#وصیتنامه_شهدا
🍃شهید مرتضی مسبب زاده🍃
▪️دوستان و همرزمان بزرگوارم❗️
خدا را شاهد میگیرم که خود را لایق جمع #معنوی و ولایی شما نمیدیدم
این را لطف پروردگار میدانسته ام
که توفیق #همنشین بودن با شما را برایم رقم زده است.
انشاءالله در #آخرت، هم مرا هم نشین دوستان #شهیدم بگرداند.
اگر توفیق دستبوسی امام خامنهای را داشتید، سلامم را به ایشان برسانید.
امیدوارم مانند دوستان #شهیدمان عمر من نیز به #شهادت ختم شود.
انشاءالله
و این نه از روی لیاقت،که هرگز خودم را لایق ندیدم ولکن من باب کرامت و تفضلات الهی، هر لحظه آرزوی #شهادت را در سینه داشته ام.
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#پســرکــ_فـلـافـل_فــروش
▪️فصل3⃣ #آنروزها
هادی اذیتی برای ما نداشت. آنچه می خواست را خودش به دست می آورد. از همان کودکی روی پای خودش بود. مستقل بار آمد و این، در آینده زندگی او خیلی تأثیر داشت.
زمینه مذهبی خانواده بسیار در او تأثیر گذار بود. البته من، از زمانی که این پسر را باردار بود، بسیار در مسائل #معنوی مراقبت می کردم. هر چیزی را نمی خورد. خیلی در #حلال و حرام دقت می کرد. سعی می کردم کمتر با #نامحرم برخورد داشته باشم.
آن زمان ما در مسجد #فاطمیه بودیم و به نوعی مهمان حضرت زهرا(س)
من یقین دارم این مسائل بسیار در شخصیت او اثر گذار بود. هر زمان مشغول زیارت #عاشورا می شدم، هادی و دیگر بچه ها کنار مادر می نشستند و با من تکرار می کردند.
وضعیت مالی خانواده ما #متوسط بود. هادی این را می فهمید و شرایط را درک می کرد. برای همین از همان کودکی کم توقع بود.
در دوره دبستان در مدرسه #شهید_سعیدی بود. کاری به ما نداشت. خودش درس می خواند و...
[۲]
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#پســرکــ_فـلـافـل_فــروش
▪️فصل4⃣ #پسرک_فلافل_فروش
کار فرهنگی مسجد موسی ابن جعفر(ع) بسیار گسترده شده بود. #سیدعلیمصطفوی(همسفر شهدا) برنامه های ورزشی و اردویی زیادی را ترتیب می داد.
همیشه برای جلسات هیئت یا برنامه های اردویی #فلافل می خرید. می گفت هم سالم است هم ارزان. یک فلافل فروشی به نام #جوادین پشت مسجد داخل خیابان شهید عجب گل بود که از آنجا خرید می کرد.
شاگرد این فلافل فروشی یک پسر با ادب بود. با یک نگاه می شد فهمید این پسر زمینه #معنوی خوبی دارد.
بارها با خود سیدعلی مصطفوی (همسفر شهدا) رفته بودیم سراغ این فلافل فروشی و با این جوان حرف می زدیم. سیدعلی می گفت: این پسر #باطن پاکی دارد، باید او را جذب مسجد کنیم.
برای همین چندبار با او صحبت کرد و گفت که ما در مسجد چندین برنامه داریم. اگر دوست داشتی بیا و توی این برنامه ها شرکت کن.
حتی پیشنهاد کرد که اگر فرصت نداری در برنامه #فوتبال مسجد شرکت کن. آن پسرک هم لبخندی می زد و می گفت: چشم، اگر #فرصت شد می یام.
[۱]
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari