#خاطرات_شهدا
🌸
🍃 فوتبال یا قرآن
👇
مسئله #ورزش از همان کودکی در احمد شکل گرفت من هم به فوتبال⚽️، دو🏃 و شنا🏊♀ علاقه داشتم. از همان کودکی هروقت میخواستم با دوستان فوتبال بروم احمد را هم می بردم.🚶
از همان جا عشق #فوتبال در احمد شکل گرفت آرام آرام فوتبالش خوب شد تا جایی که برای تیم منتخب استان قم دعوت شد. ❗️
آمد پیش من و گفت: بابا چه کار کنم؟
گفتن: تصمیم با خودته. اگه خواستی برو فوتبال، اگرم خواستی برو موسسه برای حفظ قرآن.✨
چون مسئله حفظ قرآن پیش آمد فوتبال را تعطیل کرد.👌
راوی: پدر
#شهید_مدافع_حرم
احمد مکیان🌹
#طلبه_شهید_مدافع_حرم
#حافظ_کل_قران♥️
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#پســرکــ_فـلـافـل_فــروش
▪️فصل2⃣ #روزگار_جوانی
خوشحال بودم که خداوند سرنوشت ما را در خانه خودش رقم زده بود! خدا لطف کرد و ده سال در #مسجد_فاطمیه در محله #دولاب تهران به عنوان خادم مسجد مشغول فعالیت شدیم.
حضور در مسجد باعث شد که خواسته یا ناخواسته در رشد معنوی فرزندانم تأثیر مثبتی ایجاد شود.
فرزند اولم مهدی بود. پسری بسیار خوب و با ادب، بعد خداوند به ما دختر داد و بعد هم در زمانی که جنگ به پایان رسید، یعنی در اواخر سال #1367 محمدهادی به دنیا آمد. بعد هم دو دختر دیگر به جمع خانواده ما اضافه شد.
روزها گذشت و محمد هادی بزرگ شد. در دوران دبستان به مدرسه شهید سعیدی در میدان #آیت_الله_سعیدی رفت. هادی در دوره دبستان بود که وارد شغل مصالح فروشی شدم و #خادمی مسجد را تحویل دادم.
هادی از همان ایام با هیئت حاج حسین #سازور که در دهه محرم در محله ی ما برگزار می شد آشنا گردید. من هم از قبل، با حاج حسین رفیق بودم. با پسرم در برنامه های هیئت شرکت می کردیم.
پسرم با اینکه سن و سالی نداشت، اما در تدارکات #هیئت بسیار زحمت می کشید. بدون ادعا و بدون سر و صدا برای بچه های هیئت وقت می گذاشت.
یادم هست که این پسر من، از همان دوران نوجوانی به #ورزش علاقه نشان می داد. رفته بود چند تا وسیله ورزشی تهیه کرده و صبح ها مشغول می شد.
به میله ای که برای پرده به کنار درب حیاط نصب شده بود بارفیکس می زد. بااینکه لاغر بود اما بدنش حسابی #ورزیده شد.
[۲]
🌹🥀🌹
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
@Shahidmohammadhadizolfaghari
#خاطرات_شهدا
🌸
🍃 فوتبال یا قرآن👇
مسئله #ورزش از همان کودکی در احمد شکل گرفت من هم به فوتبال، دو و شنا علاقه داشتم. از همان کودکی هروقت میخواستم با دوستان فوتبال بروم احمد را هم می بردم.
از همان جا عشق #فوتبال در احمد شکل گرفت آرام آرام فوتبالش خوب شد تا جایی که برای تیم منتخب استان قم دعوت شد.
آمد پیش من و گفت: بابا چه کار کنم؟
گفتن: تصمیم با خودته. اگه خواستی برو فوتبال، اگرم خواستی برو موسسه برای حفظ قرآن.
چون مسئله حفظ قرآن پیش آمد فوتبال را تعطیل کرد.
راوی: پدر شهید
🦋👇🏻🦋👇🏻🦋
https://eitaa.com/joinchat/3048734740Cd4d2cbd981
❤️ڪانال شهیـــــد
محمــــدهــــادےذوالفقـــارے❤️