eitaa logo
مدرسه اقتصاد
812 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
950 ویدیو
195 فایل
اینجا محلی‌است برای اشتراک‌گذاری تحلیل‌ها، درسگفتار، صوت، کلیپ،فیلم، سخنرانی اساتید و جزوات اقتصادی،برای رشد و پیشرفت مردم و کشور درعرصه اقتصاد و سبک زندگی‌اقتصادی سالم ذیل تمدن جهانی اسلام.منتظرنظرات شمادر: http://eitaa.com/joinchat/715718678C6b9ae86a0b
مشاهده در ایتا
دانلود
(قسمت 39 در کانال روزنه) : چرا طلبه ها به بیمارستان می روند؟! 🔸 برایم سؤال شده بود که چه ضرورتی دارد طلبه ها وارد این کار شوند. اصلا این یک کار تخصصی است؟ طلبه و پرستاری؟ پیش خودم گفتم خوبه که طلبه ها همیشه جلودار باشند؛ ولی خوب اینجا کار خاصی از دستشون بر نمیاد. 🔸 ولی ظاهرا مسئله چیزی برخلاف تصورم بود. مسؤول یک بیمارستان دیگر امشب تماس گرفته بود و اصرار می کرد که حتماً ٣٠ نفر از طلبه هایتان فردا بیایند بیمارستان ما. کارتان در بیمارستان قبلی خیلی مؤثر بوده. 🔹برایم دوباره سؤال شد که طلبه ها در بیمارستان چکار می کنند؟ وقتی ریز شدم دیدم رئیس بیمارستان حق داشته. بیمارهایی که در قرنطینه بودن اجازه نداشتن همراه بیارن. چون مثلا در یک بخش اگه بیست سی نفر بستری باشن و هر کدام هم یک همراه داشته باشن اوضاع خیلی ناجور می شد. 🔸در حالی که الان هر یک طلبه به جای این ٣٠ نفر کار همراه بیمار رو انجام می ده. قرص هاشون رو می ده. آب دستشون می ده و از همه مهم تر پای درد دلشون می شینه و بهشون قوت قلب می ده. همین چند کار ساده و به جا، هم برای کادر پزشکی و هم برای بیمارها خیلی مفید واقع شده... حجت الاسلام و المسلمین عصاره برای مشاهده فعالیت‌های میدانی حاضر در میدان مبارزه با کرونا، به پایگاه مراجعه کنید:👈👈👈@khanetolab @rozaneebefarda @schoolofeconomics
💠 💠 ✏️ 📕روایت سیزدهم: دلم پر می کشد برای رفتن داخل بخش اما... 🔷 حدود دویست نفر طلبه جمع شده اند در نمازخانه بیمارستان برای جلسه توجیهی. سرپرست طلاب جهادی داوودی درباره اثرات کار توضیح می‌دهد که واقعا جهاد است. توضیحاتش انصافا مفید است. بعد، رییس بیمارستان می آید. معلوم است خیلی دوندگی کرده. خستگی از چهره اش می‌بارد و سنگین پلک می‌زند. تشکر می‌کند. - همین که تا اینجا آمده آید برای من کافی است حتی اگر هیچ کدامتان هم داخل بخش نرود. معلوم است که از این طرح خیلی خوشحال است. نکته ای را می‌گوید که حالم بد می‌شود: - دوستانی که بیماری های زمینه ای دارند، قلبی، کلیوی، تنفسی برگردند. جهاد شما نیامدن است. و من که تنگی نفس دارم، به این فکر میکنم که بمانم یا نه... هنوز نگفته ام که تنگی نفس دارم. تقسیم بندی شده ایم. احساس می‌کنم که از امر عظیمی محروم شده ام. وجودم پر می کشد برای رفتن داخل بخش. از آن طرف می گویم نکند خدای نکرده با این کار من برای همه گروه مشکلی پیدا شود. میروم و به رابطمان می‌گویم که من تنگی نفس دارم. چه کنم؟ می‌گوید که سر جدت تو بخش نرو!... پس چه کنم؟ اینجا پشتِ نمازخانه آبمیوه میگیریم برای دکترها و پرستاران... الحمدلله... پشتیبانی خط مقدم هم بد نیست. شکر... @khanetolab @SchoolOfEconomics
