eitaa logo
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها؟ 🇵🇸 ˓️
232 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
209 ویدیو
6 فایل
We should be able to be a good supporter for the helpless frogs! _ دورهمی‌ای سبز برای خروج از بدبختی‌:> محلِ‌تراوشات‌ِذهنی‌مون به‌‌وسعت‌ِ‌جنگل‌ِبی‌پایانِ‌خیال و با بویِ‌شیرین‌ِ‌شکوفه‌هایِ‌نارنج‌عه🪴) صندوق‌قدیمی‌ِپست𝟹› : https://daigo.ir/secret/87866428
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  ₍ خ‌اتون. ₎
«که جهان رنجِ بزرگی‌ست، نگارا تو بخند»
هدایت شده از خواربارفروشی نامیا
سلام و درود،دیلی خواربارفروشی نامیا قصد داره یک تقدیمی دیگه بده. این پیام رو فور کنید و تایپ mbti تون رو زیر همین پیام بفرستید تا من بهتون یکی از این مودبرد ها+یک جمله از کتاب های مورد علاقم رو تقدیم کنم. برای لینک ها. با تشکرات فراوان،نامیا.
وقتی بابات با صدای ِآروم و شمرده صدات میزنه و میگه " زهرا این کتابم خیلی‌قشنگه همراه ِاون کتابه که گفتی برات میگیرمش " درحالی‌که فقط قراربود یه‌کتاب برای ِخودش برداره، ولی به‌جاش یه‌کتاب دیگه برات برداشت >>>> ✨🌊
«آدم‌های ِرویاپرداز همیشه زنده‌تر زندگی می‌کنند. آدم‌هایی که گم‌شدن را بلدند لابه لای ِبرگه‌های ِیک کتاب، صدای یک موسیقی، قصه‌های یک فیلم... »
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها؟ 🇵🇸 ˓️
«آدم‌های ِرویاپرداز همیشه زنده‌تر زندگی می‌کنند. آدم‌هایی که گم‌شدن را بلدند لابه لای ِبرگه‌های ِیک
« باید بگویم هميشه افراد ساكت را دوست داشته‌ام. هيچ‌گاه نمی‌فهمی درحال رقصيدن در رويای خويشند و يا سنگينی بارِ هستی را به دوش می‌كشند. »
آخ تو شب ِیلدای ِمنی❌ آخ تو امتحانات‌ترم ِمنی✅
در روزهای ِپایانی ِپاییز دلم لازانیا می‌خواهد.
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها؟ 🇵🇸 ˓️
اصلاً هم نمی‌خوام این رو به‌رخ‌تون بِکشمش🎀
این منم بعداز امتحانات ِدی‌ماه که به غلط‌‌کردن افتادم، بعداز مرور خاطراتِ قبل‌از امتحانات : ایول🤡حالا که🤡فرجه🤡امتحانی🤡دارم🤡وقت چیه؟🤡آفرین🤡سریال🤡جدید🤡
دوراهی مهم زندگیم:
˒‌ سِلنادرجنگلِ‌قورباغه‌ها؟ 🇵🇸 ˓️
دوراهی مهم زندگیم:
روز جمعه تنها چیزی که میخوام خوابیدن تو این هواست نه چیز دیگه‌ای (حتی با وجودِ شب‌یلدا چون هیچ استثنایی برای ِخواب وجود نداره🎀 )
نمیدونما ولی حس میکنم پاییز امسال زیادی زود گذشت، دلم تنگ میشه ولی‌خب توی ِاین زمستونِ پیش‌رو آرزو یک بارشِ برفِ حسابی رو دارم🙏🏻
+ ولی، من میترسم.. _ اشکالی نداره هممون میترسیم، امّا باید با ترسامون روبه رو شیم. دستتو بهم بده و بیا تا آخر دنیا رو باهم بریم. قول بده هر چی هم که شد، حتی اگه دستامون از هم جدا شد، تو ادامه بدی چون یه روز بعد از اون همه موانع به هم میرسیم و دوباره باهم پیش میریم. ما قراره باهم تمومش کنیم، پس بیا به امید دیدن دوباره همدیگه ادامه بدیم اونم امیدوارانه!
اون ساعت از شب که همه جا خلوته و هیچ کدوم از اعضای خانواده بیدار نیستن، هیچ‌کسی آنلاین نیست، تعداد ماشینایی که رد میشن کمه و همه جا به طرز عجیبی مرموز و ساکت به نظر میاد >>
+ خونه‌های ِساکنین ِجنگل ِقورباغه‌ها که در بخش ِشمالی ِجنگل قراردارند فرق ِاساسی‌شون اینه که دارای ِسقف ِشیروونی‌ان چون اون منظقه از جنگل‌مون شاملِ بارندگی‌ها میشه و تقریباً درهمهٔ فصول ِسال بارشِ برف و بارون هست، و اینکه دارای اتاق ِزیرشیروونی هم میباشند، گیاهان ِباطراوت و سبز ناحیهٔ شمالی به‌دلیل رطوبت و بارندگی‌های ِبسیارزیادتر مرغوب‌تر و خاصیت ِدارویی ِبیشتری دارن و تعدادشون به‌حدی زیاده که باعث میشن دورتادور خونه‌ها رو بگیرن و منظرهٔ زیبایی به‌جای بگذارن🌱‌ ( اینجا مکانِ خوبی برایِ گیاه‌شناس‌هاست* )
هدایت شده از توییت فارسی
‏حالا چه اشکالی داره یلدا جشن باشه و آدما به همدیگه تبریک بگنش؟! مگه نویدِ کوتاه شدنِ شب و بلندتر شدنِ روز و روشنی نیست؟ همین بسه دیگه. جشنا که همیشه نبوده‌ن. هرکدوم از یه جایی شروع شده دیگه. اینم یه جشنِ جدید. بهونه‌ی کوچیکِ خوشی و همدلیِ جدید. •Risua• @farsitweets
خسته از بازی روزگار در کویرلوت قدم میزنم تا بلکه گرگ‌ها مرا با خود به آسمان ببرند🥰