eitaa logo
کانال سید علاءالدین
68 دنبال‌کننده
78 عکس
11 ویدیو
15 فایل
اطلاع‌رسانی در امور روستای امام‌زاده علاءالدین و انجام هماهنگی‌های محلی برای پیشبرد اهداف متعالی اهالی محترم و معزز و...
مشاهده در ایتا
دانلود
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۴): ابهامات پرونده: من احتمال می‌دهم، مشخصات برخی از خواندگان در پرونده را اشتباه درج کرده‌اند! فرضاً «مرحوم سید موسی حسینی» را «سید مرتضی حسینی» تایپ کرده‌اند! یا نام خانوادگی بانو سیده تاج‌ماه را موسویان تایپ کرده‌اند! من گمان داشتم که او حسینی بوده است. همچنین گمان می‌کردم سیده خاور، خواهر سیده تاج‌عمه است! فلذا هر دو را حسینی می‌دانستم و حال آنکه در لیست نانکلی، اولی موسویان و دومی حسینی است! البته اخوی، ایشان را موسوی می‌داند. در هر حال، اگر در مشخصات ۱۸ متوفای لیست اوقاف، خطاهایی سراغ دارید و چنانچه اطلاعات بیشتر و دقیق‌تری از این ۱۸ نفر دارید لطفاً اطلاع دهید یا به اشتراک بگذارید. و اما ابهامات مهم‌تر: در حالی‌که ۳۹ برگه کپی (۱۹ برگه در مورخه ۱۴۰۱/۰۵/۰۴ با کد رهگیری ۱۴۰۱۲۲۰۱۱۹۱۳۷۲۰۵ مطابقت اصل با سند دفتر ۹۵۳۱۸۰۰۳ و ۲۰ برگه کپی در مورخه ۱۴۰۱/۰۹/۰۸ با کد رهگیری ۱۴۰۱۲۲۰۵۷۳۴۸۷۹۶۲ مطابقت اصل با سند دفتر ۹۷۳۱۸۰۱۷) از «اظهارنامه ثبت ملک» در داخل پرونده وجود دارد (که توسط اوقاف تقدیم دادگاه شده است) که به امضاء و تأیید ۱۸ نفر از اجداد سادات رسیده‌اند و طبق ادعای وکیل اوقاف؛ «اخیراً کاشف گردیده»! و لذا شش‌دانگ روستا «تحت مالکیت اداره اوقاف می‌باشد»! (= عدم تملک چند صدساله سادات و وابستگان!) و ارزش منطقه‌ای ملک ۲۱/۰۰۰/۰۰۰ ریال (و در برگه‌ای ۲۵۲/۰۰۷/۰۰۰ ریال!) تقویم شده است! و‌ میزان سهم مشاع: یک پنجم از یک‌دانگ مشاع از ۶دانگ قریه امامزاده علاءالدین، درج شده است! (و اطلاع‌رسانی ذی‌ربط «از طریق نشر آگهی» به اموات، صورت گرفته است و اینکه «علیرغم ابلاغ از طریق نشر آگهی حضور ندارند و لایحه‌ای نیز ارائه ننموده‌اند»!!) ریاست محترم دادگاه بدوی، (مستند به استعلامیه از اداره ثبت)، در حکم خود برای اعلام «بطلان دادخواست» استدلال نموده است که؛ «اساساً هیچکدام از خواندگان، نسبت به قریه امامزاده اظهارنامه‌ای نداده‌اند و نظر به اینکه اساساً اظهارنامه‌ای ارائه نشده تا قابل ابطال باشد و مستندی نیز برای آن ارائه نشده است، خواسته [دادخواست اوقاف] غیر ثابت [غیرقابل اثبات] تشخیص و... حکم بطلان دعوا صادر و اعلام می‌گردد»! و اما تفسیر این حکم؛ ۱) اگر قاضی محترم بجای عبارت «قریه امامزاده» عبارت «موقوفه امامزاده» را به کار می‌برد، به مفهوم آن بود که این روستا دارای بخشی بعنوان «موقوفه» است و ۱۸ خوانده مذکور، قصد