💠 💠 ✏️ 📙 روایت پانزدهم: رسیدم بیمارستان ... 💠 دیدم دسته محمدی رادها دارن از دور میان، چهارتاپسر عمو با هم اومدن برای کمک. لباسای مخصوص رو پوشیدیم... اولش کار خاصی نداشتم فقط با بیمارها صحبت می کردم، یه ذره ام از روایات ابتلا مومن گفتم...! یواش یواش کارا زیاد شد ... خسته شدم، رفتم آبدارخونه... یکی از خانم پرستارا می گفت من بیماری نقص ایمنی دارم ولی دکترم گفت می تونی بری بالای سر بیمارا، منم از همون روز اومدم... اون یکی خانم پرستار گفت دم طلبه ها که اومدن گرم... بعدم تأکید کرد خداییش دمشون گرم، توی این حجم کارها واقعاً حضور شما غنیمته. @khanetolab @SchoolOfEconomics
💠 💠 ✏️ 📕 روایت شانزدهم: خط مقدم جهاد... 🔰 تا حرف از روایتگری می‌آید،شهداء و دفاع مقدس یادمان می‌آیند... کجایند آن مردان خاکی؟!... 🔹در این بحبوحه‌ای که در کشورمان و در شهر کریمه اهل‌بیت(عليهم‌السلام) "قم" وجود دارد،هستند هنوز مردانی خاکی و افلاکی که قید جان از سر گذرانده‌اند و به این جبهه اعزام شده‌اند...تا خاری باشند در چشم بیگانگان و فرصت‌طلبانِ اینگونه شرایط‌ها... 🔸کار سخت است،،،اما شیرین...نام کار جهادی که می‌آید،حججی شدن و سلیمانی شدن به خاطرم می‌آید... 🔹در این هیاهوی این بیماری و ویروس و هجمه سوءاستفاده دشمن،اطلاعیه‌ای را از کاری جهادی دیدم که عده‌ای از طلاب دست به دست هم و بدون هیچ چشم‌داشتی،پا به میدان این عرصه نهاده‌اند تا یاری رسان ملت شریف ایران عزیزمان باشند إن‌شاءالله 🤲 🔸واما امروز یعنی یازدهم اسفندماه ١٣٩٨ جلسه‌ای برقرار بود به جهت اعزام مجاهدین از قرارگاه به محل خدمت در بیمارستان... ❇️ قرائت حدیث کسای بی‌بی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(سلام‌الله‌علیها) توسط مجاهدین قبل از عملیات،دلها را روانه جبهه‌های مدافعین این انقلاب در دفاع مقدس و دفاع از حرم می‌کرد و مددکار رفقاء خواهد بود،إن‌شاءالله 🤲 یاحق @khanetolab @SchoolOfEconomics
💠 💠 ✏️ 📘 روایت هفدهم: خدا رو شکر داداشم طلبه شده... ⚪️ دو روزه با بچه ها میریم بیمارستان فرقانی، حال و هوای قرنطینه با اون چیزی که تو ذهنم بود خیلی متفاوته. اونجا همه پرستارا و خدماتیا خیلی خونسرد و عادی کاراشونو انجام میدن. روز اول که رفتم نزدیک ظهر بود یه جوون ۲۸ ساله رو آوردن، خیلی داغون بود از لحاظ روحی، میگفت پسرم یه سالشه دلم نگرانشه. می گفت اگه خوب بشم یه آدم دیگه میشم. می گفت داداشم طلبه است وقتی خواست بره حوزه خیلی مخالف بودم، بهش گفتم مردم همه فحش میدن به آخوندا حالا تو میخوای کجا بری. می گفت الان که شمارو میبینم که اومدید اینجا خدارو شکر میکنم که داداشم طلبه شده. خلاصه تا آخر وقت یک چهارم وقتم رو گذاشتم برا این آقا روح الله... موقع اومدن حالش خیلی بهتر بود شمارشو گرفتم بهم گفت برو نیا اینجا مریض میشی، خداحافظی کردم. امروز بعد دو روز بهش زنگ زدم گفت مرخص شدم خیلی حالش بهتر شده بود. خداروشکر... @khanetolab @SchoolOfEconomics
💠 💠 ✏️ 📕 روایت هجدهم: تکرار تاریخ... 💠 تکرار در زندگی همیشه ناراحت کننده و باعث آزار انسان نیست. چه بسا تکرارها که باعث یادآوری می شود و انسان را به دور دستها می برد. همین دیروز که قرار بود جمعی از طلاب برای خدمت و همراهی بیماران مبتلا به کرونا به بیمارستان بروند با صحنۀ عجیبی روبرو شدم. مادر جوانی را دیدم که فرزندش را آورده دم بیمارستان آورده بود، نه برای بیماری؛ بلکه طلبه جوانی بود که تازه مو به صورتش روییده بود؛ طلبۀ جوان هم اصلا برای خودش یک حس و حال باصفایی داشت. این طلبه جوان برای خدمت به بیماران آمده بود و مادرش اشک می ریخت و به فرزندش که حسن نام داشت می گفت: سید حسن برو عزیزم خدا به همراهت، برو مادر نگران نباش دست علی به همراهت. 