eitaa logo
سبک شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
66 فایل
کپی بدون لینک همراه دعای عاقبت بخیری = حلال☆ <تاریخ تاسیس : <۱۳۹۸/۹/۲۴ تقدیم به ساحت مقدس حضرت مادر(س)
مشاهده در ایتا
دانلود
می گفت شب قبل از شهادتش تو مقر نشسته بودیم. صحبت از شهادت بود . یهو حاج عبدالله گفت :" من شهید شدم ، منو با همین لباس نظامی ام خاکم کنید. " بچه ها زدن زیر خنده و شروع کردن به تیکه انداختن . حالا تو شهید شو .. ! شهیدم بشی تهران بفرستنت باید کفن بشی . سعی میکنیم لباس نظامی ات رو بزاریم تو قبر .. ! تو خط مقدم بودیم که خبر شهادت حاج عبدالله رو شنیدیم . محاصره شده بودن ، امکان برگشتشون هم نبود. شهید شد و پیکرش هم موند دست تکفیری ها . سر از تنش جدا کرده بودن و عکس هاش رو هم گذاشته بودن تو اینترنت بحث تبادل اجساد رو مطرح کرده بودیم که تکفیری ها گفته بودن خاکش کردیم . چون پیکر سر نداره دیگه قابل شناسایی نیست ... و حاج عبدالله اسکندری به آرزوش رسید .. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
هوای خراسانم آرزوست . . .
@REZAYAT99 1⃣ ❇️❇️ انجام تایپ❇️❇️ 🔸 فارسی و انگلیسی 🔹تایپ پایان نامه و مقاله نویسی(درحددانش‌آموزی) و ... 🔸 از روی دست نوشته، یا عکس یا کتاب یا پی دی اف و ... 💰قیمت: مناسب_توافقی جهت همکاری به آیدی زیر مراجعه نمایید: @sarbazeHajGHASEM 2⃣تبلیغ ۳ شیوه (۱_سین میزنیم ۲_روزانه پیامهایتان را در ۸۰ گروه ارسال میکنیم و ...) و اد کردن با قیمت پایین پذیرفته میشود. اد کردن(هر ۸نفر)هزارتومان تعداد افراد بسته به میل شما متفاوت است✅قیمت متناسب با تعداد افراد). 3⃣طراحی پوسترها و بنر های تبلیغاتی،طراحی زیبای اسم شما،مُهر اسم و...با قیمت پایین. 4⃣ادمین حرفه ای موجود است 5⃣ فروش آیدی داریم.( هر ۱۰ تا هزار تومان)۳هزارتا موجوداست 🚀 در صورت درخواست به آیدی زیر مراجعه نمایید: @sarbazeHajGHASEM
کتاب ‌ ‌ {ماجرای عجیب یک جشن تولد} به چاپ رسید💥 🚩(روایت زندگی شهید مدافع حرم مهدی ثامنی راد)🚩 ✍ نویسنده: جواد کلاته عربی 💵قیمت روی جلد: ۳۰هزار تومان 💸قیمت ویژه سَبکِ شُهدایی ها: ۲۵هزارتومان 📖جهت سفارش به این آیدی مراجعه نمایید: @sarbazeHajGHASEM https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
نماز شب فراموش نشه📢 شبتون علوی📢
میـدونیـد... فقطـ دمـ زدن از شـهـدا کافے نیسـت افتخارمـ نیسـت... بایـدزندگیـمان،حرفـمان،نـگـاهـمان،لـقمہ‌هایمان، رفتارمان بـوے شهدا بگیرد... https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
بے هدف تو خونه راه می رفت... فڪرش مشغول بود ... ۲تا چایی ریختم و آوردم _آقا بفرما حواسش نبود!! دوباره صداش کردم دفعه سوم با پرسش نگام کرد _چایی یخ کرد ! کجایی؟ _مأموریت دارم... برم ...نَرم ...خدا... یه دلم پیش شماس ... یه دلم پیش محمدم ... صد دلم پیش عمـه سادات _استخاره کن آقا استخاره خوب اومد! خوب ک نه عااالـی اومد... ڪلی خوشحال شد !! گفت: _هفته دیگ میرم ۴۰روز دیگ پیشتم حالا یا زنده یا ... گفتم: _دور از جون من شوهرمو زنده میخوام ( کاش میگفتم سالم میخوام ۴۰ روز گذشت... به قولش عمل کرد و اومد زنده اومد... ولی سالم نه !!! صورتش رو ترکش برده بود https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
😂 🔶آوازه اش در مخ کار گرفتن صفر کیلومتر‌ها به گوش ما رسیده بود بنده خدایی تازه به آمده بود و فکر می‌کرد هر کدام از ما برای خودمان یک پا و و دست از جان کشیده ایم. راستش همه ما برای دفاع از میهن مان دل از خانواده کنده بودیم اما هیچکدام از ما اهل ظاهر سازی و جانماز آب کشیدن نبودیم. می‌دانستیم که این امر برای او که یکی از روزنامه‌های کشور است باورنکردنی است. 🔶شنیده بودیم که خیلی‌ها حاضر به مصاحبه نشده‌اند و دارد به سراغ ما می‌آید نشستیم و فکرهایمان رایک کاسه کردیم و بعد مثل نو عروسان بدقلق «» را گفتیم. طفلک کلی ذوق کرد که لابد ماها مثل بچه آدم دو زانو می‌نشینیم و به سوالات او پاسخ می‌دهیم. از سمت راست شروع کرد که از شانس بد او «» بود که استاد وراجی و بحث کردن بود. 🔶پرسید: «برادر شما از آمدن به جبهه چیست؟» گفت: «والله شما که نیستید، از بی خرجی مونده بودیم. این زمستونی هم که کار پیدا نمیشه گفتیم کی به کیه، می‌رویم جبهه و می‌گیم به خاطر و آمدیم بجنگیم. شاید هم شکم مان سیر شد هم دو زار واسه خانواده بردیم!» 🔶نفر دوم «» بود که با قیافه معصومانه و شرمگین گفت: «عالم و آدم میدونن که مرا به زور آوردن جبهه. چون من غیر از این که کف پام صافه و کفیل مادر و یک مشت بچه هم هستم،دریچه قلبم گشاده، خیلی از دعوا و مرافه می‌ترسم! تو محله مان هر وقت بچه‌های محل با هم یکی به دو می‌کردند ، من فشارم پایین می‌آمد و غش می‌کردم. حالا از شما می‌خواهم که حرف هایم را تو روزنامه تان چاپ کنید. شاید مسئولین دلشان سوخت و مرا به شهرمان منتقل کنند!» 🔶خبرنگار که تند تند می‌نوشت متوجه خنده‌های بی صدای بچه‌ها نشد. 🔶« علی» که سن و سالی داشت، گفت: «روم نمی‌شود بگم، اما حقیقتش اینه که مرا از خونه بیرون کرد. گفت، گردن کلفت که نگه نمی‌دارم. اگر نری جبهه یا زود برگردی خودم چادرم را می‌بندم دور گردنم و اول یک فصل کتکت می‌زنم و بعد میرم جبهه و آبرو برات نمی‌گذارم. منم از ترس جان و آبرو از اینجا سر درآوردم.» 🔶خبرنگار کم کم داشت بو می‌برد چون مثل اول دیگر تند تند نمی‌نوشت. نوبت من شد. گفتم: «از شما چه پنهون من می‌خواستم بگیرم اما هیچ کس حاضر نشد را بدبخت کند و به من بدهد. آمدم این جا تا ان شاءالله تقی به توقی بخورد و من شهید بشوم و خدا بشوم. خدا کریمه! نمی‌گذارد من آرزو به دل و ناکام بمانم!» 🔶خبرنگار دست از نوشتن برداشت. بغل دستی ام گفت: «راستش من داشتم. هیچ کس به حرفم نمی‌خندید. تو خونه هم حسابم نمی‌کردند چه رسد به محله. آمدم اینجا بشم شاید همه تحویلم بگیرند و برام دلتنگی کنند.» 🔶دیگر کسی نتوانست خودش را نگه دارد و خنده مثل نارنجک تو چادرمان ترکید.ترکش این نارنجک را هم بی نصیب نگذاشت https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
◽️یکی از بچه ها آمد پیش حبیب الله و برای اینکه خود شیرینی کند گفت: حبیب الله فلانی داشت پشت سر تو حرف می زد. یک مشت حرف پشت سرهم ردیف کرد که آن نفر درباره حبیب الله زده بود. ◽️علی القائده باید حبیب الله خیلی ناراحت می شد و از آن نفر تشکر می کرد که در جریان قرار داده اش. ✅اما حبیب الله اخم کرد و گفت: فلانی اگه پشت سر من این حرف را زده تو چرا خبرچینی می کنی و اسم اون طرف را میاری و میگی چی گفته. می خوای رابطه ما دو تا را بیشتر بهم بزنی؟ عوض اینا سعی کن کاری کنی که رابطه ی دو نفر رو به هم جوش بزنی نه با سخن چینی رابطه ها رو بیشتر خراب کنی. .. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
🕊 گذری بر زندگی سردار شهید مدافع حرم «اسماعیل حیدری» سردار شهید حاج «اسماعیل حیدری» در دوم اسفند ماه ۱۳۴۷ در شهر آمل دیده به جهان گشود و در تاریخ ۲۸ مردادماه ۱۳۹۲ در منطقه حلب سوریه شهد شیرین شهادت را نوشید و بعد از سالها دوری به دوستان شهیدش پیوست. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نخستین شهید فاطمیون چه کسی بود؟ 🕊 نخستین شهید فاطمیون که تنها بعد از گذشت سه ماه از تأسیس فاطمیون به شهادت رسیده است، به دلیل عدم شناخت مردم در ماه‌های ابتدایی از فعالیت‌های جهادی تیپ فاطمیون در گمنامی و غربت به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/joinchat/2197618720C6e328081dc