#خاطرات_شهدا
🌸
🍃 فوتبال یا قرآن
👇
مسئله #ورزش از همان کودکی در احمد شکل گرفت من هم به فوتبال⚽️، دو🏃 و شنا🏊♀ علاقه داشتم. از همان کودکی هروقت میخواستم با دوستان فوتبال بروم احمد را هم می بردم.🚶
از همان جا عشق #فوتبال در احمد شکل گرفت آرام آرام فوتبالش خوب شد تا جایی که برای تیم منتخب استان قم دعوت شد. ❗️
آمد پیش من و گفت: بابا چه کار کنم؟
گفتن: تصمیم با خودته. اگه خواستی برو فوتبال، اگرم خواستی برو موسسه برای حفظ قرآن.✨
چون مسئله حفظ قرآن پیش آمد فوتبال را تعطیل کرد.👌
راوی: پدر
#شهید_مدافع_حرم
احمد مکیان🌹
#طلبه_شهید_مدافع_حرم
#حافظ_کل_قران♥️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#پســرکــ_فـلـافـل_فــروش
▪️فصل3⃣ #آنـروزها
از همان ایام پسرها را با خودم به مسجد #انصارالعباس می بردم. بچه ها را در واحد نوجوانان بسیج ثبت نام کردم. آنها هم در کلاسهای #قرآن و #اردوها شرکت می کردند.
دوران راهنمایی را در مدرسه شهید #توپچی درس خواند. درسش بد نبود، اما کمی بازیگوش شده بود. همان موقع کلاس ورزش های #رزمی می رفت. مثل بقیه هم سن و سال هایش به #فوتبال خیلی علاقه داشت.
سیکلش را که گرفت، برای ادامه تحصیل راهی دبیرستان #شهدا گردید. اما از همان سالهای اولیه دبیرستان، زمزمه #ترک_تحصیل را کوک کرد!
می گفت می خواهم بروم سر کار، از درس خسته شده ام، من توان درس خواندن ندارم و...
البته همه اینها بهانه های دوران جوانی بود. در نهایت درس را رها کرد. مدتی بیکار و دنبال بازی و... بود. بعد هم به سراغ کار رفت.
ما که خبر نداشتیم، اما خودش رفته بود دنبال کار. مدتی در یک تولیدی و بعد مغازه یکی از دوستانش مشغول #فلافل_فروشی شد.
[۳]
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#پســرکــ_فـلـافـل_فــروش
▪️فصل4⃣ #پسرک_فلافل_فروش
کار فرهنگی مسجد موسی ابن جعفر(ع) بسیار گسترده شده بود. #سیدعلیمصطفوی(همسفر شهدا) برنامه های ورزشی و اردویی زیادی را ترتیب می داد.
همیشه برای جلسات هیئت یا برنامه های اردویی #فلافل می خرید. می گفت هم سالم است هم ارزان. یک فلافل فروشی به نام #جوادین پشت مسجد داخل خیابان شهید عجب گل بود که از آنجا خرید می کرد.
شاگرد این فلافل فروشی یک پسر با ادب بود. با یک نگاه می شد فهمید این پسر زمینه #معنوی خوبی دارد.
بارها با خود سیدعلی مصطفوی (همسفر شهدا) رفته بودیم سراغ این فلافل فروشی و با این جوان حرف می زدیم. سیدعلی می گفت: این پسر #باطن پاکی دارد، باید او را جذب مسجد کنیم.
برای همین چندبار با او صحبت کرد و گفت که ما در مسجد چندین برنامه داریم. اگر دوست داشتی بیا و توی این برنامه ها شرکت کن.
حتی پیشنهاد کرد که اگر فرصت نداری در برنامه #فوتبال مسجد شرکت کن. آن پسرک هم لبخندی می زد و می گفت: چشم، اگر #فرصت شد می یام.
[۱]
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#خاطرات_شهدا
🌸
🍃 فوتبال یا قرآن👇
مسئله #ورزش از همان کودکی در احمد شکل گرفت من هم به فوتبال، دو و شنا علاقه داشتم. از همان کودکی هروقت میخواستم با دوستان فوتبال بروم احمد را هم می بردم.
از همان جا عشق #فوتبال در احمد شکل گرفت آرام آرام فوتبالش خوب شد تا جایی که برای تیم منتخب استان قم دعوت شد.
آمد پیش من و گفت: بابا چه کار کنم؟
گفتن: تصمیم با خودته. اگه خواستی برو فوتبال، اگرم خواستی برو موسسه برای حفظ قرآن.
چون مسئله حفظ قرآن پیش آمد فوتبال را تعطیل کرد.
راوی: پدر شهید
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️