eitaa logo
سفیر روشنگری
2.1هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
12.1هزار ویدیو
35 فایل
❁﷽❁ تاسیس؛ "۹۸/۲/۸" با موضاعات روشنگرانه در مسیر زندگی متعالی تحرک،پویایی و رشد و کمال... ارتباط با ما؛← @Zkha1397 کانال های دیگر ما با موضوعی بسیار متفاوت← 🥀 @morvaridkhaky 🥪 @ye_loghmeh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ سکوت هنر نیست! 🔺 ما ابوذر، مالک، عمار و میثم تمار را کمتر به عبادتشان مدح می‌کنیم؛ ما آن‌ها را به مواضع تعیین کنندشان و تأثیرشان در جامعه می‌شناسیم 🔺 مردان بزرگ اینطور در تاریخ ماندگار می‌شوند؛ موضع نگرفتن و بعضاً سکوت کردن، هنر نیست ... 🎥 به مناسبت سالروز شهادت میثم تمار، یکی از عاشقان علی (ع) @Safir_Roshangari🇮🇷
سفیر روشنگری
#اهمیت_معاشرت_صحیح قسمت ١۱۴ #روش_ارتباط_صحیح_باديگران #دوست بخش ۸ : اهميت دوستي با توجه به آنچه
قسمت ١۱۵ بخش ۹ : دوست انسان به دليل محبت و سنخيتي كه نسبت به انسان دارد و اتحادي ميان خود و او احساس مي‌كند، باعث قدرتمند شدن انسان شده و باعث انس و آرامش او مي‌شود. پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايند « هر كه خدا خير او خواهد دوستي شايسته نصيب او كند. » (نهج الفصاحه، صفحه 776، حديث 3064) و امام علي(ع) مي‌فرمايند « همنشين خوب نعمت و همنشين بد، بلا و مصيبت است. » (غرر الحكم و درر الكلم (شرح آقا جمال خوانساري)، جلد 3، صفحه 356، احاديث 4719 و 4720) لازمه دوست خوب بودن از خود گذشتگي است بنابراين خوب دوستي كردن از كرائم اخلاق است و هر چه دوست حقوق دوست خود را بيشتر رعايت كند به اين كرامت اخلاق نزديك‌تر شده و نزد خدا محبوب‌تر مي‌شود. امام علي(ع) مي‌فرمايند « با شرافت‌ترين جوان‌مردي، خوب دوستي كردن است. » (تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، صفحه 258، حديث 5497). استاد ادامه دارد... 🍃 @Safir_Roshangari 🇮🇷
اعمال روز مباهله 👆👆👆 ✍ از تمام دنیا ... دلخوشی‌اش امّ‌ابیهایش بود و اهل آن خانه... که در روی دست گرفتشان و... به میدان آورد. 💫 بگمانم ع، اداره‌ی کربلا را، در مکتب مباهله‌ی جدّش آموخت! @Safir_Roshangari🇮🇷
8.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•﷽• 🎼 داره کم کم تموم میشه یه سال چشم انتظاریمون یه چند روزه دیگه مونده تموم شه بی قراریمون...🖤🍃 ♥️ 🏴 🍃شب جمعه ست، شب زیارتی ارباب بی کفن 🍃 @Safir_Roshangari🇮🇷
سفیر روشنگری
نور آبی و قرمز لایتر خودرو فضای تاریک خیابان را روشن میکند، ماشین های عبوری را که پشت بیسیم اعلام میکنند با تابلوی ایست توی تور نگه میداریم و بعد از بازرسی به خارج از تور به سمت خیابان هدایت میکنیم، تقریبا ساعت های آخر ماموریت هست.چهرهْ زن پشت شبکه اعلام میکند: ماشین پژو به شماره شهربانی ۶۴الف۴۶۶ ایران ۱۱ دو نفر از نیرو ها ماشین رو به کناری هدایت میکنند، احمد که از بچه های کادر سازمان هست برای چک کردن مدارک سمت راننده میرود و نفر دوم هم با کمی فاصله از ماشین برای کنترل وضعیت می ایستد، چند دقیقه ای میگذرد که ناگهان ماشین با سرعت دنده عقب میگیرد، و از کنار بچه ها میگذرد، و با تمام سرعت به سمت جلو فرار میکند. احمد که برای چک کردن مدارک کنار شیشه ی سمت راننده ایستاده بود ،یاحسین بلندی میکشد و روی زمین می افتد، اولین نفر خودم را میرسانم بالای سرش ، ضربات متعدد چاقو تمام شکمش را دریده، - احمد احمد بیسیم را از کمرم در می آورم و فریاد میزنم: - ماشین پژو رو تعقیب کنید ، وضعیت ۱۰-۱۳ تکرار میکنم ۱۰-۱۳ صدای آژیر ماشینِ تعقیب، بلند میشود و پشت سرش همراه دو موتور پژو را تعقیب میکنند - مجید دو- ستاد ، سریع آمبولانس اعزام کنید بعد از ده دقیقه آمبولانس آژیرکشان نمایان میشود،احمد را با احتیاط روی تخت داخل اتاقک آمبولانس می گذاریم . - اگه من مُردم مدیونید بیاید بالای سرم الکی فیس فیس کنید سرفه میکند و لخته های خون روی لباس نظامی اش میریزد، مامور اورژانس با دستمال دهانش را تمیز میکند و با دست اشاره میکند که حرف نزند - آره خدا وکیلی بیاید فاتحه بخونید با تشر میگویم: میشه دهنت رو ببندی احمد؟ نزار قبل از شهادتت خودم بکشمت! چشم هایم را میبندم، صدای آژیر آمبولانس به صورت ممتد توی گوشم میپیچد، توی خط ویژه خیابان انقلاب هستیم و با نهایت سرعتی که میشود به سمت نزدیک ترین بیمارستان حرکت میکنیم. - مجید یک، مجید دو صدای بیسیم باعث میشه ناخودآگاه دست به کمر ببرم، بیسیم رو جلوی صورتم قرار میدم ،شاسی رو نگه میدارم :مجید دو 10-1 - برادر اعلام موقعیت - توی خط ویژه به سمت بیمارستان مثبت میشیم - وضعیت مجروح ؟ - هنوز زنده است متاسفانه این را که میگویم گوشه ی لب های خونی احمد لبخند می نشیند + وضعیت رو لحظه به لحظه به ستاد گزارش کنید ، تمام - یاعلی چشم به احمد میدوزم ، چشمانش را بسته و زیر لب ذکر میگوید - این دم آخری فرشته ها رو مشغول نکن قربونت + حرف نزن بابا دارم میگم حوری ها رو آماده کنن که دارم میام - تو کی میخوای آدم بشی بچه ؟ + وقتی خاک بشم بعد از یک ربع ماشین وارد محوطه بیمارستان میشود، مامور اورژانس و دو پرستار برای انتقال مجروح کمک میکنند، من هم کنارش می ایستم و دستانش را محکم میگیرم نگاهم را از نگاهش میدزدم، نمیخواهم چیزی بگویم، نمیخواهم چیزی هم بگوید، گرمای دستانش را که روی صورتم حس میکنم سر برمیگردانم به سمتش - نگاهت رو ازم نگیر نمیتوانم جلوی اشک هایم را بگیرم + نگاه کن ...مثل بچه ها ...داره گریه... میکنه، خانوم پرستار با گوشه ی آستین لباس اشک هایم را پاک میکنم - چیکار داری پرستار رو + میخوام... بگم ... بیاد ببرتت... بخش اطفال - از دست تو میخندم، لبخند روی لبهایش مینشیند صورتم را به صورتش میچسبانم، قطرات اشک و خون باهم ترکیب میشود.صدایم را می آورم پایین: احمد اگه تو شهید بشی من با کی برم خادمی شهدا، من با کی برم دوکوهه؟ آخ که چقدر دلم تنگ شده برای جنوب، احمد اگه تو نباشی من با کی شب های ماه رمضون برم حاج منصور ؟ با کی برم آماده باشِ ارتحال ؟ با کی سر به سر بچه های ناجا بزاریم ؟ میشنوی احمد جان؟ احمد؟ جواب نمیدهد، با فریاد پرستار را صدا میزنم؛ - احمد پاشو ! جانِ امام پاشو! پاشو بگو اینا همه خوابه ! مثل اون خواب تو دوکوهه ، پاشو رفیق ... پرستار بخش از تخت دورم میکند، می افتم کف سالن، به دیوار تکیه میدهم و به تلاش پرستارها نگاه میکنم صدای بیسیم بلند میشود: - مجید یک مجید دو ، اعلام وضعیت شاسی بیسیم را میگیرم: - وضعیت سفیدِ سفیده ! من اینجا ؛ احمد بهشت تمام...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 یڪ دور تسبیـح ❤️ به نیت سـلامتـی و ظهـور عجل الله تعالی فرجه الشریف🌹 eitaa.com/safir_roshangari 🇮🇷
🔴معاشرت های آخرالزمان خيلي خطرناك هستند. خيلي بايستي مواظب بود. 🔴يك لحظه اشتباه باعث سقوط ميشه و سبب ميشه دیگه نتوانیم شیرینی عبادت و ارتباط معرفتی با حضرت صاحب الزمان دست یابیم. 🔴اونهایی در این دوران نجات می یابند که به واسطه ی حضرت مهدی خداوند را به یگانگی ستایش کنند و غرق در دعا باشند. ❤️ @Safir_Roshangari🇮🇷