🔆 با شنیدن و دیدن این صحنه یاد جبهه های نبرد افتادم که مادران در حال بدرقه فرزندانشان بودند و آنها را از زیر قرآن رد می کردند و اشک ریزان دست به سوی آسمان دراز می کردند و به درگاه خدا برای آنها دعا می کردند و بعضی از آنها اینگونه زمزمه می کردند که خدایا این هدیه را از ما بپذیر. اگر در آن روزها جبهه ها پر از سربازانی بود که خود را سپر دفاعی کرده بودند در برابر یورش صدامیان امروز هم طلبه هایی هستند که در کنار پزشکان و پرستاران، در صف مقدم مبارزه با این ویروس قرار دارند. دوستان تمام این مقاومت ها و از جان گذشتگی ها پشت پرده ای هم دارد: اینکه آیۀ شریفه می فرماید: ای انسان تو بسیار ضعیف هستی. خلق الانسان ضعیفا پس ما غرک بربک الکریم چه چیزی تو را مغرور کرده، تو که توانایی مقابله با یک موجود ریز میکروسکوپی را نداری به چه می بالی. یا اینکه می فرماید أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ ۖ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ بله اکنون همه جهانیان، خصوصاً آنهایی که ادعای پیشرفت علمی دارند، زانوی عجز و ناتوانی به زمین زده اند و با زبان بی زبانی به فقر و نداری خود اعتراف می کنند. 🔅 امید که این تکرارها ما را یاد جوانانی بیندازد که رفتند تا ما بمانیم و ادامه دار راهشان باشیم نه اینکه بعد از چند دهه نه تنها ادامه دار راه آنها نیستیم، بلکه هر از گاهی هم که فقط به عکس آنها نگاه می کنیم؛ ولی عکس آنها عمل می کنیم. ولی امروز جای امید است که با چشممان پزشکان و طلبه هایی را می بینیم که از زن و فرزندشان گذشته اند و خود را در معرض این بیماری قرار داده اند تا به همۀ همراهان بیمار امید دهند که ما فرزندان ایران سرافراز پشت و پناه شما هستیم و حاضریم جانمان را فدای آرمانهایمان کنیم تا شما باشید و زنده بمانید..... امیدوارم قدردان پزشکان و این عزیزان جان برکف باشیم. @khanetolab @SchoolOfEconomics
💠 در بیمارستان قرنطینه کرونایی‌ها به دنبال امام زمان(عج) 💠 ✏️ 📙 روایت نوزدهم: اینجا چراغی روشن است... 🌐 اینجا قرارگاه مردمی خدمت رسانی به قضیه کرونا است، جنب و جوش عجیبی است. ازساعت اولیه صبح جلسات هماهنگی و بررسی کارها شروع می شود، همراهان جهادی بیماران، گزارش کار می دهند. صحبت از نیاز بیشتر است، مثل کارهای جهادی در مناطق محروم کار بچه های جهادی اینجا هم گل کرده. هم بیماران دعای خیر به لبهایشان دارند، هم کادر پزشکی دمی از کار طاقت فرسا به صندلی تکیه می دهند تا نفسی تازه کنند. 🎥 بچه های رسانه دنبال انعکاس امیدواری و صلابت کادر پزشکی و همت آنان برای شکست کرونا هستند. 📦 دوستانی که در بخش توزیع اقلام بهداشتی کار می کنند، همراه بسته های بهداشتی دعاهایی را در بسته ها گذاشته و بوی معنویت و توسل را درب خانه ها می برند و دست در دست بسیجی ها بوی امید را در شهر بی بی پخش می کنند. 💥بوی اسپند هر از گاهی فضای قرارگاه را پر می کند و شوخی و بذله گویی که چاشنی کار بچه جهادی هاست لطافت فضا را بیشتر می کند. ⚪️ اندک اندک جمع مستان از راه می رسند و جلسات توجیهی شکل می گیرد و بچه عازم بیمارستانها میشوند تا توسط کادر پزشکی بیشتر در جریان کار قرار گیرند و مشغول خدمت شوند. 💠 گروهی مشغول به راه انداختن کار سرکشی هستند، سرکشی به بیماران بهبود یافته، سرکشی به خانواده کادر پزشکی که انصافا در خط مقدم مبارزه شکست کرونا هستند 📝 بزرگانی از علمای شهر آمادگی خود را برای همراهی تیم سرکشی اعلام کرده اند. 