عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #11 مامان_آره چند روز فقط رفته بودن به عزیز و آقا جون سر بزنن بعد
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#12
مامان دوباره با ناراحتی سری به نشانه مثبت تکون داد
که بابا لبخندی کمرنگ زد و گفت:
_رها عزیزم این که میگی نباید بره چه دلیلی داره؟؟
خب وقتی دخترمون علاقه به پلیس شدن داشت و ما به علاقه اش احترام گذاشتیم
باید اونموقع فکر اینجاهاش رو هم میکردی
مامان_خودت خوب میدونی که برای چی نگرانم
یه دختر ۲۲ ساله تو یه کشور غریب چجوری میتونه تو عملیات همکاری کنه؟؟
بابا _وا رها جان این چه حرفیه که میزنی....
یه جوری میگی انگار پریا یه دختر لوس و بچه ننه هست
خودت خوب میدونی که اینا بهونست و نمیخوای پریا ازت دور باشه
و گرنه من مطمئنم پریا تو این عملیات موفق میشه ،
بعد لبخند و چشمکی زد و ادامه داد :
_ در ضمن مگه یادت رفته خودت ۱۸ سالت بود
رفتی لندن ادامه تحصیل بدی ........
مامان که با یادآوری گذشته نیمچه لبخندی رو لباش نقش بسته بود گفت:
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