میرود سوی کجا ایل پرستوهای دریایی؟
گوش کن! انگار در راه است یکفصل معمّایی
از شمالِ غرب، از شهریورِ دریاچه میکوچند
با من امشب را به دیدار پلیکانها نمیآیی؟
ماهیِ آزاد اقیانوس! میدانم دلت تنگ است
مثل یکایرانی آواره در شهری اروپایی
خستهام از آسمانِ طوسیِ این شهر لامذهب
کاش میرفتیم تا بالای گنبدهای مینایی
□
پیلهی افتاده پای برگهای توت باور کن!
عاقبت یک روز از این روزها پروانه میزایی
#اعظم_سعادتمند
#غزل
@Selectedpoems
دلتنگی دیگری رقم زد باران
دیدار من و تو را بههم زد باران
تا صبح بهروی سر من چتر گرفت
جای تو، کنار من قدم زد باران
#کبری_موسوی_قهفرخی
#رباعی
@Selectedpoems
در این همه رنگ، آنچه میخواهی نیست
در این همه راه، غیر گمراهی نیست
در شهر، خیابان به خیابان گشتم
آنقدر که آگهی ست، آگاهی نیست
#میلاد_عرفان_پور
#رباعی
@Selectedpoems
من به غمهای تو محتاجتر از لبخندم
من به این ناله به این اشک، ارادتمندم
کوچه پس کوچه خیابان به خیابان همه تو
قطرهام باز به دریای تو میپیوندم
دائماً ذکر تو را زیر لبش میگوید
همصدا با همۀ سینهزنان سربندم
عشق دنیای عجیبی ست؛ که با بودن آن
از غم و سوختن و آه شدن خرسندم
پای داغت همهی هستی من میسوزد
و چه خوشبختم اگر دانهای از اسپندم
«یَومَ تَبیَضُّ وُجوهٌ» اثر روضۀ توست
با همین آیه چه خوب است که بشناسندم
#علی_گلی_حسین_آبادی
#غزل
#آیینی
@Selectedpoems
پس از هزار مصیبت که سربه راه شدم
دوباره مضحکهی خلق رو سیاه شدم
دوباره عشق و همان قصهای که می دانی
دوباره وسوسهی اولین نگاه شدم
نه من پلنگ قدیمم نه کوه، کوه من است
که ریشخند طمع کردنم به ماه شدم
به هر دری که زدم، در سرم هوای تو بود
اگر مقیم خرابات و خانقاه شدم
نکش به رخ، صف مژگان که خود اگر شاهم
هزار مرتبه مغلوب این سپاه شدم
چرا گلایه کنم از برادران حسود؟!
من از زیادی مهر پدر تباه شدم
▪️
امیدِ یک نفس آسایش از جهان دارم
چقدر من سرِ پیری زیاده خواه شدم
#محمدعلی_جوشایی
برشی از یک #غزل
@Selectedpoems
گره میخورد اگر مویت به یال اسبها در باد
نسیم ترکمنصحرا فقط بوی تو را میداد
تو با چشمان خونریزت اگر آشوب میکردی
به دنبالت قشون ترکمنهاراه میافتاد
خروش مادیانها دشت را در خویش میرقصاند
خروش مادیانها بود و هی فریاد... هی فریاد...
مسیر کوچ را گم کردهام در چشمهای تو
نگاهت میبرد این ایلیاتی را به عشقآباد
جنون صحرا به صحرا میبرد با خود مرا چون عشق
جنون صحرا به صحرا میبرد، تا هر چه باداباد...
طنین نام تو پیچیده در آواز کولیها
مگر آوازهای بومیام را میبرم از یاد!؟
کنار آتش این کولیان با من شبی سر کن
اگر چه فال تو خاکسترم را میدهد بر باد
#علی_اصغر_شیری
#غزل
@Selectedpoems
کنار فضّه صمیمانه کار میکردی
به کار کردن خود افتخار میکردی
درختهای بهشتی به پایت افتادند
همان شبی که هوای انار میکردی
فقیر هرچه میآمد اسیر برمیگشت
تمام عالمیان را دچار میکردی
دلیل خندۀ حیدر! چه شد که بعد پدر
مدام گریۀ بیاختیار میکردی؟
چه شد محبت همسایهها؟ دعایت را
چه مادرانه به آنها نثار میکردی!
تمام مردم اگر کور و کر، علی دیدهست
فدک فدک همه جا را بهار میکردی
و شقشقیه به نهجالبلاغه رو آورد
شبی که پشت به این روزگار میکردی
چقدر خانه مرتب شد آن شب آخر
اگر مریض نبودی چکار میکردی؟
#عاطفه_جوشقانیان
#غزل
#آیینی
@Selectedpoems
جا ماندهام در این شب یلدا بدون تو
راهم نمیدهند به فردا بدون تو
#محمد_مهدی_سیار
#تک_بیت
@Selectedpoems
زمین حسینیهی کوچک حسینی هاست
غمش قشنگ ترین اتفاق این دنیاست
به جای عالم و آدم به خویش زحمت داد
کسی نخواست از او، او خودش چنین میخواست
برای هیچ کسی آرزوی مرگ نداشت
«هوالکریم» یکی از صفات این آقاست
خودش تمام جهان را سوار کشتی کرد
بگو به نوح که آقای ما دلش دریاست
دلیر بود ولی جنگ را شروع نکرد
حریف مرد نباشد، جدال بی معناست
حریف آمد و جای حسین، خود را کشت
حسین علت هستی، حسین روح بقاست
سرش به نیزه علم شد که بعد اینهمه سال
به یاد او سر عشاق تا ابد بالاست
و با شهادت خود آنچنان قیامت کرد
که تا قیام قیامت عزای او برپاست
ازآن زمان که لباس حسین غارت شد
الی الابد به تن شیعیان لباس عزاست
نگو دلیل ندارد به سینه کوبیدن
دلیل، سینه مجروح سید الشهداست
به یاد حاجی ششماهه شور باید داشت
چنانکه هروله از واجبات سعی و صفاست
حسین غایت دین است و عالِم شیعه
اگر حسین شناس است صاحب فتواست
غبار قبر بروجردی ام همانکه نوشت
گل عزای لرستان به درد چشم شفاست
مرید «شاخسیِ» پرشور آذری هایم
خروش غیرت آنان زبانزد دنیا ست
ببین چه روضهی داغی ست نخل یزدیها
که یاد یک تن عریان میان یک صحراست
جریده و کتل و چلچراغ و طوق و علم
...علم بزرگترین یادگار عاشوراست
علم نماد قیام است مثل سرو، رشید
علم به یاد علمدار،خوش قد و بالاست
لوای زادهی مرجانه سرنگون گردید
ولی هنوز علم مثل کوه پا برجاست
#مجید_تال
#قصیدهواره
#آیینی
@Selectedpoems
پرواز هرچند کوتاه، یک لذت بی بدیل است
درکی ندارند از عشق، پروانههای خمیری
#کبری_موسوی_قهفرخی
#تک_بیت
@Selectedpoems
دوباره میرسد از راه، نغمهخوان، اتوبوس
پر است از هیجان مسافران، اتوبوس
تمام پنجرههایش ستاره دارد و ماه
شبانه آمده انگار از آسمان، اتوبوس!
برای دیدن رؤیای جادهها دارد؛
دوتا چراغ، دوتا چشم مهربان، اتوبوس
تمام مردم این شهر نیز میگویند؛
همیشه داشته لبخند بر دهان، اتوبوس
غروب، پلک به هم میگذارد و آرام؛
به خواب میرود از دیدنِ جهان، اتوبوس
و از تصور یک خواب، اشک میریزد
و سرفه میکند و میخورد تکان، اتوبوس
که پیر می شوم و جَرثقیل می خورَدم
و لاشه ای لب جاده ست، بعد از آن، اتوبوس...
سپیده چشم که وا میکند، هوا سرد است؛
و میشود پی پروانهها روان، اتوبوس
چراغهای خطر را ندید، یک لحظه؛
و پرت شد ته یک دره ناگهان اتوبوس
و زیر یک پل متروک، با تنی خزهپوش
شده ست لانه برای پرندگان، اتوبوس
#محمدسعید_میرزایی
#غزل
@Selectedpoems
قرار نیست که با مرگ خود تمام شویم
جهان دری ست که درهای دیگری دارد
#محمدسعید_میرزایی
#تک_بیت
@Selectedpoems
غمی نو مرزهای شادی ام را جا به جا کرده
ببین این عشق تاریخی چه با جغرافیا کرده
#کبری_موسوی_قهفرخی
#تک_بیت
@Selectedpoems
میتوانم به هوایت بزنم قید هوا را
میتوانم نفسی باشم و در سینه بمانم
#کبری_موسوی_قهفرخی
#تک_بیت
@Selectedpoems
رد میکنی شاید پس از زنگ دبستان
طفل کلاس اولی را از خیابان
شاید که دلداری دهی رانندهای را
وقتی شکایت میکند از راهبندان
میآوری تا کوپه کیف مادری را
که ناتوان راهی شده سوی خراسان
شاید صدامان کردهای با نام کوچک
در غربت یکریز شهری نامسلمان
شاید تو را یک صبح جمعه دیده باشیم
که چای میریزی برای ندبهخوانان
گاهی میاندیشم در این سرما کجایی؟
شاید کنار آتش یک مرد چوپان
شاید تو را هر جای دنیا دیده باشیم
در زیر باران...زیر باران... زیر باران...
#اعظم_سعادتمند
#غزل
#آیینی
#مهدوی
@Selectedpoems
هرکجای خاک من بوی شهادت میدهد
عشقم ایران است ایران حسین بن علی
#ناصر_حامدی
#تک_بیت
#آیینی
@Selectedpoems
از همه دلسردم اما در دلم با یاد تو
آتشی دارم که تا روز مبادا روشن است
#مجتبی_خرسندی
#تک_بیت
@Selectedpoems