تصاحب آنرا داشته‌اند! و حال آنکه اساسا این روستا رسما هیچ موقوفه‌ای ندارد و اداره اوقاف هم هنوز نتوانسته موقوفه بودن حتی یک وجب این روستا را به اداره ثبت اسناد و املاک، اثبات نماید تا چه رسد به اینکه مشاع است یا نیست و یا اینکه چند چندم است! ۲) استعلام دادگاه در خصوص لزوم دخالت اداره اوقاف بوده است که قاعدتاً ابتدائاً باید موقوفه بودن (و آنگاه مشاع بودن) آن را اثبات نماید که نکرده است. چنانکه اداره ثبت هم اشعار داشته است که اساساً اظهارنامه فرد مدعی «تصدی بر دو دانگ مشاع از شش‌دانگ وقف امامزاده علاءالدین» مسئله کاملاً ابتری در طی ۸۱ سال اخیر (از ۱۳۲۰/۰۲/۰۴) بوده است. لذا قاضی هم به درستی استنباط کرده است که «اساساً اظهارنامه‌ای ارائه نشده تا قابل ابطال باشد»! فلذا «حکم بطلان دعوا» را صادر کرده است. کلمه «دعوا» نکته مهمی است. مفهوم آن، اینست که اساساً اصل دعوا (میان اوقاف و اهالی) منتفی است نه صرفا دادخواست نانکلی در مسئله اظهارنامه‌ها! گیریم که ۱۸ نفر بصورت زنده هم اظهارنامه ثبتی داده باشند، هیچ ربطی به اوقاف ندارد و در صلاحیت آن نیست که کمترین دخالتی بورزد یا ایجاد تشکیک نماید. ۳) می‌ماند تعارض ظاهری عبارت قاضی و اداره ثبت؛ ۳/۱- اداره ثبت، اظهارنامه ثبتی اوقاف (اعم از اینکه توسط ابراهیم انصاری صورت گرفته باشد یا اداره اوقاف) را بی‌پایه و قابل انکار را مد نظر قرار داده است که «کالعدم» است. ۳/۲- قاضی محترم بجای آن که اشعاریه اداره ثبت در خصوص «دهنده اظهارنامه ثبتی موقوفه» را مورد تصریح قرار دهد، آنرا به اظهارنامه ثبتی «۱۸ خوانده»، تعمیم داده است تا «اصل دعوا» را منتفی سازد! ولیکن تکلیف «اصالت اظهارنامه‌های خواندگان (۱۸ نفر) در اداره ثبت که تصاویر آن‌ها در پرونده دادگاه هم موجود است»، چه می‌شود؟! این مسئله هیچ ربطی به اداره اوقاف ندارد. البته اداره ثبت آوج را اگر با آن‌ها مشکلی باشد، قاعدتاً مسئله را به «اداره‌کل ثبت اسناد و املاک قزوین» ارجاع می‌دهد تا در «هیئت نظارت» مورد بررسی قرار بگیرد که تاکنون چنین اتفاقی، رخ نداده است. ارجاع مذکور (چنانکه در پیام شماره ۷۰ توضیح دادم) نسبت به اظهارنامه آقای انصاری رخ داده و ارجاع اوقاف به مراجع قضایی هم رخ داده است. بنابراین دلواپسی برخی از اهالی در این‌خصوص، وجاهتی ندارد. .. ادامه دارد. حسینی(منتظر) دی۱۴۰۱
نامه به دادگاه 10 نفره در ورقه معمولیA4.pdf
131.5K
متن شکوائیه 10 نفره به دادگاه علیه آقای نانکلی در اندازه A4
نامه به دادگاه 20 نفره در ورقه بزرگ A3.pdf
142.3K
متن شکوائیه 20 نفره به دادگاه علیه آقای نانکلی در اندازه A3
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفاتشان.pdf
121.8K
