محتشم شعری دِگر از جنس ِعاشورا بساز
فاطمیه شورشی عظما به خلق عالم است...
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
وقتی آدم و حوا از میوهی ممنوعه خوردن، خدا بهشون یه فرصت داد و رمزی برای توبه...
اون رمز اینه:
الهی یا حمید بحق محمد
یا عالی بحق علی
یا فاطر بحق فاطمة
یا محسن بحق الحسن
یا قدیم الاحسان بحق الحسین
بعد از اون آدم مجتبی شد، برگزیده شد و خدا هدایتش کرد...
فَتَلَقَّىٰ آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
ﭘﺲ ﺁﺩم ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﺭﺍ (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻠﻤﻪ ﺍﺳﺘﻐﻔﺎﺭ ﻭ ﺗﻮﺳّﻞ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ (ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴﻠﺎم) ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻪ ﺗﻮﺑﻪ ﻭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺑﻮﺩ) ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ (ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ) ﺗﻮﺑﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺍﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺗﻮﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ . سوره بقره آیه(٣٧)
ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَىٰ
ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪ ﻭ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﺵ ﺭﺍ ﭘﺬﻳﺮﻓﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻛﺮﺩ . سوره توبه آیه(١٢٢)
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
"شهید ناصر عبدالی"
وقتی آدم و حوا از میوهی ممنوعه خوردن، خدا بهشون یه فرصت داد و رمزی برای توبه... اون رمز اینه: الهی
بارالها!
سالهاست داریم از میوههای ممنوعه میخوریم، یادمون رفته منتَظَری داریم و وظیفهمون انتظاره...
هر بار با گناه، کوچک و بزرگ، خودمون رو از وجود امام زمانمون، از حیات طیبه و اصلا از حیات محروم کردیم...
الهی یا حمید بحق محمد
یا عالی بحق علی
یا فاطر بحق فاطمه
یا محسن بحق الحسن
یا قدیم الاحسان بحق الحسین
العفو العفو العفو
ببخش گناهانی رو که ما رو از امام زمانمون دور و محروم کردن
گناهانی که ظهور منجی رو به تاخیر انداختن...
اللهم عجل لولیک الفرج
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
مقام عرشی حضرت زهرا_4.mp3
13.27M
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا "س" ۴
✨ حضرت زهرا سلاماللهعلیها ؛
محبت به ما و دوستان ما،
و دشمنی با دشمنان ما، شما را در زمرهی شیعیان ما قرار نمیدهد!
بلکه شیعیان ما کسانیاند که؛
در #بایدها و #نبایدها ی زندگی، دنبالهرو ما هستند!
✦ چگونه میتوان در عصر امروز
سبک زندگی مان را، و بایدها و نبایدهایش را با سبک زندگی حضرت زهرا "س" در چهارده قرن گذشته تطبیق دهیم ؟
استاد شجاعی
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
روی تو مگر آینه لطف الهیست
حقا که چنین است و در این روی و ریا نیست
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
"شهید ناصر عبدالی"
حدود هجده ماه از شروع جنگ تحمیلی می گذشت که عملیات فتح المبین با رمز یا زهرا (س) روزدوشنبه، دوم فرو
وقتی خبر حمله قطعی شد، جنب و جوشی بین رزمنده ها افتاد. زمزمه های دعا و وداع، سرود و گریه، آرامش دشت را زیرورو کرده بود. بچه ها پشت پیراهن یکدیگر را می نوشتند "مسافر کربلا، عاشق شهادت، با سرود لا اله الا الله/می رویم به راه پاک روح الله...کمی آن طرف تر در کنار دامنه های سرسبز کمپ بلتا، ساعت شش بعد از ظهر بود که مه غلیظی اطراف را فراگرفت. این مه که فقط آن روز منطقه را فراگرفته بود، گرد و غبار ناشی از حرکت خودروها بر روی جاده های خاکی را می پوشاند. مه تا زمان تاریک شدن هوا، بر منطقه حکمفرما بود. به محض تاریکی هوا دیگر اثری از آن مه غلیظ به چشم نمی خورد و ستاره ها کاملا نمایان شدند. در کمپ بلتا نیروهای رزمنده دور هم جمع شده بودند. هر جا کورسویی به چشم می خورد، ندای "یا وجیهةً عندالله اشفعی لنا عندالله" نیز از آن جا بلند بود. هیچ کس نمی دانست چه سرّی در کار است که همه دعای توسل می خوانند. عجیب این که تا آن ساعت هنوز کسی از اسم رمز عملیات که "یا زهرا" سلام الله علیها بود، خبر نداشت. اما همه بچه ها در دعا، ائمه اطهار را به مادرشان زهرا سلام الله علیها قسم می دادند. در مناجات ها، آخرین حرف ها زده شد؛ خیلی خودمانی و صریح. در وسط یکی از این حلقه های دعا و مناجات، ناگهان یک نفر با صدای گرفته اش بلند فریاد زد " خدایا، امام ما به حمله بستان «فتح الفتوح» لقب داد؛ با این امید که فتح های دیگری هم در پیش داشته باشیم. خدایا نخواه که آبروی امام ما بریزد. خدایا اگر همه ما تکه تکه شویم، عیبی ندارد؛ اما آبروی امام ما را حفظ کن"
برشی از کتاب #به_بدرقه_ام_بیا
ادامه دارد...
https://eitaa.com/ShahidAbdali
Shab5Fatemieh1-1402[03].mp3
5.44M
درد داری، دست بر بازو بگیر اما بمان (روضه)
حاج میثم مطیعی
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
animation.gif
925.7K
امشب شب تولد #شهید_ناصر_عبدالی
هست. هر کی دوست داره آقا ناصر رو شب تولدش به یک سوره یاسین مهمون کنه، بسم الله
تولدت مبارک #شهید_ناصر_عبدالی
امشب دعاگوی همه ما باش نزد ارباب
https://eitaa.com/ShahidAbdali
یک سال از ازدواجشان نگذشته بود که ناصر آذر ماه سال 34 در آذرشهر به دنیا آمد. پسری دوست داشتنی پر از موهای مشکی. بعد از مدتی فاطمه، زمزمه کوچ کردن به تهران را از زبان کرمعلی شنید. این زمزمه ها اردیبهشت سال 35 به واقعیت پیوست و فاطمه در حالی که ناصر یک سال بیش تر نداشت، همراه کرمعلی به تهران مهاجرت کردند. تهران که آمدند مدتی را منزل خواهر کرمعلی که توی راه اهن خیابان شیرخورشید بود، ساکن شدند. اتاقی نقلی که بیش تر شبیه زیرپله بود تا کرمعلی بتواند جای مناسبی را خریداری کند. خودش هم توی بازار حضرتی یک مغازه نوشت افزار باز کرد و مشغول کار شد....
برشی از کتاب #فرشته_ای_که_بال_نداشت
#شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali