eitaa logo
سبک زندگی
282 دنبال‌کننده
252 عکس
171 ویدیو
272 فایل
✍️ کانال آموزشی سبک زندگی 🔸️ دوره‌های تخصصی سبک زندگی 🔹️ صوت و تقریر اساتید مطرح سبک زندگی ارتباط با ما 👇 @Aryan1995
مشاهده در ایتا
دانلود
8.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبر معظم انقلاب مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست وهیچ تأثیری در رفع مشکلات کشور ندارد؛ دلیل؟ تجربه! ما در دهه ۹۰ حدود دو سال با آمریکا وچندکشور مذاکره کردیم، معاهده‌ای تشکیل شد، اما آمریکایی‌ها به همان معاهده عمل نکردند و هم شخصی که سر کار است آن را پاره کرد و عمل نکرد.
سبک زندگی
رهبر معظم انقلاب مذاکره با آمریکا هوشمندانه، عاقلانه و شرافتمندانه نیست وهیچ تأثیری در رفع مشکلات
از منظر اخلاق سیاسی، مذاکره یک ابزار دیپلماتیک است که باید در چارچوب اصولی مانند وفای به عهد، کرامت ملی، صداقت در تعاملات و مسئولیت‌پذیری حاکمان مورد بررسی قرار گیرد. حال، اگر این اصول در مذاکره‌ای رعایت نشود، می‌توان آن را غیراخلاقی و ناپایدار دانست. 1⃣ وفای به عهد و اعتبار دیپلماتیک یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اخلاقی در روابط بین‌الملل، پایبندی به تعهدات است. وقتی کشوری به یک توافق بین‌المللی متعهد می‌شود، اخلاقاً موظف است به آن پایبند بماند. اما تجربه نشان داده که یک طرف (آمریکا) به تعهدات خود عمل نکرده و این نقض عهد نه‌تنها بی‌اعتمادی ایجاد می‌کند، بلکه ماهیت مذاکره را هم زیر سؤال می‌برد. مذاکره‌ای که نتیجه‌اش صرفاً بدعهدی باشد، نه از نظر سیاسی هوشمندانه است و نه از نظر اخلاقی مشروعیت دارد. 2⃣ کرامت و عزت ملی در اخلاق سیاسی یکی از اصول اخلاقی در حکمرانی، صیانت از عزت ملی و شأن مردم است. وقتی کشوری بارها در مذاکره‌ای قرار بگیرد که نتیجه‌اش تحقیر، فشار یا عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش باشد، این سؤال مطرح می‌شود که آیا ادامه آن مذاکره اخلاقی است؟ مذاکره‌ای که به تضعیف موقعیت یک کشور منجر شود، در واقع خلاف اصل کرامت ملی بوده و می‌تواند یک عمل ناشرافتمندانه تلقی شود. 3⃣ مسئولیت‌پذیری و عقلانیت در تصمیم‌گیری یکی از وظایف اخلاقی رهبران یک کشور، اتخاذ تصمیمات منطقی و مبتنی بر تجربه برای حفظ منافع ملی است. اگر تجربه ثابت کرده که مذاکره با یک طرف خاص نتیجه‌ای نداشته و صرفاً باعث اتلاف منابع و فرصت‌ها شده، تکرار همان مسیر می‌تواند یک تصمیم غیرمسئولانه باشد. در علم اخلاق سیاسی، یک تصمیم زمانی مشروعیت دارد که بر اساس شواهد و نتایج قابل پیش‌بینی اتخاذ شود، نه صرفاً خوش‌بینی یا امیدواری غیرواقع‌بینانه. 4⃣ نقد فریبکاری در دیپلماسی بین‌المللی در اخلاق سیاسی، تعاملات بین کشورها باید بر مبنای حُسن نیت و صداقت باشد. اما اگر یکی از طرفین بارها و بارها با نقض تعهدات خود، از مذاکره به عنوان ابزاری برای وقت‌کشی یا تحمیل شرایط استفاده کند، این رفتار نه‌تنها غیراخلاقی است، بلکه ادامه مذاکره با چنین طرفی نیز غیرعقلانی و از نظر اخلاقی ناپسند خواهد بود. 5⃣ اصل هزینه-فایده اخلاقی در مذاکره در فلسفه اخلاق سیاسی، تصمیمات باید بر اساس مقایسه هزینه‌ها و منافع واقعی اتخاذ شوند. اگر مذاکره‌ای نه‌تنها مشکلی را حل نکرده، بلکه باعث افزایش فشار و تحمیل هزینه‌های بیشتر بر کشور شده، ادامه آن از منظر اخلاقی دیگر قابل توجیه نیست. مذاکره زمانی مطلوب و مشروع است که به نتایج ملموسی منجر شود و مردم از آن بهره‌مند شوند. در غیر این صورت، ادامه آن نوعی بی‌توجهی به حقوق مردم و منافع ملی تلقی می‌شود. با در نظر گرفتن ابعاد وفای به عهد، کرامت ملی، عقلانیت در تصمیم‌گیری، صداقت در روابط بین‌الملل و محاسبه هزینه-فایده اخلاقی، می‌توان گفت که مذاکره‌ای که سابقه شکست و بدعهدی دارد، نه‌تنها غیراخلاقی بلکه غیرمسئولانه است. از این رو، در چنین شرایطی تصمیم درست، اتکا به توانمندی‌های داخلی و یافتن راه‌حل‌هایی است که نیازمند اعتماد به طرف‌های بی‌تعهد نباشد. ✍ محمد آرین
شرایط برای همه‌مون سخته، ولی این چیز تازه‌ای نیست. از قدیم همین بوده، سختی همیشه توی زندگی آدم‌ها بوده. حتی پیامبرای الهی که برای هدایت مردم اومدن، کلی زحمت کشیدن، اما آخرش خیلی از مردم قدرشون رو ندونستن و حتی بعضیاشون رو به شهادت رسوندن. این یعنی سختی و مشکلات، جزئی از زندگیه و نمیشه ازشون فرار کرد. مهم اینه که چطور باهاشون برخورد کنیم. جا بزنیم و ناامید بشیم، یا قوی‌تر بشیم و راه‌مونو ادامه بدیم؟ همون‌طور که پیامبرا پای حرفشون وایستادن و به راهشون ادامه دادن، ما هم می‌تونیم با صبر و تلاش، از این روزای سخت عبور کنیم و آینده بهتری بسازیم.
سبک زندگی
شرایط برای همه‌مون سخته، ولی این چیز تازه‌ای نیست. از قدیم همین بوده، سختی همیشه توی زندگی آدم‌ها بو
البته به این معنی نیست که دولت از مسئولیتش کم بشه. وظیفه دولت اینه که معیشت مردم رو تأمین کنه و به اعتماد عمومی لطمه نزنه. مردم همیشه با سختی‌ها روبه‌رو بودن، اما این دلیل نمی‌شه که مشکلات اقتصادی و اجتماعی، که دولت در بهبودشون نقش داره، نادیده گرفته بشن. صبر و تلاش مردم جای خودش، ولی دولت هم باید وظایفش رو انجام بده تا مردم بتونن با امید و انگیزه بیشتری برای آینده بجنگن.
ماشاالله عجب برفی میاد ❄️☃️
تو این چند سال، سیگار کشیدن تو سریال‌های خانگی وحشتناک زیاد شده. قبلاً معمولاً شخصیت‌های منفی سیگاری بودن، ولی حالا دیگه نقش‌های اصلی، حتی خانم‌ها، دائم سیگار دستشونه. از اون طرف، مصرف مشروب بین مردها هم عادی شده. بعیده اینا همین‌جوری اتفاقی باشه! به نظر میاد یه قراردادهای سنگین با شرکت‌های تولید سیگار و مشروب بستن تا این سبک زندگی رو جا بندازن.
سبک زندگی
تو این چند سال، سیگار کشیدن تو سریال‌های خانگی وحشتناک زیاد شده. قبلاً معمولاً شخصیت‌های منفی سیگاری
یه رهاشدگی عجیبی تو سریال‌های خانگی موج می‌زنه، انگار هیچ خط قرمزی وجود نداره. قبلاً یه حد و مرزی تو روایت داستان‌ها بود، اما حالا هر چی بیشتر پیش می‌ریم، بیشتر می‌بینیم که سریال‌ها دارن بدون هیچ محدودیتی جلو میرن. از روابط و دیالوگ‌ها گرفته تا سبک زندگی‌ای که تبلیغ می‌کنن، همه‌چی طوریه که انگار دارن یه چارچوب جدید و بدون قید و بند رو جا می‌ندازن. این وضعیت خیلی حرف برای گفتن داره!
سبک زندگی
یه رهاشدگی عجیبی تو سریال‌های خانگی موج می‌زنه، انگار هیچ خط قرمزی وجود نداره. قبلاً یه حد و مرزی تو
سناریوهای سریال‌های خانگی اغلب بی‌سر و ته و کلیشه‌ای هستن، افتتاحیه‌ها ضعیف و بدون کشش، بازیگرها هم اکثراً در حد کارهای درجه چندم. بعد جالبه پلتفرم ها با اعتمادبه‌نفس می‌گن سریال‌های ما رو فقط از طریق رسمی و قانونی ببینید، در حالی که همون پلتفرم بدون مجوز، فیلم‌های خارجی رو پخش می‌کنه! یه جور پارادوکس عجیبه، از مخاطب انتظار دارن که به حقوقشون احترام بذاره، ولی خودشون هیچ پایبندی‌ای به اصول ندارن.
سبک زندگی
سناریوهای سریال‌های خانگی اغلب بی‌سر و ته و کلیشه‌ای هستن، افتتاحیه‌ها ضعیف و بدون کشش، بازیگرها هم
مهدویان نمونه بارز کارگردان‌هایی هست که مسیرشون رو بر اساس منافع شخصی تغییر میدن. کسی که با فیلم‌های انقلابی مثل ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز خودش رو مطرح کرد، اما وقتی موقعیت مناسب‌تری پیدا کرد، وارد فضای سریال‌های خانگی شد و با زخم کاری—که می‌شه گفت یکی از مبتذل‌ترین و سیاه‌ترین سریال‌های تاریخ ایران هست—به اوج درآمدزایی رسید. حالا هم که به هدفش رسیده، مدام در حال فاصله گرفتن از گذشته و لگد زدن به همون چارچوبیه که ازش رشد کرده. این رفتار چیزی جز فرصت‌طلبی محض نیست.
سبک زندگی
مهدویان نمونه بارز کارگردان‌هایی هست که مسیرشون رو بر اساس منافع شخصی تغییر میدن. کسی که با فیلم‌های
پرویز پرستویی هم یکی دیگه از اون نمونه‌هایی هست که مسیرش رو بر اساس منفعت تغییر داد. کسی که با بازی در فیلم‌های انقلابی و دفاع مقدس به شهرت رسید، اما به مرور مسیرش رو به سمت سینمایی برد که بیشتر از هر چیز، سیاه‌نمایی و تخریب ارزش‌ها رو در اولویت داره. فیلم "بی‌همه‌چیز" یکی از بارزترین نمونه‌های این سقوط بود؛ اثری که با داستان و فضاسازی‌اش، مستقیماً امنیت کشور رو هدف گرفته بود. عجیب‌تر اینکه همون سال، هم بیشترین جوایز رو بهش داد، انگار که خودشون هم می‌خواستن این خط فکری رو برجسته کنن. این نوع روندها نشون می‌ده که بعضی‌ها فقط تا جایی به ارزش‌ها پایبند بودن که براشون سود داشت، اما وقتی مسیر منفعت تغییر کرد، بدون تردید سمت دیگه‌ای ایستادن.