شکل گرفته باشد. سوال های غیر مستقیم برای کاوش احساسات کمک می کند. • ه) پرسش های فرافکن؛ پرسش هایی که کمک می کنند تا تعارضات درونی، ارزش ها یا احساساتی که بیان نشده اند یا مبهم است توسط خود فرد و درمانگر شناخته شود. مثلا: «چه می شد اگر الان 5 میلیاد پول داشتید؟» «چه می شد اگر ...». این سوالات حتی قضاوت فرد را هم می سنجد؛ مهمترین آرزوهای او یا مهمترین گره های ذهنی او را آشکار می کند. • ی) سوالات هدایت گر؛ سوالاتی است که در حالی که فرد به موردی اشاره نمی کند و یا از کنار آن عبور می کند ما با طرح آن، مطلبی را روشن می کنیم. مثلاً به کسی که علائم افسردگی را دارد ولی به این مطلب اشاره نکرده می گوئیم: «اگر چه که شما به فکر خودکشی نیفتاده اید ولی احساس غم زیادی را تجربه می کنید!» یا در موارد دیگر: «هیچ وقت صداهایی نشنیده ای! شنیده ای؟» • 2) تکنیک های روشن کننده؛ برای رفع ابهامات از او می خواهیم که برخی مسائل را روشن کند. تصریح کردن یکی از راه های روشن کننده است. همچنین Summarize (خلاصه کردن) هم از تکنیک های مفید در سامان دادن به جلسه ی مشاوره است. • تدابیر یا چهارچوب مکتوب سازی مصاحبه ی بالینی (SOAP) اهمیّت دارد ولی درج مطالب اساسی اهمیّت بیشتری دارد. در ثبت مطالب (1) نباید استنباط های شخصی را دخیل نمود بلکه باید یادداشت های دقیقی داشت تا در مراحل بعدی به تشخیص های صحیح تری برسیم؛ همچنین (2) باید مختصر و مفید و (3) واضح نوشت. • در برخی رویکردها خیلی قائل به یادداشت برداری نیستند و برخی یادداشت بعد از پایان مصاحبه ی بالینی را پیشنهاد می کنند. • گام بعدی در مصاحبه ی بالینی «وارسی نشانه یا Check the symptom» است. • گاهی مُراجع مطالب غیر منطقی را به هم مربوط می کند؛ ما باید افکار هذیانی و بیمارگون مُراجع را مورد بررسی قرار دهیم.
• 3) تکنیک های پیش برنده، کمک می کنند تا مشاور توجه مُراجع را از جایی به جای دیگر ببرد بدون آن که او را تحت فشار قرار دهیم. از جمله این تکنیک ها «استمرار بخشی» است که در آن درمانگر ژست ها و عباراتی را استفاده می کنیم که فرد را به جلو رفتن در موضوع حرکت می دهد؛ مثل: تماس چشمی، سر تکان دادن، تغییراتی در حالت چشم و صورت، واکنش نشا دادن های کلامی (خوب! چه جالب! بعد از این اتفاق چه شد؟ دیگه چی؟ چه نکته ی مهمی! بیشتر می خواهم در این مورد صحبت کنیم! و ...). • «پژواک گری» هم از مهارت های پیش برنده است؛ «پس گفتی که داری مریض می شوی؟» وقتی می بینیم فرد از مسیر خارج شده یا توضیحات اضافه ای می دهد با این مهارت مصاحبه ی بالینی را مدیریت می کنیم. • تکنیک دیگر پیش برنده «هدایت مجدد، redirect» است؛ مخصوصا وقتی با مراجعی سروکار داریم که خیلی به جزئیات توجه می کنند یا فشار تکلم دارند. https://ble.ir/S_M_Kheradmand