˒ سِلنادرجنگلِقورباغهها؟ 🇵🇸 ˓️
دوراهی مهم زندگیم:
روز جمعه تنها چیزی که میخوام خوابیدن تو این هواست نه چیز دیگهای (حتی با وجودِ شبیلدا چون هیچ استثنایی برای ِخواب وجود نداره🎀 )
نمیدونما ولی حس میکنم پاییز امسال زیادی زود گذشت، دلم تنگ میشه ولیخب توی ِاین زمستونِ پیشرو آرزو یک بارشِ برفِ حسابی رو دارم🙏🏻
+ ولی، من میترسم..
_ اشکالی نداره هممون میترسیم، امّا باید با ترسامون روبه رو شیم. دستتو بهم بده و بیا تا آخر دنیا رو باهم بریم. قول بده هر چی هم که شد، حتی اگه دستامون از هم جدا شد، تو ادامه بدی چون یه روز بعد از اون همه موانع به هم میرسیم و دوباره باهم پیش میریم. ما قراره باهم تمومش کنیم، پس بیا به امید دیدن دوباره همدیگه ادامه بدیم اونم امیدوارانه!
هدایت شده از صندوقچهیمخفیِسلناㅠ.
اون ساعت از شب که همه جا خلوته و هیچ کدوم از اعضای خانواده بیدار نیستن، هیچکسی آنلاین نیست، تعداد ماشینایی که رد میشن کمه و همه جا به طرز عجیبی مرموز و ساکت به نظر میاد >>
+ خونههای ِساکنین ِجنگل ِقورباغهها که در بخش ِشمالی ِجنگل قراردارند فرق ِاساسیشون اینه که دارای ِسقف ِشیروونیان چون اون منظقه از جنگلمون شاملِ بارندگیها میشه و تقریباً درهمهٔ فصول ِسال بارشِ برف و بارون هست، و اینکه دارای اتاق ِزیرشیروونی هم میباشند، گیاهان ِباطراوت و سبز ناحیهٔ شمالی بهدلیل رطوبت و بارندگیهای ِبسیارزیادتر مرغوبتر و خاصیت ِدارویی ِبیشتری دارن و تعدادشون بهحدی زیاده که باعث میشن دورتادور خونهها رو بگیرن و منظرهٔ زیبایی بهجای بگذارن🌱 ( اینجا مکانِ خوبی برایِ گیاهشناسهاست* ) #اماکنجنگلمون
هدایت شده از توییت فارسی
حالا چه اشکالی داره یلدا جشن باشه و آدما به همدیگه تبریک بگنش؟! مگه نویدِ کوتاه شدنِ شب و بلندتر شدنِ روز و روشنی نیست؟ همین بسه دیگه. جشنا که همیشه نبودهن. هرکدوم از یه جایی شروع شده دیگه. اینم یه جشنِ جدید. بهونهی کوچیکِ خوشی و همدلیِ جدید.
•Risua•
@farsitweets
خسته از بازی روزگار در کویرلوت قدم میزنم تا بلکه گرگها مرا با خود به آسمان ببرند🥰