eitaa logo
ساماندهی مهاجرین
4.7هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
955 ویدیو
6 فایل
این کمپین در مقابله با جریان صهیونیستی #اخراج_افغانی_مطالبه_ملی راه اندازی شده و اهداف آن شامل: ۱) افشاگری و تبیین پشت پرده جریان ضدمهاجر ۲) اخراج محترمانه مهاجرین غیرقانونی‌ افغانستانی به کشور مبدا ۳) استفاده از ظرفیت‌های مهاجرین قانونی در کشور میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 رمز فتنه: ایرانشهری 🖊یادداشت 🔹بررسی بخش‌هایی از وجوه ایرانشهری در مقاله ای از قادری بخش دیگری از وجوه ایرانشهری بیان شده است. او معتقد است که از زمان آشنایی با تجدد یعنی در دو سده اخیر رفته رفته نوعی از بازگشت به فرهنگ و اندیشه ایرانی برای پاسخگویی به مسائل تجدد جریان پیدا میکند که گاها بصورت افراطی در قالب ضدیت با اسلام و ملی گرایی افراطی بروز کرده است. 🔹او بر این اعتقاد است که هندسه فکر ایرانی از سه ضلع نظام اعتقادی، نظام اخلاقی و نظام سیاسی تشکیل شده است. مختصات کلی نظام های یاد شده به شرح زیر است: نظام اعتقادی ایرانیان مبتنی بر یگانه پرستی و پیروی از آیین پیامبری بوده است و از همین محل، شهریاری و حکمرانی حالت قدسی پیدا میکند و میان دین و سیاست پیوندی محکم شکل میگیرد. 🔹نظام اخلاقی ایرانیان به مانند نظام باستانی مصر و هند، به نوعی نظم آسمانی باور داشته که امور اخلاقی و ارزش های انسانی بصورت هنجارمند و از فرای زمین تدبیر شده و تخطی از آن جایز نمی باشد. 🔹نظام سیاسی و اجتماعی ایرانیان با رهبری شاه آرمانی و در ذیل نظام اعتقادی و اخلاقی قرار میگیرد، به عبارت دیگر سیاست در ایران باستان و اندیشه ایرانی حالت قدسی داشته و اخلاق مقدم بر سیاست منظور شده است. شاه میبایست با توجه به خواست و اراده الهی و حرکت در مسیر اخلاق، امورات کشور را تدبیر کند. 🔹قادری نتیجه میگیرد که دو نظام اول با فراهم کردن انگاره های پشتیبان، الگوی شهریاری را در نظام سیاسی شکل داده اند. همین الگوی شهریاری با ورود به دستگاه خلافت، شیوه کشورداری اسلامی را در آن وارد کرده و خلافت را به سلطنت مشابه الگوهای متقدم ایرانی نزدیک کرده است. 🔹فیرحی در نتیجه گیری از مفاهیم و مندرجات ایرانشهری در اندیشه طباطبایی و آنچه این اواخر بدان افزوده بیان میدارد: «خاص بودگی و تفاوت ایران، تفکیک فکر ایرانی و فکر اسلامی، اندیشه دین ملی، ایده جدید در قدیم، باستان گرایی و تفکیک ایرانشهری از ناسیونالیسم، از جمله مفردات آشنا در ایده ایرانشهری است که همچنان تداوم دارد. 👇به ما بپیوندید: ایتا / بله / تلگرام/ اینستاگرام کانال ساماندهی مهاجرین👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2539717480Cd0f542ff9d
🔴 تلخند سیاسی ✍این داستان: تخریب فاطمیون خیلی عجیب است؛ از توهین به قبر شهید رییسی کوتاهی نمی‌کنند اما خود را دلسوز شهید سلیمانی نشان می‌دهند! کانال ساماندهی مهاجرین👇👇 @samandehi_afg
🔴 در سپاه ابوحامد 🔸 پوتین‌های فرمانده 🔹در یکی از روزهای خاکستری جبهه، فرمانده جوان لشکر را دیدم که با پوتین‌های فرسوده‌اش قدم می‌زد. چرمِ ترک‌خورده و کف ساییده‌ی کفش‌ها حکایت روزهای سخت را روایت می‌کرد. جلو رفتم و گفتم: "حاجی! شما که فرمانده یک لشکر هستید، این چه وضعیه؟ یک لحظه صبر کن..." با یادآوری اینکه شماره پایش با من یکی است، همان لحظه پوتین‌های نو آمریکایی را که دوستی از خارج فرستاده بود جلو پایش گذاشتم. ابوحامد بدون هیچ حرفی پوتین‌ها را پوشید، اما وقتی خواستم کفش‌های کهنه‌اش را دور بیندازم، دستش را محکم روی شانه‌ام گذاشت: "نه رفیق، اینا رو نگه می‌دارم" و با دقت آنها را در پلاستیک پیچید. یک هفته بعد در بازدید از خط، دوباره همان پوتین‌های فرسوده را پای او دیدم. با تعجب پرسیدم: "حاجی! مگه پوتین‌های جدید رو پسند نکردی؟" لبخندی زد و گفت: "اتفاقاً خیلی گرم بودن! ولی یه روز برای نماز رفتم مسجد، وقتی برگشتم دیگه پیداشون نبود..." بعدها فهمیدم. همان روز، در گرمای سوزان خط مقدم، پوتین‌ها را به رزمنده‌ای داده بود که کفش‌هایش در گلِ سنگرها گم شده بود. این پوتین‌های فرسوده تبدیل به نمادی شد از مردانی که راحت‌ترین چیزها را هم برای خود نگه نمی‌دارند. ابوحامد نه با ابهت فرماندهی، که با خاکی بودنش در دل رزمندگان جا گرفت؛ فرمانده‌ای که حاضر نبود حتی یک جفت کفش نو، او را از همقدمی با سربازانش جدا کند. (ابوحامد) کانال ساماندهی مهاجرین👇👇 @samandehi_afg
🔴روایت یک فتنه خاموش  ✍برای فهم بهتر ابعاد پنهان ماجرای مهدی‌شهر، به سراغ روایت‌های محلی رفتیم. آقایی که ساکن شهر قم بود، اما خانواده‌اش در مهدی‌شهر زندگی می‌کردند، و او ارتباط نزدیکی با شهر داشت. این آقا، با دغدغه‌مندی و صراحتی مثال‌زدنی، از جزییات ماجرا، و ریشه‌های احتمالی فتنه، برایمان گفت. 🔹او جمعیت مهدی‌شهر را حدود ۵۰ هزار نفر تخمین زد، و اکثریت ساکنان را شیعه و سادات دانست، که اصالتاً مهاجرین آنجا از ولایت دایکندی افغانستان بودند. به گفته‌ی او، پس از روی کار آمدن طالبان، جمعیت پشتون‌ها در شهر افزایش یافته بود. اما نکته‌ی مهم‌تر، تاکید او بر اشتراکات فرهنگی و پیوندهای عمیق بین ایران و افغانستان بود. شهروند محلی: «ما و افغان‌ها، در خون شریک هستیم. در جنگ تحمیلی، خیلی از افغان‌ها کنار ما جنگیدند. در دفاع از حرم، باز هم بودند. ما با هم تاریخ مشترک داریم، فرهنگ مشترک داریم، این چیزهایی که الان می‌بینیم، خیلی دردناک است.» 🔹این شهروند محلی به رابطه‌ی نزدیک مقتول و قاتل اشاره کرد. مازیار و حسن، دو دوست صمیمی. راننده وانت و میوه‌فروش. همکار و همسایه. چه کسی باور می‌کرد، این دوستی دیرینه، به چنین سرنوشت تلخی ختم شود؟ راز قتل مازیار، در کجا پنهان بود؟ آیا حقیقت ماجرا، فراتر از یک جنایت ساده بود؟ 🔹ادامه دارد… کانال ساماندهی مهاجرین👇👇 @samandehi_afg