eitaa logo
سبک زندگی
290 دنبال‌کننده
263 عکس
180 ویدیو
287 فایل
✍️ کانال شخصی در حوزه سبک زندگی و اخلاق کاربردی ارتباط با ما 👇 @Aryan1995
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک زندگی
نقش خانواده‌ها در این مسیر؟
خانواده‌ها یکی از اصلی‌ترین عواملی هستن که باعث شدن طلبه‌ها به جای تمرکز روی تبلیغ و رسالتشون، دنبال کار و درآمد باشن. قدیما اگه کسی طلبه می‌شد، خانواده بهش افتخار می‌کرد، حمایت می‌کرد، می‌دونستن که این راه، یه مسیر معنوی و مقدسه. اما الان شرایط فرق کرده. وضعیت اقتصادی سخته، خرج زندگی بالاست، و دیگه مثل قدیم نیست که مردم خودشون یه روحانی رو تأمین کنن. همین باعث شده که خانواده‌ها هم انتظار داشته باشن طلبه‌شون زودتر یه شغل ثابت پیدا کنه، یه منبع درآمد داشته باشه، بیمه بشه، خلاصه مثل بقیه آدمای جامعه زندگی کنه. از طرفی، نگاه جامعه هم عوض شده. دیگه کمتر کسی به این فکر می‌کنه که یه طلبه قراره وظیفه هدایت و تبلیغ دین رو به عهده بگیره. بیشتر این سوالا مطرحه که «خب، آخرش چی؟ کجا کار می‌کنی؟ درآمدت چقدره؟» این فشار وقتی از سمت خانواده هم باشه، طلبه رو مجبور می‌کنه که برای راضی نگه داشتن بقیه، بیشتر دنبال یه شغل بگرده تا تبلیغ. یعنی حتی اگه یه طلبه واقعا علاقه داشته باشه که زندگیشو وقف دین کنه، اونقدر از طرف خانواده و اطرافیان تحت‌فشاره که نمی‌تونه فقط روی این مسیر تمرکز کنه. نتیجه این فشارا این شده که حتی خود حوزه هم برای این که بتونه طلبه جذب کنه، دیگه نمی‌تونه فقط از معنویت و رسالت طلبگی حرف بزنه. چون اگه بگه «بیا حوزه، برای خدا کار کن، تبلیغ کن»، جواب خیلیا اینه که «پس خرج زندگیم چی؟» همین می‌شه که حوزه هم به جای تأکید روی رسالت، روی امتیازای مادی مثل شغل و درآمد مانور می‌ده. از اون طرف، طلبه‌هایی که وارد حوزه می‌شن، از اول با این فکر می‌آن که بعدا یه شغل براشون فراهم می‌شه، نه این که قراره زندگیشونو وقف تبلیغ کنن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ تکنیک ساندویچ در روابط پدر و دختری 🍔 تکنیک ساندویچ چیست؟ گاهی پیش می‌آید که بخواهید نکته‌ای انتقادی را به کسی بگویید، اما نگرانید که او ناراحت شود. تکنیک ساندویچ به شما کمک می‌کند تا پیام خود را با تأثیرگذاری بیشتر و بدون آسیب زدن به احساسات طرف مقابل منتقل کنید. در این روش، یک پیام منفی در میان دو پیام مثبت قرار می‌گیرد: ✅ جمله مثبت – 🔹 جمله منفی (انتقادی) – ✅ جمله مثبت این کار باعث می‌شود فرد احساس کند که تلاش‌هایش دیده شده و فقط نقاط ضعفش مورد توجه قرار نگرفته است. 👨‍👧 کاربرد تکنیک ساندویچ در رابطه پدر و دختری یک پدر می‌تواند از این روش برای تشویق دخترش به بهبود رفتار یا عملکردش استفاده کند، بدون اینکه احساس سرزنش یا نادیده گرفته شدن به او بدهد. 🔸 نمونه‌های کاربردی: 📚 در مورد درس و تحصیل: 👨‍👧 پدر: عزیزم، تو همیشه دانش‌آموزی باهوش و پرتلاشی بودی. 