🌸 اینجا از نشد و نمی شود خبری نیست، امید حرف اول را می زند. ✅ مناطق محروم که می رفتیم امیدم این بود در بیابانهای سیستان و بلوچستان و بشاگرد و خوزستان و فارس و کرمان امام زمانم را بیابم حالا دیدگانم در بین راه پله ها و اتاقهای قرارگاه جهاد سلامت و خیابانهای منتهی به بیمارستان و اتاق استراحت بیماران و کادر پزشکی در کمین جمال یوسف زهرای مرضیه است. ❇️ امتحان بزرگی است و ما به لطف الهی و مدد بی بی جانمان کرونا را از امّ القرای اسلام بیرون خواهیم کرد و این در حال محقق شدن است چون در قاموس بچه های امامین انقلاب شکست معنی ندارد. 🌕 اینجا چراغی روشن است... @khanetolab @SchoolOfEconomics
💠 💠 ✏️ 📒 روایت بیست و یکم: پیروزی قطعی است... 🌿 مساله کرونا زیاد طول نخواهد کشید حرکت کشور به سمت ایجاد یک در زمینه سلامت آغاز شده و به سرعت در حال گسترش است. شواهدش زیاد است. 🌸 از فعالیتهای تا تلاش شبانه روزی و و در بیمارستانها و حرکت و تلاش در مبارزه با خط رسانه ای استعمار و انعکاس درست مطالب تا کمکهای و به و تا حرکات خودجوش از جوانان و هیاتیها و طلاب. 🌳 هر کس هر کاری از دستش برمی آید دارد انجام میدهد. کسانی که نمیتوانند مستقیم به بیمارها کمک کنند، به کسانی که در خدمت مستقیم به بیماران هستند، خدمت میکنند. به بقیه برای پیشگیری نصرت می دهند. کسی منتظر نیست کسی منفعل نیست همه تلاش میکنند کمکی کنند. 🌸 به نظرم ایران به سرعت به سمت ظهور یک در حال حرکت است. یکی از صحنه های ظهور «قدرت لایزال ملت»... عجب ملتی است ملت ایران . گام دوم انقلاب با نشان داده شدن و به رخ کشیده شدن این «قیام همگانی» در عرصه سلامت میتواند تبلوری تازه در سطح جهان داشته باشد. این اراده در حال به صحنه آمدن است. روز به روز شواهد این به صحنه آمدن بیشتر به چشم میاید. 🌕 پیروزی قطعی است. @khanetolab @SchoolOfEconomics
(قسمت چهاردهم) 📘 روایت سی و ششم: بیدارشدم... 🌀 یکی از رفقای طلبه جهادی تعریف میکرد میگفت: تو بیمارستان با یه بیمار کرونایی رفیق شدم که بعد از چند روز مرخص شد، منم دورادور پیگیر احوالاتش بودم، رفاقتمونم خیلی صمیمی شده بود. 💠 بعد از چند روز خودمم مریض شدم و تو خونه خودمو قرنطینه کردم، همون رفیقم زنگ زد، بهش گفتم منم مریض شدم، خیلی ناراحت شد گفت خدا شفا بده. 🔹چند روزی گذشت حالم خوب شد، وقتی مطمئن شدم مشکلی ندارم دوباره رفتم بیمارستان برای کمک به بیمارا، یه شب که بیمارستان بودم رفیقم زنگ زد، احوالم رو پرسید گفت کجایی گفتم حالم خوبه شده الانم بیمارستانم، دیدم لحن صداش عوض شد گفت داداش چرا دوباره رفتی؟نمیگی مبتلا میشی؟خیلی مواظب باش، خلاصه قطع کرد، منم به کارم ادامه دادم. 🔸 بعد از چند روز رفیقم زنگ زد گفت میام ببینمتون، وقتی اومد باهم رفتیم سر مزار شهدای گمنام و مدافع حرم سوریه، داشتیم راجع به کارای بیمارستان صحبت میکردیم، رفیقم گفت یه چیزی بهت میگم شاید باورت نشه، گفتم چی؟ گفت من مدتها بود که دیگه نماز نمیخوندم، اون شب که زنگ زدم و شما گفتید دوباره رفتید بیمارستان، گوشی رو که قطع کردم و بلند شدم، وضو گرفتم و سجاده رو انداختم و گفتم: 🌕 خانومم هاج و واج نگام میکرد، بعد نماز بهش گفتم این طلبه ها جونشونو کف دست گرفتن برا اینکه ما بیدار بشیم اونوقت من تو خواب غفلت حتی نمازامو نمیخونم. حاشا به غیرتم. 🔆 در تاریخ ثبت کنید کرونا من را نجات داد... ✍️ راوی:حجت‌الاسلام علی‌اصغر محمدی‌راد @hoseynie_ershad @SchoolofEconomics