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفات خود از دو دانگ موقوفه امامزاده
نامه به دادگاه 10 نفره در ورقه معمولیA4.docx
16.3K
متن قابل تغییر شکوائیه 10 نفره علیه نانکلی در اندازه A4 معمولی
نامه به دادگاه 20 نفره در ورقه بزرگ A3.docx
17.6K
متن قابل تغییر شکوائیه 20 نفره علیه نانکلی در اندازه A3 بزرگ
استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفاتشان.docx
14.4K
متن قابل تغییر استفساریه مستأجرین امامزاده از دادگاه در متصرفات خود از دو دانگ موقوفه امامزاده
سلام بر کلیه اهالی روستای امامزاده علاءالدین از آنجا که در بی خبری از روند دادگاه تجدیدنظر نانکلی علیه اهالی روستا به سر می بریم، چنانچه وی به هر شکلی موفق به کسب نتیجه دلخواه خود بشود، کل ششدانگ روستا را از کف خواهید داد. لذا لازمست هرچه زودتر فرمهای پیوست (شکوائیه علیه نانکلی و استفساریه از دادگاه در موضوع موقوفه بودن یا نبودن حتی یک وجب از روستا) را تکمیل کرده و هر چه سریعتر تحویل دادگاه آوج بدهید. موفق باشید.
سلام در کانال هیئت امامزاده یا سایر کانالها و گروه‌های مثلا اطلاع‌رسانی شورای روستا آیا از شکست نانکلی، خبری درج شد؟ کسی اطلاعی دارد؟ آیا کسانی و حتی کسی علیه اهانت نانکلی به اجداد پدری و مادری خود، شکایتی را طرح و دنبال کرد؟ یا اینکه اکثریت اهالی تحت‌الشعاع مزدوران نانکلی از ناکامی اوقاف در دادگاه بدوی، ناراحت هستند؟! چرا هیچ‌کدام از اهالی و حتی سادات، بابت خبر شکست نانکلی، به همدیگر تبریک نگفتند؟! بنظرتون عجیب نیست؟! نکنه من آدرس روستا را اشتباهی آمده‌ام؟!!!؟ چطوره من هم بروم به نانکلی کمک بکنم که در دادگاه تجدیدنظر موفق بشه تا حسابی از خجالت این مردم بی‌خیال و ... در بیاد؟! ✍️ سیدمحمدحسینی(منتظر) 15 دی 1401
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۵): پیرو اشاره به ارجاعات اداره ثبت آوج در فراز پایانی پیام شماره ۷۴ لازم به تأکید است؛ ارجاعات مذکور، شامل اظهارنامه‌های سادات ۱۸گانه نشده است. زیرا هیچ ضرورتی نداشته است. بلی! اگر اداره اوقاف، مدرک محکمه‌پسندی می‌توانست (پیرو ارجاع آن اداره به مراجع قضایی توسط اداره کل ثبت استان قزوین) به دادگاه ارائه بدهد و موقوفه بودن حتی یک وجب از روستا را اثبات نماید، آنگاه می‌توانست به بهانه مشاع بودن مالکیت روستا، اظهارنامه‌های سادات را مخدوش جلوه داده و دنبال ابطال آن‌ها بیافتد. چنانکه بنده در نامه ۱۴۰۱/۱/۱۵ خود به ریاست سازمان اوقاف، اشاره کرده بودم که «اگر شما مشاع بودن شش‌دانگ روستا را اثبات نمائید، لاجرم باید کلیه اسناد رسمی اداره ثبت اسناد و املاک معطوف به امامزاده علاءالدین را ابطال نمائید!» و در زمان تحریر این مطلب، هرگز گمان نمی‌کردم، اداره اوقاف واقعا بخواهد دست به چنین اقدام جسورانه‌ای بزند! ولیکن در کمال ناباوری، دیدیم که مخفیانه این حرکت مذبوحانه را دنبال کرد و نهایتاً هم مفتضحانه شکست خورد. زیرا دستش به هیچ مدرکی بند نیست. و اگر اهالی روستا، خام‌اندیشانه تسلیم جوسازی‌های مزدوران نانکلی شده و اقدام به عقد قرارداد استیجاری با اوقاف می‌نمودند، آنگاه گزک دست نانکلی می‌افتاد که هنوز هم از توطئه دست بردار نیست! در اینجاست که علت پاسخ ندادن اوقاف به نامه‌های بنده هم روشن می‌شود. زیرا هرگونه جواب مکتوبی که می‌دادند به ضررشان تمام می‌شد. بنده حتی نامه دوم خود را خیلی تند و تحریک‌آمیز نوشتم تا شاید پاسخی بدهند که جرأت نکردند زمینه اقدام غیرقانونی و بالتبع محاکمه خود را فراهم سازند. و اما اینکه گماشته نانکلی (با عنوان توخالی امین موقوفه!) در شاهکار ادبی خود نوشته؛ «... بعد از آن نامه نگاریهای ایشون [حسینی منتظر] آغاز شد همراه با پیامهای مجازی نه نامه های ارسالی ایشون افاقه کرد که تا آنجا که من اطلاع دارم مضامین نامه قابل جواب دادن نبوده ...»! البته منظور وی از عبارت «مضامین نامه قابل جواب دادن نبوده»، بی‌ارزش جلوه دادن نامه‌های بنده در جهت تحقیر بنده است و حال آنکه «قابل جواب‌دادن نبودن» نامه‌های بنده علت حقوقی داشت و بنده واقف بودم که چه جواب بدهند و چه ندهند، به ضررشان تمام خواهد شد. البته جواب ندادنشان، زحمت مرا بیشتر کرد! و‌ اما نحوه مواجهه «گماشته اسمی» نانکلی نسبت به نامه‌های بنده، نشان از جهالت وی به عمق مسائل دارد و البته نباید بر وی خرده گرفت. زیرا فهم وراثتی و نژادی خود را قربانی دسیسه‌های شیاطین محلی کرده است! همچون یوسف رضایی که تحت تاثیر اراذل و اوباش روستا قرار گرفته و فاجعه آفرید. همه اینها قربانیان شیاطینی شده‌اند که گمان می‌کنند، باهوش و زیرک هستند و حتی سادات را أحوَل می‌نامند!! و حال آنکه مکر شیطان فرجام پوچی بیش ندارد. التماس توبه و جبران! ضمناً؛ در پیام شماره ۳۱ خود نوشته بودم؛ «نامه مورخه ۱۴۰۰/۱۲/۴ اداره اوقاف بوئین‌زهرا به دهیار و شورای روستا (که امروز به اشتراک گذاشتم) مقدمه فاسدی دارد و صرفا در حیطه «دو دانگ موقوفه» قابلیت تبعیت دارد نه در حوزه چهاردانگ سادات. ادعای واهی اداره اوقاف بوئین‌زهرا در نامه مذکور: «روستای امامزاده اعلا الدین [علاءالدین] به پلاک ۱۱۷ اصلی بخش ۱۰ قزوین برابر اسناد و مدارک و جریان ثبتی به میزان ۶ دانگ تحت تملک موقوفه می‌باشد»!» حال با عنایت به إشعاریه اداره ثبت آوج در جواب استعلام دادگاه بدوی در موضوع دادخواست ابطال اظهارنامه‌های ۱۸ تن از اجداد پدری و مادری قریب باتفاق اهالی، لازم است مطلب خود را اصلاح