مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»میفرمایند:
مِن اَحَبِّ السُبُلَّ اِلَی اللهِ قَطرتانِ: قطرةُ دُموعٍ فی جَوفِ اللّیلِ وَ قطرةُ دَمٍ فی سَبیلِ الله.
یکی از محبوبترین راهها به سوی خدا (این) دو قطره است: قطره اشکی در دل شب (از ترس خدا) و قطره خونی که در راه خدا ریخته میشود.
(تحفالعقول، ص ٢٢٠)
#حدیث_روز
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
همیشه در خصوص مهم بودن لحظه شهادت برای هم رزم هایش صحبت میکرد .
میگفت :" آن دنیا خواهند پرسید هنگام شهادت در چه حالی بودید ؟"
ایشان هنگامی که وضو گرفته بودند و برای اقامه نماز آماده شده بودند ، خمپاره ای مقابلش به زمین نشست ...
او با وضو و لبخند رضایت بر لب و روز عید غدیر در جزیره مینو به دیدار مولایش شتافت
"شهید سید صادق شفیعی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
دفعه آخر که اومد مرخّصی
حال و هواش فرق کرده بود
انگار میدونست آخرین دیدارمونه
خواست حرف بزنه ،
اشک توی چشماش حلقه بست
با چشم گریون گفت :
دوستدارم گمنام باشم ، دلم میخواد
قبرم مثل حضرتزهرا(س) مخفی باشه"
دست آخر هم به آرزوش رسید
هنوزم که هنوزه جنازش پیدا نشده ،
گمنـام موند و بی نشون ...
"شهید جاویدالاثر عباس سلطانی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
﴾﷽﴿
طرح ضیافت
1. واژۀ «مُسَوَّمَةً» در آیه 34 سوره ذاریات، به معنای «نشاندار» است چرا که سنگی که بر سر قوم لوط بارید، نشان از سنگ عذاب داشته و روی هریک نام کسی که قرار است سنگ بر سر او برخورد کند، وجود داشته است و علامتی داشت که با سنگهای زمین متفاوت بوده است.
2. «عَقِیمَ» در آیۀ 41 سوره ذاریات یعنی نازا و بیثمر و بادی که بر سر قوم عاد کوبیده شد، بادی «عَقِیمَ» بود؛ چراکه این باد نه ابر و باران داشت و نه موجب لقاح گیاهانی میشد و نه منفعت دیگری داشت؛ چراکه این باد هلاکت و مرگ بود، نه باد زندگی و حیات.
3. آیات 47 و 49 به توسعه جهان و زوجیت عمومی اشاره دارد و از معجزههای علمی قرآن کریم است؛ چراکه گسترش تدریجی سیارههای آسمانی و انبساط جهان و نیز زوجیت عامۀ همۀ موجودات از کشفیات جدید علوم تجربی است.
4. جملۀ «تَمُورُ السَّماءُ مَوْراً» در آیۀ 9 سوره طور، اشاره به خارج شدن سیارههای آسمان از مدار خود و درنتیجه برخورد با یکدیگر و متلاشی شدن آنها است.
5. «کاهِنٍ» در آیۀ 29 سوره طور، در اصل به کسی میگفتند که پس از تحمل ریاضتهای الهی، از نورانیتی خاص و بصیرتی مخصوص برخوردار میشد؛ اما بهتدریج تغییر معنا یافت و در قرآن یعنی شخص مدعی اخبار از غیب بدون آنکه با خدا ارتباطی داشته باشد.
6. مراد از «نَّجْمِ» در آیۀ نخست سوره نجم، مطلق جرمهای روشن آسمانى است؛ پس منظور از «النَّجْمِ إِذا هَوَى» سقوط و افتادن آن در كرانۀ افق و غروب آن است.
7. «سِدرَةِ الْمُنتَهَى» در آیۀ 14 سورۀ نجم درختی خاص است که دانش هر فرشتهای به آن منتهی میشود و جایی در آسمان است که آنچه در زمین است، از آنجا میآید و به آنجا باز میگردد و محل استقرار ارواح شهداست و محل پایان عروج فرشتگان است.
8. در آیۀ 32 نجم میفرماید: «خداوند شما را از زمین آفرید». منظور آن است که مواد اولیۀ نطفۀ انسان حاصل تغذیه از موادی است که از خاک زمین فراهم آمده و نیز ممکن است اشاره به آفرینش حضرت آدم باشد که پدر همۀ انسانهاست.
