فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🕊 شهید سید مسعود رشیدی
جوان لات که حتی بلد نبود سلام کند، به سرعت مجوز شهادت 🦋 گرفت.
🎧 به روایت: آقای احمدیان
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
💕رجبعلی خیاط مستاجری داشت.که زن وشوهربودندبا ۲۰ ریال اجاره بعدازچندوقت این زن وشوهرصاحب فرزندشدن رجبعلی به دیدنشون رفت و به مرد گفت:
چون فرزند دار شدی خرجت بالاتر رفته، از این ماه به جای ۲۰ ریال ۱۸ ریال اجاره بده، ۲ ریالشم واسه فرزندت خرج کن، این ۲۰ریال رو هم بگیر
اجاره ی ماه گذشته ایه که بهم دادی، هدیه ی من باشه برای قدم نوزادت ”
اینهادرسه ...تا
توی دوره زمونه الان که به قدر کافی
کرایه هاکمرشکن هست
با فرزنددار شدن مردم دیگه کرایه هارو بالاتر نبریم...
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 شهید حمید سیاهکالی مرادی
انقدر محکم سینه میزد که بهش گفتن: کم خودتو اذیت کن!
میگفت: این سینه نمیسوزه ✋🏻
موقع شهادت همه جاش ترکش بود جز سینه اش💔
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #استاد_شجاعی
※ یه اسم اعظم هست در مسیر خودسازی،
که اگر در روح کسی ایجاد بشه؛
همهی قدرتها رو با خودش میاره !
※ یعنی قدرتهایی مثل صبر، گذشت، تدبیر، مهرورزی، توکل، عشق، چشم پوشی از خطاها، و ...... همه رو باهم افزایش میده!
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
در قدیم یک فردی بود در همدان
به نام اصغرآواره
اصغر آقا کارش مطربی بود و در عروسیها
و مجالس بزرگان شهر مجلس گرمی میکرد
و اینقدر کارش درست بود که همه شهر او را
میشناختند و چون کسی را نداشت
و بیکس بود بهش میگفتند اصغر آواره!
انقلاب که شد وضع کارش کساد شد
و دیگه کارش این شده بود میرفت
تو اتوبوس برای مردم میزد و میخواند
و شبها میرفت در بهزیستی میخوابید
تا اینجای داستان را داشته باشید!
در آن زمان یک فرد متدین و مؤمن در
همدان به نام آیت الله نجفی از دنیا میرود
و وصیتکرده بود اگر من فوت کردم از
حاج آقا حسینی پناه که فردی وارسته
و گریه کن و خادم اباعبدالله علیهالسلام
و از شاگردان خوب مرحوم حاج علی همدانی
است بخواهید قبول زحمت کنند نماز میت
من را بخوانند
خلاصه از دنیا رفت و چند هزار نفر آمدند
برای تشیبع جنازه در باغ بهشت همدان
و مردم رفتند دنبال حاج آقا حسینی پناه
که حالا دیگه پیرمرد شده بود و آوردنش
برای خواندن نماز میت
حاج آقا حسینی پناه وقتی رسید گفت
تا شما کارها رو آماده کنید من برم سر قبر
استادم حاج ملاعلی همدانی فاتحهای بخوانم
و برگردم
وقتی به سر مزار استادش رسید در حین
خواندن فاتحه چشمش به تابوتی خورد که
چهار کارگر شهرداری زیر آن را گرفته
و به سمت غسالخانه میبردند
کنجکاو شد و به سمت آنها رفت
پرسید این جنازه کیه که اینقدر غریبانه
در حال تدفین آن هستید؟
یکی از کارگران گفت این اصغر آواره است
تا اسم او را شنید فریادی از سر تأسف زد
و گریست
مردم تا این صحنه را دیدند به طرف آنها
آمدند و جویای اخبار و حال حاجی شدند
و پرسیدندچه شد که شما برای این فرد
این طور ناله کردید؟!
حاجی گفت: مردم این فرد را میشناسید؟
همه گفتند: نه! مگه کیه این؟
حاجی گفت: این همون اصغر آواره است
مردم گفتند: اون که آدم خوبی نبود
شما از کجا میشناسیدش؟!
و حاجی شروع کرد به بیان یک خاطره قدیمی
گفت: سالها قبل از همدان عازم شهر قم بودم
و آن زمانها تنها یک اتوبوس فقط به آن
شهر میرفت سوار اتوبوس که شدم دیدم
وای اصغر آواره با وسیله موسیقیش وارد شد
ترسیدم و گفتم: یا حسین اگه این مرد
بخواهد در این اتوبوس بنوازد و من
ساکت باشم حرمت لباسم از بین میرود
اگر هم اعتراض کنم مردم که تو اتوبوس
نشستند شاید بدشان بیاد که چرا من نمیذارم
شاد باشند و اگر هم پیاده شوم به کارم
در قم نخواهم رسید
چه کنم؟!
خلاصه از خجالت سرم را به پائین انداختم
اصغر آواره سوار شد و آماده نواختن بود
که ناگاه چشمش به من افتاد، زود تیمپو رو
گذاشت تو گونی و خواست پیاده بشه که
مردم بهش اعتراض کردند که داری کجا میری؟
چرا نمیزنی؟
گفت: من در زندگیم همه غلطی کردم اما
جلوی اولاد حضرت زهرا سلام الله علیها
موسیقی ننواختم
خلاصه حرمت نگه داشت و رفت
اونروز تو دلم گفتم: اربابم حسین علیهالسلام
برات جبران کنه
حالا هم به نظرم همه ما جمع شدیم برای
تشییع جنازه اصغر آواره و خدا خواسته
حاجی عنایتی بهانهای بشود برای این امر
خلاصه با عزت و احترام مراسم شروع شد
و خود حاجی آستین بالا زد و غسل و کفنش
را انجام داد و برایش به همراه آن جمعیت
نماز خواند
این نمکدان حسین جنس عجیبی دارد
هر چقدر میشکنیم باز نمک میریزد
یـاحـسـیــ💔ــن
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
مرتضی سن زیادی نداشت، اما آنقدر در ماموریتهای رزمی موفق ظاهر شده بود که همه مثل یک ژنرال کهنه کار نگاهش میکردند.
همین بود که مرتضی پس از گذشت حدود شش و نیم سال حضور در خاک عراق، وارد سوریه شد و اولین جبهه حضور او در آنجا، منطقه «سیده زینب» در ریف جنوبی دمشق بود؛ در زمانیکه اکثر مناطق حومه دمشق به دست گروههای معارض مسلح افتاده بود و نبردها به ورودیهای شهر دمشق رسیده بود.
مرتضی حسین پور فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون در سوریه و فرمانده شهید محسن حججی بود. او صدها نفر همچون محسن حججی را زیر دست خود پرورش داد تا تکفیریها نتوانند حتی به بخشی از خواستههای خود در منطقه برسند.
این فرمانده زبده نظامی در همان معرکهای که شهید حججی به اسارت درآمد به شهادت رسید اما پیش از شهادتش نقشه شوم داعش را برای به راه انداختن حمام خون بر هم زد و جان بسیاری از رزمندگان مقاومت را نجات داد.
یادوخاطره فرمانده شجاع و قهرمان شهید مدافع حرم
#مرتضی_حسین_پور گرامی باد🌷
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر لحظه در حال خرید و فروشیم
خودمون و لحظات عمرمون رو چند میفروشیم؟؟
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
#چوپان و مار
🔻ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺧﯽ میگذاشت.
ﻣﺎﺭﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽآمد، ﺷﯿﺮ را میخورد ﻭ سکهاﯼ ﺩﺭ ﺁﻥ میانداخت.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪ.
ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﺪ. ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ بکشد ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺭا ﺑﺮﺩﺍﺭﺩ.
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﺎﺭ را ﮐﺮﺩ. ﻭﻟﯽ ﻣﺎﺭ ﺯﺧﻤﯽ ﺷﺪ و ﭘﺴﺮ را نیش زد و ﭘﺴﺮ ﻣﺮﺩ.
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﺑﯽﭘﻮﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﻗﺪﯾﻢ، ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮐﺎﺳﻪ ﺷﯿﺮﯼ ﺟﻠﻮی ﺳﻮﺭﺍﺥ ﮔﺬﺍﺷﺖ.
