🔴هواپیماهای رژیم اشغالگر اسرائیل به اشتباه گروهی از سربازان خود را در مرز نوار غزه بمباران کردند
"شهید ناصر عبدالی"
از وسط اتاق پرده زدند. پرده سفیدی که توی خودش طرح گل داشت. یک قسمت شد اتاق خواب و قسمتی هم پذیرایی.
...
می دانست در دلش چه خبر است که رسید به خانه. پله ها را بالا رفت. در اتاق را که باز کرد هانیه را از توی بغلش گذاشت روی زمین. هنوز کمرش را راست نکرده بود که شکسته های شیشه را روی زمین دید. رفت سمت پنجره. دنبال سنگ می گشت روی زمین که دید گلوله روی فرش افتاده. آن را برداشت توی دستش. هنوز داغ بود. حالا دیگر قلب کلامش برای ناصر می لرزید. به دیوار تکیه داد. تصویر ناصر آمد جلوی چشمانش. از نبض نفس هایش معلوم بود ترسی به دلش افتاده. منتظر شد تا ناصر از راه برسد. پوکه خالی را برایش آورد. انتظار داشت ناصر تعجب کند، ناراحت شود، شاید هم مثل زینت ترسی به دلش بی افتد ولی هیچ کدام این ها اتفاق نیفتاد. ناصر با دیدن پوکه خندید و با مهربانی گفت "تو از فردا برو خونه مامانینا"
از فردای آن روز تهدیدهای تلفنی شروع شد
" به عبدالی بگو این قدر سخنرانی نکنه والا تو لوله بخاری تون بمب می زاریم و..."
این تهدیدها کم کم شد کار هر روزشان ولی برای زینت عادی نشد. هر روز ترس تازه ای توی دلش می افتاد و ناصر را به خدا می سپرد که خودش او را حفظ کند.
برشی از کتاب #به_بدرقه_ام_بیا
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
امام على عليه السلام:
إنَّ لِلقُلوبِ إقبالاً و إدبارا، فإذا أقبَلَت فَاحمِلُوها علَى النَّوافِلِ، و إذا أدبَرَتْ فَاقتَصِرُوا بها علَى الفَرائضِ
همانا دلها را روى آوردنى است و روى گرداندنى. پس هر گاه روى آورند، آنها را به انجام مستحبّات وا داريد و هر گاه پشت كردند، به انجام واجبات بسنده كنيد
📚نهج البلاغه حکمت312
#شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جاری شدن اشک شهید #حزب_الله بعد از خواندن روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها)
رضاحمیدی 🇮🇷 🇵🇸
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت رهبر انقلاب از پوستری که از شهید آرمان علیوردی و شهید روحالله عجمیان مشاهده کرده بودند
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
🛑دبیرکل حزبالله سید حسن نصرالله روز جمعه ۱۲ آبان ساعت سه بعد از ظهر سخنرانی خواهد کرد.
#طوفان_الاقصی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یازده فروردین سال 54 داشت یک تاریخ مهم می شد توی سررسید زندگی زینت و ناصر. فضای خانه برای آمدن مهمان ها آماده بود. بوی چای تازه دم دارچین و گل محمدی توی خانه پیچیده بود. میوه ها را شسته و چیده بودند روی میز. زنمو اعظم استکان ها را چید توی سینی. دخترها را فرستاد کفش های اضافه را جمع کنند. جلوی در را آب و جارو کرده بودند. هر کس، چادر خودش را گذاشته بود کنارش. سکوت عجیبی خانه را فرا گرفته بود. همه می دانستند آقا جان خودش اجازه داده خواستگار بیاید، اما دلش هنوز رضا نیست.
🌺🌷🌸🌺🌷🌸
برشی از کتاب #به_بدرقه_ام_بیا
#شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali
شمر و یزید را به یقین درس میدهند؛
این یاغیان نسل کش حرمله کمان...
#طوفان_الأقصی
کانال #شهید_ناصر_عبدالی
https://eitaa.com/ShahidAbdali