📖 البته به نظرم این بار می‌تونی توی ریاضی بیشتر تمرین کنی تا نتیجه بهتری بگیری. ✨ ولی از پیشرفتت توی علوم و فارسی خیلی خوشحالم، ادامه بده! 🏡 در مورد مسئولیت‌پذیری: 👨‍👧 پدر: دختر مهربونم، تو همیشه توی کمک کردن به خانواده عالی بودی. 🏠 ولی اگه اتاقت رو کمی مرتب‌تر نگه داری، حس بهتری هم خواهی داشت. 😇 البته از اینکه همیشه توی کارهای خونه همکاری می‌کنی، خیلی ممنونم. 🤝 در مورد روابط اجتماعی: 👨‍👧 پدر: عزیز دلم، تو همیشه دوست‌های خوبی داشتی و خیلی مهربونی. 💕 فقط بهتره بعضی وقت‌ها بیشتر دقت کنی که چه کسی رو وارد دایره دوستانت می‌کنی. 🤔 اما خوشحالم که همیشه برای دیگران ارزش قائلی و به احساساتشون اهمیت می‌دی. ✅ چرا این روش مفید است؟ 🔹 دختر احساس ارزشمندی و دیده شدن می‌کند. 🔹 انتقاد را بهتر می‌پذیرد و انگیزه‌ی بهبود پیدا می‌کند. 🔹 رابطه‌ی پدر و دختر عمیق‌تر و صمیمی‌تر می‌شود. ✨ نتیجه: پدران می‌توانند با این روش، تأثیرگذاری بیشتری در تربیت و هدایت دخترانشان داشته باشند، بدون اینکه رابطه‌شان دچار تنش یا فاصله شود. 💖 🌐 کانال مثبت خانواده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نقد، حق همگانی است، نه امتیاز متخصصان یکی از اشتباهات رایج در اخلاق نقد این است که تصور می‌شود تنها افرادی که در یک حوزه خاص فعالیت دارند، حق انتقاد درباره‌ی آن را دارند. این دیدگاه نادرست نه‌تنها موجب محدود شدن جریان نقد و گفت‌وگو می‌شود، بلکه می‌تواند به سرکوب بازخوردهای مفید و جلوگیری از پیشرفت در حوزه‌های مختلف بینجامد. درحالی‌که نقد، برخلاف این تصور، نیازی به مهارت عملی در آن حوزه ندارد؛ بلکه می‌تواند از تجربه‌ی فردی، مشاهدات و حتی درک عمومی ناشی شود. به‌عنوان مثال، اگر فردی به یک رستوران مراجعه کند و غذای بی‌کیفیتی دریافت کند، این حق را دارد که نسبت به آن اعتراض کند. در این شرایط، آشپز نمی‌تواند بگوید: «اگر بلدی، خودت بیا آشپزی کن!»، زیرا مشتری نیازی به مهارت آشپزی ندارد تا متوجه شود که غذا نامناسب است. همین‌طور، اگر کسی خودرویی خریداری کند و نقصی در آن ببیند، می‌تواند به نمایندگی شکایت کند. این پاسخ که «اگر توانایی داری، خودت بیا ماشین را تعمیر کن!» کاملاً غیرمنطقی است و باعث سرکوب انتقاد می‌شود. این منطق اشتباه در حوزه‌های مختلفی دیده می‌شود؛ از سیاست و اقتصاد گرفته تا هنر و فناوری. وقتی فردی به یک فیلم نقد دارد، نیازی نیست که خودش کارگردان باشد تا بتواند کیفیت آن را ارزیابی کند. یا اگر مردم به تصمیمات یک مدیر اعتراض دارند، نمی‌توان گفت که فقط مدیران حق اظهارنظر دارند. نتیجه‌ی این رویکرد اشتباه، انسداد باب نقد و جلوگیری از رشد و اصلاح است. نقد، حتی اگر از سوی متخصصان آن حوزه مطرح نشود، می‌تواند بازتابی از تجربه‌ی واقعی افراد باشد و ارزش شنیدن و بررسی را دارد. به‌جای تلاش برای خاموش کردن منتقدان با این توجیه که "اگر بلدی خودت انجام بده"، باید نقدها را شنید، تحلیل کرد و در صورت منطقی بودن، از آن‌ها برای بهبود شرایط بهره گرفت.
بلایی که مسافران سر ساحل نقره‌ای جزیره هرمز آوردن واقعاً تا کجا قرار است این حجم از نادانی و بی‌فرهنگی را تحمل کنیم؟ جزیره‌ی هرمز، این نگین خلیج فارس، با خاکی که حاصل میلیون‌ها سال فرایند زمین‌شناسی است، تبدیل به سوغاتی یک مشت گردشگر ناآگاه شده! انگار که یک مشت شن معمولی کنار ساحل است که هرکس دلش خواست، تکه‌ای از آن را در کیفش بریزد و ببرد! چطور می‌شود این حجم از خودخواهی و بی‌مسئولیتی را توضیح داد؟ این خاک نقره‌ای، این رنگ‌های جادویی، نه برای دکور خانه‌ی شماست و نه برای اینکه در شیشه بریزید و بفروشید. این میراث طبیعی برای همه‌ی نسل‌هاست، نه طعمه‌ی آزمندی و جهل. کجاست نظارت؟ کجاست آن قوانین سختگیرانه‌ای که جلوی چنین رفتارهای شرم‌آوری را بگیرد؟ چقدر باید فریاد زد که طبیعت سوغاتی نیست؟! اگر استانی مانند هرمزگان و جزایر بکرش را داریم، حفظ آن بر همه‌مان واجب است، نه اینکه آن را تکه‌تکه کنیم و به غارت ببریم. نفرین بر این ناآگاهی! نفرین بر این بی‌احترامی به طبیعت و تاریخ!
زرنگ‌بازی یا بی‌فرهنگی؟ دیروز تو مسیر قم، یه صحنه تکراری و اعصاب‌خردکن رو دیدم؛ ترافیک که شد، یه عده ماشین رو انداختن تو شونه خاکی و با کمال پررویی از راست سبقت گرفتن. انگار که قانون فقط برای بقیه‌ست و اینا یه جورایی تافته جدا بافته‌ان! مشکل فقط این نیست که یکی می‌ره تو شونه خاکی، مشکل اینه که این مدل زرنگ‌بازی تو خیلی از بخش‌های زندگی ما ریشه داره. از اونایی که تو صف، نوبت رو دور می‌زنن گرفته، تا اونایی که با رابطه و پارتی کاراشونو راه میندازن، تا کسی که سر کلاس تقلب می‌کنه و فکر می‌کنه از بقیه باهوش‌تره. تهش هم همینه، هر کی به فکر خودش، بقیه مهم نیستن! جالبه که خیلیا هم این کارا رو می‌کنن، بعد ادعای دین و اخلاق و تمدن هم دارن! همون آدمی که تو خیابون با زرنگ‌بازی حق بقیه رو می‌خوره، احتمالاً تو خونه یا محل کارش هم دنبال یه راه فرار از مسئولیتشه. مشکل ما اینه که فکر می‌کنیم زرنگی یعنی دور زدن بقیه، ولی واقعیت اینه که این فقط یه مدل بی‌فرهنگیه که باهاش کنار اومدیم. تا وقتی یاد نگیریم که قانون و انصاف فقط برای بقیه نیست، اوضاع همینه. تو ترافیک، تو صف، تو کار، تو کل زندگی!
بی رنج، زین پیاله کسی مِی نمی‌خورد بی دود، زین تنور بکس نان نمی‌دهند تیمار کار خویش تو خودخور، که دیگران هرگز برای جرم تو، تاوان نمی‌دهند ۱۵ فروردین سالروز وفات بانوی شاعر مرحومه پروین اعتصامی، مقبره ایشان در یکی از حجره‌های صحن امام رضا(ع) حرم حضرت معصومه(س) کنار مرحوم پدرشان است.