ﻣﺎﺭ ﺷﯿﺮ را ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﮑﻪﺍﯼ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺩیگر ﺑﺮﺍیم ﺷﯿﺮ ﻧﯿﺎور، ﭼﻮﻥ ﻧﻪ ﺗﻮ ﻣﺮﮒ ﭘﺴﺮﺕ را فراموش میکنی و ﻧﻪ ﻣﻦ ﺩﻡ ﺑﺮﯾﺪﻩام را.
نتیجه=طمع برکت را نابودمی کند.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حاج قاسم سلیمانی:
همه میروند فقط خدا میماند
قل جاء الحق وزهق الباطل
ان الباطل کان زهوقا.....
کاش ایمان ماهمرنگ وبوی اخلاص واراده توراداشت....
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
#حکومتداری_علی
💢تلافی کردن ممنوع،حتی در جنگ
✅در جنگ صفين ، "معاويه" آب را بر روى سپاه امام على عليه السلام بست.
سپاهیان امام علی #حمله کردند و دشمن را از شريعه عقب راندند.
امام علی بعد از فتح شريعه،متوجه شدند كه تعدادى از #سربازان نيامده اند.
از آنها خبر گرفتند ، در پاسخ گفتند:
«آنها را در شريعه نگهبان قرار داديم تا همانطورى كه معاويه و سربازانش آب را بر روى ما بستند، ما هم به #تلافى، آب را بر روى آنها ببنديم.»
امیرالمومنین فرمودند:
«به آنها بگوييد هر چه زودتر برگردند و اجازه دهند که سپاه دشمن هم از آب بنوشند؛ آنها در #بستن آب بر روی شما ستم کردند، آیا شما هم با تلافی کردن، ستم می کنید؟!»
📚وقعة صفّين ، صفحه ۱۶۵
📚مروج الذهب، جلد ۲، ص ۳۸۶
📚الفتوح، جلد ۳، صفحه ۱۱
مولا جان....
خوب شدرفتی وندیدی که چگونه
دست پرورده معاویه ازقطره آبی برشش ماهه حسینت دریغ نمود.
همیشه پاسخ محبت علی خیانت بود.
هرکس جای کوفیان بودکربلا را فرصت جبران محبت می دانست...اماکوفی جماعت نه تنها نمک خورد ونمکدان شکست که
نمک بر زخم های دیرین علی واولادش پاشید....
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
☑️#خاطرات_شهدا
🌡#شهید_هسته_ای
🥀🕊 شهید مصطفی احمدی روشن
مادر مصطفى گریه نمی کرد. همه فکر می کردند از شوک باشد.
دکترها به همسرش می گفتند: «کاری کند که به خاطر پسر گریه كند.»
چند بار به بهانه روضه #امام_حسین (ع) و گریزهایی که مداح به مصیبت مادر می زد، همه گفتند کار تمام شد، بغضش ترکید
اما مادر مصطفى یک هفته بود که گریه نمی کرد، باز هم نکرد.
معمایی شده بود برای خودش!!
مادر مصطفى در تشییع هم که برای مردم صحبت کرد همه گریه کردند. زار زدند. از ته دل سوختند، اما خودش گریه نکرد برخلاف مادرهای دیگر شهید
و همین بود تا وقتی که رهبری🧡 خواستند خداحافظی کنند. مادر مصطفى به نجوا و با بغضی که صدا را خشدار می کند گفت: آقا🖤 من تا امروز برای اینکه دشمن از اشک من شاد نشود، گریه نکردم. حالا هم....
که رهبری🧡 فرمودند: چرا؟! نخیر؛ گریه کنید! دشمن غلط می کند
و مادر خیالش که راحت شد، اذن را که گرفت، بند سد اشک شکست .
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما شاید نتونیم مشکلات
همه رو حل کنیم
اما میتونیم به خودمون
کمک کنیم تا آدم بهتری باشیم !
و در کنار این موضوع
بهتره که وقت و انرژی خودمون
رو تلف معاشرت هایی که
فقط بهمون حس بد میدن نکنیم
چون نمیشه جلوی رفتارهای
نادرست دیگران رو گرفت ..
اما میتونیم معاشرین مناسب تری انتخاب کنیم و از این یکبار فرصت
زندگی کردن بهتر استفاده کنیم
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
💕قدیما یه شاگرد کفاشی بود هر روز میرفت لب رودخونه چرم میشست برای کفش درست کردن.
اوستاش هر روز قبل رفتن بهش سیلی میزد میگفت اینو میزنم تا چرم رو آب نبره،
یه روز شاگرد داشت می شُست که چرم رو آب برد،
با خودش گفت اوستا هر روز به من چَک میزد که آب نبره چرم رو،
الان بفهمه قطعا زنده ام نمیذاره،
با ترس و لرز رفت و هرجوری بود به اوستاش گفت جریان رو،
ولی اوستاش گفت باشه عیب نداره، شاگرد با تعجب پرسید نمیزنیم؟ اوستاش گفت من میزدم که چرم رو آب نبره،
الان که آب برده دیگه فایده ای نداره.
زندگیم همینه، تمام تلاشتون رو بکنید فرصتهاتون رو آب نبره،آزمون و تلنگرهای خدا حکم همون چک رو داره وقتی چرمتون رو آب برد دیگه فایده نداره، حرص ازدست دادن چیزی که گذشته رو نخورید
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥امروز سالروز اسارت شهید مدافع حرم محسن حججی ...
🔸محسن حججی درچنین روزی اسیر و در روز هجدهم مردادماه سال ۱۳۹۶ سرش توسط تروریست های داعش بریده شد. حاج قاسم سلیمانی در زمان شهادت او گفته بود قسم به حلقوم بريده شهيد حججی زمين را از لوث داعش پاک میکنيم. ۴ماه بعد شهید سلیمانی پایان سیطره داعش را اعلام کرد.
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فرزند علامه جعفری میگوید:
با توجه به اینکه سالها علامه در نجف
تحصیل کرده بود در هیأت عزاداری نجفیهای
مقیم تهران شرکت میکرد
این هیات مداح بسیار خوبی داشت به نام
هوشنگ ترجمان که استاد دانشگاه نیز بود
و از لحاظ هنر شعری تبحر داشت و شعرهایی
که در هیأت میخواند خودش میسرود
علامه جعفری به ایشان خیلی علاقه داشت
و در این هیأت با شور و علاقه خاصی حضور
مییافت و من و برادر بزرگم دکتر غلامرضا
جعفری را هم با خودش همراه میبرد
این هیأت در دهه اول محرم بعد از ساعت ۱۲
نیمه شب شروع میشد و ما در این ایام
تا نزدیکیهای اذان صبح به همراه پدر
در هیأت بودیم
برادرم دکتر غلامرضا جعفری که در آخرین
ساعات عمر علامه جعفری نزد ایشان
در بیمارستان بود نقل میکند:
چون علامه دچار سکته مغزی شده بود
و قدرت تکلّم نداشت در آخرین لحظههای
عمرشان با ایما و اشاره از من میخواستند
که چیزی را برایشان بیاورم
ولی من هر چه تلاش میکردم نمیفهمیدم
که ایشان چه خواستهای دارند!
یک پارچه سبزی بود که یکی از دوستان
علامه چند ماه قبل از کربلا آورده بود
و به ضریح مطهر امام حسین علیهالسلام
متبرک شده بود
من متوجه شدم که علامه آن پارچه را
میخواهند
به سرعت از بیمارستان خارج شدم تا آن
پارچه را بیاورم، رفت و برگشت حدود
یک ساعت طول کشید و من وقتی به
بیمارستان رسیدم ایشان تمام کرده بودند
و دکترها پارچه سفیدی را به سرش کشیده بودند
از اینکه نتوانسته بودم این خواسته استاد
را به موقع اجابت کنم خیلی متأثر شدم
پارچه سفید را کنار زدم و پارچه متبرک
شده را روی صورت علامه گذاشتم
در کمال تعجب مشاهد کردم که ایشان
چشمانشان را باز کرده و لبخندی زدند
و برای ابد چشمان مبارک را بستند
《اَلسَّلامُ عَلَيْک یا اَباعَبداللهِ الْحُسَيْنِ》
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
✍ #خاطره_شهدا
🍎 یک بار حاج حسین بادپا به من گفت #حاج_قاسم💔 از غیب خبر داره!