کنم به اینکه؛ «ادعای واهی اداره اوقاف در حیطه «دو دانگ موقوفه» هم قابلیت تبعیت ندارد» (البته از لحاظ قانونی نه شرعی)! و اما کلام آخر این پیام؛ پیرو ناکامی و شکست اداره نانکلی در دادخواست بی‌سروصدای وی در دادگاه بدوی که بنده چندین پیام خود را به خبر و تحلیل آن اختصاص دادم، این سؤال پیش می‌آید که؛ در کانال هیئت امامزاده یا سایر کانالها و گروه‌های مثلا اطلاع‌رسانی شورای روستا در فضای مجازی، آیا از شکست نانکلی، خبری درج شد؟ کسی اطلاعی دارد که به اشتراک بگذارد یا به بنده برساند؟ آیا علیرغم توضیحات مفصل و توصیه بنده، کسانی (و حتی کسی) علیه اهانت نانکلی به اجداد پدری و مادری خود، شکایتی را طرح و دنبال کرد؟ یا اینکه اکثریت اهالی تحت‌الشعاع مزدوران نانکلی از ناکامی وی در دادگاه بدوی، ناراحت شدند؟! چرا هیچ‌کدام از اهالی و حتی سادات، بابت خبر شکست نانکلی، به همدیگر تبریک نگفتند؟! بنظرتون عجیب نیست؟! نکنه من آدرس روستا را اشتباهی آمده‌ام؟!!!؟ (چطوره من هم بروم به نانکلی کمک بکنم که در دادگاه تجدیدنظر موفق بشه تا حسابی از خجالت این مردم بی‌خیال و ... در بیاد؟!🤨) ... ادامه دارد. حسینی منتظر دی۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۶): طبق گزارش مستند بنده در پیام شماره ۳۱ خود در ایتا؛ آقای مجید نانکلی (رئیس اداره اوقاف بوئین‌زهرا) طی نامه رسمی ۱۴۰۰/۱۲/۴ خود به دهیار و شورای بی‌خاصیت روستا صریحاً در تکرار هجمه نامشروع و غیرقانونی رئیس قبلی، ادعا کرده است: «روستای امامزاده علاءالدین برابر اسناد و مدارک و جریان ثبتی به میزان ۶ دانگ تحت تملک موقوفه می‌باشد»! این ادعای پوچ و بدون سند و مدرک معتبر وی، دروغی بسیار بزرگ و توهین‌آمیز است. زیرا مفهوم آن؛ اتهام موقوفه‌خواری و بالتبع حرام‌خواری به اهالی است. (رئیس قبلی اوقاف هم طی نامه‌ای در سال ۱۳۹۵ همین اراجیف را رسما نوشته بود و متقابلاً دهیار وقت (آ.سیدمیرشجاع‌الدین) هم در رد ادعای دروغین او نامه‌هائی را نوشته بود که همگی تاکنون بدون جواب مانده‌اند!) چرا کذب و اراجیف؟! با مراجعه به إشعاریه اداره ثبت اسناد و املاک آوج (در جواب استعلام دادگاه رسیدگی کننده به دادخواست اداره اوقاف بوئین‌زهرا) که شرح مفاد آنرا مفصلاً در پیام شماره ۷۰ خود گزارش کردم، می‌بینیم: ۱) اسناد و مدارک اداره اوقاف در باره موقوفه بودن شش‌دانگ روستا عبارت است از متن تایپ شده‌ای از اختلاس‌نامه منسوب به ملاعبدالجواد که ظاهراً در سال ۱۲۹۷ قمری بمنظور تأمین نان‌دانی نسلاً در نسل او تنظیم شده است! و در بین اهالی روستا به وقفنامه جعلی مشهور است که بنحو ناشیانه‌ای، فاقد کلیه شئونات وقفنامه است. و چیزی بجز پیراهن عثمان برای غصب فدک سادات