9. «شِّعْرَى» در آیه 49 نجم، ستاره با عظمتی است که 120هزار درجه حرارت دارد؛ درحالیکه سطح خورشید 6500 درجه حرارت دارد؛ جرم آن 50هزار برابر سنگینتر از آب است؛ حجم آن 20 برابر خورشید است؛ فاصلۀ آن با ما 10 سال نوری است. ستارهای همراه دارد که 50 سال طول میکشد تا یک بار به دور «شِّعْرَى» بچرخد.
10. آیۀ نخست سوره قمر میفرماید: «ماه دو پاره شد». در زمان پیامبر، گروهی از مشرکان نزد وی آمدند و گفتند اگر بهراستی تو پیامبر خدایی، برای ما ماه را دو قسمت کن و حضرت فرمود: اگر این کار را بکنم، ایمان میآوردید؟ گفتند: آری. پیامبر از خدا خواست و این کار انجام شد.
✍ استاد: اسدی نسب
#نکات_جزء_بیست_وهفتم
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#برشی_از_کتاب
#آقای_شهردار
حميد گفت: «آخر من بروم جلسه، چه بگويم؟»
مهدی دست بر شانه حميد گذاشت و گفت: «باز شروع شد. گفتم كه قرار اسـت
فرماندهان لشكرهای سپاه و ارتـش دور هـم جمـع بشـوند و بـراي عمليـات آينـده
برنامه ريزی كنند. ناسلامتی، تو معاون من هستی. بايد جور مرا بكشی. نگران نبـاش.
، فرمانده لشكر محمدرسول الله(ص) است. بـا او هـم آشـنا رئيس جلسه، برادر همت
می شوی».
حميد لبخندی زد و گفت: «باشد. بزرگتری گفته اند و كوچكتری».
مهدی، حميد را هل داد. حميد سوار موتور تريل شد و به سوی قرارگاه شتافت.
حميد به قرارگاه رسيد. بيشتر فرماندهان را می شناخت. در گوشه ای نشست. بـه
حسين خرازی
ـ فرمانده لشكر امام حسين(ع) ـ گفـت: «حـاج حسـين، پـس ايـن
برادر همت كجاست؟»
حاج حسين گفت: «هر جا باشد، ديگر سر و كله اش پيدا می شود».
در اتاق به صدا درآمد و همت وارد اتاق جلسه شد. همـه بلنـد شـدند. همـت بـا
فرماندهان دست داد و احوال پرسی كرد. چشمان حميد با ديدن او از تعجب گرد شد.
همت به حميد ريسد. چشمش به حميد كه افتاد، مات و متحير بر جا مانـد. هـر دو
چند لحظه ای به هم خيره ماندند و بعد لبانشان كش آمد و همديگر را بغـل كردنـد.
حاج حسين گفت: «چه شد آقا حميد... تو كه حاج همت را نمی شناختی؟»
حميد خنديد و حرفی نزد.
آخر جلسه بود كه مهدی آمد. سلام كرد و كنار حميد نشست؛ اما ديد كه حميد
و همت هر چند لحظه به هم نگاه ميكنند و زير جلكی می خنديـد. مهـدی تعجـب
كرد. نمی دانست آن دو به چه می خندند.
جلسه تمام شد. همت به سوی حميد و مهدی آمد. مهدی گفـت: «شـما دو نفـر
به چي می خنديد؟»
حميد با خنده گفت: «آقا مهدی قضيه آمدنم از تركيه بـه ايـران يـادت هسـت؟
همان موقع را كه گفتم يك ساواكی تعقيبم می كرد؟»
مهدی، چينی به پيشانی انداخت و با تأملی گفت: «آهان، يادم آمد... خب؟»
حميد، دست بر شانه همت گذاشت و گفت: «آن ساواكه، ايشان بودند».
مهدي جا خورد. همت خنديد و گفت: «اتفاقـاً مـن هـم خيـال مـی كـردم شـما
ساواكی هستيد و مرا تعقيب ميكنيد. به همـين خـاطر، از رسـتوران نزديـک مـرز،
پياده به طرف مرز فرار كردم».
مهدی خنديد و گفت: «بنده های خدا... الكـی الكـی كلّـی پيـاده راه رفتيـد. امـا
خودمانيم، قيافه هردويتان به ساواكی ها هم می خورد!»
خنده فضای قرارگاه را پر كرد.
#قصه_فرماندهان
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
قـلبم گـرفت
در تن ایڹ شــهر پرگناہ
حال و هــوای
جـمع شهیدانم آرزوست
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
دسـت مـا را هـم بـگیرید؛
که پامـان بـدجـور گـیر اسـت
در گـل ایـن دنـیای دسـت وپـاگـیر.
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
بند ۴۵
بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم برای هر گناهی که نعمتها را از بین میبرد و بدبختی را فرود می آورد یا موجب تعجیل در فنا و نیستی میشود، یا باعث پشیمانی بسیار می گردد؛ پس بر محمد و آل محمد درود فرست و این گونه گناهم را بیامرزای بهترین امرزندگان
#استغفار_هفتاد_بندی
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
#یاحسین
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
#میکروفون
وقتی کتاب سلام بر ابراهیم را خواندم، تازه فهمیدم تو کی بودی!!
تازه تو را شناختم. اسمت را زیاد شنیده بودم اما تو را نمی شناختم.
ورزشکار و پهلوانی که انصافا همه چی تمام بودی.
خوش به حالت ابراهیم... برای ما دعا کن دست ما را هم بگیر
"شهید ابراهیم هادی"
ارسالی ازطرف اعضا
فرازی ازوصیت نامه
مقاومت را فراموش نكنند كه خداوند تبارک و تعالی بار سنگين انقلاب اسلامی را بر دوش ملت مسلمان ايران گذاشته است و ما را در آزمايش عظيم قرار داده است. اين را شهيدان بسياری بخصوص در اين چند سال اخير به در و ديوار ايران نوشتهاند و اگر مقاومتهای آنها نباشد همانطور كه امام فرمودند، بيم آن می رود كه زحمات شهدا به هدر رود و اگر چه آنها به سعادت رسيدند و اين ما هستيم كه آزمايش می شويم و ديگر اين كه با تجربهای كه ما از صدر اسلام داريم، كه به خاطر عدم آگاهی مسلمين درس عبرت باشد، با دقت، كلمات اين روح خدا را كه خط او خط رسول خداست دقت كنند.
وصيتم به برادران اين است كه سعی كنند توده مردم كه عاشق انقلاب هستند، از نظر اعتقادی و سياسی آماده كنند كه بتوانند كادرهای صادق انقلاب را شناسايی كنند و عناصری كه جريانهای انحرافي دارند، بشناسند كه شناخت مردم در تداوم انقلاب حياتی است .
والسلام
"شهیدمحمدبروجردی"
#سالروز_شهادت
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میگفت:بایستی افتخارکنیمبهخودمون...
چرا؟!
چونمانسلـی هستیم که
قرارهنابودی اسرائیلبدستمارقمبخوره...
شهیدحسینولایتی فر
فتحقدسنزدیک است
#قدس
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
«مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام»میفرمایند:
مِن اَحَبِّ السُبُلَّ اِلَی اللهِ قَطرتانِ: قطرةُ دُموعٍ فی جَوفِ اللّیلِ وَ قطرةُ دَمٍ فی سَبیلِ الله.
یکی از محبوبترین راهها به سوی خدا (این) دو قطره است: قطره اشکی در دل شب (از ترس خدا) و قطره خونی که در راه خدا ریخته میشود.
(تحفالعقول، ص ٢٢٠)
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
رخت ها رو جمع كردم توی حياط تا وقتی برگشتم بشويم. وقتي برگشتم، ديدم علی از جبهه برگشته و گوشه حياط نشسته و رخت ها هم روی طناب پهن شده! رفتم پيشش و بهش گفتم:
"الهی بميرم! مادر، تو با يه دست چه طوری اين همه لباس رو شستی؟ "
گفت:
"مادر جون اگه دو تا دست هم نداشتم، باز وجدانم قبول نميكرد من خونه باشم و تو زحمت بكشی."
"شهید سردار علی ماهانی"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab
اگر دو چیز را رعایت کنی،
خدا شهادت را نصیبت میکند
یکی پرتلاش باش
دوم مخلص
این دو را درست انجام بدی
خدا شهادت را هم نصیبت میکند.
"شهید حسن باقری"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@Sedaye_Enghelab