گفتم یعنی چی؟
🍎 گفت: آخه من یه خوابی دیده بودم که این خواب رو تا به حال برای کسی تعریف نکردم اما... 🤔
پرسیدم چه خوابی؟
🍎حاج حسین گفت: چندی قبل خواب شهید کاظمی رو دیدم که پیغام شهید یوسف الهی را برام آورد و گفت: «تو شهید نمی شی »
🍎در خواب به شهید کاظمی گفتم : یه دعا کن من هم بیام پیش شما و خدا منم به شما برسونه 🤲🏻
ولی شهید کاظمی دعا نکرد
🍎 گفتم: من دعا میکنم شما آمین بگو
و بعد گفتم : خدایا منو به #شهدا برسون 🤲🏻
باز هم شهید کاظمی آمین نگفت و فقط به صورتم نگاه کرد و خندید.
🍎حاج قاسم از کجا فهمیده که بهم گفت «اگر آن کسی که باید برایت دعا کند، دعا کند شهید می شوی.»⁉️
🍎حاج حسین درست کمتر از یک ماه قبل از شهادتش به مزار شهید کاظمی می رود و آنجا با پدر و مادر این شهید دیدار می کند.
🍎حاج حسین آنجا از مادر شهید کاظمی می خواهد برای عاقبت بخیر شدنش دعا کند و مادر شهید کاظمی دعا می کند و اثر می کند
🍎 حاج حسین یک ماه بعد در سوریه به فیض #شهادت نائل می شود
❤️#سردار_دلها
🌷 شهید حسین بادپا
🕊🌻 شهید حاج قاسم سلیمانی
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
13.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دکتر_علی_تقوی
خطاب به مسئولین بیخیال
🔴 مسئـولیـن ❗️
النـّاس علـی دیـن شمـاهـااا❗️
💎 مرڪز تخصصـی آمـوزش و احیـاء واجـب فرامـوش شـده ...
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
✨﷽✨
✍🏻 شیطان می گوید:
🔻کسی که صدای اذان را می شنود و نماز نمی خواند...پدرمن است
🔻کسی که اسراف می کند برادر من است
🔻کسی که زودتر ازامام به رکوع می رود پسر من است
🔻کسی که بداخلاق است مادر من است
🔻خانمی که بدون حجاب می گردد محرم من است
🔻کسی که بدون بسم الله غذا می خورد اولاد من است
🔻کسی که این حرفها را به دیگران برساند دشمن من است.
#نشـرپـیامصـدقهجـاریهاست💯
#احادیث
#تفسیر_قرآن
🌺
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
☑️#خاطرات_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🥀🕊 شهید سید اصغر فاطمی
🌀 به روایت: همسر شهید
چند روز مانده به اعزام زنگ زدم به مادرم و گفتم: سید می خواهد برود. 😢
مادرم گفت: ان شاءالله نمی برند
من چون می دانستم دعاهای مادرم پیش خدا مقبول می شود، گفتم: مامان این دعا را نکنید شاید قسمتش شهادت باشد.
اگر ما با دعاهایمان مانع رفتن و شهید شدنش بشویم، آن دنیا چطور جواب گوی سید اصغر باشیم؟
من به خاطر ارادتی که به مادرمان حضرت زهرا (س) داشتم، زبانم نمی چرخید که بگویم نرود.
به خودم می گفتم: این همه همیشه دم از محبت به اهل بیت (ع) می زنیم؛ در روضه ها گریه 😭 می کنیم که #امام_حسین (ع) تنها بود و کسی کمک حالش نبود، کاش آن موقع ما بودیم؛ ... خب الان وقت عمل بود و باید به آن شعاری که همیشه می دادیم، عمل می کردیم.💔
از جدایی سید بسیار درد می کشیم ولی توسل ما به حضرت زهراست و خود را آرام می کنیم
همه از وابستگی و علاقه میان یک زن و شوهر جوان خبر دارند اما با توسل به حضرت آرام می گیریم
زندگی مشترک ما بسیار کوتاه بود اما بهترین لحظات عمرم را در این مدت کوتاه طی کردم؛ سید اصغر هم در وصیت نامه اش نوشته بود که بهترین لحاظات زندگی ام را در کنار همسرم بودم
⚘️شهادت: چند ماه بعداز ازدواج
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حضورقلب درنماز!!!!!!!
"شهیدبرزگر"💫
@ShahidBarzegar65