نیست! ۲) اظهارنامه‌ای مبنی بر موقوفه بودن دو دانگ امامزاده با تولیت فردی بنام ابراهیم انصاری که نه خودش امضاء کرده و نه مدیر وقت اداره ثبت و ۲۰ سال هم طول کشیده تا معلوم شده که نام کامل وی محمدابراهیم بوده و در هر حال هیچ‌گاه پیگیر اظهارنامه مذکور هم نشده است. فلذا قاضی دادگاه هم در توجیه حکم بطلان دعوای نانکلی علیه امام‌زاده علاءالدین، صریحا اشاره کرده است که؛ «اساساً اظهارنامه‌ای ارائه نشده است تا قابل ابطال باشد»! آری! کل «اسناد و مدارک و جریان ثبتی» مورد اتکاء نانکلی کذّاب و بدعهد همین است: اظهارنامه‌ای که بدون امضاء رها شده و تقاضای بیجائی که اداره کل ثبت اسناد و املاک استان قزوین، حاضر نشده آنرا در هیئت نظارت مطرح کند و آنرا به مراجع قضایی ارجاع داده که آن ارجاع هم ابتر مانده است! و وقفنامه‌ای که نه اصلی دارد و نه اصالتی! فقط کپی یک متن تایپ شده که با آن یک چوب کبریت هم به کسی نمی‌دهند! در واقع اداره اوقاف نانکلی، بجز حیله‌گری ناشیانه هیچ چیزی در چنته ندارد و تسلیم چنین فردی شدن، نهایت سفاهت و سفلگی است. البته شکایت علیه نانکلی دو علت دارد؛ ۱) تهمت تلویحی حرام‌خواری به اجداد اهالی (که جنبه کیفری دارد و جرم وی کاملا واضح و آشکار است و بسرعت قابل رسیدگی و مجازات است) ۲) تحمیل انواع مضایق اداری بر اهالی (که جنبه حقوقی دارد و نیازمند حل موقوفه بودن یا نبودن کل یا جزء امامزاده است که نهایتاً به جریمه مالی و محدودیت‌ها و انفصالات اداری وی خواهد انجامید و قاعدتاً قبل از دادگاه تجدیدنظر مطلوب وی، چنین مجالی را نداریم و باید تعجیل بورزیم. بنابراین؛ اهالی می‌توانند علیه نانکلی دو نوع شکایت را مطرح و پیش ببرند: ۱) شکایت کیفری (به علت توهین تلویحی وی به اجداد اهالی یعنی موقوفه‌خوار و حرام‌خوار جلوه دادن اجداد اهالی) ۲) شکایت حقوقی (به علت تحمیل بخشنامه‌های غیرقانونی خود بر ادارات آوج بمنظور ایجاد انواع مضایق خدماتی جهت اجبار آنان به تسلیم ناحق وی شدن که فرجامی بجز اخراج آن‌ها از روستا ندارد.) و اما دو دانگ موقوفه امامزاده؛ از لحاظ «قانونی» هیچ مدرکی مبنی بر ثبوت و اثبات آن نداریم ولیکن از لحاظ «شرعی»، صورت‌جلسه ۱۲۹۹ قمری را داریم که (اداره اوقاف آنرا جدی نگرفته است! ولیکن) بنده أمّاره‌ای دال بر بطلان آن ندارم. فلذا توصیه کردم از مراجع قضایی استفسار گردد و متن پیشنهادی خود را هم نوشتم و به اشتراک گذاشتم. و اما نکته پایانی این پیام؛ عطف به بند ۷ پیام ۷۰ لازمست دقت کنیم: ۱۳۶۲۵۰۰ مترمربع (پلاکهای ۷۰ و ۷۱ از پلاک اصلی ۱۱۷) بعنوان اراضی ملی بنام سازمان جنگل‌ها و مراتع ثبت و صادر شده است. حال این سؤال مطرح می‌شود که وقتی کل اراضی باران‌ریز بسوی امامزاده علاءالدین واقع در پلاک اصلی ۱۱۷ از بخش ۱۰ قزوین، کمتر از ۶۲ هکتار (۶۲۰/۰۰۰ مترمربع) است، ارقام مذکور چگونه با همدیگر قابل جمع هستند؟! مگر آنکه اراضی ملی مذکور را خارج از ۶۱ هکتار مذکور تلقی کنیم. در اینصورت این ابهام مطرح می‌شود که آیا ۱۳۶۲۵۰۰ مترمربع اراضی ملی با ۶۱ هکتار امامزاده، تلاقی دارد یا خیر؟ اگر تلاقی داشته باشند، قاعدتاً نیازمند مواجهه حقوقی با سازمان جنگل‌ها و مراتع هم خواهید بود! اگر کسی اطلاعات دقیق‌تری دارد لطفاً به اشتراک بگذارد. ... ادامه‌ دارد. حسینی منتظر دی ۱۴۰۱
بسمه تعالی قابل توجه اهالی محترم امامزاده علاءالدین راه طی شده و باقیمانده؛ (قسمت ۷۷): گماشته نانکلی در یکی از جملات شاهکار ادبی خود ادعا کرده «مسئله حقوقی باید اهل فن نظر بدن نه امثال من و ایشون»! (با عبارت «امثال من و ایشون» خود را در کنار بنده قرار داد و در بی‌خبری از مسائل حقوقی، هم‌ترازی کرد!!) منظورش اینه که بنده حق ندارم در باره فرضاً وقفنامه‌های جعلی و اقدامات امثال نانکلی و... اظهار نظری بکنم تا ارباب وی هر غلطی خواست بکند! به «اهل فن» اشاره می‌کند بدون آنکه بتواند تعریفی از اهل فن ارائه بدهد! از وی باید پرسید که چرا خود را با من جمع می‌بندی؟! صد البته کسی که در یک بیانیه کوتاه، ۲۵ تا غلط املائی و ۲۵ تا غلط گرامری و ۲۵ تا غلط محتوائی و ۱۵ تا غلط اضافی دارد چگونه می‌تواند به گرد پای اهل فن برسد؟! صد البته که چنین فردی که از فهم عادی‌ترین و پیش‌پا افتاده‌ترین مسائل بدیهی، عاجز است حق و صلاحیت کوچکترین اظهار نظری در مسائل حقوقی ندارد. ادعا می‌کند که در سازمان اوقاف، آموزشی دیده است و مثلاً از چیزهایی سر در می‌آورد! بسم‌الله! اگر واقعا در جایی دوره‌ای دیده‌ای و گواهینامه ذی‌ربط آن را دریافت کرده‌ای لطفا به اشتراک بگذار تا همه به میزان هوش و توان درک مفاهیم شما بیشتر پی ببرند. مگر چه سنخیت و مشابهتی (بغیر از ابعاد و اجناس بشریتی) بین ما وجود دارد که مضحکانه، جرأت می‌کنی عبارت «امثال من و ایشون» را به کار ببری و خودت را در کنار من قرار بدهی؟! اگر می‌گفتی؛ «در عرصه مسائل ورزشی باید اهل فن نظر بدهند نه امثال من و رونالدو»! اینهمه خنده‌دار نبود. چرا بجای حرف حساب زدن، جوک می‌سازی؟! کسی که در ۸۰ پیام ۸۰۰ کلمه‌ای او حتی یک کلمه غلط املائی پیدا نمی‌کنی، احتمالاً اهل دقت و احاطه بر نوشته‌ها و «مفاهیم سه‌گانه لغوی، اصطلاحی و منظوری» آن‌هاست که می‌تواند موی سفید را هم از ماست بیرون بکشد. هر وقت رفتی و چند سال دیگر در کلاس اکابر نشستی و توانستی حداقل یک پیام ۸۰ کلمه‌ای را صحیح بنویسی، آنگاه بیا و به خودت اجازه بده که بنویسی «امثال من و ایشون»! هیهات اگر بتوانی! مگر آنکه خالق تو بخواهد معجزه‌ای نشان بدهد! (که البته بعید نیست زیرا پروردگار من برای تنبه بنده مکرراً از این کارها کرده است!) کسی که بدون وکیل و خودش به تنهایی، سه بار شکایت صاحبان نفوذ را مضمحل ساخته و از دادگاه، پیروز و سرافراز بیرون آمده، احتمالأ به مسائل حقوقی و مفاهیم فقهی، واقف بوده است. کسی که در پیام ش۴۰ خود اشاره کرد که؛ «بنده (با سابقه‌ای از فعالیتهای تحقیق و ارزشیابی در «سازمان بازرسی ویژه فرماندهی کل قوا» در سال پایانی جنگ تحمیلی بعنوان بازرس ویژه دارای لوح تقدیر از وزیر اطلاعات وقت در ۲۶ سالگی) وقتی گفته‌های مخدوش دیگران از جمله اخوی را کنار گذاشتم و در متون وقفنامه‌ها دقت و تعمق بخرج دادم به نتایجی رسیدم که لازم شد آن‌ها را در اینجا به اشتراک عموم اهالی بگذارم و این سلسله مباحث را پدید آورد.» (و البته یادش رفت بیافزاید که یکی از محورهای بازرسی ویژه، ملاحظات حقوقی قضایا است) احتمالاً می‌تواند حداقل در سایه‌سار اهل فن چند صباحی زیسته و چیزهایی آموخته باشد. کسی که دوستانش دارای مؤسسات حقوقی هستند و هر کدام دهها وکیل در اختیار دارند و باصطلاح اهل فن به شمار می‌روند، در عین‌حال وقتی با مسائل غامضی مواجه می‌شوند، از او راهکار می‌جویند، احتمالاً درک و فهمی از مهتمات اهل فن دارد. کسی که در گفتگو با کارشناسان واحد حقوقی یک سازمان وقفی آن‌ها را در بن‌بست‌های حقوقی گیر می‌اندازد و آن‌ها ناچار می‌شوند که او را به مشاور عالی سازمان خود (که اتفاقا قانون‌نویس و بازنشسته سازمان اوقاف بوده است) ارجاع دهند و او هم در مقابل احتجاجات وی سر در گریبان تأمل برده و اعتراف می‌کند که قوانین سازمان اوقاف نیاز به بازنگری دارند و برخی از مقررات معطوفه به فرهنگ و نهاد وقف، آسیب جدی می‌زنند! احتمالاً می‌تواند در زمره اهل فن بحساب آید. با همه این احوال، بنده که ادعایی نداشته و ندارم و‌ هر یافته خود را به اشتراک می‌گذارم و باکی از اصلاح و تکمیل داده‌های خود و اعتذار مکرر ندارم ولیکن هرگز قابل تصور نمی‌دانم که تو را در تراز خود ببینم. فقط نمی‌دانم چگونه به خود جرأت می‌دهی که همترازی بکنی؟! صرفا بخاطر آن که اسم و شهرت یکسانی با من داری؟! یا اینکه صرفا زاده یک روستا هستیم؟! و یا اینکه ..؟! آری! با همه این احوال، بعلت انتساب اسمی به سادات، تو را تا آن حد قابل احترام می‌دانم که توصیه کنم، (همچنانکه حضورا و خصوصی هم تذکر دادم) مراقب این عنوان اجدادی خود باش و بیش از این بخاطر شرارت دیگرانی که به شیطنت‌های آن‌ها بیش از من واقفی، اعتبار خود را به تاراج مگذار و با توبه‌ای نصوح، به مسیر هدایت و مصیر سیادت خود بازگرد و بیش از این کارشکنی و... نکن. ..ادامه دارد. حسینی منتظر دی۱۴۰۱