⭕️ وظیفه اسلامی در مواجهه با عقاید مخالف
🔺وظیفه داریم درباره مسلمانها و برادران مؤمن، تا هر حد که مقدور است، «حمل به صحت» کنیم؛ مگر آنجا که شرعاً راه بسته است، اما ما ضد این دستور اسلام رفتار میکنیم. مثلا کسی «کتاب» در باب «علم امام» مینویسد که امام حسین از شهادت خود در کربلا بیخبر بوده. ما باید چه کنیم؟
🔺خود آن آقا را میخواهیم. اصلًا «وظیفه اسلامی» این است. قبل از اینکه جار و جنجال راه بیندازیم و سر و صدا بکنیم و قبل از اینکه حرفی بزنیم، باید خود او را بخواهیم. بگوییم ما از شما خواهش میکنیم نظر خودتان را درباره این مسئله توضیح بدهید.
🔺او نظر خودش را میگوید. یک وقت به طور صریح و قاطع میگوید خیر، من این مطلب را قبول ندارم. اما اگر سخنی گفت که برخلاف #عقیده ما بود و این عقیده از عقایدی بود که جزء «ضروریات مذهب» است، میگوییم راه تو از راه ما جداست.
🔺اما اگر خودش توضیح داد، ولو توضیحش برخلاف ظاهر عبارتش بود، و ما دیدیم آنچه که او میگوید چیز بدی نیست، دیگر نباید «حمل به فساد» کنیم و جار و جنجال راه بیندازیم و «تکفیر» و «تفسیق» کنیم و احیاناً (واویلا چه چیزهایی هست!) افرادی بگویند من یقین دارم این آدم ولدالزنا است. از کجا؟ چون میگویند فلان حرف را زده. چه صغرا و کبراهایی میچینند! و چه گناهان بزرگی را به نام «نهی از منکر» مرتکب میشوند.
🔺 اسلام میگوید: انْ شَهِدَ عِنْدَک خَمْسونَ قَسامَةً عَلی أنَّهُ قالَهُ وَ قالَ لَمْاقُلْهُ فَصَدِّقْهُ وَ کذِّبْهُمْ.
اگر پنجاه بینه شرعی حرفی را میزنند، اما از خودش پرسیدید و گفت من چنین چیزی نگفتم، حرف خودش را بپذیرید. وقتی از خودش پرسیدیم و گفت نه، حرف خودش را قبول کنیم.
🔺حالا که حرف او را قبول کردیم، با کسانی که علیه وی نظر دادند، چه رفتاری کنیم؟ آنها را تفسیق کنیم که شما چرا تهمت زدید؟
نه، با آنها هم بد رفتار نمیکنیم و میگوییم شما هم اشتباه میکنید. دیگران میگویند پس آنها چه گفتند؟ میگوییم آنها هم اشتباه کردهاند،سوء تفاهم برایشان شده است.
🔺 اگر به این دستور عمل کنیم، این همه «نفاق» و «اختلاف» در میان ما پیدا نمیشود.
تا جای ممکن، هر دو طرف را حمل به صحت کردهایم.دستور اسلام است که ضَعْ فِعْلَ اخیک عَلی احْسَنِهِ. فعل آن فرد را حمل به احسن و اصلحش کن، فعل این را هم حمل به صلاحش کن.
📗آشنایی با قرآن، ج۳
#کتاب
#آشنایی_با_قرآن
#شهید_مطهری
✅@Serat1357talabe | صراط
🔴مسئله تعطیلی جمعه از نگاه شهید مطهری با تکیه بر مصداق پاکستان
🔺 در میان اسمهای هفته كلمه «سَبت» (شنبه) ریشه یهودی دارد و كلمه ی «جمعه» یك لفظ عربی است و عربیّ الاصل است و این نشان می دهد كه چرا این روز به نام جمعه نامیده شده است؛ به این دلیل كه روز اجتماع مردم بوده است.
🔺مسئله تعطیلی جمعه هم از آن مسائلی است که در بعضی کشورهای اسلامی از وقتی که #استعمار آمد آن را تغییر داد.
🔺مثلاً در پاکستان انگلیسیها از زمان ورودشان به هند سعی کردند همه سنتهای آنها را به سنتهای خودشان تبدیل کنند. از جمله اینکه روز تعطیل را از جمعه به یکشنبه تبدیل کردند.
🔺هنوز هم در پاکستان همینطور است؛ اگر یک چیزی برگشت، عود دادنش به حالت اول بسیار مشکل است. پاکستان اساساً به نام اسلام مستقل شد، یعنی پاکستان در مقابل هندوستان هیچ جهتی برای اینکه یک واحد مستقل باشد نداشت مگر جهت روحی و معنوی و فکری و ایمانی که ما مسلمانیم و شما هندو هستید و از نظر فرهنگ معنوی از یکدیگر جدا هستیم و نمیخواهیم با شما زندگی کنیم و میخواهیم مستقل شویم.
🔺در عین حال اینها که در مقابل هندیها آنقدر مقاومت کردند هنوز این سنت مسیحی را در میان خودشان حفظ کردهاند؛ مبدأ سالشان مبدأ مسیحی و تعطیل هفتگی آنها هم یکشنبه است.
🔺این را عرض میکنم برای این که ما باید توجه داشته باشیم به نغمههایی که کم و بیش در مجلهها و در مقالات ادبی و به اصطلاح علمی و نیمه علمی شنیده میشود.
🔺مینویسند این برای ایران سبب رکود کارهاست که تعطیلات خودمان را جمعه قرار بدهیم در حالی که اکثریت مردم دنیا که ما با آنها سر و کار داریم تعطیلاتشان یکشنبه است.
🔺آنوقت ما مجبوریم که در هفته دو روز تعطیل داشته باشیم، روز جمعه به خاطر خودمان و روز یکشنبه برای اینکه دنیا تعطیلی دارد.
🔺پس ما برای اینکه کارمان بیشتر جریان داشته باشد، بیاییم تعطیلی جمعه را تبدیل به یکشنبه کنیم. درباره تاریخ هم میگویند: اکثریت مردم دنیا سال مسیحی را انتخاب کردهاند ولی ما سال هجری را انتخاب کردهایم و این اسباب زحمت است که ما تاریخ خودمان را به هجری بنویسیم و آنها به مسیحی، پس بیاییم تاریخ هجری را به تاریخ مسیحی تبدیل کنیم.
🔺 اینها همه مقدمه جذب شدن و مقدمه هضم شدن فرهنگی در هاضمه دیگران است! / آشنایی با قرآن، ج ۷، ص ۸۵
🗓صدای حوزه
#کتاب
#آشنایی_با_قرآن
#شهید_مطهری
✅@Serat1357talabe | صراط